Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۳۰۱ (دوره جديد
P. 13
صفحه 13ـ Page 13ـ شماره ۱۷67
جمعه 26فوریه تا پنجشنبه 4مارس ۲۰۲1
همان دوران او را در فیلمهای دیگری «پیتر فالک» هنرپیش های که با ایفای نقش «کارآگاه کلمبو» «پیتر فالک» هنرپیشهای که با
نیز م یبینیم .این در سال ۱۹۶۵است شهرت و محبوبت جهانی یافت ایفای نقش «کارآگاه کلمبو» شهرت و
و برای او بهتری نها هنوز در پیش است. محبوبت جهانی یافت اکنون دیگر در
و آن دو فیلمی است زیر نظر جان کلمبو ،قهرمان داستانی است که نخستین بار در ماهنامه این جهان نیست و نامش در فهرست
کاساوتیس .باید گفت که پیتر فالک Alfred Hitchcock Mustery Magazineانتشار یافت رفتگان سال 2011ب هثبت رسید .اما
برای ارائۀ تصویر ستوان کلمبو خیلی قیافه و ژس تهای او با آن چشمهای
از خودش مایه گذاشت .این اوست که چهار سال پس از پخش سریال کلمبو در فرانسه ،پیتر فالک با مانتوی بارانی و در مراسم ازدواج الکه کرایزورت مو ّرب و سیگار زیر لب از یاد رفتنی
در یک روز بارانی در نیویورک مانتویی سیگار برگش در فرودگاه اورلی پیاده م یشود با بن گازارا وجان کاساوتیس ،دوستان جمعند.
م یخرد و در تمام فیلمهایش آن را نیست.
م یپوشد .بقیه لباسها هم مشابه آنست. کارآگاه کلمبو علاوه بر نحوۀ خاص صحبت کردن و تحقیق کردنش ،سه مشخصۀ دیگر داشت :سیگار برگ ،بارانی کثیف خشکشوی ینرفته و اتومبیل پژو 403مدل برای گفت و گو دربارۀ پیترفالک که
اواخر سالهای هشتاد اقرار م یکند که: 1959که در جریان فیلمبرداری در طی 33سالی که این سریال تهیه م یشد 4 ،بار خودش با این اتومبیل قراضه تصادف کرد! پس از چند سال درگیری با بیماری
«بله ،این بارانی خود من است ،کفشهای «آلزایمر» تسلیم سرنوشت شد بهتر
چرمی قهوهای مال خود من و کت و کاپرا زبان به تحسین این هنرپیشۀ کهن ،گویی روزگار انتقام م یگیرد ،چرا فیلمهای فرانک کاپرا چانه میزد، به خاطر چشمش نباید در انتظار نقشی
شلوار متعلق به من ».کلمبو شخصیتی یک چشم م یگشاید و م یگوید« :بدون که در معیت کاپرا است که پیتر فالک کهن به او م یگوید « :با این قیمت من در سینما باشد .در کتاب سرگذشت است از «کلمبو» شروع کنیم.
است که بازیگرش کمترین هزینه لباس او ،تولید این فیلم فاجع های بود .او نقش بزرگ خود را در فیلم «میلیاردر م یتوانم هنرپیش های که دو چشم دارد خود ،فالک نقل م یکند که وقتی بر سر کلمبو ،قهر ما ن د ا ستا نی
برای کارخانۀ اونیورسال ندارد .داستان لنگرگاه من بود ،از تو ممنونم پیتر ».در استخدام کنم ».سه سال پس از مرگ دستمزد با هاری کهن ،تولید کنندۀ است که نخستین بار در ماهنامه
اتومبیلش هم همینطور است .در آغاز، برای یک روز» ایفا م یکند. Alfred Hitchcock Mustery
فالک اتومبیل نمیخواهد .و ستوان
کلمبو تا چهارمین فیلم فاقد آنست .اما Magazineانتشار یافت.
لینک و لوینسون دو نمایشنام هنویس در سال 1967وقتی تلویزیون
خالق کلمبو اصرار م یورزند و او را به NBCتصمیمگرفتب هرقابتباسینما،
گاراژ اونیورسال م یبرند که ماشینی فیل مهای پلیسی تهیه و پخش کند،
برای خود انتخاب کند .او م یگوید: عملیات کارآگاه کلمبو را سوژۀ مناسبی
«همه این اتومبی لها شبیه هم بودند. تشخیص داد .بازی در نقش کلمبو ابتدا
صدها اتومبیل در آن گاراژ وجود داشت به بین گکروسبی پیشنهاد شد اما او
و من نم یتوانستم هیچ کدامشان را نپذیرفت زیرا به برنامۀ زندگیش شامل
انتخاب کنم .هنگام خروج از گاراژ ،دماغ گل فبازی روزانه لطمه م یزد .پس از
اتومبیلی که از صف ماشی نها بیرون آن چندین هنرپیشه نقش کلمبو را در
آمده بود ،نظرم را جلب کرد .این اتومبیل سریالهای تلویزیونی بازی کردند اما این
حتی موتور هم نداشت .گفتم من این را «پیترفالک بود که گویی برای ایفای
م یخواهم!» این پژو ۴۰۳درب و داغان
با شخصیت قهرمان فیلم همآهنگ بود، چنین نقشی آفریده شده بود.
مانند کت و شلوار چروکش ،سیگار برگ پیترفالک پیش از آن در چندین
و مادام کلمبویی که ستوان مدام از او یاد فیلم بازی کرده بود اما بازی در نقش
م یکند و کسی چهرهاش را نم یبیند! «کلمبو» بود که نام و خاطرهاش را
پیتر فالک در زندگی واقع یاش دو برای همیشه در یادها زنده نگهداشت.
