Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۳۱ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 12شماره ۱۶۹۷
جمعه ۱۲تا پنجشنبه ۱۸مهرماه 139۸خورشیدی
تأملات بهنگام؛ جنگ ب یهدف ،تفاوتی با دو قرن فراز و نشیب مطبوعات درایران ()۱۳۹
جنون ندارد
احمد احـرار ( کیهان لندن شماره ) ۱۳۲۰
حیات یترین امر برای یک دولت است رسیدن به خواست ههایی است که جز =در طول تاریخ ،یکی از برد .الان خوب بهخاطر م یآورم که و او با نهایت قدرت و حسن تدبیر «طوفان» را محمد فرخی یزدی
و بایستی هم هی ابعاد یک نبرد ،پیش با ابزار نبرد ،دستیافتنی نیستند. رایجترین پرسشهایی که او روتشتین بود .او را مردی خوشرو آن قوه را اعمال م یکرد ...در هرحال منتشر م یکرد .فرخی شاعری انقلابی
از درگیر شدن در آن ،به مدد عقل کلاوزویتس باور دارد که دو انگیزه همواره اهل تفکر را به خود و مؤدب و قادر بر تصرف در روح معلوم شد برای اصلاح حال مطبوعات بود و شدیداًتحت تأثیر انقلاب روسیه
سنجیده شود تا امکان اشتباه در آن یا محرک ،آدمیان را به جنگیدن مشغول داشته ،این بوده که و شعارهای آن قرار داشت .در زادگاه
به حداقل ممکن کاهش یابد .از دید رهنمون می شود.۱ :عداوت غریزی بنیاد جوامع انسانی استوار خود ،ب هسبب سرودن اشعار تند در
سونتزو ،پس از آنکه همهی ابعاد .۲خصومت با نیت و قصد .در تعریف به جنگ است یا صلح؟ به هجو حکومت به زندان افتاد و حاکم
نبرد به درستی سنجیده شد ،باید به او از جنگ ،تنها گون هی دوم است که بیان دیگر ،آیا جنگ و یزد ـ ضیغ مالدوله ـ دهانش را دوخت.
سرعت جنگ را پیش برد و در نهایت مؤثر است (کتاب اول ،شماره .)۳چون نزاع ،حالت طبیعی و موتور پس از آن به تهران مهاجرت کرد و
قدرت و در کوتاهترین زمان ،دشمن را نیک بنگریم ،از نگاه اندیشمندی چون محرک جوامع بشری است با همکاری موسویزاده یزدی ،در
زمینگیر کرد و در هم کوبید .طولانی کلاوزویتس ،جنگ ب یهدف و خشونت یا صلح و آرامش ،وضعیت تاریخ جمعه دوم ذیحجه مطابق با
شدن یک جنگ برای مهاجم ،حکم عادی و پیش َبرند هی اوضاع دوم سنبله (شهریور) 1300نخستین
کور ،تفاوتی با جنون ندارد.
آنهاست؟ شماره «طوفان» را انتشار داد.
«طوفان» با سرکلیشه سرخرنگ
یوسف مصدقی -پیش از شروع بهعلامت انقلابی بودن و با شعار
سخن ،یادآوری این نکته لازم است طرفداری از رنجبران و دهقانان
که مقال هی حاضر ،به نوعی دنبال هی و کارگران چاپ و منتشر میشد.
مطلب هفتهی گذشته است و به سرلوحۀ «طوفان» ابتدا دریای
این سبب خالی از فایده نیست که متلاطمی را نشان میداد که در
خوانندهی این سطور ،قبل از خواندن وسط آن یک کشتی درحال غرق
این مقاله ،به جستار هفت هی پیش شدن بود .شماره 22طوفان ب هدنبال
انتشار اشعار و مقالات تند آن توقیف
نگاهی بیاندازد. شد و فرخی ب هجای طوفان ،روزنامه
حالت طبیعی :جنگ یا صلح؟
در طول تاریخ ،یکی از رای جترین «ستاره شرق» را انتشار داد.
