Page 24 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۳ (دوره جديد
P. 24
صفحه۲4شماره1۸۵۹
جمعه ۲تا 1۵دیماه 1401خورشیدی
م ِن مازندرانی و حقوق اقوام بازنشر
خورشید بر فراز شیر با شمشیر :نماد ملی ایرانیان در کاخ گلستان تهران =در شرایطی که اروپا مرزهای خود را (در قالب
اتحادیه) با چنگ انداختن بر روی فقیرترین کشورهای
از انقلاب کبیر فرانسه که معبود همه انقلابیان است به غرب ،شمال یا جنوب میرود! از همین رو به خنده میگفتم اروپای شرقی و حتی تا ترکیه گسترش میدهد و آمریکا
تصویب رسید و همزمان نخستین نظام جمهوری مبتنی بر گیلان و مازندران نمیتوانند از ایران جدا شوند چون به دریا تلاش میکند از طریق توافقهای سیاسی و اقتصادی در
عمل مرزهای جغرافیایی با کشورهای آمریکای لاتین را از
فدرالیسم را در عصر جدید بنیاد نهاد. میافتند! میان بردارد ،کدام دست و اندیشه در پی جابجایی مرزهای
ایرانیان از فدرالیسم بیش از هر چیز جنبه سیاسی آن را امروز اما با تغییر و تحولات منطقه و شنیدن زمزمههایی
در نظر میگیرند .حال آنکه فدرالیسم نه تنها به سیاست که نمیتوان آنها را جدی نگرفت ،آن تصویر طنزآمیز دامنه ایران و بهم ریختن نقشه منطقه است؟!
محدود نمیشود ،بلکه مهمترین جنبه و کارآیی آن در یک خطر را نمایان میسازد :به راستی ،آنهایی که واقعا =بحث فدرالیسم و حقوق اقوام یک بحث جدی و
تقویت توانمندی اقتصاد ملی یک کشور متحد و برقراری زمزمه جدایی سر میدهند و به دریا هم نمیافتند ،به کجا حساس است که باید آن را به کارشناسان سیاسی و اقتصادی
توازن اقتصادی بین استانها یا ایالتهای آن است .در خواهند افتاد؟ به دامان عراق و ترکیه؟ یا به دامان پاکستان سپرد .داشتن یک عقیده سیاسی و طرفدار حقوق اقوام
سال « ۱۹۹۷برونو فرای» استاد دانشگاه زوریخ در سوییس و اتحادیه فدرال روسیه؟ در شرایطی که اروپا مرزهای خود بودن برای این بحث کافی نیست .ثبت فدرالیسم در قانون
و «راینر آیشنبرگر» استاد دانشگاه فرایبورگ در آلمان بحث را (در قالب اتحادیه) با چنگ انداختن بر روی فقیرترین اساسی یک کشور الزاما به معنای از میان برداشته شدن
جدیدی را درباره ظرفیت فدرالیسم مطرح کردند .بر اساس کشورهای اروپای شرقی و حتی تا ترکیه گسترش میدهد و
مطالعات و نظریه این دو دانشمند ،میتوان با خودمختاری آمریکا تلاش میکند از طریق توافقهای سیاسی و اقتصادی تبعیضات و مشکلات حقوقی اقلیتهای قومی نیست!
معین سیاسی و رقابت اقتصادی بین استانها و با تکیه بر در عمل مرزهای جغرافیایی با کشورهای آمریکای لاتین را از =ایرانیان از فدرالیسم بیش از هر چیز جنبه سیاسی آن
ابتکارات نهادهای مستقل شهروندی دامنه ظرفیتهای به میان بردارد ،کدام دست و اندیشه در پی جابجایی مرزهای را در نظر میگیرند .حال آنکه مهمترین جنبه و کارآیی آن
در تقویت توانمندی اقتصاد ملی یک کشور متحد و برقراری
ویژه اقتصادی فدرالیسم را گسترش داد. ایران و بهم ریختن نقشه منطقه است؟
این بحث در حوصلهی این مطلب نیست و اشاره به آن فراتر از سیاست توازن اقتصادی بین استانها یا ایالتهای آن است.
