Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۵۴ (دوره جديد
P. 15
صفحه 15ـ Page 15ـ شماره 1820 ویژه نامه نوروز
جمعه 18تا پنجشنبه 31مارس ۲۰۲2
واریتۀ کلامی چند
نوروزی درباره
المنتـه لله کـه هوای خوش چهارشنبه
نوروز سوری و نوروز
باز آمد و از جور زمستان دکتر عطا اقراری
برهیدیم
فریدون تنکابنی
داس دوران خرمن او را درو شما را به سی لیتر بنزین سوپر دعوت شیخ سعدی شیرازی هم ،...بله! سک های تقدیم کنم و از این مراسم لذت همسای هها م یروند ،با قاشق بر کاسه نوروز شروع بهار است .از سالها قبل
سخت با حیرت نگاهش کرد و گفت: کنم؟ تازگ یها یک پمپ بنزین خیلی به گفتۀ حافظ« :استاد غزل سعدی ببرم .برای اطلاع از وقت دقیق تحویل مسی میزنند که همسایهها بدانند ایرانیان اولین روز فروردین را به عنوان
شیک و عالی پیدا کردهام که هم جای سال ،علاوه بر آنکه در تقوی مها نوشته قاشق زن آمده است .همسایه مقداری سال نو جشن م یگرفت هاند( .روز 21
راز ای نها را بگو ،طفره نرو! دنجی است و هم بنزی نهای خیلی است»... م یشود ،در گذشته با شلیک یک تیر خوراکی نپخته و خام ،مثل برنج و مارس) زمانی که روز و شب با هم
لاغر و موزون تو بودی پیش ازین برخی غز لها را بیشتر م یخوانیم و توپ در تهران مردم را باخبر م یکردند حبوبات در کاسه قاشق زن م یریزد ،و برابر م یشوند .از میانه اسفند ماه که
سخت فربه گشتهای حالا چه طو؟ خوبی دارد!» و بعد که در اواخر سلطنت رضا شاه و بر این عقیدهاند که خداوند مراد قاشق در تهران سردی هوای زمستانی رو به
** برخی را کمتر. بعداً در اواسط سلطنت محمدرضا شاه زن را به شرط آنکه سخن نگوید خواهد اعتدال م یگذارد ،حال و روحیه مردم
(چه طور؟) یک تانک به تانک دیگری م یگفت: «مل ّمعات» را معمولاً نمیخوانند ابتدا رادیو و بعد تلویزیون شروع به کار عوض م یشود و همه جا ،نشانی از نوروز
گفت :این مشکل ،چو تو جویا شدی «هر وقت چشمم به آن زنجیرهای یا کم میخوانندُ .ملَ َّمع به شعری کرد ،گویندگان در وقت تحویل سال با داد (اطلاعات از فرهنگ معین). نمایان م یگردد .در خانه ،بانوان کدبانو
قشن ِگ خوش تراش تو م یافتد ،حالی م یگویند که یک مصراع یا یک بیت آن خواندن معکوس دقایق و بعد ثانی هها، گاهی نیز مردان برای تفریح و یا شروع به نظافت م یکنند و همه چیز
باز گویم با تو ،پس حالا شنو. فارسی و مصراع یا بیت دیگر عربی باشد. دیدار دوستی چادر بسر کرده به در را رنگ نو م یدهند .م سها را سفید
راز این چاقی بود چیز دگر به حالی م یشوم!» اینک من ،با حذف ابیات عربی یک شروع سال نو را اعلام م ینمودند. خان ههایی م یروند و قاشق م یزنند .در م یکنند ،نقرهها را از زنگ م یزدایند،
** ملمع ،غزل زیبایی از سعدی برای شما در اواسط تا اواخر سلطنت محمدرضا این شب بعضی از خان مها به فال گوش همۀ منزل را گردگیری م یکنند و همه
نیست ای نها از کباب و از چلو خانم الاهۀ هیکس ،فعال حقوق شاه ،بعد از سال نو ،آقای راشد واعظ م ینشینند ،یعنی در گوش های ایستاده، چیز را تمیز م ینمایند و به اصطلاح
این دماغ سرخ باشد از عرق بشر در نیویورک ،در مصاحبهای با فراهم آوردهام. معروف و خوش نام که کاری به سیاست به سخن رهگذران گوش م یکنند و
رادیو بی.بی.سی ( )2006/3/13گفت: نداشت برای خوشحالی و تندرستی آنچه را م یشنوند ،جوابی به نیت و خانه تکانی م یکنند.
