Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۵۲ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1۷18‬‬
‫جمعه ‪ ۶‬تا پنجشنبه ‪ ۱۲‬مارس ‪۲۰۲۰‬‬

‫بدیع زاده؛ هنرمندی راهگشا‬                                                            ‫یک سیاستمدار مقدس‬                                                             ‫مارکونی مخترع رادیو‬

‫میرود‪ .‬ترانۀ «شد خزان» را هم در‬            ‫شاید به ذهن کسی نرسد که پسر‬            ‫کشید‪ ،‬گاندی بیدرنگ به آنجا سفر‬        ‫«او مردی است لاغراندام با‬               ‫روی بعضی کشتیهایش نصب کند‪.‬‬             ‫اگر اهل جدول باشید‪ ،‬احتمالاً زیاد‬
‫آلمان ضبط کرد و بعد از آن بود که‬           ‫سیدرضا بدیعالمتکلمین و یا همان‬         ‫کرد‪ .‬پای برهنه از دهکدهای به دهکدۀ‬    ‫جثهای ضعیف‪ ،‬سر او بی مو است‬             ‫اولین ارتباط بیسیم روی آبها برقرار‬     ‫به این سؤال برخوردهاید‪« :‬مخترع رادیو‬
‫جای خود را در موسیقی ایران باز کرد‪.‬‬        ‫سیداناری معروف مشروطیت جواد‬            ‫دیگر رفت و میکوشید خشونتها را‬         ‫اما کچل نیست‪ .‬خودش سرش را از‬            ‫شد تا پیغام‪ ۱۴ ،‬کیلومتر آن طرفتر‬
‫این ترانه آنقدر ماندگار بود که هنوز هم‬     ‫بدیعزاده است‪ .‬سید اناری واعظ‬           ‫آرام کند‪ .‬این سفر برایش دردناک‬        ‫ته میتراشد‪ .‬چشمانش درخشان و‬                                                                   ‫با جوابی ‪ ۷‬حرفی»‪.‬‬
‫مردم آن را گوش میکنند‪ .‬تا وقتی که‬          ‫معروفی بود و به تمام گوشههای آواز‬      ‫و تاریک بود‪ .‬او حالا پیرمردی بود‬      ‫نافذ و گوشهایش بزرگ و برجسته‬                                 ‫خوانده شود‪.‬‬       ‫آن جواب ‪ ۷‬حرفی جدول که مایه‬
‫رادیو افتتاح شود‪ ،‬یعنی تا سال ‪،۱۳۱۹‬‬        ‫ایرانی مسلط بود‪ .‬اولین معلم جواد‬       ‫هفتاد وچند ساله که تلاش میکرد‬         ‫است‪ .‬دندانهایش کمابیش افتادهاند‪.‬‬        ‫وقتی مارکونی توانست ‪ ۲۹‬دسامبر‬          ‫اعجاب پدربزرگهایمان بود‪ ،‬گولیلمو‬
                                           ‫پدرش بود اما تنها معلمش او نبود‪.‬‬       ‫همچون پادشاهی پیر‪ ،‬قلمرو گمشدۀ‬        ‫قیافۀ او زشت اما دوستداشتنی است‪.‬‬        ‫‪ ۱۸۹۱‬میلادی امواج رادیویی را از‬        ‫مارکونی ایتالیایی بود که توانست در‬
  ‫بدیعزاده خواننده معروفی شده بود‪.‬‬         ‫دایی جواد‪ ،‬میرزا یحیی سعیدالواعظین‬     ‫صلح و مهر بشری را پیدا و برقرار‬       ‫به انگلیسی فصیحی سخن میگوید‪.‬‬            ‫روی اقیانوس اطلس بگذراند‪ ،‬همه‬          ‫دسامبر ‪ ۱۹۰۱‬میلادی آرزوی خیلیها‬
‫کار جالب دیگر بدیعزاده اجرای‬                                                                                            ‫صدایش آهنگی حزنانگیز دارد‪ ،‬اما‬          ‫را شگفتزده کرد‪ .‬خبرش به سرعت‬           ‫را برآورده کند و برای اولین بار امواج‬
                                                                                              ‫مهاتما گاندی‬
                         ‫بدیعزاده و دلکش‬                                                                                                    ‫بذله گو است‪.‬‬           ‫گولیلمو مارکونی‬
                                                                                  ‫سازد‪ .‬البته در هر دو گروه عدهای‬       ‫همیشه چهارزانو روی زمین‬
‫ترانههای طنز بود مثل ًا ماشین مشدی‬         ‫هم از بهترین آوازخوانان آن زمان بود و‬  ‫بودند که از قلمرو صلح او خوششان‬       ‫مینشیند و در طول صحبت اصل ًا‬            ‫در همه جا پیچید و او از جانب‬           ‫رادیویی را به آن طرف اقیانوس اطلس‬
  ‫ممدلی را بدیعزاده اجرا کرده است‪.‬‬         ‫وقتهایی که بدیعالمتکلمین در زندان‬      ‫نمیآمد و بارها جانش را تهدید کرده‬     ‫دستهایش را تکان نمیدهد‪ .‬آدم از‬          ‫بزرگترین مخترعان‪ ،‬مثل توماس‬                                     ‫بفرستد‪.‬‬
                                           ‫بود و جواد سرپرست خانواده‪ ،‬آموزش‬       ‫بودند‪ .‬دو سال بعد‪ ،‬در دهلی به‬                                                 ‫ادیسون‪ ،‬مورد تقدیر و ستایش قرار‬
