Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۹۷ (دوره جديد

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1663‬‬ ‫چرا اغلب پرند ‌هها به شکل‬ ‫از بقراط تا بایر آلمان‬
‫جمعه ‪ 1‬تا پنجشنبه ‪ 7‬فوریه ‪2019‬‬ ‫حرف ‪ V‬پرواز می‌کنند؟‬

‫کنفوسیوس‪:‬جامعه را درست‬
‫کنید‪ ،‬فرد درست م ‌یشود‬

‫نم ‌یرسند‪ .‬و آنان که به حقیقت عشق‬ ‫کنفوسیوس برای ما نامی است که‬ ‫سخ ‌تتری در کنار هم جای م ‌یگیرند‬ ‫در این مورد دو نظر وجود دارد‪،‬‬ ‫داستانی معروف) در نوشته‌های‬ ‫بقراط اولین کسی بود که آسپرین‬
‫می‌ورزند هم به پای آنهایی که از‬ ‫معمولا فقط برای نقل جملات قصار به‬ ‫ولی در زما ‌نهای دیگر و در پروازهای‬ ‫حالت شکل ‪ V‬باعث م ‌یشود پرند‌های‬ ‫خود آن را به دوستانشان توصیه‬ ‫را به مریض‌هایش تجویز می‌کرد؛‬
‫حقیقت شاد م ‌یشوند نخواهند رسید‪.‬‬ ‫کار م ‌یرود‪ .‬اما برای حدود هفتصد میلیون‬ ‫کوتاه به صورت خط صاف و یا با آرایش‬ ‫که در رأس پرواز م ‌یکند جریان هوا‬ ‫کنند‪ ،‬اولین تبلیغ دارویی جهان به‬ ‫جوشانده ریشه یک گیاه که باعث‬
‫نفر‪ ،‬کنفوسیوس نام یک رهبر معنوی‬ ‫‪ V‬نصفه و نیمه‪ ،‬پرواز م ‌یکنند‪ .‬دومین‬ ‫را پس زده و پرواز پرندگان پشت‬ ‫چندین زبان زنده دنیا آن را تبلیغ‬ ‫م ‌یشد درد بیماران تسکین پیدا کند‪.‬‬
‫= خردمندان از آب لذت می‌برند‪.‬‬ ‫است‪ ،‬رهبری که یکی از سه دین بزرگ‬ ‫نظریه این است که با تجرب ‌هترین و به‬ ‫سرش را آسان م ‌یکند‪ ،‬از این رو این‬ ‫کند‪ ،‬کاشف مکانیسم تأثیر آن‪ ،‬جایزه‬ ‫‪ 2300‬سال بعد‪ ،‬در ‪ 6‬مارس ‪1899‬‬
‫فرزانگان از کوه‪ .‬خردمندان در تکاپو و‬ ‫بشر را پدید آورده‪ .‬البته آنچه کنفوسیوس‬ ‫قول معروف ریش سفیدترین پرنده‬ ‫شکل پرواز از لحاظ آیرودینامیکی‬ ‫نوبل پزشکی بگیرد‪ ،‬به عنوان داروی‬ ‫کمپانی آلمانی بایر پیشنهاد یک‬
‫فعالی ‌تاند‪ .‬فرزانگان در آرامش و آسودگی‪.‬‬ ‫م ‌یگوید‪ ،‬بیشتر از یک آیین و یک فلسفه‬ ‫رهبری گروه را به عهده م ‌یگیرد و در‬ ‫مناس ‌بتر و مؤثرتر است‪ .‬در تأیید این‬ ‫ضد سکتۀ قلبی مصرف شود‪ ،‬اپیدمی‬ ‫بیوشیم ‌یدان را قبول کرد که داروی‬
‫خردمندان لذت م ‌یبرند‪ ،‬فرزانگان زیاد‬ ‫است‪ .‬ایدۀ کنفوسیوس یا به قول چین ‌یها‬ ‫این حالت‪ ،‬دنبال ‌هروها در حین پرواز‬ ‫نظریه شایان ذکر است که پرند‌هها در‬ ‫وحشتناک آنفلوانزا در اروپا را کنترل‬ ‫ضد دردی را تولید کند که از ریشۀ‬
‫استاد کونگ‪ ،‬این بود که برای سعادت‬ ‫سفرهای طولانی مدت‪ ،‬شکل سفت و‬ ‫کند و در کتاب رکوردهای گینیس‬ ‫همان گیاه‪ ،‬منشاء گرفته بود‪ .‬دکتر‬
‫عمر م ‌یکنند‪.‬‬ ‫فرد باید جامعه را درست کرد‪( .‬برعکس‬ ‫همیشه پیشوایان را م ‌یبینند‪.‬‬ ‫به عنوان پرفروش‌ترین داروی جهان‬ ‫فلیکس هافمن آن را روی پدرش‬
‫چیزی که لائوتسه و پیروانش دائوئیس ‌تها‬ ‫امتحان کرده بود و درد رماتیسم پدر‬
‫= انسان برتر‪ ،‬هنگامی که در آسایش‬ ‫م ‌یگویند‪ :‬خودت را درست کن‪ ،‬جامع ‌هات‬ ‫«زعفران» گیاه همه فن حریف‬ ‫ثبت شود‪.‬‬
‫است‪ ،‬امکان خطر را از یاد نم ‌یبرد‪ .‬وقتی‬ ‫درست م ‌یشود‪ ).‬کنفوسیوس راه اصلاح‬ ‫آسپرین‪ ،‬حتی با نیل‌آرمسترانگ‬ ‫آرام شده بود‪.‬‬