بار ازدواج کرد؛ بار اول با دانشجویی فالک ،پیش از هر چیز یک نگاه
که روی نیمکت کلاس درس دانشگاه است ،یک عدم توازن بخصوصی در
سیراکیوز با او آشنا شده بود و در سال چشمهایش که ناشی از یک بیماری
۱۹۷۶از او جدا شد ،پس از این که قدیمی است :در سن سه سالگی چشم
Shera Daneseراهنگام فیلمبرداری راستش را برم یدارند و از آن پس ،او با
سی و هشتمین مأموریت کلمبو دید و یک چشم شیش های تیله مانند زندگانی
عاشق بیقرار او شد Shera .در شش م یکند.پسریکیهودیمقیمنیویورک
فیلم دیگر هم از سریال کلمبو شرکت است و پیش از آن که به ارتش بپیوندد،
م یکند ،سریالی که از همسرش یک تحصیلات درخشانی م یکند .به خاطر
هنرپیشۀ جهانی ساخت .در این اواخر چشمش ناچار است در نیروی دریایی
چند سالی بود که امور مالی شوهرش تجاری خدمت کند .پس از یک سال
را که مبتلا به بیماری آلزایمر شده بود، دنباله تحصیلاتش را میگیرد ،اما
مجذوب هنرپیشگی است .برای اولین
او اداره م یکرد. بار در سن ۳۰سالگی بر صحنه تئاتری
ظاهر م یشود ،ولی رؤیای سینما را
م یبیند .خسته و درمانده از سماجتش،
متصدی معرفی او به او م یفهماند که
96
43 1 5
2 (سودوكو) 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1عمودی:
537 4 4 1ـ از شعرای معروف و رمانتیک روس 1
15 2ـ اثری خواندنی از جیمز موریه 2
17 8 3
32 ترجمه میرزا حبیب اصفهانی 4
96 21 3ـ دریاچ های در ایران ـ بخشی از 5
1 6
78 2 3 کشور ما 7
64 4ـ از فعالیتهای زراعی ـ آنچه ب هاجرا 8
78 13 9
درم یآید ـ طرف راست 10
4 21 5ـ سادهلوح و نادان ـ آراسته 11
6ـ حرف تعجب ـ نااستوار ـ قلیل ـ 12
هفتم ـ گونه عمودی: 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 از ییلاقات کنار تهران قدیم 13
7ـ پیشوا ـ شهری در 1ـ از کشتی گیران 7ـ از پادشاهان اشکانی ـ قسمتی از 14
صاحب نام و قدیمی 1 15
ایران ا یر ا ن و قهر ما ن شبان هروز ـ حرف خطاب
8ـ پرندهای است ـ 2 8ـ از نخست وزیران پیشین ایران افقی:
پیشین جهان 9ـ تکرار یک حرف ـ از فوتبالیستهای 1-از سیاستمردان دوران
افتتاح 2ـ پلی تاریخی در 3 قاجاریه و پهلوی و نخست
9ـ ناشنوایی ـ از آن معروف و قدیمی ایران
طرف «جهان» است اصفهان 4 10ـ فلج ـ روز نیامده وزیر پیشین ایران
3ـ روح ـ عددی است 2ـ نه به عربی ـ خویشاوندان
ـ تنها ـ از پادشاهان ایران 5 11ـ پاک شده از تهمت ـ توخالی
10ـ شهر و بندری زیبا قبل از حمله اعراب 6 12ـ شگرد ـ فاتح اورست ـ محکم و استوار
درکنار دریای سیاه ـ 4ـ پایین ـ جرم نسبت 3ـ از وسایل نقلیه سنتی ـ
7 13ـ علمی است ـ خواب و خیال ـ 11ـ بهبودی ـ از اجرام
گلی است داده شده جانداری است آسمانی ـ از فاتحان معروف نفس ـ زهر ـ من و تو
11ـ لحظه ـ پیروزی ـ 5ـ گلی است ـ پایه 8 12ـ از روستاهای اطراف 4ـ از سبزیجات ـ آغشته
6ـ مایه حیات ـ هنر 9 14ـ لطیف ـ قوه محرکه قطار تهران ـ نوعی شعر ـ
کشوری است 15ـ از شعرا وتران هسرایان معروف ـ اجازه
کویری است 5ـ شاعر حماس هسرای ایران
10 کشور ما ـ فلزی است 13ـ گلی است ـ علامت
جمع ـ پایتخت کشوری 6ـ جویای نام ـ شلوغی
حل جدول شماره قبل 11 حل جدول شماره قبل 7ـ او هم حرفه ای دارد
است ارجمند ـ روز شادی ـ بالا
استراحت افقی: 14ـ تکرار یک حرف ـ
9ـ پیچیدگی ـ راه 1ـ از خوانندگان برجسته واحد پول کشوریست ـ و برین
ب یپایان ـ جنس مؤنث 8ـ از طرق ارتباطی ـ وسیلۀ
10ـ گرم ـ سرپرستی و مشهور 2ـ نوعی متذکر ـ او
11ـ حرف های است شیشه ـ فصل بهار 15ـ مبارکی ـ از نوشیدنیها شفا ـ سطح و رویه
3ـ شجاع ـ خسیس و 9ـ قسمتی از اندام ـ خصم ـ
ـ کشوری است هم معنی حیران م یدهد و
ممسک
4ـ فلزی است ـ تنگدستی هم بیهوش
10ـ تشریحی و توصیفی ـ
ـ حرارت حل و فصل کنندۀ امور و
5ـ در ورق بازیست ـ
فوری ـ علمی است مؤثر ـ ضمیری است
6ـ بخشی از کشور ما
7ـ پیشکش و ارمغان ـ
سیاه
8ـ از نوشیدنیها ـ محل