Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۰ (دوره جديد
P. 13
صفحه 1۳شماره 185۶
جمعه ۲تا پنجشنبه ۸دسامبر ۲0۲۲
خطاكار میدانند .چند روزی پس از خروج شاه از ایران ،ادوارد برد .میگفت« ،آقای رئیس ،این كیفر خواست ضعیف است. میگفت .دوباره به رئیس دادگاه یادآور شد كه« ،با توجه
سابلیه در مراكش با او مصاحبه كرد .سابلیه در باره سرنوشت دادگاه باید این كیفرخواست را پس بگیرد ».میگفت اگر به تفاهمی كه با دادستان شده بود ،قرار بود كه ما اطلاعات را
هویدا پرسید .میخواست بداند كه آیا شاه نمی بایستی پیش از بهراستی دركار قاچاق دست داشتم ،پس اسناد این ماجرا حتماً در اختیار ایشان بگذاریم ».بهراستی هم هویدا از خانوادهاش
خروج از ایران هویدا را نیز از زندان آزاد میكرد .شاه در حالی در وزارت امورخارجه و پلیس بینالملل مضبوطاند .میگفت برای یافتن ارقام و آماری كه برای دفاع از خود به آنها نیاز داشت
كهچهرهایبرافروختهوعصبانیداشت،جوابدادكه«،اوبهما اگر كوچكترین نشانی از گناه من در این زمینه پیدا شد ،من كمك طلبیده بود .بیش از هر چیز در طلب آماری بود كه میزان
دروغگفت»شاهدختاشرفپهلویهمبخشقابلملاحظهای همدرمقابل ،تمامموارددیگركیفرخواسترامیپذیرم.رئیس رشد اقتصادی ایران را دردوران صدارتش نشان میداد .خلخالی
از گناه سقوط رژیم پهلوی را بر دوش هویدا میگذارد. دادگاه البته شرط هویدا را نپذیرفت و صرفاً به ذكر این نكته میگفت از زمان بازداشت تا كنون فرصت كافی برای تدارك
گویا به یكی از معتمدانش گفته بود« ،هویدا برای چهارده بسنده كرد كه هویدا بهتر است مدافعات خود را ادامه دهد. مدافعات خود داشتید .هویدا به مخالفت برخاست و گفت از
سال به برادرم دروغ میگفت .هرگز هم قدمی در راه بازداشت در مورد اتهامات كلیتر چون خیانت و جاسوسی ،هویدا زمان انقلاب تا به حال تنها دو بار با یكی از مقامات رسمی نظام
دزدهابرنداشت ».نهادعایشاهونهحرفشاهدختراجدی برخوردی متفاوت پیش گرفت .دراین موارد بار مسئولیتها را بر اسلامیصحبت كردهوفرصتكافیبرایگردآوریارقاموآمار
نمیتوان گرفت .حقیقت این است كه شاه اصولا گوش شنوایی دوش سیستم میگذاشت .میگفت فرد در آن نظام مسئولیت نداشته .جوابی كه خلخالی به این اعتراض هویدا داد به گمان
برایاخباربدوانتقادازرژیمشنداشت.اگرخاطراتعلمرابه چندانی نداشت .میگفت نظام سابق را من ایجاد نكردم؛ من من حتی در تاریخ دادگاههای فرمایشی نیز بیسابقه است.
جـّد بگیریم ،آنگاه باید بپذیریم كه هفتهای نبود كه در آن علم فقط خادم آن نظام بودم .تأكید داشت كه میزان مسئولیت او رئیس دادگاه انقلاب میگفت« ،بیشتر بندهای كیفرخواست
مطلبی در باب ابعاد نارضایتی مردم به شاه نگوید .به علاوه، در حد مسئولیت تمام كسانی است كه به حكومت شاه گردن مسایلكلیواتهاماتیاستكهاحتیاجبهمدركو سندندارد».
در طول سالهای آخر سلطنتش ،شاه به كرات از شخصیتهای گذاشتند .معتقد بود اكثر كسانی كه در دادگاه حضور داشتند
سیاسی گزارشهایی در باره وخامت اوضاع می شنید و عملا چون او جزیی از نظام پیشین بودند .میگفت من تنها پرهای قاچاق ارز و هروئین!