این شکم هم هست مال آبجو! «بیشتر اعضای کمیسیون حقوق آفتاب است آن پری رخ یا ملایک یا بشر همه مردم در سال نو دعا م ینمود. دوره گردها ،برای «نوبر بهار» فریاد
بشر را کشورهای ناقض حقوق بشر با قامت است آن یا قیامت یا الف یا نیشکر بعد ،شاه با پیامی کوتاه سال نو را به هم مشکل خود م یدانند. میزنند و در خیابانها چغاله بادام
مث لهای جدید کارنامۀ سیاه ،تشکیل م یدهند ...خود گلبن است آن یا تن نازک میانش یا حریر وطنان تبریک م یگفت و در سا لهای جشن نوروزی بعد از شش روز و (بادام سبز نرسیده که در بهار چیده
پیامبر اکرم فرموده است« :ابغض دولت آمریکا یکی از ناقضین حقوق آهن است آن یا دل نامهربانش یا حجر آخر شهبانو و نخست وزیر هم با پیام گاهی خیلی کمتر و بندرت 12ساعت میشود) میفروشند .همه آنها که
باغ فردوس است گلبرگش نخوانم یا بهار تبریک سال نو برای مردم بهروزی و بعد میرسد (بسته به اینکه بعد از توانایی مالی دارند در پی لباس نو
الاشیاء عندی الموبایل!» بشر است!» جانشیریناستخورشیدشنگویمیاقمر چهارشنبه ،سال در چه روزی تحویل
** ** کاشکاندکمایهنرمیدرخطابشدیدمی سلامتی آرزو م ینمودند. شود) مراسم نوروز و سال نو از روزگاران عید هستند.
آمریکا ،در سالهای گذشته ،در در چند سال آخر قبل از انقلاب، عید نوروز با چهارشنبه سوری شروع
حسنی خیلی خوشگل بود« ،دوپل کشورهای گوناگون کودتا م یکرد تا تیرباران است یا تسلیم باید یا حذر عدهای از ایرانیان مسافر تهای کوتاهی قدیم وجود داشته است. میشود .آخرین چهارشنبه سال را
ف هلر» هم کرد! حکوم تهای دیکتاتوری را بر سر کار دختران طبع را ،یعنی سخن با این جمال به داخل ایران و یا خاورمیانه (بیروت در شاهنامه فردوسی ،شاعر ملی، چهارشنبه سوری یا جشن بزرگ
آورد .در این سا لها ،حمله نظامی آبرویی نیست پیش لطف آن زیبا پسر قبل از خرابی آن) و اروپا م ینمودند شروع نوروز را به جمشیدشاه نسبت
(خطای دوگانه در تنیس Doppel م یکند که حکوم تهای دموکرات را گفتسعدی،صبرکنیاسیموزردهیاگریز و فامیل ما بیشتر به اصفهان و شیراز م یدهد و به همین دلیل عدهای آن را م ینامند.
)Fehler عشق را پایان نماید یا صبوری یا سفر نوروز جمشیدی م ینامند و جمشید را عدهای عقیده دارند این چهارشنبه
بر سر کار آورد! سفر م یکردند. شاه شاهان و اولین پادشاه اقوام آریائی آخر سال روزی است که ارواح پاک
** ** از این شعر نتیجه م یگیریم که شیخ در آمریکا مراسم نوروز کوتاه است و ایرانی م یدانند ،و نوروز را یک رسم از آسما نها به زمین م یآیند تا آن را
عروستعریفی،فمینیستازکاردرآمد! ـ اگر گفتی تفاوت مسابقۀ شطرنج با سعدی هم اهل بخیه بوده است! ولی فراموش نشده است .و سفره جاودانی از فرهنگ ملی ایران به شمار از بد یها و پلید یهای شیطانی پاک
مسابقۀ اتومبیلرانی چیست؟ هفت سین در بیشتر منازل ایرانی کنند .از این روست که مردم برای
