Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۲۵ (دوره جديد

P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1۷91‬‬
‫جمعه ‪ 2۰‬تا پنجشنبه ‪ 2۶‬اوت ‪2۰2۱‬‬

‫بیشتر افراد را در ردههای پایین و برای‬ ‫میدیدند از بین میبردند‪ ،‬هر چند‬ ‫حسنصباح(خداوندالموت)‬ ‫داشت به نامهای نزار و مستعلی‪ .‬او ابتدا‬ ‫حسن صباح (‪ ۴۶۴‬قمری ‪2۶ -‬‬
‫اطاعت از اوامر خویش نگاه میداشت‪.‬‬ ‫مسائل ناشی از اشغال ایران و فساد‬ ‫پسر اولش نزار را جانشین خود کرد‬ ‫ربیعالثانی ‪ 5۱۸‬قمری) از ایرانیانی‬
‫بسیاری از سازمانهای زیرزمینی‬ ‫روزافزون خلفای عباسی در رشد و‬ ‫عباسی و حکام سلجوقی دشمن بود‪،‬‬ ‫مذهب باطنی‬ ‫اما با مخالفت امیرالجیوش‪ ،‬مستعلی‬ ‫بود که در دوره سلجوقی قیام کردند‪.‬‬
‫مانند روشنضمیران و فراماسونری‬ ‫گسترش این جنبش بیتاثیر نبود‪.‬‬ ‫بنابراین در ایران مخالفان بسیاری پیدا‬ ‫طرفداران حسن صباح به او اعتقاد‬ ‫را به عنوان جانشین خود اعلام کرد‪.‬‬ ‫مذهب وی و پیروانش شیعه اسماعیلیه‬
‫شیفته حسن صباح و سازماندهی‬ ‫فداییان باطنی‪ ،‬بسیاری از سران‬ ‫کرد و خلفای عباسی بر ضد او رسالاتی‬ ‫بسیار داشتند و دستوراتش را کامل ًا‬ ‫اختلافات آنها هم از همین جا شروع‬ ‫نزاریه بود که شاخهای از پیروان امامان‬
‫سلجوقی را کشتند و این کار را نیز در‬ ‫سرشار از دروغ منتشر میکردند و او‬ ‫اجرا مینمودند‪ .‬اما دشمنانشان آنها‬ ‫شد‪ .‬طبق اعتقاد اسماعیلیان نص اول‬ ‫است با این تفاوت که اینان به هفت‬
‫او بودهاند‪.‬‬ ‫زمان جانشینان حسن صباح از جمله‬ ‫را فردی خونخوار و ستمکار معرفی‬ ‫را ملحد مینامیدند (ملحد = کافر‪ ،‬این‬ ‫قبول است و نص دوم باطل‪ .‬سپس به‬ ‫امام اعتقاد داشتند و امامت را بعد از‬
‫بعد از به قدرت رسیدن حسن‬ ‫کیابزرگ امید ادامه دادند‪ .‬نهضت‬ ‫ایران آمد و از آنجایی که کلامی آتشین‬ ‫جعفر صادق حق فرزند وی اسماعیل‬
‫صباح قلعهای در قهستان که تحت‬ ‫آنان نزدیک به ‪ ۹5‬سال ادامه داشت‬ ‫و پرنفوذ داشت روز بروز بر طرفدارانش‬ ‫دانسته و او را موعود (آخر الزمان) و امام‬
‫فرمانروایی شیرزاد قهستانی اداره‬ ‫تا اینکه هلاکوخان شعله این جنبش‬ ‫افزوده شد‪ .‬بعد از یک دوره طولانی و‬ ‫آخر میدانستند‪ .‬مرکز قدرت اینان در‬
