بیانیه ۶۰ شاعر و نویسنده در حمایت از خیزش انقلابی مردم؛ تن به تیغ زنِش و بُرش سانسور نمی‌دهیم

- «ادبیات سرزمینی به نام ایران، پس از انقلاب تاریخی-فرهنگی ژینا، دیگر نمی‌تواند تن به تیغ زنِش و بُرش سانسور بدهد؛ با سانسورگران از در تعامل دربیاید؛ سرکوب زن و زندگی و آزادی را نادیده و ناشنیده و نانوشته بگیرد.»
- این بیانیه به معنای عدم انتشار آثار امضاکنندگان در ایران تا هنگامی است که سانسورهای جمهوری اسلامی ادامه دارد. 

جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۰۲ دسامبر ۲۰۲۲


بیش از ۶۰ شاعر و نویسنده ساکن داخل و خارج از کشور با انتشار بیانیه‌ای با عنوان «ما ادبیاتی‌ها» اعلام کردند که از این پس آثارشان را بدون سانسور منتشر می‌کنند.

در این بیانیه که با عنوان «ما ادبیاتی‌ها» منتشر شده، بعد از اشاره به وقایع ۱۰ هفته اخیر و اعتراض‌های سراسری با شعار «زن، زندگی، آزادی» آمده است: «ادبیات سرزمینی به نام ایران، پس از انقلاب تاریخی-فرهنگی ژینا، دیگر نمی‌تواند تن به تیغ زنِش و بُرش سانسور بدهد؛ با سانسورگران از در تعامل دربیاید؛ سرکوب زن و زندگی و آزادی را نادیده و ناشنیده و نانوشته بگیرد.»

شهلا شفیق، محمد محمدعلی، شهریار مندنی‌پور، علی باباچاهی، پرتو نوری‌علا، علیرضا بهنام از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند. امضاکنندگان با محکوم کردن «سرکوب و بازداشت معترضان»، خواهان «آزادی بی‌درنگ و بی‌قیدوشرط» همه‌ زندانیان سیاسی می‌شوند.

امضاکنندگان این بیانیه همچنین نوشتند که «ما برخورداری از آزادی‌های دموکراتیک و به‌ویژه آزادی اندیشه و بیان و قلم را حق شهروندی خود می‌دانیم. همچنین با خود و با خوانندگان خود پیمان می‌بندیم که تا زمان شکسته‌شدن سد سانسور و آزادشدن ادبیات از بند آن آثار ادبی خود را، به هر ترتیبی که شده،‌ بی‌سانسور منتشر کنیم تا در پیشگاه تاریخ و فرهنگ و ادبیات ایران و نزد خوانندگان خود شرمسار نشویم. ما ادبیاتی‌ها گواهی می‌دهیم که به حق خود آگاهیم و به برعهده‌گرفتن سهم خود در برساختن فردای ایران پایبند می‌مانیم.»

نویسندگانی که آثارشان در ایران منتشر می‌شود نیازمند دریافت مجوز از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی هستند و نوشته‌هایشان مشمول ممیزی‌ و سانسورهای این وزارتخانه می‌شود. این بیانیه به معنای عدم انتشار آثار امضاکنندگان در ایران تا هنگامی است که سانسورهای جمهوری اسلامی ادامه دارد.

متن کامل این بیانیه را در ادامه می‌خوانید:

جنبشی که در آخرین هفته‌ی شهریور ۱۴۰۱ به نام و با رمز ژینا از سقز سر گرفت، با خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» ایران را دربر گرفته است. این جنبش برآمده ازچرخشگاهی تاریخی-فرهنگی‌ست که بازگشتن به دیروز و درجازدن در امروز را ناشدنی می‌کند. ناگزیریم به سوی فردایی پیش برویم که ساختنش بر عهده‌ی هر ایرانی‌ست.

ما ادبیاتی‌ها می‌دانیم که کار ما برساختن ادبیات است. نیک‌بختی ما در این است که چشم‌باز و گوش‌باز تماشاگر و تجربه‌گر زندگی امروز و دیروز باشیم تا بتوانیم آن را در جهانی خیالی بازبیافرینیم. ما را با فردای جهان واقعی چه کار؟

ادبیات اما ریشه در آزادی دارد. ادبیات روایت آن تاریخی‌ نیست که فاتحان برای مغلوبان تجویز می‌کنند و راویانش زبان‌بریده و دست‌‌بسته‌ی سرکوب و سانسور می‌شوند. ادبیات داستان سرزمینی‌ست بی‌مرز و آزاد و با حق حضور برابر برای همه‌کس و هرچیز. چنین داستانی هیچ قلم حذف و منعی را برنمی‌تابد.

ما ادبیاتی‌ها می‌دانیم که امیل زولا یک‌تنه برخاست و ایستاد و سخن از حقیقتی گفت که هیچ‌ چیز سد راهش نخواهد شد. می‌دانیم که واتسلاو هاول «زیستن در حقیقت» را نوشت تا راهگشای فردایی روشن باشد. می‌دانیم که در دیروز و امروزمان شاعران و نویسندگانی داشته‌ایم و داریم که در راه آزادی و حقیقت و عدالت به بند افتاده‌اند و جان باخته‌اند.