پرس شهایی که همواره اهل تفکر را به در این شماره ،غزلی از فرخی درج
خود مشغول داشته ،این بوده که بنیاد
جوامع انسانی استوار به جنگ است یا شده بود که در آن م یگوید:
صلح؟ به بیان دیگر ،آیا جنگ و نزاع، آزادی است و مجلس و هر روزنامه را
حالت طبیعی و موتور محرک جوامع هرروز ب یمحاکمه توقیف م یکنند
بشری است یا صلح و آرامش ،وضعیت
کارل فون کلاوزویتس متفکر جنگاندیش آلمانی :جنگ رفتاری عادی و پیش َبرندهی اوضاع آنهاست؟ سرمقاله روزنامه نیز با این رباعی
خشون تآمیز است به قصد واداشتن حری فمان به برآوردن خواست هی ما در پاسخ به این پرسش ،میان آغاز م یشد:
فیلسوفان ،اهل سیاست ،کاسبان
فرسایشی ُکشنده را دارد که توان مالی پیروزی بدون نبرد یا «جنگ دکان الهیات و ایدئولو گهای طول مخاطب دیدم .از آمدنم پرسید و دعوت شده بودم و خواسته بودند که شد خرمن ما دستخوش برق،
و نظامی او را به مرور به قهقرا برده و نرم» تاریخ ،همیشه اختلاف نظر بوده و حقیقت را گفتم .او هم گفت آرزوی من فرخی را از ادامۀ تحصن منصرف ببین
شکست را به سرنوشتی محتوم برای هست؛ از افلاطون تا هگل ،از اپیکور ما این است که آزادی در ایران کنم .نویسنده با تردید تلقی کرد ولی
چنانکه در جستار پیشین گفته شد، تا شوپنهاور ،از هراکلیتوس تا نیچه، مستقر شود و متحصنین خارج شوند. وعدۀ اقدام هم داد تا آن که روز بعد طوفان ب هخلاف رسم شد غرق،
او تبدیل خواهد کرد. از نگاه جن گاندیشان بزرگ تاریخ، از زرتشت تا مسیح و مانی ،هیچیک از شما هم به آنها نصیحت کنید ولی مشیرالدوله مرا خواست و در اندرون ببین
در مقام «دفاع» اما ،سونتزو ارزشمندترین شکل کامیابی و نیل به اهل اندیشه یا صاحبان ایدئولوژ یهای آیا میتوانید آزادی و اطمینان آنها خلوت کرد ...سخن از تحصن فرخی
از هواداران راهبردی است که مقصود ،کسب پیروزی بدون جنگیدن رنگارنگ ،نتوانست هاند به این پرسش، را تضمین کنید؟ خواه و ناخواه مرا و جمعی از یاران او بهمیان آمد که خواهی اگر آن نکات طوفانی را
امروزه به «نبردهای نامتقارن» است .از چنین چش ماندازی ،رهبران پاسخی قاطع بدهند .با این حال، بر سر میز ناهار بردند .عدهای شاید از صورت خوبی ندارد و اگر بتوانید آنها در آتیه ،از ستارۀ شرق ببین
( )asymmetric warfareمشهور خردمند و سرداران هوشمند ،بایستی نم یشود منکر شد کسانی که جنگ را هفتاد نفر تجاوز م یکرد در پیرامون را خارج کنید .من هم شرح ملاقات
شده است .پرهیز از درگیری مستقیم تمام توان خود را چنان صرف آسیب حالت طبیعی حاکم بر جوامع انسانی میز نشسته بودند .طعام هم ساده روز قبل سردار سپه را دادم و اکراه عباس خلیلی مدیر روزنامه «اقدام»
با دشمن قوی و فرسودن او ،جایگاهی زدن به نقاط ضعف ،نابودی نقش هها و دانست هاند ،دست بالا را در پاسخ به این یا بهعبارت دیگر ظاهراً بالشویکی در خاطرات سیاسی خود م ینویسد:
ویژه در چنین راهبردی دارد (از آغاز استراتژ یهای دشمن کنند که بدون سؤال کذایی داشت هاند .از دید بسیاری بود که آب گوشت در بادیههای «بسیاری از جراید در انتقاد افراط
ده هی هفتاد خورشیدی ،با تدریس اینکه نیاز به وارد شدن در میدان از این جماعت ،صلح تنها استراحتی مسی یکنواخت بود و بعد هم یک م یکردند خصوصاً روزنامه طوفان که
