Page 21 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۳ (دوره جديد
P. 21
صفحه۲1شماره1۸۵۹ بود .اما هنری تاجفل ابعادی را بر این مطالعات افزود که دلیل اصلی خشم مردم معرفی گردید .این نظریه
جمعه ۲۳دسامبر ۲0۲۲تا پنجشنبه ۵ژانویه ۲0۲۳ اندیشههای او را در مقام برجستهترین نظریهپرداز هویت بر شالودههای روانشناسانهای تحلیل میشود که بر اساس
اجتماعی تثبیت نمود .برای درک نوآوری هنری تاجفل در آن علت اولیه و اصلی خشم مردم ناشی از سرخوردگی و
درون گروهی را به سوی ایجاد مرزها و جداییها سوق تعریف هویت اجتماعی و تاثیرات آن بر هویت فردی
میدهد ،و این مرزهایی است که با ویژگیهای روانشناختی و میان گروهی در شرایطی که مانع از برقراری سازشی پرخاشگری توأمان است.
گروه عجین میشود .شکلگیری گروه از مهمترین میان این دو نوع هویت فردی و اجتماعی شود ،برخی از در این بخش به یکی از نظریههای کلاسیک جامعهشناسی
پدیدههای اجتماعی است که با قابلیتی وصفناپذیر رابطه با عنوان «هویت اجتماعی» به عنوان چارچوب تحلیلی
تنگاتنگی میان هویت فردی و گروهی برقرار میسازد .در اصطلاحات میبایست توضیح داده شوند. شناخت چرایی خشم مردم انتخاب شده و اجزای توضیح
اینجا طبقهبندیها و الزامات هنجار ِی همراه با آن نیز اساسا هویت فردی با احساس خویشتن خویش و به
به وجود میآیند .گروهها ممکن است ویژگیها مثبت عنوان امری خودانگاشتی[ ،]۵در اعماق درون ادراک دهنده آن به سادهترین شکل ممکن معرفی میشوند.
و افتخارات هویتی و تاریخی خود را بزرگ جلوه داده ،و میشود ،صرف نظر از اینکه چنین احساسی چه ارتباطی هویت اجتماعی و فرآیند شکلگیری آن
در نقطه مقابل دیگرانی که در این طبقه قرار نمیگیرند را با جامعه و روابط میان گروهی دارد .در حقیقت ،هویت
خوار و بیارزش پندارند .پس آنچه از متن شکلگیری هویت فردی موضوع ادراکی درونی است که در شرایط ناب یافتن نظریه هویت اجتماعی یکی از نظریههای روانشناختی
اجتماعی بر میخیزد نگاه مثبت درون گروهی ،و ناسازگاری خویشتن خویش به عنوان آفریدگاری منحصر به فرد اتفاق اجتماعی است که توسط هنری تاجفل[ ]۲معرفی شد
نگرش برونگروهی است .چنین نگرش درون گروهی میافتد .در شخصیترین آستانه ادراک خویشتن خویش ،یک تا توضیح دهد که تعارض میان گروههای اجتماعی و
میتواند به نیازها و مشکلات پاسخ دهد ،از این رو یک چنین احساسی با دیگران و آنگونه که آنان خود و هویت تنشهایی که از آن سرچشمه میگیرد ،ناشی از روشهایی
نیاز اجتنابناپذیر و لازمه شکلگیری هویت اجتماعی است. خویش را مییابند ،ارتباط و پیوندی ندارد زیرا همه ابعاد است که گروهها برای تعریف هویت خود انتخاب میکنند.
