Page 12 - (کیهان لندن - سال سى وهفتم ـ شماره ۲۷۸ (دوره جديد
P. 12
یک وکیل دادگستری درباره صدور «احکام وحشت»: صفحه - Page 12 - 1۲شماره 1۷44
جمعه ۲۱تا پنجشنبه ۲7شهریورماه ۱۳۹۹خورشیدی
دلایل کافی برای متهم کردن نوید افکاری به قتل وجود
ندارد؛ سکوت درباره این پروندهها اشتباه است! دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()186
احمد احـرار ( کیهان لندن شماره ) 136۷
اتهام به او باشد .قانونگذار هم در پروندههای اعمالفشاروتهدیدوشکنجهراافزایشمیدهد. =اقرار مطابق قانون باید صریح بدش نیامده که برای مجلۀ خود مقالهای از ایران در همین ایام ،رویداد دیگری طوفان آفرید:
از سالهای دور گزارشهایی مبنی بر اخذ و در حضور قاضی باشد ،در نتیجه هدیه بفرستد .شاید محرک باطنی او برای این قتل ماژور ایمبری ویس کنسول آمریکا.
«مستوجب مجازات سلب حیات» که حکم اعترافات زیر شکنجه و فشار وجود داشته و در اعترافات گرفته شده از نوید کنجکاوی هم همین مقالهپرانی در اطراف این
بسیاری از پروندههای امنیتی شاهد روندی که افکاری در مرحله تحقیقات ،آنهم سقاخانه بوده ،در هرحال برای این که مقالۀ او ماجرا به طور خلاصه چنین بود که غوغای
اعدام در آنها صادر میشود ،بسیار سختگیر آن را تنها میتوان پروندهسازی نامید ،بودهایم. تحقیقاتی که بدون حضور وکیل کاملتر و عکسی هم ضمیمه داشته باشد ،دوربین معجزه کردن س ّقاخانۀ آقا شیخ هادی ،دیپلمات
ضابطین قضایی در پروندههایی از این دست صورت گرفته ،دلیل محسوب جوان آمریکایی را برای تماشا و عکسبرداری
است و به راحتی جواز صدور حکم محکومیت کارشناسان وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه نمیشود.خصوصاکهبلافاصلهبعد عکاسی خود را هم همراه برداشته است... به محل حادثه کشانید و در آنجا مرگ منتظر
و گاهی اطلاعات نیروی انتظامی هستند که ازبرداشتهشدنفشاربازجو،متهم باری ،ماژور ایمبری با این رفیق محکوم به
را به قضات نمیدهد. با اخذ دستورات کلی از بازپرس و تحت نظر جرم و مسبوق به خدمت در شرکت نفت جنوب او بود.
قرار گرفتن متهم در فضایی که گاهی بازپرس همه اقرارها را انکار کرده است. خود ،به این تماشا میرود و میخواهد عکسی در اواسط خرداد سال ۱۳۰۳این شایعه در
در خصوص اتهامات حدی مانند «بغی» و هم نظارتی بر آن ندارد و وکلا هم اجازه ورود =حذف وکیل انتخابی از روند از سقاخانه بردارد .مردم مانعش میشوند و تهران پیچید که سقاخانۀ آقا شیخ هادی بیماران
به آن را ندارند ،میتوانند برای مدت طولانی بازپرسی ،با فشار نهادهای امنیتی عباهای خود را جلو دوربین او و سقاخانه حائل را شفا میدهد و یک بهائی را که به گدای کنار
«محاربه» و «افساد فی الارض» هم ،که این ارتباط متهم را با دنیای خارج قطع کنند و به به قانون جدید تحمیل شد و میکنند .هر عاقلی وقتی ببیند که صاحب بساط
روشهای گوناگون پرونده را ببندند .از گذشته میتوان گفت کارشناسان امنیتی نمیخواهد عکسی از بساط او بردارند حقاً باید سقاخانه پول نداده کور کرده است.
