Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۸۲ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه‌‪‌‌1۲‬شماره‌‪‌1848‬‬
                                                                                                                  ‫جمعه ‪ 1۵‬تا ‪ ۲1‬مهرماه ‪1401‬خورشیدی‬

‫معمایي بهنام هویدا (‪)۴‬‬                                    ‫مقاله آشوب برانگیز «احمد رشیدی مطلق»‬
   ‫نوشته دكتر عباس ميلانی‬                                       ‫و نقش هویدا در آن ماجرا‬

                                                          ‫آموزگار معتقد بود كه هویدا و پرویز ثابتی به تظاهرات و اغتشاشات‬

                                                          ‫بازنشر‬       ‫دامن میزنند تا دولت او را ساقط كنند‬

                                                                  ‫(تاریخ نشر در کیهان لندن‪ :‬خرداد تا مهرماه ‪ ۱۳۸۰‬شمارههای ‪) ۸۶۱-۸۷۷‬‬

‫امیر عباس هویدا و لیلا امامی ــ به اتفاق لیندون جانسون و همسرش‬                                                     ‫دكتر عباس میلانی برای نوشن كتابی كه با عنوان‬

‫علاوه‪ ،‬بسیاری از كارمندان دربار به علم وابستگی عاطفی‬      ‫به شاه خواهند كوشید و رقابت شدیدی از این بابت میانشان‬    ‫«معمای هویدا» انتشار یافته‪ ،‬شش سال وقت صرف‬
‫داشتند و او را از بزرگان می دانستند و گمان داشتند كه‬                                   ‫پدیدار خواهد شد‪».‬‬
‫هویدا به گزاف تكیه بر جای او زده است‪ .‬در یك كلام‪،‬‬                                                                  ‫كرده و با بسیاری ازكسانی كه امیرعباس هویدا را از‬
‫روابط هویدا با بسیاری از كارمندانش تیره و پرتنش بود‪ ،‬اما‬  ‫حتی گویاتر از این سیاست «تفرقه و حكومت»‪ ،‬نحوه‬
‫در مقابل با تحولاتی كه در سطح جامعه در شرف تكوین‬          ‫بر خورد شاه با علم بود‪ .‬میدانیم كه علم سالها نزدیكترین‬          ‫نزدیك میشناختند به گفت وگو نشسته است‪.‬‬
                                                          ‫دوست شاه بود‪ .‬گاه با شاه سواری می رفت؛ در بیشتر‬
     ‫بود‪ ،‬اختلافات دربار یكسره بی مقدار جلوه میكرد‪.‬‬       ‫مسایل سیاسی‪ ،‬دیپلماتیك و مالی و خانوادگی‪ ،‬معتمد شاه‬      ‫این كتاب‪ ،‬شخصیت هویدا را از زوایای مختلف مورد‬
                               ‫موج تظاهرات‬                ‫بود‪ .‬حتی در مراودات عاشقانه شاه با زنان هم او گاهی‬
                                                          ‫نقش واسطه داشت و زمانی به عنوان مترسك به كار می‬          ‫ملاحظه قرار میدهد‪ .‬كتاب‪ ،‬با گزارشی از وضع نخست‬
‫اندكی پس از استعفای هویدا از نخستوزیری‪ ،‬موجی از‬           ‫آمد‪ .‬ولی شاه انگار فی نفسه از رفاقت واقعی عاجز بود‪.‬‬
‫تظاهرات ضد دولتی آغاز شد‪ .‬روح سركشی تازهای در مردم‬        ‫میتوانست حتی با دوست وفادار و رازداری چون علم هم‬         ‫وزیر پیشین در زندان انقلاب آغاز میشود و سپس به‬
‫پدیدار شده بود‪ .‬به تدریج ترس از دولت و ساواك میریخت‬       ‫به سنگدلی و بی اعتنایی رفتاركند‪ .‬در حالی كه علم در‬
‫و هر روز شمار تازهای از توده مردم به صف مبارزه وارد‬       ‫فرانسه با سرطان دست و پنجه نرم میكرد‪ ،‬شاه در یك تماس‬              ‫شرح زندگانی وی از تولد تا مرگ میپردازد‪.‬‬
‫میشد‪ .‬آموزگار تكنوكراتی قابل و بداخلاق بود‪ .‬در عین حال‪،‬‬   ‫تلفنی از او خواست كه ازمقامش استعفا كند و در عین حال‬
‫به ظرایف و طرایف عالم سیاست هم ورود چندانی نداشت‪.‬‬         ‫به اطلاعش رساند كه دشمن دیرینهاش‪ ،‬هویدا را به وزارت‬     ‫برای این كتاب‪ ،‬دكتر عباس میلانی شش سال صرف وقت‬
‫وقتی دامنه تظاهرات بالا گرفت‪ ،‬نخستین واكنش و تحلیل‬        ‫دربار برگمارده است‪ .‬از یادداشتهای علم آشكارا بر میآید‬   ‫كرده و با كسانی كه میتوانستهاند اطلاعاتی راجع به امیر‬
‫آموزگار از اوضاع این بود كه هویدا و متحد اصلیاش در‬        ‫كه از این كار شاه رنجیده بود و انتصاب هویدا را «مرموز»‬  ‫عباس هویدا و زندگانی خصوصی و سیاسی او بدهند‪ ،‬در‬
‫ساواك‪ ،‬پرویز ثابتی را گناهكار بداند‪ .‬میگفت این دو این‬     ‫می دانست‪ .‬علم اندكی پس از گفتگوی تلفنیاش با شاه‪ ،‬دل‬
‫اغتشاشات را برای برانداختن و بی ثبات كردن دولت او به‬      ‫شكسته و رنجیده حال‪ ،‬درگذشت و سرنوشتش قاعدتا می‬            ‫نقاط مختلف اروپا و امریكا دیدار و گفتگو داشته است‪.‬‬
‫راه انداختهاند‪ .‬دوستش احمد قریشی را واسطه كرد و از‬                                                                ‫با اینهمه‪ ،‬جای چون و چرا در باره روایات و تفسیرها وجود‬
‫این دو نفر خواست كه از دسایس خود دست بردارند‪ .‬هر‬                          ‫باید برای هویدا درس عبرتی می شد‪.‬‬        ‫دارد‪« .‬كیهان» برای درج نظریات انتقادی یا تكمیلی از طرف‬
‫دو نفر هرگونه مداخله در این تظاهرات را به شدت انكار‬       ‫به نظر هویدا‪ ،‬دربار تشكیلاتی سخت نامنظم داشت و در‬       ‫صاحبنظران و آگاهان ــ مشروط بدان كه هدفی جز نگارش‬
‫كردند‪ .‬به ناباوری پرسیده بودند كه ‪« :‬مگر فكر میكند‬        ‫چنبر سنتهایی خشك و پوسیده از یك سو‪ ،‬و دار دستههای‬       ‫صحیح و دقیق تاریخ نداشته باشد ــ آماده خواهد بود‪.‬‬
                                                          ‫سودجوی خود محور از سوی دیگر گرفتار بود‪ .‬به یكی از‬       ‫در نخستین هفته مرداد ‪ ،۱۳۵۶‬هویدا تعطیلات تابستانی‬
         ‫دیوانهایم كه به چنین تحریكاتی دست بزنیم؟»‬        ‫دوستانش در همان زمان گفته بود‪« :‬دستگاه دولت فقط‬         ‫خود را آغاز كرد‪ .‬شاید حتی پیش از رفتن هم میدانست كه‬
‫برخی از ایرانیان‪ ،‬به سیاق آموزگار‪ ،‬نخستین تظاهرات‬         ‫فاسد بود‪ ،‬حال آن كه دربار یك لانه افعی واقعی است‪ ».‬به‬   ‫این واپسین سفرش به عنوان نخست وزیر ایران خواهد بود‪.‬‬
                                                                                                                  ‫به یكی از جزایر یونان رفت‪ .‬همسر سابقش لیلا امامی‪ ،‬و‬
     ‫زمینه ساز انقلاب را چیزی جز دسیسههای دستههای‬                                                                 ‫نیز عباسعلی خلعتبری و همسر وی همراهیاش میكردند‪.‬‬
                                                                                                                  ‫ادوارد سابلیه هم پس از چندی به این جمع پیوست‪ .‬هویدا‬
                                                                                                                  ‫اغلب اوقات در شنهای گرم ساحل لم میداد و رمان پلیسی‬