ادبیات سرزمینی به نام ایران، پس از «انقلاب تاریخی-فرهنگی ژینا»، دیگر نمی‌تواند تن به تیغ زنِش و بُرش سانسور بدهد؛ با سانسورگران از در «تعامل» دربیاید؛ سرکوب زن و زندگی و آزادی را نادیده و ناشنیده و نانوشته بگیرد. این ادبیات اگر بخواهد ادبیات بماند، بایستی بی‌هیچ پروایی و بی‌کم‌وکاستی ژینا‌ها و نیکاها و کیان‌ها و هستی‌ها را در خود بگیرد تا زندگی ناتمام‌شان در ذهن و جان خوانندگان ادبیات تداوم و کمال بیابد.

ما ادبیاتی‌ها گرچه به کنج خلوت خود نیازمندیم و با گوشه‌نشینی الفتی داریم، می‌دانیم که تافته‌ای جدابافته نیستیم و در برج عاج قلم نمی‌زنیم. می‌دانیم که دوره‌ی کاتبان و راویان عافیت‌گزین سپری شده. می‌دانیم که شاعر و نویسنده هم شهروندی‌ست برابر و هم‌تراز با شهروندان دیگر. می‌دانیم که کلمه تا از زندگی برنیاید، جان و توان نمی‌یابد. می‌دانیم که دیگر ایستادن در کنار و تماشای رود روانِ این جنبش بسنده نیست. می‌دانیم که کم‌ترین سهم ما در پیشبرد «زن، زندگی، آزادی» آن است که ادبیات را از بند سانسور رها نگه‌داریم.

ما در همراهی و هم‌صدایی با جنبش و خیزش انقلابی، سرکوب و بازداشت معترضان را محکوم می‌کنیم. ما خواستار آزادی بی‌درنگ و بی‌قیدوشرط همه‌ی زندانیان سیاسی هستیم. ما برخورداری از آزادی‌های دموکراتیک و به‌ویژه آزادی اندیشه و بیان و قلم را حق شهروندی خود می‌دانیم. هم‌چنین با خود و با خوانندگان خود پیمان می‌بندیم که تا زمان شکسته‌شدن سد سانسور و آزادشدن ادبیات از بند آن آثار ادبی خود را، به هر ترتیبی که شده،‌ بی سانسور منتشر کنیم تا در پیشگاه تاریخ و فرهنگ و ادبیات ایران و نزد خوانندگان خود شرمسار نشویم. ما ادبیاتی‌ها گواهی می‌دهیم که به حق خود آگاهیم و به برعهده‌گرفتن سهم خود در برساختن فردای ایران پایبند می‌مانیم.

امضاکنندگان*:

علیرضا آبیز
شمس آقاجانی
راضیه آقاجری
حامد ابومعرف
سارا احسان
فاطمه اختصاری
نرگس الیکایی
آیدا ایزدآبادی
علی باباچاهی
سیامک برازجانی
علیرضا بهنام
بیژن بیجاری
مانی پارسا
کوشیار پارسی
آوات پوری
رویا تفتی
آتوسا زرنگارزاده شیرازی
سپیده جدیری
محمد رضا حاج رستمبگلو
شوکا حسینی
علی حسینی
رضا حیرانی
احمد خلفانی
خسرو دوامی
نعیمه دوستدار
وحید ذاکری
حسین رجایی
مریم رئیس‌دانا
حسن زرهی
فروغ سجادی
ساره سکوت
رعنا سلیمانی
پیمان سلیمانی
اسد سیف
جلیل شاه‌چشمه
مرثا شیرعلی
علی شریعت کاشانی
شهلا شفیق
عباس شکری
فاطمه شمس
مظاهر شهامت
نیما صفار
حسن صفدری
ری‌را عباسی
جواد عسگری
محمود فلکی
ابوالقاسم فرهنگ
فرهت فرخی
امید فلاح آزاد
مصطفی فلاحیان
علی قنبری
ساسان قهرمان
مسعود کدخدایی
محمد گنابادی
مرجان محتشمی
محمد محمدعلی
شیدا محمدی
بهرام مرادی
مهدی مرعشی
مهرنوش مزارعی
سروش مظفر مقدم
بیتا ملکوتی
شهریار مندنی‌پور
مهدی موسوی
فرشته مولوی
راضیه مهدی‌زاده
سهیلا میرزایی
مسعود میری
علی نگهبان
پرتو نوری‌علا
حسین نوش‌آذر
پیمان وهاب‌زاده
نسیم وهابی
کوروش همه خانی
هنگامه هویدا

*امضاها ادامه دارد. برای امضای بیانیه با نشریه ادبی بانگ تماس بگیرید:
[email protected]

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۷ / معدل امتیاز: ۲٫۶

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=306701