‫بدیعزاده آهنگ هم میساخت‬                                                           ‫اعتصاب غذایی طولانی دست زد تا‬                ‫دیدن او یاد سقراط میافتد!»‬       ‫گرفت‪ .‬مارکونی با اختراعاتش دل‬          ‫در آن زمان‪ ،‬تلگراف نهایت هوش‬
‫آهنگهای او ویژگی جالبی دارد‪ ،‬در هیچ‬                       ‫او را به عهده داشت‪.‬‬     ‫پیروان مذاهب مختلف را در پایتخت‬       ‫ماری رولان‪ ،‬وقتی در بندر مارسی‬          ‫خیلیها را به دست آورد‪ ،‬وقتی برای‬       ‫و ابتکار بشر بود ولی مدتها بود که‬
‫کدام از آنها جملات شبیه هم دیده‬                                                   ‫با یکدیگر آشتی دهد و موفق شد‪ .‬هر‬      ‫گاندی را دید‪ ،‬این نامه را برای برادرش‬   ‫اولین بار تلفن بیسیم را ساخت‪ ،‬آن را‬    ‫مخترعان در فکر ساخت دستگاهی‬
‫نمیشود‪ .‬اما ویژگی مهم بدیعزاده چیز‬         ‫بدیعزاده اول مترجم زبان فرانسه بود‬     ‫چند از ضعف و رنج آن روزه به سختی‬      ‫نوشت‪ .‬برادر او رومن رولان که با‬         ‫برای پاپ برد تا از ویلای تابستانیاش‬    ‫بودند که نیاز به کابل و سیم نداشته‬
‫دیگری است اسپانیاییها میگویند؛‬             ‫و بعد هم کارمند مجلس شورای ملی‪.‬‬        ‫جان سالم به در برد‪ .‬به نوۀ برادرش‬     ‫نوشتن «ژان کریستف» و «بتهوون»‬           ‫به کلیسای روم پیام بفرستد‪ .‬همین‬        ‫باشد و ایده ساخت رادیو وقتی در‬
‫«وقتی یک پیرمرد میمیرد یک‬                  ‫خواننده شدن او برمیگردد به وقتی‬        ‫گفته بود اگر از بیماری بمیرد باید به‬  ‫در آن روزها‪ ،‬خواهان و خوانندۀ بسیار‬     ‫طور پادشاه ایتالیا و تزار روسیه از‬     ‫ذهن مارکونی جرقه زد که هرتز‬
‫کتابخانه میسوزد»‪ .‬بدیعزاده کتابخانه‬        ‫که یک کمپانی ضبط صفحه گرام به‬          ‫جهان اعلام کرد که او «ماهاتما» (روح‬   ‫داشت‪ ،‬از ده سال پیش از این با گاندی‬     ‫مارکونی به خاطر اختراعاتش قدردانی‬      ‫مخترع نامدار‪ ،‬که حالا اسم او شده‬
‫تاریخ موسیقی ایران بود‪ .‬به خاطر‬            ‫ایران میآید‪ .‬عبدالحسین شهنازی هم‬       ‫بزرگ) دروغین بوده است و اگر کسی‬       ‫مکاتبه میکرد بیآنکه او را از نزدیک‬      ‫کردند‪ .‬بسیاری از دانشگاههای اروپا‬      ‫از واحدهای برق‪ ،‬مرد و مقالات و‬
‫لطف مصاحبت و مهمان نوازیاش با‬              ‫بدیعزاده را به مستر جمیس‪ ،‬مسؤول‬        ‫گلولهای بر سینهاش بنشاند در حالی‬      ‫دیده باشد‪ .‬رولان همچنین کتابی‬           ‫به او مدرک دکترای افتخاری دادند‪.‬‬
‫هنرمندان زیادی مراوده داشت‪ .‬خیلی‬           ‫کمپانی‪ ،‬معرفی میکند‪ .‬بدیعزاده اول‬      ‫که نام مقدس «راما» (خدا) بر لبانش‬     ‫دربارۀ زندگی او نوشته بود که روزهای‬     ‫در سال ‪ ۱۹۰۹‬میلادی جایزه نوبل‬                        ‫نظریاتش منتشر شد‪.‬‬
‫از بخشهای تاریخ موسیقی و شرح‬               ‫موافقت نمیکند و کار در مجلس را‬         ‫است‪ ،‬آنگاه میتوان گفت ماهاتمایی‬       ‫اول هیچ ناشری در لندن و پاریس متن‬       ‫فیزیک را گرفت و به عنوان نماینده‬       ‫او فکر میکرد که با مطالعات بیشتر‬
‫حال موسیقیدانان را فقط او میدانست‪.‬‬         ‫بهانه میکند‪ ،‬اما بعدها راضی میشود‬                                            ‫آن را از او نمیگرفت‪ .‬آنها نه گاندی را‬   ‫تامالاختیار کشورش به کنفرانس صلح‬       ‫و جذب سرمایهگذار شاید بتواند‬
‫خیلی از این نکات را هم به عنوان‬            ‫با اسم مستعار بخواند‪ ،‬او میگوید؛‬                      ‫راستین بوده است‪.‬‬       ‫میشناختند و نه تمایلی به چاپ آثارش‬      ‫پاریس رفت و پیمان صلح با استرالیا‬      ‫توانایی دستگاه را به جایی برساند که‬
                                           ‫«در ابتدا پس از مشورت با نورالله‬       ‫‪ ۳۰‬ژانویه ‪ ۱۹۴۸‬میلادی‪ ،‬ساعتی‬          ‫داشتند‪ .‬اما وقتی بالاخره کتاب منتشر‬     ‫و بلغارستان را امضا کرد‪ .‬نشان افتخار‬   ‫اطلاعات نظامی و تجاری را به نقاط‬
     ‫خاطره و یادداشت نوشته است‪.‬‬            ‫همایون قرار بود با نام مستعار کار را‬   ‫پیش از غروب آفتاب‪ ،‬در حالی که‬         ‫شد در سراسر اروپا خواهان پیدا کرد‪،‬‬      ‫ارتش ایتالیا‪ ،‬نشان کلوین‪ ،‬نشان‬         ‫دور بفرستد ولی رادیو در ایتالیا طرفدار‬