‫میشد‪ ،‬هنرجوها با اختیار کامل وارد‬

‫قلعه شده و بعد از ورود به قلعه اخته‬ ‫را خاموش کرد و آخرین رهبر آنان‬ ‫مینمودند‪ .‬مخالفان حسن صباح‬ ‫کلمه اسم مفعول کلمه لحد است و‬ ‫تسلط بر منطقه الموت‪ ،‬قلعههای زیادی‬ ‫مصر بود که خلفای فاطمی مصر این‬
‫شده و مرتاضگونه تمرینات هنرهای‬ ‫که رکن الدین خورشاه نام داشت را‬ ‫منتشر کردند که حسن صباح با‬ ‫علت این که مسلمانان اسماعیلیان را‬ ‫در سراسر ایران تصرف کرد‪ .‬مهمترین‬ ‫مذهب را در این کشور رسمی اعلام‬
‫رزمی و آدمکشی را فرامیگرفتند و با‬ ‫حشیش هواداران خود را از حال طبیعی‬ ‫ملحد می خواندند این بود که گمان‬ ‫این قلعهها قلعه الموت در نزدیکی ‪5۰۰‬‬
‫پاک کردن افکار اضافی جسم و روح‬ ‫به قتل رسانید‪.‬‬ ‫خارج کرده و به کارهایی مثل ترور وادار‬ ‫میبردند پذیرفتن عقاید اسماعیلیان‬ ‫متری روستای گازرخان(قصرخان) در‬ ‫کرده بودند‪.‬‬
‫خود را یکی کرده و دارای اراده آهنین‬ ‫این فرقه در ده سطح طراحی شده‬ ‫مانند آن است که انسان خود را دفن‬ ‫نزدیکی قزوین که مقر خود حسن‬ ‫حسنبنعلی بن محمد بن جعفر‬
‫شده و راهی مأموریت میشدند‪ .‬ولی‬ ‫بود و به افراد در سطوح پایینتر‬ ‫میکرده است‪.‬‬ ‫کند و سنگ لحد را بروی خود بگذارد)‪.‬‬ ‫صباح بود و دیگری قلعه قهستان (قلعه‬ ‫بن حسین بن محمد صباح ِح َمیری‬
‫در اکتشافات باستانشناسی هم‬ ‫گفته میشد که قرآن علاوه بر معنای‬ ‫تحقیق و پژوهش درباره این فرقه‪،‬‬ ‫کوه قائن) در جنوب خراسان (خراسان‬ ‫(*حسن صباح که در تاریخ معروف به‬
‫چنین مکانی یافت نشد‪ .‬در مورد‬ ‫ظاهری معانی عمیقتر و نهفتهای نیز‬ ‫حشاشین‬ ‫مخصوصا باطنیان الموت کار دشواری‬ ‫جنوبی فعلی) که رهبری آن را حسین‬ ‫سیدنا نیز هست) همان طور که خود‬
‫بهشتهایی که در پشت قلعه وجود‬ ‫دارد‪ .‬پیروان حسن صباح‪ ،‬حشاشین‬ ‫است؛ زیرا باید مطالب را از بین صدها‬ ‫قاینی یار وفادار حسن صباح بر عهده‬ ‫میگوید مذهب شیعه داشت و اهل‬
‫داشته نیز در منبع خاص و معتبری‬ ‫خوانده میشدند‪ ،‬زیرا در آن زمان‬ ‫شیوه حسن صباح در از بین بردن‬ ‫لعن و نفرین و تعریف و تمجید دریافت‪.‬‬ ‫داشته است‪ .‬از دیگر قلعهها میتوان به‬ ‫ری بود (نسبت آنها در تاریخنامهها به‬