‫که در امنیت است‪ ،‬احتمال ویرانی را‬ ‫جامعه را در پیروی از الگوهای کهن‬ ‫یک فاکتور حمایت کننده از فعالیت‬ ‫تحقیقات جدید نشان م ‌یدهد که‬ ‫به فضا رفت و هر سال حامی‬ ‫کمپانی بایر هم که به دنبال یک‬
‫از خاطر نمی‌زداید‪ .‬هنگامی که همه‬ ‫و حکمت باستان می‌داند و می‌گوید‪:‬‬ ‫سلولهای مغز عمل نموده و با جلوگیری‬ ‫زعفران م ‌یتواند هر دردی از بیماریهای‬ ‫مالی(اسپانسر) کوهنوردهای زیادی‬ ‫داروی مسکن بود‪ ،‬این قرص‌ها را با‬
‫چیز مرتب است‪ ،‬امکان بروز اختلال‬ ‫«بگذارید پسر‪ ،‬پسر باقی بماند و پدر‪،‬‬ ‫از اکسیداسیون نور ‌نها‪ ،‬مرگ ناشی‬ ‫قلبی گرفته تا سرطان خون را بهبود‬ ‫م ‌یشود تا به اورست بروند‪ .‬آسپرین‪،‬‬ ‫نام تجاری آسپرین به بازار عرضه‬
‫را فراموش نمی‌کند‪ .‬از این رو است که‬ ‫پدر» کنفوسیوس خودش در زمان حیاتش‬ ‫از پارکینسون را به تعویق م ‌یاندازد‪.‬‬ ‫دارویی است که ملکه الیزابت دوم به‬ ‫کرد و این‪ ،‬شروع عصر جدیدی‬
‫چنین فردی به مخاطره نم ‌یافتد و خود‬ ‫برای اجرای اید‌هاش ایالتهای مختلفی را‬ ‫زعفران دارویی مناسب برای مبتلایان‬ ‫بخشد‪.‬‬ ‫خاطر ساخت آن از کشورآلمان تشکر‬ ‫از مصرف داروها بود‪ .‬آسپرین آن‬
‫گشت و نزد امیران مختلف رفت‪ .‬پیروانش‬ ‫به پرفشاری خون است‪ .‬گردش خون‬ ‫نتایج بررسیهایی که در دانشگاه‬ ‫کرده‪ .‬الآن سالانه ‪ 50‬هزار تن از آن‬ ‫قدر معروف شد که بعدها به عنوان‬
‫و خانواد ‌هاش حفظ م ‌یشوند‪.‬‬ ‫م ‌یگویند او مدتی وزیر دربار ایالت لو شد‬ ‫را تنظیم م ‌یکند و بر میزان سلامت‬ ‫کشاورزی آتن انجام گرفت‪ ،‬نشان‬ ‫تولید م ‌یشود؛ یعنی مقداری که با روی‬ ‫سر سلسلۀ خانواده‌ای از داروهای‬
‫و در آن مدت‪ ،‬ایالت لو به چنان آسایشی‬ ‫م ‌یدهد‪ ،‬زعفران منبع غنی از آنتی‬ ‫هم قراردادن قر ‌صها م ‌یشود تا به کره‬ ‫ضدالتهاب به حساب بیاید‪ ،‬کافکا و‬
‫= آنچه فرزانه می‌جوید‪ ،‬در درون‬ ‫قلب م ‌یافزاید‪.‬‬ ‫اکسیدان است که با ممانعت از فعالیت‬ ‫ماه رسید و دوباره به زمین برگشت‪.‬‬ ‫مارکز و دون کامیلو؛ (یک شخصیت‬
‫خودش قرار دارد‪ ،‬آنچه دیگران م ‌یجویند‬ ‫رسید که دیگر در آن جا دزدی نبود‪.‬‬ ‫رادیکالهای آزاد خطر بروز بیماریهای‬
‫قلبی ـ عروقی را م ‌یکاهد‪ ،‬از مرگ‬
‫در سایرین است‪.‬‬ ‫= این حقیقت که دیگران مرا‬ ‫سلولهای مغزی که به دنبال آلزایمر‬
‫نشناسند‪ ،‬مرا آزار نم ‌یدهد‪ .‬آنچه مرا‬ ‫اتفاق م ‌یافتد جلوگیری نموده و از بروز‬
‫= تا زمانی که متوقف نشده باشی‪،‬‬ ‫آزار م ‌یدهد‪ ،‬آن است که من دیگران‬ ‫سرطان سینه نیز تا حد چشمگیری‬
‫اصلا مهم نیست که چقدر آهسته‬ ‫م ‌یکاهد‪ .‬در حقیقت زعفران به دلیل‬
‫را نشناسم‪.‬‬ ‫خواص آنتی اکسیدانی فراوان‪ ،‬به عنوان‬
‫حرکت می‌کنی‪.‬‬
‫= مطالعه کردن بدون اندیشیدن‪ ،‬اتلاف‬
‫= اگر م ‌یخواهید کاری کنید که در‬ ‫وقت است‪ ،‬اما اندیشیدن بدون مطالعه‬
‫عرض یک سال به نتیجه برسد‪ ،‬برنج بکارید‪.‬‬
‫اگر م ‌یخواهید کاری کنید که در عرض‪10‬‬ ‫کردن خطرناک است‪.‬‬
‫سال به نتیجه برسد‪ ،‬درخت بکارید ولی اگر‬
‫م ‌یخواهید کاری کنید که در عرض ‪100‬‬ ‫= آنان که حقیقت را م ‌یدانند‪ ،‬به پای‬