روزها احکام زیادی در ارتباط با آنها از جمله نیز در تهران دادسرای «مقدس» [اوین] ضعف خود در جمعآوری اطلاعات به همان تماشا قناعت کرده راه عقبنشینی در حادثه از نظر یک آمریکایی که چند ماهی
انحصار تحقیقات در پروندههای امنیتی را از راههای مشروع و معمول را با پیش گیرد ولی سرکار ماژور ،شاید بهتشویق بیش از ورودش به ایران نمیگذشت جالب توجه
درباره پرونده متهمان اعتراضات صادر شده، داشته و بازپرسهای شعب مختلف این دادسرا اخذ اختیارات فراقانونی و ایزوله رفیق مظنونش اصرار میورزد و چند بار جای بود بهویژه آن که پیش از آمدنش به تهران،
در ارتباط مستقیم با کارشناسان اطلاعاتی دوربین را عوض میکند و در هر بار ،مردم بدون مجلۀ «نشنال جئوگرافیک» یک دوربین عکاسی
قانون صراحتا «انکار بعد از اقرار» را پذیرفته و اختیارات فراوانی برای تحقیق و بستن پرونده کردن متهم جبران میکنند. در اختیارش گذارده بود تا از مناظر دیدنی ایران
به آنها میدادند .پیش از تصویب قانون آیین = اقدامات حمایتی از امثال نوید ماژور رابرت ایمبری
برای اقراری که با انکار بعدی مواجه شود ارزشی دادرسی کیفری که در سال ۱۳۹۲تصویب افکاری و برجسته شدن پیام مهم عکس بگیرد و برای مجلّه بفرستد.
شد ،قضات تحقیق در دادسراها با استناد به «اعدام نکنید» از سوی میلیونها تعرض به او با گرفتن عبا جلو دوربین از این چه خبری جالبتر از این معجزه و چه
قائل نیست تا جایی که در ماده ۱7۳قانون ماده ۱۲8قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ایرانی به دستگاه قضایی ،این عکسبرداری جلوگیری میکنند. عکسی گو یا تر ا ز سقا خا نۀ معجز ه گر ؟
78و تبصره آن ضمن پذیرش وکالت وکیل تصویر مشخص را نشان داده که ایمبری ،دوستش «ملوین سیمور» را
مجازات اسلامی مصوب ۹۲انکار اقرار حتی در در دادسرا اجازه دسترسی و دخالت وکیل به قربانی کردن مهرهای که تا دیروز هیچ معلوم نیست در اینجا ماژور یا رفیقش همراه خود به تماشای سقاخانه برد.
ناشناخته بوده نیز هزینهزا است. چه اقدامی کردهاند یا آنها که میخواستهاند سیمور ،کارشناس حفاری چاههای نفت
حین اجرای مجازات را «ساقط کننده حد قتل» پرونده اتهامی را نمیدادند. = دقت کنید که صدور حکم ماژور را به َدم کتک عامه بدهند چه گفتهاند بود و چون مدارک کافی برای اقامت در
در قانون مصوب ۱۳۹۲این نقص برطرف اعدام برای معترضی که به خیابان و چه القائی به جمعیت کردهاند که مردم آرام ایران نداشت بهطور موقت در سفارتخانۀ
میداند .صدور حکم اعدام به اتهام محاربه با شد و وکیل میتوانست در مرحله تحقیقات آمده با صدور حکم زندان برای خالیالذهن عصبی شده و تصور نمودهاند که آمریکا میزیست تا تکلیفش معلوم شود.
