ولادیمیر پوتین پنجشنبه ۲۴ فوریه (۵ اسفند) فرمان حمله نظامی به اوکراین را صادر کرد. برای همه دنیا مثل روز روشن است که اوکراین از نظر دفاعی بسیار ضعیفتر از آنست که توان سد کردن تهاجم ارتش قدرتمند روسیه را داشته باشد. با وجود این ارتش و نیروهای مردمی اوکراین هرآنچه در توان دارند برای دفاع از کشور خود در این جنگ نابرابر گذاشتهاند.
بر اساس گزارشها، در نخستین روز حمله روسیه حدود ۱۴۰ شهروند اوکراین کشته و بیش از ۳۰۰ نفر مجروح شدند.
روسیه در حمله به کییف از موشکهای بالستیک استفاده کرد. وزیر خارجه اوکراین نیز گفت کییف از زمان حمله نازیها در سال ۱۹۴۱ تا کنون چنین حملهای را ندیده بود.
بخشی از نیروهای روس از خاک بلاروس به اوکراین حمله کرده و الکساندر لوکاشنکو که به «آخرین دیکتاتور اروپا» معروف است با پوتین همکاری کرد. رئیس جمهوری اوکراین میگوید کشورش برای مقابله با تهاجم تمامعیار روسیه تنها مانده است. ولودیمیر زلینسکی در بیانیهای اعلام کرد «دشمن مرا به عنوان هدف شماره یک مشخص کرده و خانوادهام هدف شماره دو هستند؛ اما قسم میخورم در اوکراین میمانیم.»
شمار زیاد نیرو ادوات جنگی، حجم سنگین آتش، هجوم از چند جبهه، بُرد موشکها که تا مرزهای غربی اوکراین رسیدند، بمباران مناطق مسکونی و شهرهایی که درگیر تحرکات جداییطلبان نبودهاند و اصرار مسکو به هدف گرفتن پایتخت نشان میدهد که پوتین هدفی فراتر از بهانهی پشتیبانی از روستبارهای جداییطلب منطقه دونباس (شامل دونتسک و لوهانسک) در شرق اوکراین دارد.
از نگاه افکار عمومی، پوتین به خاطر سلطهطلبی و آغاز این جنگ سزاوار سرزنش است اما رهبران غرب نیز به خاطر سادهانگاری و جدی نگرفتن نشانهها و انفعالِ مزمن به پرسش کشیده میشوند. برخی دیدگاهها حتی معطوف به یک «تبانی بینالمللی» است. بسیاری تحلیلگران نیز میگویند بعضی اقدامات غربیها از جمله خروج فاجعهبار و شتابزدهی آمریکا از افغانستان یا اختلافات آشکار و تعارض منافع اعضای ناتو که در نهایت مانع همگرایی و دفاع همرأی آنها از متحدانشان میشود، پوتین را خاطرجمع کرد که حمله به اوکراین دستکم در میدان رزم با مانعی روبرو نخواهد شد.
جنیفر ساکی سخنگوی کاخ سفید ساعاتی پس از حمله روسیه اعلام کرد آمریکا هیچ تصمیمی برای اعزام نیروی نظامی به اوکراین ندارد. ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو گفت این سازمان نه نیرویی داخل اوکراین دارد و نه اعزام خواهد کرد. اما همزمان بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس به اولاف شولتز صدراعظم آلمان هشدار داد «انفعال یا واکنش سطح پایینِ غرب» در برابر حمله روسیه به اوکراین عواقب غیرقابل تصوری خواهد داشت.
رهبران غرب و ناتو در دفاع لفظی از اوکراین سنگ تمام گذاشتهاند اما دستکم در مراحل نخست اقدامی برای کمک به این کشور در دفاع از تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی خود نکردند.
عمده نگرانی رهبران اروپا نه مناطق جداییطلب و حتا اوکراین بلکه تصمیم جنونآمیز پوتین برای لشکرکشی به سایر نقاط اروپاست. همین نگرانی سبب شد تا شماری از کشورهای اروپایی وضعیت اضطراری اعلام کنند و شماری دیگر اقدامات احتیاطی برای مقابله با این اقدام احتمالی پوتین انجام دهند.