‫سال نتیجه بدهد‪ ،‬آدم تربیت کنید‪.‬‬ ‫آنهایی که به حقیقت عشق م ‌یورزند‬

‫= چهار چیز به فضیلت نزدی ‌کاند‪:‬‬

‫ثبات‪ ،‬استقامت‪ ،‬سادگی و تواضع‪.‬‬

‫‪21‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪75‬‬ ‫‪6‬‬
‫(سودوكو)‬
‫‪7 54‬‬ ‫‪21‬‬
‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬
‫‪84 3‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪61‬‬ ‫‪1‬ـ برادر ناصرالدین شاه‬ ‫‪1‬‬
‫‪2‬ـ نوعی پارچه ـ توان ـ در ورق بازی‬
‫‪6‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪2‬‬
‫است ـ سراییدن و آوازخوانی‬
‫‪19‬‬ ‫‪83‬‬ ‫‪3‬ـ از آثار ویلیام شکسپیر ـ عادل‬ ‫‪3‬‬
‫‪4‬ـ از اقتصاددانان معروف انگلیس ـ از‬
‫‪8 62‬‬ ‫‪1‬‬ ‫آفات نباتی ـ تکرار یک حرف‬ ‫‪4‬‬
‫‪ 5‬ـ جنبش و ارتعاش ـ نیایش ـ نازک‬
‫‪7 518‬‬ ‫‪1 32‬‬ ‫‪ 6‬ـ آرزوها و خواسته‌ها ـ هم‬ ‫‪5‬‬
‫حیوانی است و هم آرامگاه‬
‫‪78‬‬ ‫‪64‬‬ ‫‪ 7‬ـ خرج ـ از ادبا و نویسندگان معروف‬ ‫‪6‬‬
‫ایران و استاد فقید دانشگاه تهران‬
‫‪ 7‬ـ انبان ـ تکرار یک‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬ ‫‪ 8‬ـ کوشش ـ هنرپیشه فقید هولیوود‬ ‫‪7‬‬
‫حرف ـ رودخانه‌ای‬ ‫که ب ‌همقام وزارت فرهنگی کشورش‬
‫‪1‬ـ اولین بانوی ایرانی‬ ‫‪1‬‬ ‫‪8‬‬
‫در آسیا‬ ‫که به مقام وزارت‬ ‫رسید‬
‫‪ 8‬ـ آب راکد‬ ‫‪2‬‬ ‫‪9‬ـ هم گیاهی است و هم حیوانی با‬ ‫‪9‬‬
‫‪9‬ـ حرف ‌های است ـ از‬ ‫رسید‬ ‫پوست گرانبها ـ واحد پول کشوری‬ ‫‪10‬‬
‫‪2‬ـ شهری در ایران ـ‬ ‫‪3‬‬
‫اعداد‬ ‫پا یتخت کشو ر ی‬ ‫است‬ ‫‪11‬‬
‫‪10‬ـ پادشاه ـ مداخل‬ ‫‪4‬‬ ‫‪10‬ـ از میو‌هها ـ مدرک ـ عالیمقام و والا‬ ‫‪12‬‬
‫‪1 1‬ـ شیطا ن ـ ا ز‬ ‫است‬ ‫‪11‬ـ رنگی است ـ بینوا ـ روش‬
‫خوانندگان معروف‬ ‫‪3‬ـ شنا سا ـ ا ز‬ ‫‪5‬‬ ‫‪12‬ـ شهر و بندری زیبا در اروپا ـ از‬ ‫‪13‬‬