مقدماتی با متهم ملاقات داشته باشد و فعال سیاسی یا مدنی متفاوت اینها از همان بهائیها هستند که چند روز قبل آن دو ،روز ۲7تیر ،حوالی ظهر به سقاخانه
استناد به اقراری که با انکار بعدی مواجه شده به ملاحظات خود را کتباً در پرونده قرار دهد است .اثر مستقیم صدور حکم قصد مسموم کردن سقاخانه را داشته و امروز رسیدند و شروع به عکسبرداری کردند .در
و بازپرس هم نمیتوانست مانع این کار شود اعدام برای امثال نوید افکاری، با لباس مب ّدل آمده و میخواهند قصد قبلی اطراف سقاخانه جماعتی مرد و زن گردآمده و به
استناد ماده ۱7۳قانون مجازات اسلامی مصوب اما در قانون جدید ناگهان با اضافه کردن یک بر جامعه و جوانانی است که زیر خود را عملی کنند و با این تصور به جانب نذر و نیاز مشغول بودند .ناگهان چند نفری زبان
تبصره به این ماده درباره پروندههای به اصطلاح فشارهای سنگین اقتصادی لبریز ماژور و رفیقش حملۀ خفیفی میکنند .آقایان به اعتراض گشودند که اجنبی در مکان مقدس
سال ۹۲خلاف قانون است و رأی صادر شده امنیتی ،شرایطی سختتر از قانون سابق برای خشم و اعتراض هستند در نتیجه که کار را این طور میبینند با کمال افسوس ،از اسلامی چه میکند و چه کسی به آنان حق
متهم ایجاد کردند و بطور کلی حق دسترسی نظام با این اعدامها به دنبال ایجاد عکاسی منصرف شده به درشکهای مینشینند و داده است از زن و مرد مسلمان عکس بگیرند.
در چنین شرایطی صحیح نیست. همهمه کمکم بالا گرفت و ناگهان یکی فریاد
متهم به وکیل انتخابی را از او سلب کردند. هراس عمومی است. از معرکه بهدر میروند. زد اینها بابیاند و آمدهاند سقاخانه را زهرآلود
در نتیجه ،پرونده برادران افکاری هم در این تبصره که وکیل انتخابی را از روند تا اینجای کار البته طبیعی است ...ولی کنند .دیگری به سوی دوربین هجوم برد و چون
بازپرسی حذف میکند ،با فشار نهادهای روشنک آسترکی -نوید افکاری از از اینجا به بعد ،مطلب بسیار درهم است. حالت تهاجمی پدید آمد ،ایمبری و سیمور فرار
مرحله تحقیقات و هم در مرحله صدور حکم امنیتی به قانون جدید تحمیل شد به خوبی شرکتکنندگان در اعتراضات امرداد ۹7 زیرا آنهایی که عبا جلو دوربین میگرفتهاند را بر قرار ترجیح دادند .به درشکۀ خود بازگشتند
نشاندهنده روحیه حاکم بر کارشناسان امنیتی در کازرون است که با صدور حکم «دو بار مسلماً آنهایی نبودهاند که دنبال درشکۀ این و درشکهچی کوشید آن دو را از خطر برهاند
ایرادهای اساسی دارد و روند پرونده خلاف وعدم تحملحضوروکیلدرپروندههاست.می اعدام» روبرو شده است .اتهام او قتل حسن آقایان افتاده و آنها را بهباد کتک گرفتهاند .اگر اما جماعتی که هر لحظه بر تعدادشان اضافه
توان گفت کارشناسان امنیتی ضعف خود در ترکان مأمور حراست شرکت آبفا است که در جمعیت سقاخانه میخواستند به این دو نفر میشد درشکه را از رفتن بازداشتند و با مشت
قانون بوده است. جمعآوری اطلاعات از راههای مشروع و معمول سرکوب معترضان در سالهای اخیر نیز نقش که با این سماجت قصد عکسبرداری داشتهاند
=آیا وکلا نمیتوانند در دادگاه همین را با اخذ اختیارات فراقانونی و ایزوله کردن متهم عذابی بدهند و آسیبی برسانند ،برای آنها چه و لگد به جان دو آمریکایی افتادند.
