Page 7 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۶ (دوره جديد
P. 7
صفحه7شماره1842 آموختن از آن است برای فهم این نکته که در آن دوره چه قطعا وجوه اشتراکی دارد با کارهای موفقی که
جمعه ۲۸اوت تا پنجشنبه ۴سپتامبر ۲۰۲۲ دستاوردهایی به دست آمد و زیربنای آن دستاوردها چه در پیش از ۵۷انجام شد ولی پرسش اصلی این است که
اندیشههایی بودند که چهار دهه بعد از فاجعه پنجاه و کمبودهای آن دوره را چگونه تکمیل کنیم .درواقع آنچه
راه ممانعت از اشتباه ،بحث در فضای آزاد است و پذیرش هفت مردم اینگونه به آن دوره رجوع میکنند .در سخنرانی من به جامعه میگویم این است که درک ما فقط بر مبنای
مسئولیت جمعی از سوی جامعه .و این پذیرش مسئولیت اخیر خودتان به جذب نخبگان اشاره کردید .یکی از عوامل آنچه در گذشته رخ داده نباشد بلکه بایستی افراد مسئولیت
جمعی ،آن چیزی است که در آینده بایستی رخ دهد و جذب موثر نخبگان کارآمد در نظام پیشین نگاه ایرانگرایانه فردی ،سازمانی و سیاسی خود را بشناسند و در روند اداره
حامل تفاوت با گذشته است .سخن من این است که جامعه پادشاهان پهلوی بود .و این نگاه در تقابل با با جریانات کشور و در سطوح مختلف ،کارها با مشارکت صورت بگیرد.
رقیب بسیار معنادار بود .به رقبا که مینگرید از یکسو
بایستی در یک مکانیزم تصمیمگیری ،انتخاب کند. نگاه اسلامگرایان -که ایران را به مثابه ابزار میبینند نه برای آن آماده هستیم و به آن مرحله رسیدهایم؟
قاسمینژاد :طبعا ما وقتی درباره آینده ایران سخن وطن -و میخواهند زمینه ظهور امام زمان را فراهم کنند. اگر این سخنرانی اخیر من در ۱۳خرداد اثرگذار بوده است
میگوییم پیشفرض ما این است که مسائل سیاسی کشور سمت دیگر جریان تجزیهطلب میبینید که اساسا با خود به نظر من به این علت بوده است که نقش خود جامعه را
در بستر دموکراتیک حل و فصل میشوند .یکی دیگر از ایران دشمنی دارند و میخواهند آن را نابود و تکهتکه کنند به صورت کلی مطرح کردم و تاکید کردم که مقابله با این
نقدها به گذشته خودمان این است که نخبگان و بخشی و در سمت دیگر هم جریانات جهانوطن مارکسیستی رژیم در نهایت با شما مردم است و اگر اپوزیسیونی قرار
از مردم در بهمن ۵۷کسانی را انتخاب کردند که کعبه هستند که البته باید بین سوسیالدموکراتها با آنان فرق است باشد این اپوزیسیون از درون شما مردم باید بجوشد.
آمالشان ایران نبود .به نظر شما این بحث ایرانگرایی گذاشت .خب در این فضا آن نگاه ایرانگرا چه نقشی در سازمان و تشکل سیاسی باید با اراده و خواست مردم همراه
میتواند یکی از محورهای اصلی ائتلاف نیروهای سیاسی جذب نخبگان داشت و چه نقشی در بازسازی ایران در باشد و آنجاست که آن سازمان میتواند نقش خود را در
باشد؟ چون همانطور که گفتم نیروهایی هستند که اساسا جریان رهبری و هماهنگی بازی کند .الیت سیاسی کشور
دغدغه بهروزی ایران را ندارند؛ چه اسلامگرا چه تجزیهطلب آینده میتواند بازی کند؟ نمیتواند بیارتباط با خواست جامعه موضعگیری کند که
شاهزاده رضا پهلوی :ببینید وقتی دیدگاهی مانند مکتب گویی ارتباط ذهنی با جامعه ندارد .حال پرسش این است
چه جهانوطنهای شرقی یا غربی. پهلویسم میخواهد به عنوان مکتب فکری جا بیفتد نیازمند که کدام بخش از نیروهای سیاسی خواست جامعه را درک
شاهزاده رضا پهلوی :خب ایدهها که باید مطرح شوند. آن است که جامعه مجال آن را داشته باشند این گرایش کردند و همراه و هماهنگ با آن هستند؟ البته جامعه
موضوع اصلی آگاهی جامعه است .آیا جامعهای که آگاهتر را با گرایشهای دیگر بسنجد؛ در یک فضای آزاد سیاسی همیشه راه درست را انتخاب نمیکند کما اینکه ۴۰سال
از ۵۷است این دست تفکرات غیرایرانگرا را خواهد پذیرفت؟ و رسانهای .مثلا همانطور که خودتان گفتید در آن فضای پیش گمراه شد ولی آن زمان نیروهای سیاسی -به هر دلیلی-
مثلا فرض کنید کسی جهانوطن یا تجزیهطلب باشد؛ آیا آزاد رسانهای و سیاسی است که جامعه میتواند تفاوت نتوانستند نقش خود را برای اصلاح وضعیت بازی کنند و
جامعه به سمت آنان تمایلی نشان میدهد؟ قطعا حق بیان بین کمونیست جهانوطن با سوسیالدموکرات باورمند به
نظر خود را دارند ولی چند درصد از جامعه خریدار این دولت-ملت را آنالیز کند .این مقایسه و مجادله در فضای مانع رفتن جامعه به سمت پرتگاه شوند.