‫‪6‬‬ ‫آنطرف ضمیری است ـ پارسا و‬
‫و قدیمی ایران‬ ‫فرآورد‌ههای نفتی‬ ‫‪14‬‬
‫‪4‬ـ عار ـ از نوشیدن ‌یها‬ ‫‪7‬‬ ‫پاکدامن ـ بُنیه‬ ‫‪11‬ـ کمک ـ هموزنی و‬
‫‪13‬ـ خالص ـ از رؤسای پیشین دانشگاه‬ ‫تعادل‬ ‫‪15‬‬
‫ـ پوشش سر‬ ‫‪8‬‬
‫‪ 5‬ـ حرف فاصله ـ گلی‬ ‫‪9‬‬ ‫تهران‬ ‫‪1 2‬ـ گیا هی ا ست ـ‬ ‫افقی‪:‬‬
‫‪14‬ـ گشاده ـ موی گردن حیوانات‬ ‫عک ‌سالعمل ـ دیدار‬
‫است‬ ‫‪10‬‬ ‫ـ لایق و شایسته ـ پسوند تشبیه‬ ‫‪1‬ـ از نویسندگان و‬
‫‪ 6‬ـ از شعرای نوپرداز و‬ ‫‪13‬ـ از پادشاهان ایران قبل‬ ‫سیاستمردان فقید دوران‬
‫‪15‬ـ سرکردگی ـ قوی ـ قصد‬ ‫از یورش اعراب ـ جبون ـ‬
‫فقید ایران‬ ‫پهلوی‬
‫حل جدول شماره قبل‬ ‫مادر به عربی‬ ‫‪2‬ـ از بستگان نزدیک ـ‬
‫حل جدول شماره قبل‬ ‫‪11‬‬ ‫‪14‬ـ الوان ـ از علوم‬
‫علمی است‬
‫«وردی»‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫اجتماعی‬ ‫‪3‬ـ اختصار و خلاص ‌هگویی‬
‫‪9‬ـ بر گونه نوازند ـ حیوانی‬ ‫‪15‬ـ منسوب به یکی از‬
‫‪1‬ـ نویسنده معروف چک و‬ ‫قار‌هها ـ اوهام و تصورات‬ ‫ـ کشوری است‬
‫است ـ حرف خطاب‬ ‫خالق اثر «مسخ»‬ ‫‪4‬ـ گله ـ برده ـ مقدمۀ‬
‫‪10‬ـ مصاحب ـ واحد پول‬
‫کشوری است ـ پوشش‬ ‫‪2‬ـ نور ـ از اعضای داخلی‬ ‫درک‬
‫بدن انسان‬ ‫‪ 5‬ـ کاغذ ضخیم ـ مهمترین‬
‫و حجاب‬ ‫‪ 6‬ـپیامبریاستـاززبا ‌نها‬
‫‪11‬ـ نوشابه‬ ‫‪3‬ـ درختی است با چوبی‬ ‫‪ 7‬ـ از شعرا و تران ‌هسرایان‬
‫سخت ـ رزین‬ ‫برجسته و فقید معاصر‬
‫ایران ـ مسطح و بدون‬
‫‪4‬ـ بهره ـ فرزند فرزند‬
‫‪ 5‬ـ حرف تعجب ـ از‬ ‫پستی و بلندی‬
‫‪ 8‬ـ علمی است ـ خوراکی‬
‫حبوبات ـ توانگر‬
‫‪ 6‬ـ از هنرپیشگان معروف و‬ ‫است‬
‫‪9‬ـ از خطوط بین‌المللی‬
‫قدیمی تآتر ایران‬ ‫حمل و نقل هوایی ـ‬
‫‪ 7‬ـ بی آلایشی‬
‫شیون و زاری‬
‫‪ 8‬ـ زمانه ـ اپرایی از‬ ‫‪10‬ـ درختی است ـ لحظه‬

‫ـ حصول‬