‫حشیش به معنی دارو و حشاش به‬ ‫مخالفان کشتن مستقیم افراد به‬ ‫علت نامیده شدن آنها به باطنی دو‬ ‫قلعه لمبسر (یا لمسر)و قلعه دژ کوه یا‬ ‫اعقاب شاهان قدیم حمیری عربستان‬
‫اشاره نشده است‪.‬‬ ‫معنی دارو فروش و حشاشین جمع‬ ‫همراه جانفشانی قاتل بود‪ .‬مکتب‬ ‫جنوبی رسیدهاست)‪ .‬پدرش او را به‬
‫گفته میشود که زمانی که امیر‬ ‫عربی حشاش میباشد‪ .‬در آخرین‬ ‫صباح که به الموتیان نیز شناخته‬ ‫مورد ذکر شده‪:‬‬ ‫شاه دژ در اصفهان اشاره کرد‪.‬‬ ‫مدرسه امام موفق (نیشابور) برد تا نزد او‬
‫ارسلان تاش پیکهایی فرستاد تا حسن‬ ‫سطح (امامت)‪ ،‬فرد همه چیز را حتی‬ ‫میشد‪ ،‬به نام حشیشیها (حشاشین)‬ ‫چون طرفداران حسن صباح دین‬ ‫حسن صبا ح د ر پی بیما ر ی‬ ‫تحصیل کند‪ .‬در بعضی منابع از حسن‬
‫صباح را تسلیم کند‪ ،‬وی به سه تن از‬ ‫تجربههای شخصی خویش را تنها در‬ ‫معروف بود که ریشۀ کلمه ‪Assas-‬‬ ‫خود را مخفی میکردند به باطنی‬ ‫کوتاهی‪ ،‬در ‪ 2۶‬ربیعالثانی ‪5۱۸‬‬ ‫صباح‪ ،‬عمر خیام و خواجه نظامالملک‬
‫فداییانش دستور داد تا یکی خود را زیر‬ ‫صورتی میپذیرد که عقل بر آن حکم‬ ‫‪ sin‬در زبان انگلیسی نیز از همین‬ ‫معروف شدند‪.‬آنها معتقد بودند که آنچه‬ ‫قمری درگذشت‪ .‬او را در نزدیکی قلعه‬ ‫به عنوان سه یار دبستانی یاد شدهاست‪.‬‬
‫آب خفه کند و دیگری کاردی بر قلب‬ ‫دهد‪ .‬عقاید بدین حد سختگیرانه‬ ‫مکتب است‪ .‬آنها اولین افرادی بودند‬ ‫را که در دینشان به آن اعتقاد دارند از‬ ‫الموت به خاک سپردند‪ .‬در جوار مقبره‬ ‫پس از تحصیل به مصر رفت و آنجا با‬
‫خود بزند و دیگری نیز خود را از بالای‬ ‫تنها در عدهای از اندیشههای بودایی‬ ‫که هدف را برتر از وسیله میدانستند‬ ‫باطن قرآن و معانی درونی دین برداشت‬ ‫او‪ ،‬بعداً دیگر رهبران نزاریه ایران دفن‬ ‫خلیفه فاطمی‪ ،‬المستنصر بالله ملاقات‬
‫قلعه به پایین پرت کند که این مورد‬ ‫دیده میشود‪ .‬حسن صباح عقیده‬ ‫و به خود اجازه میدادند با تظاهر و‬ ‫میکنند و بنابراین باطنی نامیده شدند‪.‬‬ ‫شدند و تا هنگامی که به دست مغولان‬ ‫کرد‪ .‬فرقه او را نزاریه نیز مینامند زیرا‬
‫باعث وحشت عقبنشینی نیروهای‬ ‫داشت همه افراد توانایی رسیدن به‬ ‫تزویر‪ ،‬به سازمان دشمن نفوذ کنند‪.‬‬ ‫از آنجایی که حسن صباح یک دین‬ ‫ویران گشت‪ ،‬زیارتگاه اسماعیلیان‬ ‫او بر سر جانشینی المستنصر با امیر‬