جبران میکنند .این موضوع تازگی ندارد و داشته است. مشکلی داشت که همان کنار سقاخانه آنها را داستان را از زبان عبدالله مستوفی بشنویم:
ایرادات قانونی را مطرح کنند؟ و ناظر بر روشی قدیمی است که البته در پروندههای دو وحید و حبیب افکاری ،دو برادر دیگر نوید کتککاری کنند؟ و چه لزومی داشت که آنها « ...هنوز مردم از بُهت آمدن تمثال از نجف
سه سال اخیر تشدید شده و از حمایت قانونی نیز در این پرونده متهمان ردیف دوم و سوم را بگذارند در درشکه بنشینند که آن وقت به بیرون نیامده و از اسف و افسوس بر قتل
روند دادرسی و محاکمه و همچنین شیوه هستند.وحیدافکاریبه ۵۴سالو ۶ماهحبس دنبال درشکۀ آنها بدوند؟ و در هر صورت، میرزادۀ عشقی خارج نشده بودند که موضوع
هم برخوردار شده است. و 7۴ضربه شلاق ،و حبیب افکاری به ۲7سال و مجروح کردن درشکهچی و افکندن او از جلو معجزۀ سقاخانۀ چهارراه آقا شیخ هادی در شهر
برخورد نماینده دادستان و قاضی با متهمان = درباره پرونده بازداشتشدگان ۳ماه حبس و 7۴ضربه شلاق محکوم شدهاند. درشکه چه معنی داشته است؟ و آنگاه دویدن منتشر شد .سقاخانه و معجزه؟ این نامربوطها
این پرونده که با گذشت حدود دو سال از به از سر چهارراه آقا شیخهادی تا میدان توپخانه را چیست که اختراع میکنند! دو سهروزی
چه شخص یا نهادی است؟ اعتراضات سراسری در «خمینیشهر» و جریان افتادن ،به تازگی رسانهای شده یکی که محل قرارگاه و مریضخانۀ نظمیه بوده است گذشت .موضوع از حرف تجاوز کرده به عمل
دیگر از پروندهسازیهای دستگاههای امنیتی و رسید و از تمام شهر نذر و نیاز برای سقاخانه
-وکلا قانونا در دادگاه فرصت دارند بعد از همچنین پرونده برادران افکاری ،برخی وکلا قضایی جمهوری اسلامی علیه شرکتکنندگان به چه میشود حمل کرد؟... میبرند و اعیان محل اسباب چراغ و تزئینات
از همۀ اینها عجیبتر ،وقتی ماژور ایمبری و دیگر برای این َمهبط فیض میفرستند و هر
قرائت کیفر خواست و شنیدن توضیحات ایرادات قانونی به روند دادرسی و محاکمه در اعتراضات سراسری است. رفیقش ،کتک خورده و جراحت برداشته خود شب ،سر این چهارراه دکانهای حول و حوش
در نمونهای مشابه در دادگاه انقلاب استان را به نظمیه رساندهاند ،جمعیت به داخل نظمیه را چراغان میکنند .ای بابا! ...قرن بیستم و این
نماینده دادستان از موکل دفاع نمایند ،نماینده وارد میدانند .به نظر شما در مورد برادران اصفهان پروندهای با ۱۴متهم گشوده شد که هجوم برده کتککاری را بهقصد کشت ،آن هم حرفها؟ آن هم در چهارراه آقا شیخ هادی که
همگی از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری نسبت به ماژور تنها ،تمدید کرده و سردستۀ بهواسطۀ اعیان ّیت محله ،استعداد دانشخیزی
دادستان و قاضی در هنگام محاکمه دارای افکاری دقیقا چه ایرادات قانونی به پرونده دی ۹۶بودند .در میانه روند بازپرسی ناگهان جماعت کتکزنندهها هم همان دو سه نفری و بنابراین قابلیت داشتن سقاخانهای با طول و
اتهام قتل یکی از جانباختگان اعتراضات دی بودهاند که از سقاخانه آنها را تعقیب کرده بودند،
شأن همتراز وکیل هستند و قانون هیچگونه آنها وارد است؟ ۹۶بر روی اتهامات دیگری چون «اقدام علیه که این قسمت با هیچ قاعدهای جور درنمیآید. تفصیل را ندارد؟!