                                                                                                                                                      ‫میخواند‪.‬‬
                                                                                                                  ‫در سیزدهم مرداد ‪۱۳۵۶‬به تهران بازگشت‪ .‬روز بعد به دیدن‬
                                                                                                                  ‫شاه رفت كه در آن روزها خود در نوشهر مشغول استراحت‬
                                                                                                                  ‫بود‪.‬بهمحضآنكه شاهآغازبهسخنكرد‪،‬هویداانگارذهنش‬
                                                                                                                  ‫را خواند‪ .‬كار را بر شاه آسان كرد‪ .‬نگذاشت این گفتگوی پردرد‬
                                                                                                                  ‫به درازا بكشد‪ .‬كم و بیش میان حرف شاه دوید و گفت‬
                                                                                                                  ‫اوضاع تازه به گمانش‪ ،‬خون و روحیه تازهای میطلبد و با‬
                                                                                                                  ‫همین عبارات در واقع از مقام خود استعفا داد‪ .‬شاه هم البته‬
                                                                                                                  ‫استعفای هویدا را پذیرفت و همان روز جمشید آموزگار را به‬
                                                                                                                  ‫عنوان نخستوزیر جدید برگزید‪ .‬در حقیقت‪ ،‬یك هفته پیش‪،‬‬
                                                                                                                  ‫هنگامی كههویداهنوزدریونانبود‪،‬شاهبهآموزگارنداداده‬
                                                                                                                  ‫بود كهبهفكرتشكیلوتركیبكابینهاشباشد‪.‬البتهاستعفای‬
                                                                                                                  ‫هویدا به هیچ وجه به معنای شكست و سرشكستگی كاملش‬
                                                                                                                  ‫نبود‪ .‬در همان جلسه‪ ،‬شاه او را به جای علم به وزارت دربار‬
                                                                                                                  ‫برگمارد‪ .‬همان طور كه در گزارش مرداد ‪« ۱۳۵۶‬سیا» آمده‪ ،‬با‬
                                                                                                                  ‫این انتصاب هویدا در واقع از آن پس با شاه در تماس دایمی‬
                                                                                                                  ‫قرار میگرفت‪ .‬به علاوه‪« ،‬شاه دوباره به شیوه مألوف خود»‬
                                                                                                                  ‫عمل كرده بود‪ .‬از سویی هویدا را از صدارت عزل میكرد و از‬
                                                                                                                  ‫سویی دیگر‪ ،‬او را «كه به خاطر سالهای طولانی صدارتش از‬
                                                                                                                  ‫نفوذ و روابط گستردهای [در تشكیلات سیاسی ایران] برخورد‬
                                                                                                                  ‫دار بود‪ ،‬چون وزنهای در برابر آموزگار‪ ،‬مصدر كاری تازه‬
                                                                                                                  ‫میساخت‪ .‬قاعدتاً در آینده این دو هركدام برای تقرب بیشتر‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17