Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۳ (دوره جديد
P. 12
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، صفحه - Page 12 - 12شماره 173
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و جمعه 19تا پنجشنبه 25مردادماه 1397خورشیدی
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()81
در دهههای سی تا پنجاه خورشیدی
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. ( کیهان لندن شماره ) 1262
سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنامههای
داریوش همایون از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران احمد احـرار انگلیسی به سوی رشت ،دولت با مراجعت احمدشاه از سفر اروپا،
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود وثو قالدوله را بر آن داشت که با دولت و مخالفت وی با تفویض اختیارات تام
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی به این شرح امضا و مبادله شد: جدید روسیه وارد مذاکره شود و از به رئی سالوزرا ،اختلاف دربار و دولت
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون = با احتراز کامل از هر گونه وخامت اوضاع بکاهد .درین شرایط، از پرده بیرون افتاد و مخالفان قرارداد
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود تبلیغات ،و عدم اجرای اصول کمونیزم جنگلیها نیز فرصت یافتند قوای جر یتر شدند .از طرفی نورمن ،وزیر
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی از قبیل مصادره اموال و الغای مالکیت، پراکندۀ خود را سر و سامان بخشیده مختار جدید انگلستان نیز فضای
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ حکومت جمهوری موقت اعلام شود. سیاسی ایران را برای ادامۀ حمایت
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشت ههایی از = هدف جمهوری ،فت ح تهران به صحنه باز گردند. از وثو قالدوله مساعد نم ییافت .او در
خواهد بود و پس از ورود به تهران در سازماندهی چری کهای جنگل، گزارش محرمان هاش به لندن اظهار
سودای آزاد کردن گذشته و تأسیس مجلس مبعوثان ،هر نوع احسانالله خان (دوستدار) یکی از عقیده کرد که «دوران سودمندی
حکومتی که نمایندگان مردم تصویب اعضای کمیتۀ مجازات که از تهران نخستوزیر کنونی برای ما به سر
کیهان لندن شماره 30 - 1152فروردی نماه 1386 گریخته و در گیلان به جنگلیها رسیده است و تصور م یکنم منافع
کردند در ایران برقرار شود. پیوسته بود ،میرزا کوچک خان را انگلستان را در ایران با روی کار آوردن
که خود ندارند نشان م یدهند. بوديم.همانطورکهميدانيدعضوشورای اگر آلما نها شکست در جنگ دوم = مقدرات انقلاب حکومت دولتی دیگر بهتر بتوان حفظ کرد».
ما همه ـ هر که ناراضی است و انقلاب بوديم و يک حضور دائمی تقريبا جهانی را لازم داشتند تا شهامت روبرو جمهوری موقت مطلقاً به دست یاری م یداد. نورمن ،به روی کار آمدن کسانی
انديشه هم میکند ـ از انقلاب و در آنجا وجود داشت .لاکن يک حالت شدن با گذشته و آزاد کردن خود را از ایرانیان سپرده شود و دولت شوروی از موجباتی فراهم شد که میرزا چون مشیرالدوله که از وجاهت
جمهوری اسلامی در سهائی گرفته ناباوری و بهت بر همه ما حاکم بود .من آن بيابند ،ما انقلاب اسلامی را برای آزاد هرگونه مداخله خودداری کند .بدون کوچک خان به انزلی برود و فرمانده ملی برخوردار بودند نظر داشت .اما
ايم؛ نشانه ديگری بر اجتناب پذيری چيزیبگويمکهشايدشماتعجبکنيد. کردن گذشت ههای خود داريم .آلما نها اجازه و تصویب حکومت انقلابی ایران ناوگان سرخ را ملاقات کند .ورود لرد کرزن همچنان بر تقویت دولت