سمتگیری مثبت درون گروهی نیازها را توضیح میدهد، یافتن خویش در هستی فردگرایانه حضور مییابند .بنابراین، به عنوان یک نظریه کلاسیک جامعهشناسی ،بحث اصلی
موانع را شناسایی میکند ،و راههای ارتقای شرایط اجتماعی چنین احساس هستی و آگاهی نسبت به خویشتن خویش مورد نظر این است که گروهبندی شناختی و پدیدههای
را نیز تامین میکند .درون گروه نقشهای مرتبط با خود اجتماعی از طریق برجسته ساختن خصوصیاتی که به
تعریف شده و بر اساس تقسیم وظایف ،هرکس نوعی از دکتر محمود مسائلی گروه هویت میبخشد تعریف میشود .از طریق این
آنرا به عهده میگیرد .این نقشها است که موجبات استمرار انتزاعی و بریده از متن واقعیات اجتماعی بوده و نمیتواند گروهبندیها بر ویژگیهای قومی ،تمایزات و اختلافات
هویت و تامین الزامات آنرا نیز تعریف میکند .بنابراین هویت اجتماعی را آنگونه که برای شکوفایی انسانی لازم تأکید شده و حتی ممکن است که جنبههای اغراقآمیز
مقایسه بین گروهها از نظر روانشناسی گروه و احساسات است تامین کند .به سخن دیگر هویت فردی موضوعی نیز به خود گیرد .بنابراین ،هرگاه اختلافات نتوانند از طریق
اجتماعی آن میتواند توضیح دهد که چرا گروهها در مقابل است که در ژرفای تلاش درونی برای یافتن خویش و از همگرایی به نوعی تفاهم و وفاق دست یابند ،خطوط گسل
یکدیگر قرار میگیرند .در حقیقت ،مفهوم «ما» به ضابطه طریق صمیمانهترین رابطه خودانگاشتی ادراک میشود. پدیدار شده و گروهها را در مقابل هم قرار میدهد .این
تعریف هویت تبدیل شده و با خود مرزهای جدایی میان بنابراین ،هویت شخصی موضوع اول شخص ،فرد (من) و تقابلها به ادراکات مغرضانه بیشتر دامن میزند ،دشمنیها
هویتهای اجتماعی را بر اساس هنجارهای مورد نظر هر احساس ناب یافتن هویت خویش و در گسستی درون پدیدار میشود ،و در نهایت شکلهای متفاوت اختلافات
گروه نیز تعریف میکند .این شیوه تعریف و شکلگیری گروهی با دیگران مفهوم پیدا میکند .در حالی که هویت به خصومتها و درگیریهای تمامعیار منجر میشود .مقاله
هویت با ساختارهای ذهنی و روانی آمیخته و اشکال اجتماعی برآمده از تبلور فردیت در جمع و در درون روابط کنونی از نقطه نظرات هنری تاجفل برای توضیح چرایی
مختلف گروههای اجتماعی و ویژگیهای خاص و منحصر اجتماعی ،یعنی جایی که مفهوم «ما» به عنوان ساختاری
به فرد آنان را نیز شکل میبخشد .این نگرش موضوع خشم مردم استفاده میبرد.
توضیح هویت را در فرآیندی به اشتراک میگذارد که از اجتماعی موجود است ،معنی مییابد. هنری تاجفل در خانوادهای یهودی در لهستان به دنیا
ادراک هویت فرد آغاز شده ،از درون هنجارهای فرهنگی از طریق تعلق است که «خود» ساخته میشود .در اینجا آمده و در فرانسه به تحصیل ادامه داد .در دوران جنگ
و اجتماعی میگذرد ،و در نهایت به جایگاهی وارد میشود هویت با تعلق خاطر میآمیزد زیرا برای آن انگیزههایی جهانی دوم در ارتش فرانسه خدمت کرد و سپس اسیر
که در آن هرچند عاملیت مستقل عقلایی انسان محفوظ وجود دارد که فرد را برای یافتن خویشتن خویش به عنوان شد .دراین ایام با دوراهی عجیبی روبرو شد .با توجه
باقی میماند ،اما امکان تحقق و بیان آنرا به عنوان بخشی یک بازیگر اجتماعی ،در ارتباط با دیگران تعریف کرده و او به پیشینهای که داشت میدانست که آلمان نازی هرگز
