Page 27 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۵ (دوره جديد
P. 27
صفحه۲7شماره1۸41 به آن اتفاق درخشانی که در گذشته روی داد میاندیشم، ادبیات ]۱۹۸۷و سیموس هینلی [شاعر ایرلندی و
جمعه ۲۱تا پنجشنبه ۲۷اوت ۲۰۲۲ باید بگویم که آن روز ،پرافتخارترین روز زندگی من بود». برنده نوبل ادبیات ]۱۹۹۵به دفاع از او برخاستند .رهبری این
و این اتفاق به اواخر دههی ۸۰میلادی بازمیگردد. گروه را سوزان سانتاگ [نویسنده ،فیلسوف ،و فعال سیاسی
مال ِی سرشار است ،و هدفش ایجاد وحشت و وادار کرد ِن در سال ۲۰۱۵اما آمریکا کشو ِر بسیار متفاوتی بود. آمریکایی] بر عهده داشت که در آن زمان رئیس انجمن
همهی ما ،چه مسلمان و چه غیرمسلمان ،به سکوتی سنگین قلم آمریکا بود و ترتیبی داده بود تا کتاب «آیات شیطانی»
وقتی رشدی در گفتگو با «اکسپرس» آن حرفها را مطرح در محیطهای عمومی خوانده شود .هیچنز به یاد میآ َو َرد
و ترسخورده است». کرد ،مصادف با زمانی بود که انجمن قلم آمریکا ،پیشروترین که سانتاگ به ضر ِب خجالت و شرمساری ،اعضای انجمن
حق با او بود .آنها اشتباه میکردند .و همانطور که شاید گروه ادبی کشور ،تصمیم گرفت تا با اختصاص جایزهای را وادار کرد تا جانب رشدی را بگیرند و اندکی «استقامت
اگر سانتاگ امروز زنده بود توصیف میکرد ،نقشی که بُزدلی به شارلی ِهبدو ،هفتهنامهی فکاه ِی فرانسوی ،به تجلیل مدنی» از خود نشان دهند (برای خواندن دربارهی تمام
و ُسفلگ ِی اجتماع ِی آن افراد در به وجود آمدن شرایطی که از آن بپردازد .چند ماه پیش از آن ،دوازده تن از کارمندان جنبههای این موضوع ،به این صفحه در وبسایت دانشگاه
این روزها در آن گرفتار شدهایم ایفا کرده ،نقش بیاهمیت شارلیهبدو در دفترهای کار خود به دست دو تروریست استنفورد مراجعه شود) .چنان شجاعتی ،به ویژه نزد برخی از
و کوچکی نیست (در همین زمانی که مشغول نوشتن این به قتل رسیدند .غیرممکن بود تا به نشریهای بیاندیشیم که فروشندگان کتاب ،موضوعی غیرواقعبینانه و انتزاعی نبود.
جملات هستم ،خبری در روزنامهی نیویورک تایمز منتشر به کُن ِش قهرمانانهی اندی راس ،صاحب کتابفروش ِی کُدیز
شد مبنی بر اینکه «انگیزهی» ضار ِب رشدی «روشن نیست». بیش از آن هفتهنامه لایق قدردانی و بزرگداشت باشد. بوکس در شهر برکلی (که اکنون بسته شده) بنگرید که کتاب
با وجود این ،واکنشی که از سوی بیش از ۲۰۰نویسندهی را برای فروش عرضه کرده بود و اندکی پس از صدور فتوا،
انگیزهی او روشن نیست؟!) نامدار جهان دیده شد این بود که به اعطای این جایزه
دیدگاه آنهایی که معتقدند واژهها نماد خشونتاند اعتراض کنند .نویسندگان معروفی همچون جویس کارول مغازهاش هدف بمبگذاری قرار گرفت.
دربارهی قدرت و نفو ِذ زبان ،درست است .واژهها میتوانند اوتس [نویسنده و نمایشنامهنویس آمریکایی و برنده جایزه راس میگوید« :برای نورمن میلر و سوزان سانتاگ تا
زننده ،نفرتانگیز ،توهینآمیز و غیرانسانی باشند .آنچه اُِ -هنری] ،لوری مور [نویسندهی آمریکای ِی داستانهای کوتاه ح ّدی آسان بود تا درباره به خطر انداختن جان خود در
بر زبان جاری میشود میتواند گوینده را سزاوا ِر تحقیر، و برنده جایزهی آیریش تایمز] ،مایکل کانینگهام [رماننویس دفاع از یک عقیده صحبت کنند .هر چه باشد ،آنها در
اعتراض ،یا انتقا ِد بیرحمانه کند .اما تفاوت میان تمدن و آمریکایی و برنده جایزهی پولیتزر] ،ریچل کوشنر [رماننویس بلندترین آپارتمانهای شهر نیویورک زندگی میکردند .برای
وحشیگری این است که تمدن ،واژهها را با واژهها پاسخ آمریکایی و از نامزدهای جایزه ادب ِی َمن بوکر] ،مایکل خردهفروشی که کتاب را در مغازهای کنار خیابان عرضه
میگوید ،نه با چاقو و اسلحه و آتش! این یک خط مرز اونداتیه [شاعر و نویسنده کانادایی و برنده جایزه ادبی کرده بود اما موضوع کاملا فرق میکرد .من مجبور بودم تا
روشن و بیچون و چراست .هیچ بهانهای برای محو کرد ِن من بوکر] ،تجو کول [نویسنده نیجریهای-آمریکایی و از دربارهی چگونگی متعادلکرد ِن تعهداتمان نسبت به آزادی
این مر ِز روشن ،قابل پذیرش نیست ،حال چه از افراطگرایی پیشگامان ادبیات آفریقا] ،پیتر ِکری [رماننویس استرالیایی بیان ،در برابر تهدیدهای واقعی که جان کارکنانمان را به
مذهبی سرچشمه یافته باشد و چه از انواع دیگری از و برنده جایزهی ادبی من بوکر] ،جونو دیاز [رماننویس
بنیادگرایی ایدئولوژیک. هادی مطر ضارب سلمان رشدی ۱۲ /اوت ۲۰۲۲
امروزه فرهنگ ما تحت سلطهی آنهاییست که به تیره
کرد ِن این مر ِز روشن مشغولند .آنهایی که به این ایده اعتبار دومینیکنی-آمریکاییوبرندهجایزهیپولیتزر]اظهارداشتند: خطر میانداخت ،تصمیمهای به راستی دشواری بگیرم».