حرفهاست؟ تجربه نشان داده در کشورهایی که پلورالیسم رسانههای پیش از انقلاب مجال پیدا نکرد .از یکطرف، در این مدت اخیر دو اتفاق خیلی کلیدی افتاد .یک اینکه
سیاسی وجود دارد ،جامعه به دیدگاههای افراطی توجه برداشت این بود که سازمان امنیت کنترلگر اوضاع است و خواست سیاسی جامعه به شکل سرتاسری و گسترده یک
کمتری نشان میدهد .وقتی شما منافع مردم را تضمین کنید آزادی بیان وجود ندارد .از طرف دیگر ،بسیاری از کسانی که جنبه کاملا ملی گرفته و خیلی از عکسالعملها در جامعه
خودشان میگویند تجربه زندان ساواک را داشتهاند ،تاکید درواقع پشتیبانی ملت از همدیگر است .شهرها اسم شهر
این دیدگاههای غیرایرانگرا حاشیهای خواهند شد. میکنند که وقتی آزاد شدند هنوز میتوانستند حرف خود دیگر را صدا میزنند و حمایت میکنند .نکته دیگر اینکه
بایستی دقت کرد که هویت ایرانی یا این ایرانگرایی مسئله اصلاحطلبی کلا خاتمه پیدا کرد طوری که بسیاری از
نبایستی بر اساس ضدیت یا ستیز شکل بگیرد .هویت ایرانی را بزنند. این نیروهای به اصطلاح اصلاحطلب هم به اینجا رسیدهاند
بایستی بر اساس نقاط ایجابی شکل بگیرد نه ضدیت .یک مدیریت سازمانی در پیش از انقلاب در کشور شکل گرفته
راهکار درست ایرانگرایانه است که دکان گرایشهایی مثل بود ولی این تکنوکراسی تابع دستورات اجرایی از بالا بود و که باید از این نظام گذر کرد.
تجزیهطلبی را تعطیل خواهد کرد .البته همیشه به صورت نتیجه جدال سیاسی و مناظرهها و رقابتهای سیاسی نبود. پس خواست براندازی دیگر فقط خواست نیروهایی
محدود این گرایشها وجود خواهند داشت .در آمریکا هم خب ،این وضعیت یکجایی به اشکال بر میخورد .الان در مثل من -که از ابتدا خواهان براندازی این رژیم بودیم -و
ممکن است کسانی خودشان را کمونیست بدانند با اینکه تمام کشورهای آزاد دموکراتیک از صبح تا شب دعواهای نیروهای سکولار دموکرات که از همان ابتدا وجود یک رژیم
کمونیسم غیرقانونی است یا در آلمان عدهای خودشان را حزبی را میبینید و این موجب میشود مشکلی اگر به توتالیتر اسلامگرا را به نفع کشور نمیدانستند ،نیست .امروز
نازی بدانند .باید درباره این مسائل بحث کرد؛ نه فقط الیت وجود آمد فقط یک نفر مقصر نباشد .اگر شما فقط یک نفر ما براندازان با نیروهای سرخورده اصلاحطلب می توانیم به
را مسئول بگذارید حتی اگر آن فرد بهترین نیات و خواستهها
بلکه همه شهروندان باید در این بحث مشارکت کنند. یک راه مشترک فکر کنیم.