** ـ شطرنج فکر م یخواهد ،اتومبیلرانی به صراحت از «زیبا پسر» نام برده که برپا م یشود و در منزل ما هم با همت م یآورند. آمدن آنها جشن میگیرند و با بته
به یکی گفتند :بار کج به منزل ب یفکری م یخواهد و کله خری! دیگر تفسیربردار و توجی هپذیر نیست. مینا همسرم سفره هفت سین زیبای جشن نوروز 5تا 7روز ادامه دارد. و یا هیز مهای کوچک آتش افروزی
** در بیت آخر هم به نقش سیم و زر در او یادآور نوروزهای شاد گذشته وطن خانوادهها و دوستان به دیدن هم م ینمایند .همه از کودک و جوان و
نم یرسد. در یک سخنرانی همگانی ،سخنران م یروند و عیدی م یگیرند و عیدی پیر از روی آتش م یپرند و از آتش
گفت :اگر به منزل نم یرسد ،به بازار گفت که در هر چهار ثانیه ،زنی بچ هدار عشق اشاره کرده. م یباشد. م یدهند .همه لباس نو م یپوشیند و م یخواهند که سرخی خود را با زردی
گرچه خود یک جا م یگوید: خوشبختانه وسایل هفت سین در افراد به دیدن بزرگترها و مس نترها و رنگ چهره آنها عوض کند« .سرخی
که م یرسد! م یشود. زور باید نه زر ،که بانو را همه جای جهان در دسترس است و تو از من ـ زردی من از تو» .این به
** مردی از میان شنوندگانش داد َگ َزریدوستتر،کهدهمنگوشت حتی اگر قرار بود ما هفت شین را که رؤسای خود م یروند. آن معنی است که همه بیمار یها و
بهیکیگفتند:بارکجبهمنزلنم یرسد. کشید« :این زن را پیدا کنید و جلوش بنا بر اعتقاد ع ّدهای ،قبل از حمله اعراب دولت گاهی تا یک ماه حقوق، ناخشنودی من در آتش پاک کننده تو
گفت :بیم هاش کردهام .خیالم راحت ( َگ َزر :زردک ،هویج) به ایران مرسوم بوده است برپا داریم که به کارمندان خود عیدی میدهد. بسوزد و گرمی و سرخی پاک کننده تو
را بگیرید!» اماجایدیگرخلافآنرام یگوید«:هر از آن جمله است :شراب ،شقایق (گل سرپرستان فامیل و مس نترها ،گاهی
است! ** که را زر در ترازوست ،زور در بازوست». مخصوص بهار) ـ شمع ـ شیرینی ـ به افراد خانواده سکه عیدی م یدهند، نصیب من شود.
** مردی از زنش پرسید« :خدا وکیلی ،تا شهد (عسل) ـ شربت عرق بید که در گاهی یک اسکناس نو را بعضی امضاء بعد از مراسم چهارشنبه سوری و
بهیکیگفتند:بارکجبهمنزلنم یرسد. حالا پیش چند نفر خوابیدهای؟ حافظ هم نظیر همین را م یگوید: آغاز بهار تهیه م یشده و شاهنامه که از میکنند و به دوستان میدهند که پریدن از روی آتش ،در گذشت هها و
گفت :من هم خیال ندارم آن را به زن گفت« :من فقط پیش تو من گدا هوس سرو قامتی دارم هزار سال قبل به سفره هفت سین و یا شاید در بعضی نواحی در این سا لها،
م یخوابم .بقیه بیدارند!» کهدستدرکمرشجزبهسیموزرنرود شین ایرانیان اضافه شده است ،همه آنها سبب برکت آنها شود. مراسم دیگری به نام قاشق زنی برگذار
منزل ببرم! ** معلوم م یشود که «ب یپولی» مبتلابه به راحتی در دسترس همگان م یباشد. من این مراسم نوروزی را خیلی
کشیش در درس شرعیات م یگفت: و درد مشترک شاعران بوده است! دوست دارم ولی کمتر شانس داشت هام م یشود.