بخ شهایی گزینشی و «بوم یشده» از نبرد سخت و خونریزی و دادن تلفات کوتاه و موقت میان آشوب و نزاع خوراک ارزان و دسر ساده بود که مدیر آن مرحوم فرخی بود و کار او به
رسال ههای سو نتزو و کلاوزویتس در باشد ،خصم را وادار به تسلیم کنند. مستمر حاکم بر جهان است و سراب مرحوم فرخی همان طعام ساده را تح ّصن در سفارت شوروی کشید .او و
دانشکدههای نظامی وابسته به سپاه چنین رهیافتی به نبرد که مبدع آن صلح ،هیچ تشنهی حقیقتی را به به رخ من کشید که این یکی از
پاسداران انقلاب اسلامی ،استراتژی در تاریخ اندیش هی نظامی ،سو نتزو چشم هی زلال آرامش راهبر نم یشود. مظاهر حقیقی بالشویکی است .من فرخی یزدی مدیر «طوفان»
نهایی جمهوری اسلامی در نبرد ( )Sun Tzuجنگاندیش چینی انسان هوشیار اما بجای پذیرفتن همان وقت حقایق را گفتم و فرخی
احتمالی با ایالات متحده نیز بر بوده ،چند سالیست که در ادبیات هر پاسخی ،نخست بهتر است که به جواب داد که انتظار داشتم شما هم داشتم که اقدام کنم یا داخل سفارت عدهای از رفقای ه معقیدۀ او و فلسفی
مبنای همین راهبرد تعریف شده حکومتی -نظامی جمهوری اسلامی فهم «چش مانداز» پاس خدهنده همت برای تحصیل آزادی در اینجا تحصن شوروی بشوم .در ضمن هم گفتم (آسید میرزاآقا) مدیر حیات جاوید به
است .تحلیل خطر چنین راهبردی ،در کند .درواقع ،پاسخ به پرس شهایی که بکنید .من گفتم آزادی که با تحصن یزد یها نوعاً مردم لجوج هستند و سفارت شوروی رفتند و این تحصن در
مجال مطلب حاضر نیست و شایسته به «جنگ نرم» مشهور شده است. جواب قطعی به آنها ممکن نیست و به نزد اجنبی بهدست آید عین قید فرخی از همه سختتر است .پرسید زمان حکومت مشیرالدوله بود .تحصن
است که در جستاری مستقل به آن موف قترین نمون هی «جنگ نرم» در امور کلی و جدل یالطرفین م یپردازند، است .از من درخواست کرد که لااقل آیا فرخی یزدی است؟ شرح حال او آن عده موجب یک نحو هیجان شده
طول تاریخ ،پیروزی ایالات متحده کاملا به چش مانداز و تجربیات فرد در جریده «اقدام» از آنها دفاع کنم. را دادم و گفتم روزی بهطور عتاب بود و هر دسته یک نحو عقیده داشت
پرداخته شود). آمریکا در تقابل با اتحاد جماهیر پاسخگو وابسته است .آنچه باید به گفتم از آزادی دفاع خواهم کرد ولی و ملامت به فرخی گفتم چرا این ولی توسل به اجنبی ،هرچند برای
چنانکه در مقالهی قبلی آمد، شوروی -بدون شلیک حتی یک آن توجه داشت این است که بیشتر از شما که متوسل به اجنبی شدهاید قبیل کارها را میکنی؟ گفت آیا آزادی باشد ،صورت خوبی نداشت.
کلاوزویتس جنگ را نه غایت ،بلکه گلوله -بود .شاهکار فرو پاشاندن کسانی که جنگ را حالت طبیعی قادر بر دفاع نخواهم بود و در عین بازار پالا ندوزهای طهران را دیدهای؟ برای جبران آن ،جمعی باز از دوستان
«ادام هی سیاست به طریقی دیگر» ابرقدرتی چون اتحاد شوروی ،بر این حاکم بر جوامع انسانی دانستهاند، حال نسبت به او و یاران او دلسوزی گفتم آری .گفت من در یزد پالا ندوز فرخی پس از تظاهر و نطق و اعتراض
م یداند .او همچنین معتقد است که مبنا استوار بود که هزین هی استمرار با تکیه بر مشاهداتشان از طبیعت کردم و خارج شده به رئی سالوزراء و و ساکن کوی پالاندوزها بودم .بعد برای تحصن به مجلس شورای ملی
در صورت اجتنا بناپذیر شدن جنگ، اینحکومتسرکوبگرکمونیستی،باید و تطبیق آن مشاهدات با نزا عهای ذوق شاعری پیدا کرده و شاعر رفتند ولی در به روی آنها بسته شد.