همه را یا نادیده یا به سخره میگرفت .نه تنها علم ،در مرداد به تدریج روشن شدكه قواعد و ضوابط مألوف و رایج
،۱۳۵۶هنگامی كه با سرطان دست و پنجه نرم میكرد و در در چرخ این ماشین عظیم بودم. یك دادگاه ــ از ضرورت شواهد محكمه پسند و بیگناهی
فرانسه در آستانه مرگ بود ،نامهای به شاه نوشت و در باب میپذیرفت كه در دوران صدارتش حتما اشتباهاتی هم متهم پیش از اثبات جرم گرفته تا بی طرفی و عدالتخواهی
آینده مملكت اظهار نگرانی كرد ،بلكه منوچهر اقبال نیز پس صورت گرفته ،اما بلافاصله می افزود كه در همان دوران رئیس دادگاه ــ هیچكدام برای خلخالی و دادگاهش محلی از
از استعفا از ریاست هیأت مدیره شركت ملی نفت ایران ،در دستاوردهای عظیمی نصیب ایران شد.آشكارا مصمم بود كه اعراب ندارند .او در مقام رئیس دادگاه حتی بیش از دادستان
نامهای خطاب به شاه به صراحت اعلام كرد كه «مردم كشور از از كارنامه دوره حكومتش دفاع كند .میگفت در مورد من اگر به متهم ایراد میگرفت؛ به زبانی حتی پرخاشجویانهتر از
اوضاع ناراضیاند» .شاه این هشدارها را به پشیزی نمیگرفت. داوریمیكنید،جنبههایمثبترابایددركنارجنبههایمنفی دادستان متهم را خطاب و عتاب میكرد .در دادگاهش نه
در جواب اقبال گفته بود كه او در «جریان امور» نیست در نظر بگیرید .تأكید داشت كه در اداره ساواك هیچ دخالتی هیات منصفهای در كار بود ،نه وكیل مدافعی .شایعات به
و خود شاه اوضاع مملكت را بهتر از هر كس می شناسد. نداشت و همه شواهد البته نشان میدهد كه ادعای او در این اندازه حقایق اعتبار داشت و بارزترین مصداق این واقعیت
البته اگر دادگاهی كه هویدا را محاكمه كرد در فضائی آرام و باب درست بود .در عین حال منكر شد كه نوچههای خود را را میتوان در ماده ۱۵كیفرخواست سراغ كرد .آنجا هویدا به
باحوصلهبرگذارمیشد،چهبسامیتوانستپرسشهایمهمی به سردبیری مطبوعات كشور گمارده بود .به دادگاه یادآوری قاچاق هروئین متهم شده و میدانیم كه شایعه در اصل ،او را
از قبیل آن چه پیشتر به آنها اشاره كردم را مورد بحث و حلاجی كرد كه مسایل مربوط به سیاست خارجی ،ارتش ،و سیاست به قاچاق ارز متهم میكرد و در عین حال میدانیم كه اسناد
قرار دهد و با غور دقیق در ابعاد اخلاقی و حقوقی و تاریخی نفتی ایران همه در انحصار كامل شاه بود .میگفت از حمله وزارت امور خارجه فرانسه آشكارا نشان میدهد كه هویدا
هر یك ،داوری در باره آنها را آسانتر كند. ایرانبهظفار هیچخبرواطلاعینداشتویكماهپسازآغاز به هیچ روی گنهكار نبود .اما نزد خلخالی همین شایعه بی
اما در عوض ،رئیس دادگاه دایم شعار میداد ،كلی بافی مداخله ایران در آن جنگ ،او ،آن هم از طریق مطبوعات ،از اساس چون حقیقتی مطلق انگاشته میشد .در واقع خلخالی
میكرد و وقتی بالاخره كار دادگاه به بن بست كشید ،هویدا این ماجرا خبردار شد .وقتی این جملات را میگفت ،خشم و خود بعدها در خاطراتش بیپروا به این واقعیت میبالید كه
هم مدافعات خود را با اشاره به زندگی خصوصی خود به پایان ناخرسندی در صدایش موج میزد .بی پروا ادعا كردكه حتی در دادگاه هویدا را بی محابا مورد حمله قرار داد .میگفت،
رساند .میگفت« ،دستان من نه به خون كسی آلوده است و نه اعضای دادگاه نیز نمیتوانند در قبال رژیم سابق یكسره از « او تقریبا گیج شده بود مانند كسی كه سرسام گرفته باشد».
به بیت المال ».تأكید داشت كه «كینه هیچكس را به دل ندارم». خود سلب مسئولیت كنند ،چون در هر حال آنها نیز در آن خلخالی از این بابت عین حقیقت را گفته بود .رفتارش در
میگفت اگر من هم بهراستی گناهكار بودم فرار میكردم و دوران در ایران میزیستند و زیر نگین نظام حاكم بودند. دادگاه بهراستی متهم را مستأصل كرد .هویدا به زودی دریافته
امروز ،مانندپنجنخستوزیردیگرایراندرخیابانهایاروپایا چرا استعفا ندادید؟ خلخالی در این جا سئوالی طرح كرد كه بود كه این دادگاه از لون آنچه او خود در انتظارش بود نیست.