-با توجه به توضیحات وکیل پرونده نوید نظام» قرار گرفت و در نهایت پنج متهم به اعدام آیا در نظمیه آنقدر آژان حاضر نبوده است که بعضی هم که اهل حساب و تفکر بودند،
ارجحیتی برای آنها متصور نیست .نه تنها قضات افکاری دلایل کافی برای توجیه اتهام قتل جلو جمعیت ،بخصوص این سه نفر را بگیرد؟ چون در این چندساله دیده بودند که این
به او وجود ندارد و «اقرار در مرحله تحقیقات محکوم شدند. آیا مشکلی داشته است که پناهندگان را در قماش اقدامات همیشه مقدمۀ اقدامات دیگری
اجازه ندارند متهم را تحت فشار قرار دهد بلکه مقدماتی» دلیل شرعی محسوب نمیشود. شباهت روند این دو پرونده که متهمان آن گوشهای پنهان کنند و از کتککاری این سه است ،میگفتند خدا عاقبتش را خیر کند؟ یک
اقرار مطابق قانون باید صریح و در حضور قاضی بازداشتشدگان اعتراضات مردمی اخیر بودند، کاسهای زیر این نیمکاسه هست! و این نذر و
این کار تخلف محسوب میشود .قاضی باید باشد ،در نتیجه اعترافات گرفته شده از نوید از زاویه حقوقی قابل توجه است؛ بسیاری از نفر جلوگیری نمایند؟ نیازها و چراغانیها و معجزههای پشتسرهم
افکاری در مرحله تحقیقات ،آن هم تحقیقاتی حقوقدانان معتقدند روند طی شده در این دو اینها معماهایی است که در همان روزها هم بیخود نیست! نظمیهای که اینقدر مواظب است
مستقل و بیطرف باشد و مکلف است بدون که بدون حضور وکیل صورت گرفته ،دلیل پرونده حتی در چهارچوب قوانین جمهوری لاینحل بود تا چه رسد به امروز که اکثر عاملین که بهمجرد یک انتشار زننده بر ضد سردار سپه،
محسوب نمیشود .خصوصا که بلافاصله بعد این قضیه مردهاند ،و ماژور هم که میتوانسته وامیدارد نویسندۀ بدبخت مقاله را نفله کنند،
پیشفرض مطابق اصل تناظر مطالب نماینده از برداشتهشدن فشار بازجو ،متهم همه اقرارها اسلامی نیز غیرقانونی است. است توضیحاتی بدهد بهفاصلۀ یکی دو ساعت چرا در این باب ساکت است و هیچ جلوگیری
را انکار کرده است .ضمنا بر اساس قوانین کیهان لندن در رابطه با پرونده برادران افکاری بعد از کتککاری دفعۀ دوم در نظمیه ،زندگی از این چرندیات نمیکند؟ ولی کار سقاخانه و
دادستان و متهم و وکیلش را بشنود و با استناد جمهوری اسلامی ،اقرار باید «مقرون به صحت» و شیوهی تازه دستگاههای امنیتی و قضایی را وداع گفته ،و بهگفتههای رفیق عزیزش هم معجزات آن ،و ضمناً بدگویی به بهائیها روز
باشد یعنی قاضی مکلف است در خصوص برای سرکوب معترضان با یکی از وکلای پایه که بهنظر میرسد محرک اصلی رفتن ماژور به
به قانون و استدلال قانونی رای صادر کند. درستی اعترافات تحقیق کند و آن را «به محک یک دادگستری در ایران گفتگو کرده که برای این تماشا یا بهعبارت سادهتر فرستادنش به َدم بهروز بالا میگیرد.
این مرگ بوده است هیچ اعتمادی نمیتوان رئیس بابیها عباس افندی
بسیاری از احکام صادره در پروندههایی از سایر ادله و اَمارات [نشانهها] بیازماید». حفظ امنیت نام وی محفوظ میماند. کرد .حتی به پروندههایی که برای مظنونین و
با توجه به وجود دوربینهای شهری و =طی ماههای گذشته اطلاعات دست متهمین و سه نفر محکومین به اعدام در نظمیه ...چرا نمیخندی؟
این دست با استناد به اقرار متهمین در مرحله نظارت بالای نهادهای امنیتی خصوصا در با دست زدن جمعی ،بهتوسط بچهلاتها
روزهای اعتراضات مردمی ،چنانچه ادله و کم دو پرونده از بازداشتشدگان اعتراضات تشکیل شده است ،نیز باید بیاعتماد بود». در کوچههای شهر خوانده شده ،حتی شهرت
دادسرا صادر شده و اقرارهایی هستند که با نشانهها مبنی بر وقوع جرم از طرف متهم در میدهند که بهائیها خواستهاند سقاخانه را
پرونده موجود نباشد ،پذیرفتن اقرار متهم در سراسری رسانهای شده با صدور حکم «دو مسموم کنند و کسی را که برای این کار
انکار متهمین هم مواجه شده و در نتیجه اگر مرحله تحقیقات که در دادگاه مورد انکار او قرار فرستادهاند ،نمیدانم دستش شل یا چشمش
گرفته قطعاً نمیتواند دلیل محکمی بر توجیه بار اعدام» برای دستکم شش نفر از قرار کور شده ،و بر اثر این شهرت بر نذر و نیاز
این پروندهها به صدور احکامی چون «دو بار
معلوم مختومه اعلام شده است! متهمان سقاخانه افزوده گشته است.