چند نکته از آقای ظری فزاده «هنگامی که شهرهای سدوم و عموره این شعر را هم سعدی به مناسبت نقل از کتاب خاطرات دکتر اقراری از کسی سکه طلا بگیرم و از آنجا که معمولاً زنان صورت خود را
آقای ظری فزاده ،پس از بازگشت از به فرمان خدا نابود م یشد ،لوط ،در کامل شدن خانۀ نوساز دوستی سروده (هفتاد و پنج بهار) من پیرترین عضو فامیل هستم چند م یپوشانند و یک کاسه مسی و یک
سفری با تور ،م یگفت« :تور لیدری حال فرار ،به زنش گفت که برنگردد است .شما هم م یتوانید در موارد مشابه راه پیدا کرد. سالی است شانس این را دارم که به قاشق به دست م یگیرند و به در خانه
شغل ایدهآل خان مهاست ،چون سبب و پشت سرش را نگاه نکند .اما زن به از این شعر سعدی استفاده کنید: جوانترهای فامیل و بعضی دوستان
م یشودیکبندوبدونوقفهحرفبزنند! سخن او توجهی نکرد ،برگشت و پشت در یلداش ِب تاریخ کنونی ایران ،باز هم و ایالت های جنوبی چین ،در شمال، نوروز ،این
سرش را نگاه کرد و به ستونی از نمک تمامگشتومزیّنشداینخجستهمکان نوروز و آئین های آن هستند که همچون گرجستان ،آذربایجان شمالی ،عراق و میراث ملی
** بدل شد .ما از این حکایت چه نتیج های به فضل و م ّنت پروردگار عالمیان ستاره ای درخشان فراراه آزادیخواهان و بخ شهایی از ترکیه در شمال غرب، فرا م یرسد
آقای ظری فزاده م یگفت« :پس از همیشه صاحب این منزل مبارک را کوشندگان فرداهای بهتر و امیدبخ شتر و پاکستان و افغانستان و نیز پارسیان
زندگی کردن در آلمان ،تازه فهمیدم که م یگیریم؟» تن درست و دل شاد باد و بخت جوان هند در شرق را نیز در برم یگیرد .در هوشنگ کردستانی
هندجگرخوار ،بیچاره Leberwurst یکی از پسربچهها گفت« :پدر م یدرخشند. سالهایپسازتسلطاستبدادمذهبیکه نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان
روحانی ،نتیجه م یگیریم که زن لوط، معشوقۀ خواب آلوده! اگر در سالهای گذشته ،رژیم ملایان باعث مهاجرت میلیو نها تن از ایرانیان و روز لبخند طبیعت بر جهان هستی
(کالباس جگر) دوست داشته!» این خبر را در کیهان خودمان (شمارۀ چند هفته پیش از فرا رسیدن نوروز به کشورهای بیگانه به ویژه اروپایی است .این که نترین میراث ملی و نماد
** زن بانمکی بوده!» مردم را از برگذاری آئین های آن منع و آمریکای شمالی گردید ،آئی نهای فرهنگی ،یکی از ستون های استوار
** )1296خواندهاید: و آنان را تهدید می کردند ،امسال این نوروزی میان ایرانیان ساکن غرب هم پیوند اقوام ساکن فلات ایران در درازای
آقای ظری فزاده م یگفت« :در ایران، یک ُملحد عاقل به یک مؤمن جاهل «عروس خوش خواب از خانوادۀ داماد تهدیدها خیلی زودتر آغاز شده است.
برای لاغر شدن ،مردم رژیم نم یگیرند، م یگفت« :م یگویی :من خدا را قبول سردمداران نظام از آن وحشت دارند برگذار م یگردد. تاریخ بوده است.
دارم .احمق! خدا باید تو را قبول داشته کتک خورد!» که برخلاف سالروز انقلاب اسلامی ،که ملت سرفراز ما در درازای تاریخ پر بزرگداشت نوروز و آئی نهای آن نه
رژیم مردم را م یگیرد!» باشد ،نه تو خدا را!» مولانا جلالالدین ،البته خشونت مردم آن را نه روز جشن ملی بلکه عزای نشیب و فراز ایران هر زمان که در نبو ِد تنها در گستره جغرافیایی کنونی ایران
* ** و وحش یگری نکرده است .تنها گلۀ ملی دانسته و با وجود دعو ِت بازندگان یک فرماندهی آگاه ،آماده و دلاور در میان اقوام ُکرد ،لُر ،بلوچ ،ترکمن ،گیلک،
شاعر ،هنگام سرودن شعری لطیف و خود را به صورت یک رباعی به معشوقۀ انتخابات ریاست جمهوری اسلامی و نبردی نابرابر در رویارویی با دشمنان فارس ،آذری ،اعراب خوزستانی و پیروان
به عنوان حسن ختام سرشار از احساس ،چه آرو غهای بلند حامیان آنها به خیابانها نیامدند ،اکنون دچارشکستهاینظامیوسیاسیشده ادیانومذاهب گوناگونمانند:شیعیان،
زنان دربارۀ زنان خواب آلوده اظهار کرده: در روزهای بزرگداشت آئین های نوروزی و ناگزیر از تسلیم گردیده ،زبان ،فرهنگ ُسنی ها ،مسیحیان ،زرتشتیان ،یهودیان
و صداداری م یزد! عظمت مخالفت و قدرت کوبنده خود را و آئین های ملی پناه گاه هائی بوده اند واهل طریقت و ...جشن گرفته م یشود
از هنگام تولد تا 18سالگی /،دختران ** سبحان الله! من و تو ،ای ُد ّر خوشاب با حضور در مراسم به نمایش گذارند. که ملت ما پشت آنها سنگر گرفته و به بلکه از محدوده جغرافیای کنونی ایران
به والدین خوب نیاز دارند. یک کارگر ترک (اهل ترکیه) که در پیو سته مخا لفیم ا ند ر هر با ب برگذاری آئی نهای نوروزی امسال، پیکار رهائی بخش ادامه داده است و از بسی فراتر رفته و از بزرگترین آئی نهای
آلمان کار م یکرد ،واژۀ آلمانی «ماه» من بخت توام که هیچ خوابم نَ َبرد از شب چهارشنبهسوری تا مراسم همین سنگرها بوده که سرانجام شکست ملی در گستره فرهنگ ایران بزرگ است.