امریكا گردش میكردم .تأكید داشت كه« ،ماندم چون مملكتم بارها از سوی دوستان و اقوام هویدا هم با او در میان گذاشته میدانست كه سرنوشتش از پیش تعیین شده؛ میدانست
را دوست می داشتم و یقین داشتم كه گناهكار نیستم ».آنگاه شده بود .پرسید چرا وقتی فهمیدید كاری از دست شما بر كه كیفرخواست و گفتگوهای دادگاه چیزی جز ظاهر سازی
از زندگی سادهاش گفت .می گفت از مال دنیا ،فقط یك نمیآید ،استعفا ندادید .هویدا از زیر این سئوال در رفت ،پاسخ نیست .با این حال از حمله به كیفرخواست و دفاع از خود
آپارتمان داشتم كه آن هم به تصرف كمیته انقلاب درآمد .از دقیقی نداد .تنها به ذكر این نكته بسنده كرد كه گناهش در هم یكسره دست نكشید .گاه به ظرایف زبانشناسی توسل
دلبستگیاش به مادر پیرش سخن راند .میگفت« ،هشتاد ساله این زمینه ،صرفاً این بود كه در دوران صدارتش از همه قدرت میجست و میپرسید كه آیا به راستی انسانی فانی و عارضی
استومناوراسختدوست میداشتم».بهاستدعاازدادگاه چوناومیتواندباقدرتبیكرانخداوندمحاربهكند.میگفت
خواست كه مادرش را به دادگاه نیاورند .میگفت« ،بهتر است قانونی نخست وزیر استفاده نكرده است. من مسلمان زادهام و مادرم زنی مؤمن بود و میپرسید انسانی
كه این اوضاع را نبیند و با خاطرات گذشته دلخوش باشد». این پرسش خلخالی را در حقیقت میتوان مصداقی از
یاد مادرش هویدا را ظاهراً سخت بر آشفت .دستمالی از یك واقعیت كلیتر دانست .گرچه خلخالی حتی در مقام چون من چگونه ممكن است به فكر حرب با خدا بیفتد.
جیب بیرون كشید و قطرههای اشك را از چهرهاش زدود .آنگاه رئیس دادگاه به بی طرفی تظاهر هم نمیكرد ،اما با این هویدا اذعان كرد كه اهدای حق كاپیتولاسیون به آمریكاییها
با صدایی كه احساسات در آن لرزه انداخته بود ،از رئیس حال ،و شاید حتی به رغم خواست خود ،پرسشهایی طرح در سال ۱۳۴۳خطا بود .ولی بر سبیل دفاع از خود میگفت
دادگاه خواست كه جلسه را تعطیل كند و به او فرصت دهد كرد كه هر كدام برای ارزیابی جدی از جایگاه تاریخی در آن زمان هنوز نخست وزیر نشده بود .میگفت تنها وزیر
تا مدافعات خود را سر فرصت فراهم آورد .ساعت نزدیك سه هویدا اساسی و اجتناب ناپذیرند .برای مثال ،آیا هویدا دارایی بود و به علاوه هنگام تصویب لایحه در خارج از ایران به
صبح بود .خلخالی پیشنهاد هویدا را پذیرفت .قاعدتاً عوامل به راستی تنها قربانی نظام استبدادی حاكم بود یا در پدید سر میبرد .پای استدلالش در این زمینه البته سخن جوبین بود.
مختلفی به این تعطیل موقت كار دادگاه كمك كرد .سوای آوردن این نظام و صیقل دادن آن نقشی اساسی داشت؟ بی شك او خود خوب می دانست كه بر اساس قانون اساسی
آنچه در آن شب در دادگاه گذشته بود ،دولت بازرگان هم آیا بهراستی ،آنچنان كه او خود بارها ادعا كرده بود ،در ایران ،اعضای هیات دولت در قبال تصمیمات و اقدامات
،در پشت پرده ،به شدت با كار دادگاههای انقلاب مخالفت دوران شاه هیچكس جرأت استعفا دادن نداشت؟ آیا میان كابینه مسئولیت مشترك دارند.در مورد اتهام قاچاق هروئین در
میورزید .به ویژه میخواست ترتیبی فراهم كند تا هویدا را همكاری یك نخست وزیر با شاه و فعالیت مثلا معلمی پاریس ،هویدا توضیح داد كه منشأ اصلی این اتهام بیاساس،
در یك دادگاه علنی محاكمه كنند .در هر حال ،تعطیل موقتی كه از همان رژیم حقوق میگرفت تفاوتی وجود نداشت؟ مندرجات یك روزنامه چپی بدنام بود .حق هم داشت.
دادگاه ،به هر علت و انگیزه كه بود ،جان هویدا را نیز ،دست جالب این است كهخلخالیتنهاكسی نبود كه ادعای هویدا میگفت اگر دادگاه بخواهد به هر شایعه بیاساس اعتنا كند و
كم برای مدتی ،نجات داد. را دایر بر این كه او صرفا قربانی رژیم شاه بود انكار میكرد .از آن را مدرك و سند بداند ،او هم یكسره در مقابل دادگاه سكوت
دنباله دارد قضا برخی از اعضای خاندان سلطنت و شمار قابل ملاحظهای اختیار خواهد كرد .در واقع در رد همین ماده از كیفرخواست
از طرفداران سلطنت هویدا را نه یك قربانی كه مهرهای مهم و بود كه هویدا ،با دلیری و درایت خود دادگاه را زیر سئوال