‫میگویند بدیعزاده اگر ساز هم‬                ‫شروع کنم‪ ،‬ولی چون پدر من ملقب به‬       ‫بسوی مجلس نیایش شامگاهیاش‬             ‫به زبانهای مختلف ترجمه شد و بیش‬         ‫آلبرت‪ ،‬از جانب دربار هنری‪ ،‬و خیلی‬      ‫چندانی نداشت و با وجود تلاشهای‬
‫نمیزد و آواز هم نمیخواند باز هم‬            ‫بدیعالمتکلمین بود با مشورت دوستان‪،‬‬     ‫میرفت‪ ،‬با گلولۀ یک جوان هندو و‬                                                ‫افتخارات دیگر هم به مارکونی داده‬       ‫او‪ ،‬دولت اصل ًا از آن حمایت نکرد‪.‬‬
‫معاشرت با او لذت بخش بود‪ ،‬شاید به‬          ‫نام بدیعزاده را برای روی صفحات‬         ‫در حالی که نام «راما» بر لبانش بود‬                 ‫از پنجاه بار چاپ شد‪.‬‬       ‫شد؛ چرا که او یکی از رؤیاهای بزرگ‬      ‫مارکونی مجبور شد به انگلستان برود‬
‫خاطر همین است که مرگ بدیعزاده‬                                                     ‫کشته شد‪ .‬او خود یک بار گفته بود در‬    ‫پروتستانهای اروپا اعتقاد داشتند در‬      ‫بشر را برآورده کرده بود؛ رؤیای ارتباط‬  ‫و دستگاه را در آنجا به نام خودش ثبت‬
‫در ‪۷۷‬سالگی برای خیلی از هنرمندان‬                              ‫انتخاب کردم‪».‬‬       ‫این زندگی آرمانها تحقق نمیپذیرند‪.‬‬     ‫این کتاب‪ ،‬روح مسیح احیا شده است‪.‬‬                                               ‫کند؛ در همین حین نیروی دریایی‬
‫بیش از حد سنگین بود‪ .‬او در سال‬             ‫بعدها کارش آنقدر طرفدار پیدا‬                                                 ‫به نظر آنها گاندی مسیح ثانی بود که‬                         ‫با دور دستها‪.‬‬       ‫انگلستان حسابی از این کار خوشش‬
                                           ‫میکند که برای ضبط صفحه به آلمان‬                                                                                                                             ‫آمد و خواست تا برای آزمایش‪ ،‬آن را‬
                 ‫‪ ۱۳۵۸‬درگذشت‪.‬‬                                                                                                    ‫فقط یک صلیب کم داشت‪.‬‬
                                                                                                                        ‫انگلیسیها از نفوذ او در امپراتوری‬
                                                                                                                        ‫خود احساس نگرانی میکردند‪ ،‬ولی‬
                                                                                                                        ‫عقاید او مانع از چند تکه شدن شبه‬
                                                                                                                        ‫قاره نشد‪ .‬از آنجا که او به برادری تمام‬
                                                                                                                        ‫هندیها و امکان تشکیل دولتی که در‬
                                                                                                                        ‫آن تمام گروههای مذهبی برابر باشند‬
                                                                                                                        ‫اعتقاد داشت‪ ،‬با تقسیم شدن هند‬
                                                                                                                        ‫کامل ًا مخالف بود‪ .‬وقتی مسلمانها در‬
                                                                                                                        ‫بنگال به کشتار هندوها پرداختند و‬
                                                                                                                        ‫سپس دامنهاش به ایالت بهار و کشته‬
                                                                                                                        ‫شدن مسلمانان به دست هندوها‬

                         ‫‪9۶‬‬

‫‪43 1‬‬                                    ‫‪۵‬‬