اقدامات غرب در واکنش به حمله روسیه فعلاً در محدوده سیاسی و اقتصادی مانده است. اروپا و آمریکا فهرستی طولانی از تحریم نهادهای اقتصادی و مقامات روسی را اعلام کردهاند که شامل بلوکه کردن میلیونها دلار از پولهای روسیه خارج از این کشور میشود. جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ادعا کرد «شدیدترین تحریمی را که تا کنون علیه روسیه اعمال شده وضع خواهیم کرد.» اما حتا در مورد نوع تحریمهای روسیه نیز بین غربیها اختلاف دیده میشود چنانکه آلمان با تحریم روسیه برای دسترسی به سوئیفت مخالفت کرد تا بتواند پول گاز وارداتی را به روسیه بپردازد.
برخی تحلیلگران معتقدند چنین شرایطی پیامد دههها مماشات غرب در برابر رژیمهای دیکتاتور به خاطر منافع تجاریست. حالا کار به جایی رسیده که بسیاری از احتمال گستردهتر شدن جنگ ابراز نگرانی میکنند و همین وحشت نیز برای پوتین امتیازیست تا بتواند از آن به عنوان اهرم فشار جهت رسیدن به اهداف خود بهرهبرداری کند.
هرچند بهانه پوتین برای حمله به اوکراین دفاع از جداییطلبان روستبار اعلام شده اما وی پیش از حمله در یک سخنرانی گفت «مردم اوکراین با ما همخون هستند و با ما پیوند خانوادگی دارند… اوکراین را لنین پایهگذاری کرد اما امروز برخی از آنها مجسمههای لنین را میشکنند و به این کار کمونیسمزدایی میگویند!»
انتقام لنین و کمونیسم از دنیا
تاکتیک و اقدامات ارتش روسیه در حمله به اوکراین دیوانهدار بود. اینکه نیروهای روس دستورِ اشغال نیروگاه سابق چرنوبیل را داشته و پرسنل آنجا را به گروگان گرفتند صرفاً یک تهاجم برای امتیاز گرفتن در معادلات بینالمللی نیست. چرنوبیل از بزرگترین انبارهای زباله رادیواکتیو جهان و همچنین نماد مقطع تاریک و فجیعی از تاریخ اتحاد شوروی است. شاید بتوان آن را چنین تعبیر کرد که خرس شوروی به ماهیت سرخ خود برگشته تا انتقام لنین و کمونیسم را از جهانی بگیرد که آن را فرو پاشاند!
پوتین این افسر کا گ ب و از نوجوانی پرورش یافته در سیستم ایدئولوژیک شوروی پنهان نمیکند که دلباختهی لنین است. او به اینکه پدر بزرگش آشپز لنین و استالین بوده افتخار میکند. پوتین در توصیف باورهایش در یک سخنرانی میگوید «حقیقت این است که کمونیسم بسیار شبیه مسیحیت است و مبانی آن آزادی، برابری، برادری و عدالت است… درست همان چیزی که در کتاب مقدس آمده است!»
لنین یک بیدین بود که به این سخن مارکس که «دین افیون تودههاست» باور داشت؛ اما پوتین او را هم براساس منافع خود تفسیر میکند و میگوید «لنین و همراهانش از رویههای کلیسا الهام گرفتهاند و احترام به او شبیه احترام به مقدسات مسیحی است!» به این ترتیب، پوتین با معنویاتش دست به جنایت و جنگ میزند که از این نظر به شدت با جمهوری اسلامی و مقاماتش شباهت پیدا میکند.
پوتین خودشیفته است و از اینکه دیگر رهبران دنیا و رسانهها میگویند محاسباتش غیرقابل پیشبینی است لذت میبرد و بر همین مبنا جهان را دست میاندازد. یک هفته قبل از حمله به اوکراین وزارت خارجه روسیه اعلام کرده بود «برخلاف جوّسازیهای ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی، روسیه قصد ندارد به اوکراین حمله نظامی کند!» اما بعد از این حمله پوتین خیلی ساده در سخنانی گفت «راه دیگری باقی نمانده بود!»
واکنش غرب به تهدید اتمی پوتین
پوتین همچنین تهدید کرده «هرگونه تلاش کشورهای خارجی برای مداخله در برابر اقدامات روسیه پیامدهایی خواهد داشت که آنها تا حال ندیدهاند!» این ارعاب اتمی رئیس جمهوری روسیه بلافاصله با واکنش غربیها مواجه شده است. در همین ارتباط ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه هشدار داد پوتین وقتی در مورد استفاده از سلاح اتمی تهدید میکند، باید درک کند که ناتو نیز یک ائتلاف نظامی هستهای است.