از 18سالگی تا 35سالگی / ،زنان به را فراموش کرده بود. تو بخت منی که درنیایی از خواب! سیزدهم فروردین فرصت مناسب های نظامی و سیاسی را به پیروزی بدل گستره برپایی و گرامی داشت نوروز
نگاههای تحسی نآمیز نیاز دارند. رو کرد به همکار آلمان یاش و از او دیگری است تا شیرزنان ،جوانان از امیرنشی نهای جنوب خلیج فارس
پرسید« :اسم آن همکار خورشید که شعر پُست مدرن! دلیر و دانشجویان آزاده همراه با دیگر کرده است. در جنوب تا تاجیکستان ،ترکمنستان،
از 35سالگی تا 55سالگی / ،زنان به شیفت شب کار م یکند ،چیست!؟» شعرهایکلاسیکراخواندهاید .حال آزادیخواهان این مرز و بوم که سکوت پس از شکست امپراتوری ساسانی ازبکستان و بخش هایی از ترکستان
شخصیت برازنده نیاز دارند. این شعر سوپرمدرن را که سرودۀ یکی سنگین سال های گذشته خود را به برابر عربهای بیابانگرد ،در دوران
حسب حال! از شاعران داخل کشور است ،بخوانید: فریادی خشمگین تبدیل کرده اند ،این خلافت خلفای اموی که در پی انهدام
و از 55سالگی به بعد / ،آنان به پول بار نیز فریاد اعتراض خود را نسبت به و نابودی جشن های ایرانی بوده اند،
درست و حسابی نیاز دارند! دید مردی دوستش را ناگهان بهنیشابوراحساسمتبچنگیزافتادهاست جنایاتی که به نام دین و مذهب در ایرانیان با شهامت و استواری ستایش
بع ِد چندین سال دوری ،هم زنو ب هجز«عطار»چشمانتنداردهیچدارویی! ایران انجام می شود ،رساتر به گوش انگیز نوروز و آئین های آنرا زنده نگاه
دارم پو لهایم را جمع م یکنم! دید او را بس دگرگون وضع و حال مردم دنیا برسانند و نشان دهند تا
-دنیای دیوانۀ دیوانۀ دیوانه!... تحقق آزادی فردی و اجتماعی و برپایی داشتند.
«سوفی تاکر» کرده او را زندگی گویی چپو فاسق خانم ،کارآگاه خصوصی گرفته نظامی برخاسته از اراده مردم و جدایی با انتقال خلافت به عباسیان که با
بید قامت گشته حالا چون چنار بود از ترس آن که مبادا خانم با دین از حکومت از پای نخواهند نشست. همت ابومسلم صورت پذیرفت ،نوروز و
** َسر ِو قدش واژگون گشته چو مو آئین های آن همراه با سایر جشن های
از آن دخترهایی است که از نردبان شوهرش رابطه داشته باشد! ایرانی موقعیت و جایگاه خود را در میان
موفقیت بالا میرود ،اشتباه از پی باسنش هم آمده قدری عقب ** مردم بازیافت و حتی به بارگاه خلفا نیز
َوز شکم خود ورقلنبیده جلو
اشتباهی دیگر. پیش از ای نها او «لورل» خود م ینمود در همه جای دنیا ،محافظ هکاران و
آن «لورل»« ،هاردی» شده حالا ی ههو! تندروان دو سر طیف سیاسی جامع هاند.
«مای وست» آن چنان گشته که گویی کرده است در جمهوری اسلامی ،تندروها همان
** محافظ هکارها هستند!
زنان نیکسرشت همیشه تصور **
میکنند که گناه از آنان است که یک مرسدس بنز SL600به یک
دیگری ناخوشایند و مهاجم است. BMWکوپه م یگفت« :اجازه دارم
زنان بد هرگز برای هیچ چیز خود را
سرزنش نم یکنند.
«آنیتا بردکنر»
**
تقوای زنان ،بزرگترین اختراع مردان
است!
«کورنلیا اسکینر»