اعدام» منجر شده نقش قاضی به اندازه بازجو این سقاخانهبازی از نیمۀ سرطان تا جمعه
اتهامات وارد شده را قبول ندارند و میگویند ۲7این برج ،روزافزون توسعه مییافت.
در آن پر رنگ است. بعدازظهر این روز ماژور ایمبری کنسولیار
اقرار آنها اجباری بوده و با شکنجه صورت دولت آمریکا ،که در آ ِن واحد نمایندۀ
جالب است که در قانون پیشبینیهایی شده مجله جغرافیائی کشور آمریکا هم بود ،با
گرفته؛ وکلا نیز روند دادرسی را ناعادلانه ملوین سیمور ،یکی از هموطنانش که در
و دادسرا و دادگاه انتظامی قضات ،ابزارهایی شرکت نفت جنوب ایران خدمت میکرده و
میدانند .آیا چنین روندی پیشتر هم درباره بهواسطۀ محکومیتی که داشته ،در کنسولگری
برای نظارت و تحقیق در خصوص رفتار و آمریکا در حقیقت مدت حبس خود را
معترضانوجودداشتهیااینازابتکاراتتازه میگذرانده است ،برای تماشای این اوضاع
رعایت قانون از سوی قضات دارند که میتواند به سمت خیابان آقا شیخ هادی میروند.
نظام قضایی جمهوری اسلامی است؟ البته ماژور ایمبری با سمت نمایندگی که
رأسا بررسی کند یا با شکایت شاکی خصوصی – عدم رعایت حقوق متهم و تحقیقات در از طرف مجلۀ جغرافیائی آمریکا داشته است،
فضایی دور از «نظارت وکیل» و یا «تفهیم
به آن رسیدگی کند اما با اینهمه تجربه نشان حقوق مصرحه قانونی به متهم» در پروندههای
متهمین به اصطلاح «امنیتی» از گذشته وجود
داده قضات خاصی که به پروندههای به اصطلاح داشته و این روند مشخصاً امکان اخذ اعتراف با
امنیتی رسیدگی میکنند از حاشیه امن هم
برخوردار هستند!
= یکی از وجوه مشترک متهمان
اعتراضاتسراسریکهبهزندانهایطولانی
یا اعدام محکوم شدهاند اینست که غالبا از
اقشار ضعیف و ساکن شهرها و شهرکها
هستند .به نظر شما چرا متهمان تنگدست
وناشناختهباچنیناحکامیروبرومیشوند؟
-متهمانی که شناخته شده نیستند در صورت
محکوم شدن به احکام سنگین هزینه کمی
برای دستگاه قضایی ایجاد میکنند .بر خلاف
آنچه ممکن است به نظر برسد دستگاه امنیتی و
قضایی در مورد دیگران ترجیح میدهد چهرهای
معتدل و عاقل از خود نشان بدهد ،پروندههای
اشخاص شناخته شده میتواند دستگاه قضایی
را با چالشهای حقوقی در خصوص روند
رسیدگی و صدور احکام مواجه کند و آن را
وادار به پاسخگویی در برابر افکار عمومی کند،
همین مسئله و پیشبینی نیاز به پاسخگو بودن
باعث میشود پروندهها با دقت حقوقی بیشتری
پیش برود ،اما در مورد افراد کمتر شناخته شده
و گمنام این نیاز به پاسخگویی کمتر احساس
ادامه در صفحه ۱7 میشود و .....