میبخشند که واژهها ،هنر ،ترانهی آهنگها ،کتابهای شاید افرادی که شاهد کشتهشدن دوستانشان به دلیل پس از حادثهی بمبگذاری ،او تمام کارکنانش را به جلسهای
کودکان ،مقالات تحلیلی و کوتاهی که در روزنامهها و انتشار مجلهای فکاهی بودند ،خود نیز اندکی مبرا از تقصیر دعوت کرد« :من از جای خودم بلند شدم و به کارکنان گفتم
مجلات منتشر میشوند ،جملگی مصداق خشونت و که ما باید تصمیم سختی بگیریم .ما باید تصمیم بگیریم که
خشونتورزیاند .ما تا حد زیادی به این نوع از جهانبینی نیستند! آیا به فروش آیات شیطانی ادامه دهیم و زندگیهایمان را
و التزاماتش عادت کردهایم -التزاماتی همچون عذرخواهی، و اینکه اگر چیزی یا مطلبی باعث رنج ِش یک گروه اقلیتی برای آنچه که بدان باور داریم به خطر اندازیم ،و یا اینکه
تواضع بیش از حد ،حذف کردن ،خوار و حقیر کردن خود؛ رویهای محتاطانهتر پیش بگیریم و از ارزشهای خود دست
ما چنان به تمام اینها خو کردهایم که دیگر حتی متوجه شود ،چه بسا که نمیبایست چاپ و منتشر شود! بشوییم .پس رأی گرفتیم .تمامی کارکنان متفقاًرأی به ادامهی
آنهم نمیشویم .به همین خاطر است که افرادی همچون و اینکه آن کارتونیستها ،حتی آنهایی که کشته شدهاند، نمایش و فروش کتاب دادند .هنوز وقتی به آن لحظه فکر
دیوید َش ِپل [استندآپ کمدین و بازیگر آمریکایی] و جی. میکنم ،اشک به چشمانم میآید .این بارزترین لحظه در
کی .رولینگ ]نویسنده نامدار بریتانیایی و خالق رمانهای افرادی بدونشک موهن و گستاخ بودهاند! ۳۵سال زندگی من در شغل کتابفروشی بود .همانجا بود که
هریپاتر] که از خود شجاعت و ایستادگی نشان میدهند، این نویسندگان ،انجمن قلم را متهم کردند که «بطور فهمیدم کتابفروشی پیشهای خطرناک و براندازانه است ،چرا
گزینشی ،به ارزشگذار ِی مطالب توهینآمیز پرداخته است: که باورها ،سلاحهای قدرتمندی هستند… من از اینکه تبدیل
در دنیای ما بسیار کمیاب شدهاند. مطالبی که احساسات ضداسلامی ،ضدمغرب ،و ضدعرب را به قهرمان شوم و در این راه جان دیگران را به خطر اندازم،
البته در سال ۲۰۲۲است که اسلامگرایان در نهایت احساس رضایت نمیکردم .در آن لحظه نمیدانستم که آیا
توانستند چاقوی خود را بر پیکر سلمان رشدی فرود که پیشتر در دنیای غرب رایج بوده ،تشدید میکند». این رفتار ،برآمده از احسا ِس شجاعت بود و یا حماقت .وقتی
آ َو َرند .طبعا در همین زمانه است که واژهها به راستی نما ِد و پاسخ رشدی به این واکنش چنین بود« :این موضوع
خشونتاند و جی .کی .رولینگ زندگی دگرباشان را واقعا هیچ ارتباطی به یک اقلیت تحتستم یا محروم ندارد.
به خطر انداخته است و اینکه حتی صحبت کردن دربارهی ارتباط مستقیم آن اما معطوف به نبرد با اسلا ِم متعصبانه
هر چیزی که ممکن است کسی را برنجاند ،چنین تعبیر و افراطی است که بسیار سازماندهیشده و دارای منابع
خواهد شد که شما دارید با گفتن این حرفها ،دیگری را از
حق زندگی محروم میکنید! طبعا در همین زمانهی سرشار
از حماقت و ضعف و خودشیفتگیست که مردی به روی
صحنه هجوم میبَ َرد و رشدی را کاردآجین میکند؛ کبد او را
می َد َرد؛ بازویش را میبُ َّرد و چاقو را در چشم او فرو میکند.
این ،مصداق و نماد خشونت است.
*منبع :وبسایت Common Sense
*نویسنده :بری وایس روزنامهنگار و نویسنده
آمریکایی بین سالهای ۲۰۱۳تا ۲۰۱۷سردبیر ِی بخش
دیدگاهها و نقد کتاب روزنامهی والاستریتژورنال را
به عهده داشته و پس از آن برای ۳سال سردبیر بخش
دیدگاهها و از نویسندگان مقالات فرهنگی و سیاسی
روزنامه نیویورکتایمز بوده است .او همچنین سازندهی
پادکست Honestlyاست.
*ترجمه و تنظیم :م .مهدی مرادی