نکته جالب اینکه پوتین در حالی دنیا را تهدید به استفاده از سلاح اتمی میکند که روسیه یکی از اعضای توافق اتمی با رژیم ایران است و بخش عمده تأسیسات اتمی و فعالیتهای هستهای و نظامی جمهوری اسلامی تحت کنترل یا نظارت این کشور قرار دارد. مسکو بیتردید از «نگاه به شرق» علی خامنهای و نیاز وی به بحران برای بقای نظاماش اطلاع دارد.
در این میان، در حالی که حتا رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه نیز که خود را دوست نزدیک مسکو میداند گفته است حمله به اوکراین قابل قبول نیست، اما جمهوری اسلامی نه تنها تجاوز روسیه به خاک اوکراین را محکوم نکرده بلکه مقامات ارشد نظام مقصر جنگ را «ناتو» معرفی کردهاند! از سوی دیگر به نظر میرسد آنها از اینکه پیامدهای این جنگ بر مذاکرات وین تأثیری به زیان رژیم ایران بگذارد، نگراناند. ادعای خبرگزاری «فارس» را درباره گفتگوی تلفنی رئیسی با پوتین در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد. ابراهیم رئیسی «قاضی مرگ» که هنوز مدت زیادی از برخورد تحقیرآمیز پوتین با او در سفر به مسکو نگذشته در تماس تلفنی هرچند به پوتین فهماند که جمهوری اسلامی موضع مخالف علیه حمله روسیه به اوکراین ندارد اما صحبت را به «وین» کشانده و گفته است «جمهوری اسلامی به دنبال توافق پایدار و لغو تحریمهاست!»
علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بدون اشاره به تجاوز و تهاجم روسیه تلویحاً غربیها را تهدید کرد که از بحران اوکراین «عبرت» بگیرند و بدانند «سقوط بازارهای مالی و افزایش قیمت انرژی به دلیل ایجاد بحران در شرقیترین بخش از جغرافیای اروپا، نشان داد که بیثباتی و ناامنی در همه اشکال آن در نیمکره شرقی جهان، آسیبهای جدی را متوجه منافع غرب خواهد کرد.»
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی نیز گفت «بحران اوکراین ریشه در اقدامات تحریکآمیز ناتو دارد!» وی خواستار آتشبس و استفاده از راه حل دیپلماتیک شد.
با چراغ سبز تصمیمگیرندگان نظام، رسانههای حکومت به ویژه صداوسیمای جمهوری اسلامی به تریبون تبلیغات حمله روسیه به اوکراین تبدیل شده و از آن به عنوان «عملیات ویژه روسیه» یاد میکنند. کار به جایی رسید که حتا علی مطهری نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با انتقاد از سیاست نظام در محکوم نکردن تجاوز روسیه به خاک اوکراین گفت «صداوسیما اخبار را مانند یکی از مستعمرات روسیه گزارش میکند».
احتمال تأثیر بحران اوکراین بر مذاکرات وین
ایستادن کنار روسیه در بحران اوکراین برای رژیم ایران یک قمار است زیرا اگر به هر دلیل مذاکرات اتمی وین به رفع تحریمها منجر نشود و نزاع غربیها بر سر اوکراین به وین کشیده شود، آنوقت روسوفیلها در تهران بهای سنگینی خواهند پرداخت.
بحران اوکراین حتا اگر منجر به درگیری وسیع بینالمللی نشود اما با اعمال تحریمهای سنگین علیه روسیه، پیامدهای سیاسی و اقتصادی ناشی از آن به مذاکرات و مبادلات منطقهای و بینالمللی از جمله مذاکرات وین کشیده خواهد شد؛ جایی که همه طرفین درگیر در بحران اوکراین آنجا حضور دارند.
فشارهای بینالمللی بر روسیه ناچار بر اقمار آن مانند کوبا، جمهوری اسلامی، ونزوئلا، نیکاراگوئه و سوریه، تأثیر خواهد گذاشت. اینکه جمهوری اسلامی برای رفع تحریمها محتاج غربیهاست اما همزمان در حمله روسیه به اوکراین، نقش برتر «برادر بزرگتر» را میبیند و از غربیها میخواهد از آن عبرت بگیرند به این معنی است که رژیم ایران فرمول حل معادلات را نمیداند.