‫بالاترین سطح را ندارند و بنابراین‬ ‫آنها فقط مخالفان خود را که برای‬ ‫جدید را ترویج میکرد و با خلفای‬ ‫الجیوش مخالف بود‪ .‬المستنصر دو پسر‬
‫سلطان شده بود‪.‬‬ ‫گسترش فرقه اسماعیلیه خطرناک‬ ‫نزاری بود‪.‬‬

‫‪1 ۶4۲‬‬

‫‪5۲‬‬ ‫(سودوکو)‬
‫‪9‬‬
‫عمودی‪:‬‬ ‫‪15 14 13 1۲ 11 1۰ 9 8 ۷ ۶ 5 4 3 ۲ 1‬‬
‫‪۲3‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪1۶‬‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪۶‬‬ ‫‪ ۱‬ـ از فوتبالیستهای برجسته و قدیمی و‬ ‫‪1‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪۲‬‬ ‫کاپیتان پیشین تیم ملی ایران‬ ‫‪۲‬‬
‫‪3‬‬
‫‪۶‬‬ ‫‪۷‬‬ ‫‪84‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪ 2‬ـ از شهرهای ایران ـ حکیم‪ ،‬فیلسوف و‬ ‫‪4‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪95‬‬ ‫‪۶‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪۲3‬‬ ‫دانشمند ایرانی با شهرتی جهانگیر‬ ‫‪5‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪۶‬‬
‫‪3‬ـاوـوحشیـمو ّربـپایتختکشوریاست‬ ‫‪۷‬‬
‫‪4 ۲3۷ 1‬‬ ‫‪۶‬‬ ‫‪ ۴‬ـ پایتخت یکی از ممالک آفریقایی ـ‬ ‫‪8‬‬
‫‪9‬‬
‫من و تو‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪11 1۰ 9 8 ۷ ۶ 5 4 3 ۲ 1‬‬ ‫برتری‬ ‫‪1۰‬‬
‫‪ ۷‬ـ فراموشی ـ مایه‬ ‫‪ ۱‬ـ از نقاشان معروف‬ ‫‪ 5‬ـ در ورق بازی است ـ رونق ـ از شهرهای‬ ‫‪11‬‬
‫جهان در قرن گذشته‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1۲‬‬
‫حیات‬ ‫‪ 2‬ـ ا ز ر ؤ سا ی‬ ‫ایران و از مراکز صنعت قالیبافی‬ ‫‪13‬‬
‫‪ ۸‬ـ میوه خشخاش‬ ‫جمهو ر ی پیشین‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪ ۶‬ـ وسیله بستن ـ پهلوان ـ سایبان ـ پیشوا‬ ‫‪14‬‬
‫‪ ۹‬ـ حر ف تعجب ـ‬ ‫‪ ۷‬ـ تکرار یک حرف ـ از هنرپیشگان‬ ‫‪15‬‬
‫پاک و پاکیزه ـ جواهری‬ ‫آمریکا‬ ‫‪3‬‬ ‫معروف و فراموش ناشدنی فقید ایران‬
‫‪ 3‬ـ از آهنگسازان‬ ‫افقی‪:‬‬
‫است‬ ‫نامدار ایتالیایی و خالق‬ ‫‪4‬‬ ‫ـ خداوند‬ ‫‪ ۱‬ـ از روزنامهنگاران و‬
‫‪ ۱ ۰‬ـ عا شق و‬ ‫اثر «آیدا» ـ راه بی پایان‬ ‫‪ ۸‬ـ استقامت و رشاد ـ تازه ـ بندری در‬ ‫نویسندگان معروف و‬