‫‪۲‬‬                                                                                    ‫(سودوکو)‬

                         ‫‪۵3۷‬‬                        ‫‪44‬‬                                                                  ‫‪ 1۵ 14 13 1۲ 11 1۰ 9 8 ۷ ۶ ۵ 4 3 ۲ 1‬عمودی‪:‬‬

‫‪1۷‬‬                                          ‫‪8‬‬       ‫‪1۵‬‬                                                                  ‫‪۱‬ـ از شاگردان کمالالملک غفاری و‬                                                ‫‪1‬‬
                                                                                                                                    ‫مجسمه سازی مشهور‬                                                   ‫‪۲‬‬
   ‫‪9۶‬‬                                            ‫‪۲‬‬  ‫‪13‬‬                                         ‫‪۲‬‬                                                                                                       ‫‪3‬‬
                                                                                                                        ‫‪۲‬ـ ظرفی است ـ بسندگی ـ ستارهایست‬                                               ‫‪4‬‬
‫‪۷8 ۲ 3‬‬                                                                            ‫‪1‬‬                                     ‫‪۳‬ـ از شعرا و غزلسرایان معروف و‬                                                 ‫‪۵‬‬
                                                                                                                        ‫صاحب ذوق ایران و استاد پیشین‬                                                   ‫‪۶‬‬
      ‫‪۷8‬‬                                                                          ‫‪۶4‬‬                                                                                                                   ‫‪۷‬‬
                                                                                                                                           ‫دانشگاه شیراز‬                                               ‫‪8‬‬
      ‫‪4 ۲1‬‬                                              ‫‪13‬‬                                                              ‫‪۴‬ـ از ییلاقات دامنه البرز ـ منظره ـ‬                                            ‫‪9‬‬
                                                                                                                                                                                                       ‫‪1۰‬‬
‫دارویی ـ حرف همراهی‬                ‫عمودی‪:‬‬           ‫‪11 1۰ 9 8 ۷ ۶ ۵ 4 3 ۲ 1‬‬                                                                ‫مقام و جایگاه‬                                               ‫‪11‬‬
‫ـ او هم حرفهای دارد‬                                                                                                     ‫‪۵‬ـ شماره ـ شکوه ـ از شهرهای فرانسه‬                                             ‫‪1۲‬‬
                         ‫‪۱‬ـ ا ز آ ثا ر و لفا نگ‬                                                             ‫‪1‬‬           ‫‪۶‬ـ وحدت ـ او هم حرفهای دارد ـ نامهبر‬                                           ‫‪13‬‬
             ‫مقدس‬          ‫آمادیوس موتسارت‬                                                                              ‫‪۷‬ـ سرزمینی باستانی در آسیای صغیرـ‬                                              ‫‪14‬‬
‫‪۸‬ـ از میوهها ـ راهنمایی‬                                                                           ‫‪۲‬‬                                                                                                    ‫‪1۵‬‬
‫‪۹‬ـ پایه و اساس ـ خاندان‬  ‫‪۲‬ـ قسمتی از صورت‬                                                                                      ‫از رودخانههای بزرگ جهان‬
                         ‫ـ برازنده و متین ـ‬                                                       ‫‪3‬‬                         ‫‪۸‬ـ توانایی ـ لحظه ـ ناشنوا ـ قعر‬