در این میان، همزمان با حمله روسیه به اوکراین چند جنگنده چینی نیز وارد حریم هوایی تایوان شدند! برخی معتقدند احتمال دارد تایوان از سوی چین به سرنوشت اوکراین دچار شود! هرچند مقامات پکن میگویند «تایوان اوکراین نیست.» به این ترتیب، در سیاست «نگاه به شرق»، چین کمونیست نیز قابل اتکاء نیست!
پوتین منزویتر از همیشه
در همان نخستین روز جنگ، هزاران شهروند از جمله در مسکو و سنپترزبورگ علیه جنگافروزی پوتین دست به اعتراض زدند. آسوشیتدپرس گزارش داد بیش از ۱۷۰۰ نفر از مخالفان جنگ در ۵۴ شهر روسیه بازداشت شدهاند. پوتین با آغاز این جنگ منزویتر از همیشه به نظر میرسد. این انزوا زمانی به نتیجه مثبت برای مردم دو کشور روسیه و اوکراین منجر خواهد شد که غربیها انفعال و همچنین باج دادن را کنار بگذارند و امنیت اروپا را فدای منافع اقتصادی و تجارت با مسکو نکنند. اینکه اقتصاد روسیه تا کی تحمل حجم سنگین تحریمها را خواهد داشت مشخص نیست اما نباید روابط تنگانگ سرمایهداران روس با دولتهای غربی و منافع مشترک آنها با سرمایهداران غرب را فراموش کرد. فشار الیگارشهای روس بر دولت پوتین میتواند مسیر سیاست در روسیه را تغییر دهد. مسیری که از یکسو با جنگ اوکراین نه به نام اقتدار پوتین بلکه به عنوان انتحار جنونآمیز در تاریخ ثبت خواهد شد و از سوی دیگر شاید به رهبران غرب و سیاستمداران دمکراسیها بفهماند که مماشات با دیکتاتورها و اولویت تجارت قطعا به سود امنیت آنان و جهان نیست!
حامد محمدی
درود یاران جان
آغای علی گدا
کافی است ۵ دقیقه رفتار آمریکا با همسایه اش کوبا و تمام شیطنت های
کاسترو در ۷۰ ساله گذشته را با کار پوتین مقایسه کنید.در می یابید نگاه
به شرق از ترس ملت ایران تو وتمامی آخوندها را به دهان چه اژدهایی
کشانده است.
اگر تو وخانواده ات را هلی کوپتر اشرف غنی به قطر هم برساند خیل
آخوندها وشیعه گری ات والبته اسناد ومدارک باقی می مانند و وسیله
فرار دیگری از رویا رویی با تاریخ واز نظر خودت بزرگان دینت نداری.
همان خسران دنیا وعقبا و روسیاهی نخواهی داشت .
آیا اوکراین یک تله برای پوتین است؟ اقتصاد تکمحصولی نفتی-گازی روسیه توان تحمل تحریمهای غرب همراه با هزینه سنگین لشکرکشی و اشغال نظامی اوکراین را ندارد. سقوط اقتصادی، و در نهایت، سقوط سیاسی پوتین و امپراطوری روسیه کلید خورد.
در نظم نوین جهانی پس از جنگ اوکراین، وای به حال پوتین، وای به حال روسیه، و وای به حال «مستعمرات روسیه» مثل جمهوری اسلامی. در میان مدت، در مذاکرات وین روسیه ایران را فدای جنگ اوکراین خواهد کرد. نتیجه دکترین «نگاه به شرق» سید علی خامنهای را تبریک میگوییم. آخوند را چه به سیاست و مملکتداری؟
پرسید که: پس ” چه کسی باید حکومت کند ؟ ” پادشاهی؟ نخبگان؟، تئوکراسی؟، پرولتاریا؟ یا…؟”
گفت نه! “دموکراسی “!