آن انقلاب و اين رژيم .از اين در سها، من تا مدتی حتی بعد از آنکه 22بهمن خيره در آنچه کرده بودند ،در مسئوليت هیچ قشون خارجی (زائد بر قوای میرزا به بندر ،اهالی را که نگران تسلط موجود و حمایت از وثو قالدوله تأکید
دگرگون کردن گفتمان و نظرگاه گذشته بود ،بارها به اين فکر افتادم که ملی ،نگريستند و پيش تاختند .ما در موجود دو هزار نفری) حق ورود به بالشوی کها بر گیلان بودند امیدوار م یورزید .او در پاسخ نورمن نوشت:
(پرسکتيو) هنـوز به انـدازه کافی ما خوابيم يا بيدار و تلاش م یکردم انديشهپاکشوئیگذشت ههایخوددرجا ایران نداشته باشد .مخارج قشون کرد و به هیجان آورد .بندر را چراغانی «با نظری که در تلگراف مورخ پانزدهم
گرفته نشده است ولی پارهای از ما که از خواب بيدار نشوم که اگر خواب م یزنيم و واپستر م یافتيم .در يک سو دو هزار نفری که پشتیبان انقلاب کردند و آذین بستند و احساسات ژوئن خود ابراز کردهاید موافق نیستم
يک درس را بيش از اندازه گرفته اند: هستم اين روياهای طولانی که لابد انقلابيان ما ،بيشترينشان ،با چشمان خواهد بود به عهده حکومت انقلابی شدیدی بروز دادند که روسها را و تصور میکنم نخستوزیر فعلی
تفاوت گذاشتن ميان مبارزه و انقلاب. بعدش اگر آدم بيدار شود نخواهد بود نيم بسته به پيام دهای آنچه کردند ،به متوجه ساخت با یک قهرمان ملی بهترین کسی است که م یتواند از
از چهار پنج دهه پيش گروههای روز ديگر ادامه نکند .اين قدر مسئله برای «محصولات فرعی» انقلاب شکوهمند ایران است. سر و کار دارند و از وجود او م یتوانند قرارداد دفاع و آن را حفظ کند .ازین
افزونی که به دلائلی کامل ًا پذيرفتنی، (به گفته يکی از سران انقلابی که هنوز = دولت شوروی هر مقدار اسلحه برای حرکت جدا سری استفاده کنند. گذشته ،در حال حاضر کسی را برای
اگرچه به بهان ههای خردگريز مانند ما شگفت آور بود». با سربلندی از مردم طلبکاری م یکند) و مهمات که دولت انقلابی ایران تقاضا فرماندهان روسی در منزل شهردار جانشینی او سراغ نداریم .راجع به
مخالفت با اصلاحات ارضی و حق اکنون آيا نمیتوان گفت که اگر رژيم م ینگرند و بهر ترفند زبانی ـ از جمله کند به این دولت تسلیم خواهد کرد. انزلی با میرزا کوچ کخان و همراهان پیشنهاد مندرج در تلگراف بیستم
رأی زنان و اصلاحات اجتماعی ديگر، پادشاهی بجای تسليم به نيروهای تغييرنامآنانقلابـم یکوشندگذشته = کالای بازرگانان ایرانی که در او دیدار و از آنها برای بازدید ناوگان ژوئن شما (مبنی بر روی کار آوردن
به مبارزه روی آوردند .آنها با نظامی انقلابی( ،و نيروهای انقلابی بجای خود را از پيامدهايش آزاد کنند؛ بادکوبه ضبط شده و کلیه تأسیسات مشیرالدوله) ،حقیقت این است که
هم اصلاحگر و توسعه انديش و هم تسليم به خمينی) و بجای سپردن سهم خود را در آن بزرگ بدارند و از تجارتی روسیه تزاری در ایران به سرخ دعوت کردند. نسبت به صلاحیت این شخص شک
استبدادی و دچار فساد ،و ناتوان از تصميم گيری به حکومت کارتر، دنبال ههايشرویبگردانند.اگرهمفشار حکومت جمهوری واگذار خواهد شد. بر ر و ی کشتی « کو ر سک »
گشودن تناقضات خويش ،مخالف م یايستاد و از کشور دفاع م یکرد؛ و واقعي تهایبيستسیسالهگذشتهاز بدین سان ،جنگلیها پس از مذاکراتی بین فرمانده چریکهای
بودند ـ چنانکه حق هر کسی است اگر با چنان وضعی دست کم بجای اندازه نگرش گزينشی و هميشه حق جنگل و فرمانده ناوگان سرخ صورت
که در هرجا با هرچه بخواهد مخالف گروه ناتوان کارتر ،گروه کارديده فورد به جانب ما درگذرد ،آنچه را کردهاند
باشد و از در مبارزه درآيد .آن مخالفان در امريکا بر سر کار م یبود خامنه ا یها اجتناب ناپذير ،و در حد «قضای ایران ـ سرخ،روزنامه ارگان جمعیت انقلاب سرخ در گیلان
بیاثری جبهه ملی را بهانه روی آوردن آسمـانکهديگرگوننمیشد»بشمارند.