اجتنابناپذیر از روابط گروهی و اجتماعی نیز پیدا میکند. را به ارزیابی چنین هویت اجتماعی و ارزیابی آن وا میدارد. نمیتواند او را تحمل نماید .او به ویژه آگاه بود که حتی
بنابراین ،آغاز ادراک و بیان خویش به عنوان یک بازیگر بنابراین هویت اجتماعی به عنوان امری حادث در پهنه پیشینهی لهستانی او برایش خطرناکتر است .از این رو
اجتماعی نیازیست برای رسیدن به اهداف زندگی عادی ،و فرهنگی و تاریخی جوامع اتفاق میافتد ،سپس با تحولات خود را یهود ِی فرانسوی معرفی نمود .به همین دلیل در
از همه مهمتر رسیدن به مراتب عالی توسعه و رشد انسانی. آن خود را مورد ارزیابی قرار داده و راه تکامل و یا زوال در بازداشت اسیران جنگی باقی ماند .سپس به انگلستان
این مرحله فرآیند شکلگیری هویت به درستی میتواند رفته و در آنجا ازدواج و زندگی نوینی را آغاز کرد .با
واقعیتهایی را توضیح دهد که به گونهای اجتنابناپذیر پیش میگیرد. توجه به این پیشزمینهها اصلیترین پرسشی که ذهن
با احساس و ادراک هویت و تبلور اجتماعی در شکلگیری چنین ساختار اجتماعی شکلگیری هویت عینی ،روابط او را مشغول میداشت این بود که چرا مردم دیگران را
میکُشند و مایل هستند در جهت اهداف و آرمانهای
روابط درون گروهی پیوند دارد: خود کشته شوند .این موضوعات او را به سوی مطالعات
دلبستگی به جمع و گروه به عنوان نیازی که به موجب آن هویتی کشاند .آغازین مرحله برای نظریهپردازی او این
هویت جایگاه اجتماعی خود را مییابد .این مرحله احساس بود که در شرایطی خاص هویت جمعی و اجتماعی برای
انسان بودن ،فرد را در شرایطی قرار میدهد تا خود را به برخی از مردم به مراتب مهمتر از هویت فردی آنها می
عنوان صاحب حق و عهدهدار مسئولیتهای حاصل از آن شود .یعنی آنها با بودن در جمع و گروه هویت خود را
دانسته و به تعبیر بهتر واجد دریافت شهروند بودن باشد. تعریف کرده و میشناسند .از همه مهمتر این است که
در حال حاضر درجات قابل توجهی از این ویژگی شهروندی هویت اجتماعی بر رفتار بین گروهی تأثیر میگذارد .این
روابط تعیینکننده ویژگیهای هویت جمعی و به واسطه
در میان ایرانیان در حال شکلگیری و وقوع است. آن عامل اصلی در شکل گرفتن هویت افراد است .درواقع
تامین رفاه و نیازهای مادی بدون تعلق خاطر اجتماعی نمیتوان گفت که فردیت در حالتی انتزاعی و به دور از
و بودن با گروه امکانپذیر نیست .از نقطه نظر فرهنگها ،هنجارها ،و یا واقعیتهای تاریخی و اجتماعی
سیاستگذاریهای اجتماعی نیز برخورداری از مزایای تع ّین مییابد .مفهوم فردیت و اجتماعی بودن در همدیگر
برنامههای رفاهی ،بودن با گروه اجتنابناپذیر است.
بیتردید این موضوع یکی از اصلیترین خطوط چالش آمیخته و عجین است.
مردم علیه حکومت اسلامی در شرایط کنونی ایران است. البته پیشتر از او موضوعات هویتی توسط متفکران دیگری
شایان یادآوریست که هدف اصلی مردم پایان بخشیدن مانند هگل[ ]۳و یا پارهای از فلاسفه نهضت رمانتیک مانند
به عمر حکومت استبدادی مذهبی است .اما در مقام یوهان هردر[ ]۴با دقت و عمق زیاد مورد بحث قرار گرفته
درجهبندی علل قیام مردم ،میتوان محروم شدن از