سید علی خامنه ای، لوکانشکو و پوتین پس مانده دیکتاتورهایی هستند که بزودی در هیمن سال مسیحی سقوط خواهند کرد. لیبرال دموکراسی از دیوار چین نیز خواهد پرید…
جهان بی بلا خواهد شد؟
پاینده بماند ایران
برخی ها برداشت های پارانویائی خود و عقاید «پیامبرگونهٔ» تعدادی روشنفکران «ایلومیناتیو» غربی از روابط همسایگی کشورهای بزرگ و کوچک را جزو بدیهیات روابط بین المللی میشمارند و بر حسب آن برای کشورهای «کوچک»، همسایهٔ دیکتاتورهای گردن کلفت، نسخهٔ «نهی از منکر» می پیچند.
از دیدگاه حقوق روابط بین المللی، هر کشور مستقل بزرگ یا کوچک، واقع در همسایگی یک ابر قدرت جهانی یا نه، حق دارد در هر گونه پیمان دفاعی با هدف حراست از امنیت شهروندان و دفاع از حدود و ثغور کشورش شرکت کند واین اصل بدیهی چانه زدنی نیست.
پس در مورد حملهٔ نظامی وحشیانهٔ پوتین به کشور اوکراین چرا باید بجای باورکردن پیش بینی های پیامبرگونهٔ «روشنفکران» بیگانه از خود نمی پرسیم که اگر کشور صلح جوی اوکراین به عضویت پیمان دفاعی ناتو قبول شده بود، دیکتاتور روسیه جرأت میکرد بر سر شهروندان اوکراین بمب بریزد ؟
بیچاره مردم اوکراین و حیف از این مردمان خوب که باید تاوان سیاست های احمقانه سیاستمداران دنیا را بدهند. حیف.
از همان روز نخستی که اوکراین به دنبال عضویت در ناتو بود، می شد کابوس این روزها را دید. برای کشوری که مرز شمالی آن با مسکو تنها حدود ۵۰۰ کیلومتر فاصله دارد، آوردن ناتو به آن ناحیه یعنی قراردادن چاقو زیر گلوی خرس بزرگ. وحشی شدن خرس بزرگ هم چندان دور از انتظار نبود. اصرار به عضویت در ناتو نه تنها کمکی به صلح و امنیت و در امان ماندن از تجاوز همسایه زورگو و قدرتمند نکرد، که امروز کل جهان را هم در معرض تهدید یک جنگ نابودگر هسته ای قرار داده است. در خوشبینانه ترین حالت اگر این تجاوز روسیه منجر به فجایع بزرگتر نشود و عملیات نظامی متوقف شود، بازندگان اصلی این تجاوز، روسیه (به دلیل تحریم های در راه از طرف آمریکا و اروپا)، کل اروپا (به دلیل وابستگی به گاز روسیه)، ژاپن-چین-کره-اروپا و کلا کشورهای صنعتی بدون نفت (به دلیل افزایش قیمت نفت به دلیل جنگ و بعد آن تحریم نفت روسیه) خواهند بود. بیشترین سود هم نصیب بزرگترین تولید کننده نفت جهان یعنی آمریکا خواهد شد. در ضمن با گرفتار شدن روسیه در باتلاق اوکراین آمریکا با فراغت بیشتری به مقابله با توسعه اقتصادی چین خواهد پرداخت. از این منظر تشویق اوکراین به عضویت در ناتو در سالهای گذشته توسط آمریکا کاملا قابل درک است. می توان اجرای سناریوهای مشابهی را هم در مورد چین در آینده نزدیک انتظار داشت. نمونه کوچکی از آن چند سال پیش اتفاق افتاد که در جریان قراردای نظامی دولت کره جنوبی اجازه نصب سیستم های دفاع ضد موشکی مجهز به رادارهای بسیار قوی را به ارتش آمریکا را در مرز شمال غربی (در فاصله حدود هشتصد کیلومتری از پکن) داد. تصمیمی که خشم شدید چین و تهدید کره شمالی به حمله در آن زمان را به دنبال داشت. این غائله اما با اعتراض شدید خیابانی مردم به تصمیم دولت و در نهایتعقب نشینی دولت کره جنوبی از آن قراداد پایان یافت.
تحلیل آقای محمدی دقیق و درست است. پوتین با نظم دیکتاتوری بلشویکی تربیت شده است. فرهنگی که یک سویه نگر و خشک شبیه به دیدگاه ملاها ولی درجهتی دیگر می باشد. پوتین با هوش هست ولی در جهت مخالف زندگی و آرامش فکر می کند. شاید اگر ۲۰۰ سال پیش به قدرت می رسید جای ترکتازی داشت ولی الان در عصر اینترنت جایی ندارد!