به کارزار مسلحانه و مبارزه انقلابی خوابش را نيز همچنان نمیديدند؟ در سوی ديگر طيف ،آنها که دو سال به رشت بازگشتند و در گرفت اما به نتیجه نرسید زیرا طرفین، و تردید فراوان دارم زیرا سیاستگری
ساختند و بیاثری خود را با پيوستن ما در اينجا نيازی نداريم که به بيشترين سهم را در انقلاب داشتند تظاهراتی که ترتیب داده شد گرچه توافق داشتند که زمان برای است ضعیفالنفس و آن اعتماد و
به اردوی اسلامی جبران کردند .آنها ادبيات پشيمانی که در اين بيست و زيرابيشتريناسبابقدرتدردستشان اعلامیهای انتشار دادند که در آن حرکت انقلابی در ایران مساعد اطمینانی را که در این مقطع زمانی
ارتجاع لنينی را به اسلاميان وام دادند چند سال بخش قابل ملاحظهای از بود ،با چشمانی گشاده بر پيام دها، آمده بود« :مطابق این بیانیه عموم است و م یباید دست به کار شد ،اما
و ارتجاع مذهبی را از آنان گرفتند و در بايگانی تاريخی ما شده است بنگريم. و کمابيش بسته بر عوامل انقلاب رنجبران و زحمتکشان ایرانی را دربارۀ شکل قیام و شعارها و کیفیت ضرورت دارد ،القاء نم یکند »...
آن ترکيب ناخجسته به انقلاب اسلامی يک پشيمان را از نسل انقلاب نمی م ینگرند؛ يک گذشته را به ياری نشان متوجه میسازد که 1ـ جمعیت آن همفکر نبودند .روسها انقلاب متعاقباً در همان روز که این
توان يافت که از «خود» سه دهه دادنسياه یهایگذشتهایديگرـکه انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت کمونیستی را توصیه م یکردند و حال تلگراف مخابره شد ( 23ژوئن )1919
(بهمن بعديشان) رسيدند. پيششسربلندباشد.مانن دهایانقلابی از شوربختی و ناشايستگی ملی ما تا را ملغی کرده ،جمهوری را رسماً آن که میرزا کوچ کخان مرد مذهبی تلگراف دیگری از لندن به دست
همه کوششهای امروز آنان بر سربلند از انقلاب شکوهمند و بیاعتنا اکنون و آينده نا معلوم کشيده است ـ اعلام مینماید 2 .ـ حکومت موقت بود و به کمونیسم عقیده نداشت .او وزیر مختار رسید که در آن ،وزیر
ضرورت و اجتناب ناپذيری مبارزه به «محصولات فرعی» را ديگر تنها سپيدکاریم یکنند.درسرديگرطيف جمهوری حفاظت جان و مال اهالی میگفت مردم ایران از انگلیسیها امور خارجه با توجه به خطر تهدید
استوار است که کسی دربارهاش در «طبقه جديد» اسلامی در سرتاسر نيز همين ترفند در کار هست .پيش از را به عهده میگیرد 3 .ـ هر نوع نفرت دارند و از حکومتی که به وسیله بالشویکها در شمال ایران ،از
ترديدی نمیتواند بکند .موضوع آن گرو ههای برخورداران م یتوان يافت. انقلاب را برای سپيدکاری انقلاب خود معاهده و قراردادی را که به ضرر انگلستان حمایت م یشود ناراض یاند، تفویض اختیارات به رئیسالوزرا
است که آيا هر مبارز های م یبايد با آن ديگراناگرازتئور یهایتوطئهوافسانه سراسر به سياهی م یآلايند .هيچ کس ایران ،قدیماً و جدیداً ،با هر دولتی اما به مسلک اشتراکی هم تسلیم جانبداری م یکرد« :با توجه به تهدید
روحيه ،شعارها و بويژه رهبری باشد؟ مقدر بودن انقلاب دست بردارند از بند مسئول «آدمی» که در آن دوران بود منعقد شده لغو و باطل میداند 4 .ـ نم یشوند و انقلابی در ایران موفق کنونی بالشوی کها از شمال ،نم یشود
امروز آنان کارزار مسلحانه و انقلاب را گذشت هشان آزادتر خواهند شد ـ مقدر و تصمي مهائی که گرفت نيست؛ همه حکومت موقت جمهوری ،همه اقوام میشود که رنگ ملی و مذهبی وثوقالدوله را ملامت کرد که چرا
در شرايطی به مراتب بدتر و بیرحمانهتر وجود ندارد و هر چه در دست انسان يا ناگزير بودند يا قربانی اوضاع و احوال. بشر را یکی دانسته تساوی حقوق این همه برای گرفتن اختیارات
از گذشته رد م یکنند و پارهای از ترس است م یتواند صور تهای گوناگون با يا همه کردهها و تصمي مها و پيشکش دربارۀ آنان قائل و حفظ شعائر داشته باشد. تام پافشاری میکند .احتمالاً او به