از آنجا که جنگ عملی خشون تآمیز و چنان بالا برود که نه تنها ادام هی روند مستمر میان گروهها و ملل مختلف وزیر جنگ جواب یأس دادم. شدم .شعری در مذمت و هجو حاکم آنها از پشت در فریاد زدند اگر در را باز
متقابل است ،بهترین چاره« ،استفادهی موجود ممکن نباشد بلکه جنگیدن برای بقاء ،حکم به اصالت جنگ تحصن فرخی و یاران او در سفارت بختیاری گفتم و او دستور داد دهانم نکنید به سفارت شوروی پناه خواهیم
حداکثری از زور(نیرو)» در آن است و دادن تلفات برای مردم و رهبران شوروی به جایی رسید که سردار سپه را دوختند و سپس به لبهای خود برد .فوراً در به روی آنها باز شد و
(کتاب اول ،شماره .)۳چنین تدبیری، شوروی ،غیرعقلانی و ب یمعنی شود. دادهاند. شخصاً بدانجا رفته و او را ملاقات اشاره کرد که اثر دوختن را دیدم. مؤتم نالملک دستور داد که خوب از
به اتمام سریع و کم هزین هی جنگ از آنجا که خشونت کور و جنگ هر چند چنین استنباطی ب یپایه کرده پس از مذاکرات بسیار قرار شد آیا از یک پالان دوز ساکن بدترین آنها پذیرایی کنند و اتفاقاً تحصن آنها
منجر خواهد شد و از تلفات نظامی و بیهدف حتی برای بخش بزرگی نیست و در نگاه نخست ،شواهد که شرایطی بهعمل آید ولی به آنها محلات یزد غیر از این توقع داری؟ ب هنفع مشیرالدوله برادر او بود زیرا
از فسیلهای عضو «پولی تبورو» فراوانی آن را پذیرفتنی مینمایند عمل نشد و باز تحصن دوام داشت و مرحوم مشیرالدوله خندید و گفت قدرت و نفوذ سردار سپه و تصرف
غیرنظامی خواهد کاست. (دفتر اجرایی کمیت هی مرکزی حزب اما تعمیم آنچه تنازع بقاء در طبیعت بعضی وقایع شر مآور در داخل سفارت همین صراحت دلیل این است که مستقیم او و ضرب ارباب جراید و
کمونیست اتحاد جماهیر شوروی) خوانده م یشود به «نبرد» و «جنگ» بین متحصنین رخ داد و همه ب هستوه با شما نهایت دوستی و اعتماد را توقیف مطبوعات در مذاق مشیرالدوله
تکمله هم معنی نداشت ،آنها بدون گرفتن که فعالیتی حسابگرانه ،عقلانی و به آمدند ولی سفیر شوروی پشتیبانی دارد ،شما بروید و او را از تحصن
چنانکه در جستار پیشین آمد، تصمیمات جنو نآمیز و دست زدن غایت پیچیده است و نیاز به بررسی و میکرد تا کار به جایی رسید که خارج کنید .نویسنده از همانجا به قانو نپرست سخت ناگوار بود.