تغییرات در جهان با سرعت بیشتر در جهان در حال رخ دادن است و جایی برای خودشیفته ها علیرغم کشتارها، باقی نخواهد ماند!
از سال ۱۹۹۱ میلادی باین طرف کشور مستقل اروپائی اوکراین رسمأ خواستار عضویت درپیمان دفاعی «ناتو» شد ولی درخواست این کشورتوسط دوکشور اصلی ناتو، آلمان و فرانسه، «وتو» شد. هم اکنون در گردهمائی سران کشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا در بروکسل صدراعظم سوسیال دموکرات آلمان تلاش میکند ازاتخاذ برخی تحریم های شدید اقتصادی اتحادیهٔ اروپا علیه روسیه جلوگیری نماید.
گفتنی است که یکی از صدر اعظم های سوسیال دموکرات سابق آلمان؛ گرهارد شرودر، پس از شکست ۲۰۰۵ از آنگلا مرکل به خدمت پوتین و «گاز پروم» درآمد، وی در زمان صدارت آلمان نخستین زمامداراروپائی بود که بدیدارخمینی در ایران رفته بود ودر زمان جنگ ایران وعراق یک شرکت صادرات جنگ افزارهای ساخت آلمان در جزیرهٔ قبرس برای فروش به «هر یک ازدوطرف متخاصمی که پول بیشتر بدهد» راه انداخته بود.
یکی از نخست وزیران سابق فرانسه بنام فرانسوا فیون هم پس از آشکار شدن تخلفات مالی خود و همسرش در مقام نمایندگی پارلمان و تعقیب توسط دادگستری فرانسه به روسیه رفته و درخدمت پوتین و گروه «پتروشیمی سیبور روسیه» در آمده بود که وی دیروز اعلام کرده از مقامش در روسیه استعفا میدهد.
جورج کنان George Frost Kennan معمار داکترین مهار شوروی در دوران جنگ سرد و یکی از کارگزاران طرح مارشال در مورد گسترش ناتو به سمت شرق همواره هشدار می داد و آن را آغازگر جنگ سرد دوم می دانست.
بعقیده ولادیمیر پوزنر Vladimir Pozner پوتین محصول سیاستهای اشتباه/ زیاده طلبی ژئوپلیتیک غرب و بویژه آمریکاست.
بی طرفی و فنلاندیزاسیون Finlandization بهترین گزینه برای اوکراین است.
فنلاند کشوری عقب مانده در گوشه ایی از اروپا بود که با اتخاذ بی طرفی و علی رغم محرومیت از کمکهای طرح مارشال به کشوری پیشرفته تبدیل شد.
از سویی دیگر، غرب بمدت سه دهه فرصت داشت تا اوکراین را در ناتو بپذیرد. بقول یکی از روزنامه نگاران اوکراینی آیا دفاع دلاورانه اوکراین در این سه روز کافی نبود تا غرب آن را در ناتو بپذیرد؟
سابقه آمریکا در فریب دیگر کشورها برای منافع خود و سپس قربانی کردن آنها بسیار بد است. اگر حافظه ضعیف هم باشد، ماجرای افغانستان هنوز تازه است ( ماجرای کودتای ۵۷ خیلی قدیمی شده و از ذهن ها زدوده) . اوکراین باید از تاریخ درس بگیرد و بی طرفی را حفظ کند. امامزاده غرب برای کسی تنبان نمی شود ( با عرض پوزش ، ظاهرا دو ضرب المثل را قاطی کرده ام)
تا وقتیکه درآمریکا رئیس جمهوری سالخوردهٔ ضعیف چون جو بایدن از حزب دموکرات، حزب دموکراتی در تسخیر یک جمعیت چپِ سوم جهانی «آمریکائی» ، و در افق سیاسی آن کشور سابقأ «ابر قدرت جهانی» یک بانوی «رنگین» منتخب جمعیت سوم جهانی قرار دارد، میدان جهانی در تسخیر دیکتاتورهای فتنه جویی چون ولادیمیر پوتین افسر کا گ ب روسیه خواهد ماند.