انقلاب تا پای سازشکاری م یروند .آن نتايج گوناگون به خود گيرد .رويداد هر کردن کشور به انقلاب درست م یبود اسلامی را از فرایض خود میداند». مذاکرات ،در نخستین روز بدون این اختیارات نیاز دارد تا بتواند با
روز هم م یتوانستند اندکی از گرمای چه بزرگتر ،تابعی از عوامل پرشمارتر و هر چه گناه است به گردن انقلابيان هیأت دولت انقلابی نیز بدین شرح اخذ نتیجۀ پایان گرفت و ادامۀ آن قاطعیت عمل کند و پارهای عناصر
انقلابی بکاهند .مسئله در آد مها و با نتايج گوناگونتر است .اين اجتناب و امريکا و بريتانياست؛ يا هيچ گزينش به روز بعد موکول شد .برخی از آشوبگر را که در صدد برهم زدن نظم
روحي ههاست .اگر امروز م یشود جور پذيری رويدادها چندان است که يکی ديگری جز تسليم شدن به رهبری تعیین و معرفی شد: همراهان میرزا کوچ کخان او را به عمومی هستند سرجایشان بنشاند .از
ديگری رفتار کرد ،آن روز آسانتر از وظايف تاريخ را نشان دادن اينکه آخوند نمی بود و حکومت چار های جز محافظ هکاری متهم م یکردند و بر سر این جهت تا زمانی که جناب اشرف
م یشد.اين نياز به توجيه خود ،به آزاد رويدادهام یتوانستبهگونهياگون ههای اشتباهاتی که روي داد ،برای تسليم سرکمیسر و کمیسر جنگ ـ میرزا آن بودند که هر گاه میرزا با رو سها وثوقالدوله آماده است در کارهای
کردن گذشته از پيام دهايش ،در قلب ديگری باشد دانسته اند .تاريخنگار شدگان نمیگذاشت( .تاليران اشتباه را به توافق نرسید ،احسا نالله خان را که مهم مملکتی با شما مشورت کند
ب یاثری بسياری از نيروهای سياسی قرار نقش عوامل مهم يک رویداد را بررسی از جنايت ،و از خيانت ـ که به گفته او کوچک افکار تندتری داشت جلو بیندازند و و در عین حال مواظب است که
دارد .گذشته را از پيام دهايش نمیتوان م یکند و نشان م یدهد که گاه يک موضوع زمان است ـ بدتر م یشمرد). به رهبری قیام برگزینند .اما روز بعد، جانب احتیاط را از دست ندهد،
جدا کرد زيرا يک فرايند است .بی آن اما همين بس است که در هر دو کمیسر داخله ـ میرشمسالدین در حالی که مذاکرات روال پیشین را مشکل بتوان نظر شاه را قبول کرد
گذشته چنان پيام دهائی نمیبود .اگر از تصادف چه پيام دهائی داشته است. سوی طيف دمی از خود بپرسند که م یپیمود« ،اورجو نیکیدزه» یکی از که مدعی است تفویض اختیارات تام
پيام دهایاقداماتگذشتهخودخشنود نبرد «پلاسی» در سده هژدهم در اگر به آن دوران بر م یگشتند آيا همان وقاری (وقار السلطنه) یاران لنین و از رهبران با نفوذ حزب به نخستوزیر عواقب ناگواری به بار
نيستيم ناچار به اين معنی است که سرنوشت امپراتوری مغول هندوستان گونه رفتار م یکردند و اگر رويکرد و کمونیست با کشتی جنگی از بادکوبه
ديگر آن گونه رفتار نخواهيم کرد .ولی تعيين کننده بود .در آن نبرد نيروهای رفتار متفاوتی م یداشتند نتيجه باز کمیسر خا ر جه ـ سید جعفر رسید و مذاکرات را از ب نبست رهانید. خواهد آورد».
اين گريزی از موضوع بيش نيست .اگر انگليسی قدرت آتش کمتری داشتند. همان م یشد؟ خود اينکه ما از امری اورجو ،پس از آن که نظریات تلگراف لرد کرزن به تازهترین
رويکرد ما همان باشد که در گذشته بود ولی در آستانه نبرد باران سختی پشيمان شويم برای برباد دادن همه (محسنی صومع هسرایی) طرفین را شنید به طرفداری از میرزا تحولات گیلان وتشکیل دولت
باز در اوضاع و احوال ديگری اشتباهات و درگرفت و باروت توپچيان هندی نم استدلا لها در باره لازم بودن يا اجتناب کوچ کخان ،راهی را که او پیشنهاد جمهوری به ریاست میرزا کوچ کخان
کوتاه یهای تازه از ما سر خواهد زد که برداشت .توپچيان بريتانيائی به فرمان ناپذير بودن آن امر بس است .پشيمانی کمیسر مالیه ـ محمدعلی پیربازاری میکرد برای رسیدن به هدف راه
برهمانروالگذشت ههایماخواهدبود، «لرد کلایو» باروت خود را خشک به معنی پی بردن به امکان رفتار و درست تشخیص داد و توافقنام های در رشت اشاره دارد.