    ‫ـ تکرار یک حرف‬
‫‪۱۰‬ـ در ورق بازیست ـ‬                   ‫منفعت‬                                                       ‫‪4‬‬                              ‫‪۹‬ـ پیچیدگی ـ وسیله بازی‬
‫ترک کردن و واگذاشتن‬      ‫‪۳‬ـ از خوراکهای سنتی‬                                                                              ‫‪۱۰‬ـ از نوشت افزار سنتی ـ هدایت‬
‫‪۱۱‬ـ کمک ـ به جلو رفتن‬                                                                             ‫‪۵‬‬                     ‫‪۱۱‬ـ بهزیستی ـ از تمدنهای کهن‬                                                                   ‫افقی‪:‬‬
                                 ‫ـ فلزی است‬                                                       ‫‪۶‬‬
             ‫و ترقی‬      ‫‪۴‬ـ از شعرا و غزلسرایان‬                                                                                   ‫بینالنهرین ـ آب جاری‬                                                 ‫‪۱‬ـ از شعرای نوپرداز صاحب‬
                         ‫معاصر و فقید ایران ـ‬                                                     ‫‪۷‬‬                     ‫‪۱۲‬ـ سرپرست ـ درختی است ـ زن‬                ‫لوا ـ از شهرهای تاریخی‬              ‫نام و فقید ایران با تخلص‬
                                                                                                                                                                               ‫افغانستان‬
                                ‫نوعی رنگ مو‬                                                       ‫‪8‬‬                                    ‫بیشوهر ـ رطوبت‬                                                               ‫«آینده»‬
                         ‫‪۵‬ـ واحد پول کشوریست‬                                                      ‫‪9‬‬                     ‫‪۱۳‬ـ گلی است ـ به شکایت کسی‬                 ‫‪۱۳‬ـ آهسته ـ عددی مشهور‬              ‫‪۲‬ـ بیفایدگی و عبث بودن‬
                                                                                                                                                                   ‫ـ برخی از سگها چنینند‬
                            ‫ـ سرکرده و رئیس‬                                                       ‫‪1۰‬‬                                     ‫رسیدگی کردن‬                                                               ‫ـ بدبختی‬
                                     ‫‪۶‬ـ تیرگی‬                                                                           ‫‪۱۴‬ـ خسته کننده و بیتنوع ـ در ورق‬                         ‫ـ روش‬                 ‫‪۳‬ـ بخشی از اوستا ـ خجسته‬
                                                                                                                                                                   ‫‪۱۴‬ـ حریّت ـ از سازمانهای‬            ‫‪۴‬ـ رسم و روش ـ از وسایل‬
                         ‫‪۷‬ـ گیاهی است با مصارف‬                                                                                            ‫بازیست ـ ُدمل‬                                                ‫موسیقی ـ از ابزار نجاری‬
                                                                                                                        ‫‪۱۵‬ـ از وسایل بنایی ـ پیشکش ـ‬                           ‫بینالمللی‬
                         ‫حل جدول شماره قبل‬                                                                ‫‪11‬‬                                                       ‫‪۱۵‬ـ بدگمان ـ نامزد ـ از‬                   ‫ـ قسمتی از اندام‬
                                                                                                                                     ‫عهدهدار کاری شدن‬                                                  ‫‪۵‬ـ تکرار یک حرف ـ ِملح ـ‬