‫معشو ق ا فسا نه ها ی‬ ‫ـ از پادشاهان ایران قبل‬ ‫‪5‬‬ ‫جنوب شرقی چین که قبلا متعلق به‬
‫‪۶‬‬ ‫فقید معاصر ایران‬
‫شرقی‬ ‫از حمله اعراب‬ ‫پرتغال بود‬ ‫‪ 2‬ـ آ هنگسا ز فقید و‬
‫‪ ۱ ۱‬ـ کمک ـ‬ ‫‪ ۴‬ـ رفیق ـ پیشرفته‬ ‫‪۷‬‬ ‫‪ ۹‬ـ از امراض خطرناک ـ ایالتی در آمریکا‬ ‫ـ فرستادهشده ـ قارهای‬ ‫فراموشناشدنی کشور ما‬
‫‪ 5‬ـ جنس مؤنث ـ‬ ‫‪۱۰‬ـستارهایاستـناپختگیـکشوریاست‬ ‫است‬
‫کشوری است‬ ‫نامبارک ـ فراوان و انبوه‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ ۱۱‬ـ جزیرهای در اقیانوس هند ـ جنس‬ ‫ـ زبانی است‬
‫‪ ۶‬ـ قادر ـ بلندی ـ‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ ۱۱‬ـ بند ـ از شهرهای‬ ‫‪ 3‬ـ واحد پول کشوری است‬
‫مذکر ـ لحظه‬ ‫مازندران ـ قصد‬
‫‪1۰‬‬ ‫‪ ۱2‬ـ مددکار و دوست ـ قسمتی از دست‬ ‫ـ از میوهها‬
‫‪ ۱2‬ـ از نویسندگان و‬ ‫‪ ۴‬ـ از شهرهای ایران ـ ایوان‬
‫حل جدول شماره قبل‬ ‫‪11‬‬ ‫ـ روزها‬ ‫روزنامهنگاران قدیمی‬ ‫تاریخی و معروف ـ لحظه‬
‫‪ ۱3‬ـ نوعی بازی ـ ردیف ـ تداوم‬ ‫‪ 5‬ـ مؤسس دولت آل زیار‬
‫افقی‪:‬‬ ‫‪ ۱۴‬ـ تکرار یک حرف ـ فوری ـ رویگردان‬ ‫کشورما‬
‫‪ ۱‬ـ ا ز هنر مند ا ن و‬ ‫‪ ۱3‬ـ دو رویی کردن و‬ ‫ـ الوان‬
‫مجسمهسازان مشهور و‬ ‫ـ توان‬ ‫نفاق افکنی ـ موی گردن‬ ‫‪ ۶‬ـ مانع ـ بخشی از طب‬
‫‪ ۱5‬ـ از شعرای برجسته و معاصر ایران ـ‬ ‫ـ دومین پسر کوروش‬
‫برجسته ایران‬ ‫حیوانات ـ مقصود‬
‫‪ 2‬ـ ستارهای است ـ از ادوات‬ ‫از عوارض پوستی‬ ‫‪ ۱۴‬ـ کلک ـ کامیاب و مثمر‬ ‫بزرگ‬
‫‪ ۷‬ـ درختی است ـ محل‬
‫استفهام‬ ‫حل جدول شماره قبل‬ ‫ثمر ـ بهشت‬
‫‪3‬ـ کنار دریاست ـ عشیره ـ‬ ‫‪ ۱5‬ـ نزدیکان ـ دریادار‬ ‫نسخهپیچی‬
‫خداوند ـ جدید‬ ‫‪ ۸‬ـ ضروری ـ ناز و خرام ـ‬
‫‪ ۹‬ـ اطلاع ـ از وسایل پرواز‬ ‫رسوا کردن‬
‫‪ ۴‬ـ ِگل ـ از ورزشها ـ پرواز‬ ‫ارزش ـ از پرستیدنیها‬
‫در آسمان‬ ‫‪ ۹‬ـ خرس ـ نظافت کردن ـ‬
‫‪ ۱۰‬ـ پرندهای است ـ مادر‬ ‫‪ 5‬ـ رها ـ علمی است‬
‫به عربی ـ زیبا و خوشگل‬ ‫‪ ۶‬ـ خجسته و نیکو ـ خیال‬ ‫از وسایل نجاری‬
‫‪۷‬ـ نوار تزئینی ـ نوعی وسیله‬ ‫‪ ۱۰‬ـ او هم حرفهای دارد‬
‫‪ ۱۱‬ـ بخشی از اوستا‬
‫حمل و نقل در آب‬
‫‪ ۸‬ـ از ادوات استفهام ـ‬

8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18