هدف از این مقالات ،پرداختن به به خشونت ب یهدف ،تسلیم شدند و طراحی نقشه های متعدد و جایگزین سردار سپه شخصاً دوباره به آنجا سفارت شوروی که در آن زمان خارج برای نخستین بار پس از حوادث
پدیدهی «جنگ» است فارغ از شعار، به فرو پاشیدن حکومت محبو بشان دارد ،درست نیست .درواقع ،جنگ رفته فرخی را در درشکه خود سوار از طهران بود ،رفتم .چون مذاکرات ناگوار ،نویسنده به خانۀ سردار سپه
عواطف و اخلاق .جنگ پدیدهای نه تنها غایت و هدف زیستن نیست کرده و همراه برد .متحصنین مجلس با مشیرالدوله طول کشیده بود ظهر وزیر جنگ دعوت شد ...در آنجا
تکرارشونده و اثرگذار در تاریخ تن دادند. بلکه حتی بنا به طبیعت نابودگرش، هم از طرف رئیسالوزرای وقت، شده بود و من هنگام تناول طعام سخن از دولت بهمیان آمد که وزیر
تمدن انسان بوده و هست .کراهت با تکیه بر همین تجربه موفق است نم یتواند غایت هیچ موجودیتی باشد. مشیرالدوله و برادر او مؤتمنالملک رسیدم .اول نایب سفارت که فارسی جنگ اظهار کرد :دولت یعنی شخص
جنگ ،نباید موجب ناهشیاری که دولت فعلی ایالات متحده ،راهبرد جنگ ،در نهایت ،ابزاری است برای حمایت میشدند زیرا آنها بهنام را خوب م یدانست مرا استقبال کرد من .الحق چنین بود و هیچ عامل
و شعارزدگی نسبت به فهم این «فشار حداکثری» (maximum آزادی ،تحصن و قیام کرده بودند و و قبل از ملاقات فرخی مرا نزد سفیر مؤثری با بودن مجلس ،غیر از شخص
پدیدهی شگرف شود .همواره باید به )pressureبدون حملهی نظامی نیل به مقصودی فراتر. بالطبع آزادی بهنفع مشیرالدوله بود ایشان نبود زیرا قوه در دست او بود
خود یادآور شویم که بدون تحلیل را علیه جمهوری اسلامی در پیش در تعریف «جنگ» زیرا در آن زمان معارض او که قوه
خردورزانه از علل و عناصر دخیل در گرفته و با سازماندهی تحریمهای کارل فون کلاوزویتس (Carl von را در دست داشت بسیار مقتدر و
یک فاجعه ،امکان اجتناب از تکرار فلجکنند ه ،به نا بو د ی ا قتصا د )Clausewitzمتفکر جن گاندیش فعال مایشاء بود .غیبت شاه و ضعف
آن یا کاهش دادن میزان اثرات دلالمحور و نفتفروش جمهوری آلمانی ،در رسال هی اثرگذارش «در شخص احمدشاه و عدم علاقهاش
مخرب ناشی از وقوع دوبارهی آن باب جنگ» ،در تعریف «جنگ» موجب شده بود که نیروی نظام در
اسلامی کوشیده است. آورده« :جنگ رفتاری خشون تآمیز همه جا مسلط شود و خود شاه نیز
فاجعه ،محال است. استفادهازنهایتقوابههنگامجنگ است به قصد واداشتن حریفمان از اروپا مستقیماً تلگراف م یکرد مثل
اگر این جستارها دنبالههای حال اگر رسیدن به پیروزی ،بدون به برآوردن خواستهی ما» (کتاب این که رئیسالوزراء را کنار گذاشته
د یگر ی یا فتند ،د ر آ یند ه به نبرد ممکن نشد ،گام بعدی چیست؟ اول ،شماره .)۲از چنین چش ماندازی، بود و به شخص وزیر جنگ که قوه را
موضوع تطبیق یا عدم تطبیق پاسخ ساده اما هولناک است :جنگ خشونت و نزاع ب یهدف ،معنا ندارد در دست داشت توجه کامل م ینمود
نظریههای کلاسیک جنگاندیشان تنها راه حل ممکن است .شک نیست و پیش از هر جنگی ،باید هدف و و آن توجه یک قدرت معنوی بر
بر جنگهایی که یک طرف آنها که جنگ ،مجموع های از رفتارهای خواست طرفین روشن باشد .بنا به
نیر و ها ی با و ر مند به مفا هیم کثیف ،پرهزینه و دهشتناک است حکم عقل ،هدف نهایی از هر جنگی، نیروی مادی افزوده بود».
غیرعقلانی و فاجعهساز -چون که هیچ انسان عاقلی علاقه به آغاز
«شهادتطلبی» و «موعودگرایی»- آن ندارد .چنانکه در جستار پیشین « ادامه دارد»
از سو نتزو نقل شد ،ورود به جنگ،
هستند ،پرداخته خواهد شد.