کیانی :بله ،طبعا در یک وضعیت نرمال و دولت ملی را داشته باشد ،طبعا قصور هم متوجه آن فرد میشود. به استثنای درصد خیلی کمی از اشخاصی که بنا به
دکان بسیاری از تجزیهطلبان تعطیل خواهد شد؛ ولی تاکید من در تفاوتگذاری بین نگاه به گذشته و بازگشت منافع شخصی یا مالی یا ترس از مجازات در فردای پس
مسئله این است بعضی از این گرایشهای تجزیهطلبانه به گذشته و تایید اولی و رد دومی دقیقا برای توجه به این از جمهوری اسلامی ،خواهان ماندگاری این رژیم هستند
اساسا پروژه هستند و ربطی به چگونگی وضعیت کشور نکته است که ما از یک سیستم فردمحور برسیم به یک نظام کس دیگری پیدا نمیکنید که خواهان ماندگاری این وضعیت
ندارد .در دوره پادشاهی پهلوی هم کسانی بودند که سیستممحور و در آنجا برای خیلیها نقش تعریف کنیم. باشد .اکثریت مردم ایران بدون شک و تردید واقعا خواهان
پروژههای دولتهای بیگانه را پیش میبردند .یادم است همیشه بایستی فرصت نقد هم وجود داشته باشد .البته
در جلسهای که با حضرتعالی در قالب دستاندرکاران و براندازی هستند.
برخی نویسندگان «فریدون» داشتیم ،شما تاکید کردید نهادهای مدنی هم طبعا نقش بازی میکنند. پس دیگر بحث نظری درباره لزوم تغییر نظام نداریم بلکه
یک تجزیهطلب با یک سرباز صدام حسین برای شما فرقی خلاصه جامعه بر اساس مدل هرمی پیش نمیرود .در بحث این است که چگونه نظام را تغییر دهیم و بایستی
ندارد .طبعا این تجزیهطلب مد نظر شما فرق میکند با آینده ایران باید شایستهسالاری محور قرار گیرد و نه قدرت به این پرسشها پاسخ دهیم که آلترناتیو به چه شکلی جان
کسی که در درون کشور صرفا نظر خود را بر اثر یکسری دست گروه خاص متمرکز شود و نه واقعیات سانسور شود. می گیرد؟ به چه شکلی جان بگیرد که مملکت دچار بحران
القائات میگوید .بحث در اینجا روی همان کسانی است طبعا مکانیزم قضایی مستقل باید وجود داشته باشد و ترس نشود؟ و طبیعتا بایستی ابزار کار برای تقسیمبندیهای کلان
از شکایت کردن هم باید از بین برود .از همه مهمتر یک و نقشدهی به افراد برای رسیدن به یک نتیجه دلخواه را
که پروژههای بیگانگان را پیش میبرند. نوع دلسوزی اجرایی در ساختارهای حکومتی به وجود شناسایی کنیم .این مسئله خیلی مهم است وگرنه کسی
شاهزاده رضا پهلوی :هیچ کشوری را نمیشناسم که بتواند بیاید که پاسخگوی جامعه باشد .وظیفه دولت این است که نمیخواهد اوضاع بیشتر از این بهم بریزد .اینجاست که
نیروی وابسته به بیگانه را در کشور خود تحمل کند .زمان جامعه اگر بداند که در این مسیر میتواند به نیروهای
جنگ جهانی دوم جریان مقاومت فرانسه هرگز نیروهایی خدمتگزار مردم باشد نه بالعکس. متخصص و اهرمهای ملموس ،چه در بخش تکنوکراسی و
را که با دولت هیتلر همکاری داشتند نبخشید .یعنی چی؟ با توجه به تجربیات عملی که این سالها پیدا کردیم چه در بخش مدیریت سیاسی ،متکی باشد که خلاء را پر
یک گروه یا سازمان وابسته به دولت خارجی را هیچکدام طی صدسال گذشته از مشروطه تا الان ،اشتباهات گذشته
از ما نمیتوانیم قبول کنیم .اصلا جای بحثی در این مورد را تکرار نکنیم .قطعا باز هم اشتباه صورت خواهد گرفت میکنند ،بدیهی است که بیشتر دلگرم میشود.
نداریم .کسانی که میخواهند مجری یک دولت خارجی ولی امیدوارم اشتباه جدید باشد نه اشتباه تکراری! خب تنها قاسمینژاد :بله سخن از رجعت به گذشته -که اساسا
شوند فرق میکنند با کسانی که وابسته نیستند و بایستی با امکان ندارد -نیست بلکه هدف رجوع به گذشته و
آنان به صورت اقناعی حرف زد و پیامدهای منفی وابستگی
به دولت بیگانه را بر شمرد .وگرنه تکلیف ما با