هرچند امکان تکرار همان اشتباهات و نگه داشتند و پس از ايستادن باران رويکرد متفاوت در گذشته است؛ به کمیسر قضائی ـ محمود آقا طلوع پیاده شدن سربازان ارتش سرخ در
کوتاه یهای گذشته را نخواهيم داشت. نبرد نابرابر را بردند .اين درست است اين معنی است که م یشد از رويدادی بندر غازیان و عق بنشینی نیروهای
برای آنکه آيندهای متفاوت و مايه که بريتانيا تمدنی بسيار پيشرفتهتر جلوگيری کرد .اينکه کسانی شب و (مدیر روزنامه طلوع)
خشنودیداشتهباشيمم یبايدگذشته داشت ولی با يک فرمانده هندی ديگر روز از تبهکاری و ناشايستگی گروه
خود را بازنگری کنيم .رويگرداندن چنان کشور پهناوری را به چنان آسانی فرمانروای بيست و هشت سال گذشته کمیسر پست و تلگراف ـ آقا نصرالله
ساده از گذشته بینقادی و تحليل آن م یگويند ،از رژيمی برخاسته از انقلاب
رفع تکليفی بيش نيست .پشيمانی اگر نمیشد گرفت. و حکومتی که اختيار و رهبريش مانند (برادر محمود طلوع)
چيزی بيش از يک احساس مزاحم موضوع اين نيست که کسانی خود انقلاب از آغاز در دست آخوند
گاهگاهی باشد به معنی باز نگری از پشيمانی و انتقاد ازخود ديگران بود ،و آنگاه به کسی که انقلاب را نالازم کمیسر فوائد عامه ـ محمدعلی
انتقادی کردارهای پيشين است؛ يک بستانکاری کنند .اگر آن ديگران به دانستهخردهم یگيرند،خبرازپشيمانی
پالايش درونی است و شخص را ريشه درخت زدند آن کسان نيز بر آنان م یدهد ،اما پشيمانی را تا پايانش خمامی
انسان تازهای خواهد کرد .ما نه تنها سر شاخ بن م یبريدند .کسی جز آنها نمیروند .اگر بتوانند گامی ديگر پيش
م یبايد گفتمان و نظام ارز شهای تازه که هيچ نکردند و نمیکنند از گنداب بگذارند معمای سياسی و اخلاقی خود کمیسر معارف و اوقاف ـ حاجی
ای داشته باشيم دستکار یهائی را در انقلاب اسلامی پاک بدر نيامده است و فصل تازهای را در پرورش سياسی
رويکرد خود نيز لازم داريم ـ پيش از و با «شستن در دريای هفتگانه» نيز محمدجعفر (کنگاوری)
همه اين احساس حقمداری self در نخواهد آمد .آزاد کردن خود از ملت ما خواهند گشود.
righteousness؛ اين بیمدارائی که گذشته ،به جای آزاد کردن گذشته درباره اجتناب پذير بودن انقلاب کمیسر تجارت ـ ابوالقاسم فخرائی
در نزد قهرمانان آزاديخواهی نه کمتر خود ،برعکس اعتباری به دست درکاران گفتاوردی از خامنه ای شايد بسنده
از ديگران ديده م یشود؛ اين حالت خواهد بخشيد که اکنون تنها در دايره باشد .او در مصـاحبهای با اطلاعات،
شخصی دادن به اصولیترين و عمومی تنگ همفکران و بی سودمندی لمس در سال 1362و به مناسبت سالگرد
ترين مسائل .دست و پا زد نها برای پذيری ،به درجاتی برخوردارند .ما بسيار 22بهمن چنين م یگويد« :ما در يک
آزاد کردن گذشته نيز از همين رويکرد چنينتجربهایراشاهدبودهايم.هرکه حالت بهت بوديم .درحالی که در همه
در برابر مردم ايستاده است و در صدد فعالي تهای آن روزها طبعاً ما داخل
حقمدار م یآيد. پاکشوئی خود نبوده در پيشگاه افکار
عمومی سربلندتر آمده است .مردم
استعداد بالائی در ستودن فضيل تهائی