                                                                                                  ‫افقی‪:‬‬                                                                          ‫ادویهها‬
                                                                                                                                                ‫حل جدول شماره قبل‬                                                ‫دریایی است‬
                                                                                     ‫‪۱‬ـ از قهرمانان پیشین‬                                                                                              ‫‪۶‬ـ داور ـ پایتخت کشوری‬
                                                    ‫معروف جنگبینالمللی‬               ‫وزنهبرداری ایران و‬
                                                                     ‫اول‬                                                                                                                                        ‫است ـ اجازه‬
                                                                                                    ‫جهان‬                                                                                               ‫‪۷‬ـ از وسایل حمل و نقل آبی‬
                                                    ‫‪۸‬ـ ماه شب چهارده ـ‬               ‫‪۲‬ـ خد ا و ند ـ‬                                                                                                     ‫ـ از خوراکهای سنتی‬
                                                    ‫خواننده پرآوازه‪ ،‬فراموش‬          ‫واحداندازهگیری سطح‬
                                                                                                                                                                                                           ‫‪۸‬ـ پشیمان ـ از دروس‬
                                                      ‫ناشدنی و فقید ایران‬              ‫ـ او هم حرفهای دارد‬                                                                                             ‫‪۹‬ـ سردودمان یکی از‬
                                                    ‫‪۹‬ـ بالا و والا ـ جوان ـ از‬                      ‫‪۳‬ـ ایثار‬                                                                                           ‫سلسله ها ی حکو متی‬

                                                                 ‫مبهمات‬              ‫‪۴‬ـ از شهرهای تاریخی‬                                                                                                            ‫در ایران‬
                                                        ‫‪۱۰‬ـ هادی ـ دورویی‬             ‫آسیایمیانه ـ معروف‬                                                                                               ‫‪۱۰‬ـ گلی است ـ قسمتی از‬
                                                      ‫‪۱۱‬ـ ژیمناستیک سنتی‬             ‫‪۵‬ـ از سازمانهای بینالمللی‬
                                                                                                                                                                                                          ‫تیر و کمان ـ بیهوده‬
                                                                                                  ‫ـ بهشت‬                                                                                                  ‫‪۱۱‬ـ سرآغاز هر داستان‬
                                                                                     ‫‪۶‬ـ بینوا ـ عصاره ـ از آنطرف‬                                                                                       ‫‪۱۲‬ـ از فرآوردههای نفتی ـ‬

                                                                                       ‫قسمتی از اندام است‬
                                                                                     ‫‪۷‬ـ شیر بی سر ـ جاسوسه‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18