تنها از این رو بود تا بر اساس تجربهای که در به انحراف =ما ایرانیان ،پدر و مادر ،همسر ،و پدر یا مادر
کشیدن موضوعات و مقولات (درست مانند اصلاحات) بحث فدرالیسم و حقوق اقوام یک بحث جدی و حساس فرزندانمان از اقوام دیگر ،کرد ،آذری ،فارس ،ترکمن ،یا بلوچ
وجود دارد ،شاید بتوان درباره چنین انحرافاتی به فعالان است که باید آن را به کارشناسان سیاسی و اقتصادی سپرد. و عرب هستند .جای خوشحالی است که این آمیختگی خود
سیاسی و احزاب هشدار داد .علاقه و عقیده برای حل داشتن یک عقیده سیاسی و طرفدار حقوق اقوام بودن برای به یک عامل مؤثر در پیشگیری از بروز تعصبات قومی
مشکلات کافی نیست .باید دانش کارشناسان و تجربه این بحث کافی نیست .به ویژه آنکه تجربه نشان میدهد بدل شده است .ما دیگر تنها اقوام مختلف نیستیم ،بلکه
کشورها را به خدمت گرفت .از همین رو امیدوارم کسانی هر یک از حدود بیست و سه کشوری که قانون اساسی قوم و خویش یکدیگریم .کسانی که ندانسته و به طمع به
که به این بحثها میپردازند ،دستکم تعریف «فدرالیسم» آنها بر اساس مناسبات فدرال تنظیم شده است ،آن را به دنبال ناکجاآبادی هستند که دستهای پنهان آن را نشان
را خوانده باشند و بدانند این کلمه از واژه لاتین فوئدوس شیوه خود پیاده کرده و یا اصلا به آن عمل نمیکنند .ثبت میدهند ،جز از راه پاکسازی قومی و خشونتی تصورناپذیر
Foedusمیآید که در فارسی آن را به اتحادیه ،هم پیمانی، فدرالیسم در قانون اساسی یک کشور الزاما به معنای از چگونه خواهند توانست بر این آمیختگی و تنوع رشک
قرارداد و اتحاد معنی کردهاند .هم معنای لغوی این واژه و میان برداشته شدن تبعیضات و مشکلات حقوقی اقلیتهای
هم مفهوم سیاسی آن و هم چنین نمونههای عملا موجود برانگیز غلبه کنند؟!
کشورهای فدرال ،نشان میدهد که از یکسو فدرالیسم قومی نیست! =موافقان و مخالفان فدرالیسم باید بدانند نه صرف
هرگز به معنای «استقلال کامل سیاسی» از دولت مرکزی و برای مثال پاکستان و هند و مالزی و نیجریه و آفریقای پذیرش فدرالیسم به معنای تأمین حقوق اقوام و نه رد آن
سراسری نبوده و نیست و از سوی دیگر استا ِن م ِن مازندرانی جنوبی همانگونه فدرالیسم را در قانون اساسی خود به معنای زیر پا گذاشتن حقوق آنهاست .لیکن در شرایطی
به همان اندازه باید از حقوق فدرال برخوردار باشد که پذیرفتهاند که آلمان و اتریش و سویس و اسپانیا و اتحادیه که هنوز جمهوری اسلامی حقوق همه اقوام ایران را
کردستان و آذربایجان و دیگر استانهای ایران! حال آنکه فدرال روسیه متشکل از ۲۱جمهوری و ایالات متحده آمریکا به مثابه یک ملت زیر پا مینهد ،دمیدن در تنور چنین
در میان ایرانیان هنگامی که سخن از «فدرالیسم» میرود، با ۵۰ایالت که قانون اساسیاش از تمامی این کشورها بحثهایی آدم را به یاد طنز پر نکته دعوا بر سر لحاف
بلافاصله نگاهها به یکی دو استان معین دوخته میشود و قدیمیتر است .قانون اساسی آمریکا بیش از دویست ملا میاندازد .ما عراق نیستیم! نمیخواهیم هم ترکیه
سال پیش در سال ۱۷۸۷و دو سال پس از نخستین انقلاب باشیم! میخواهیم خودمان باشیم و در صلح زندگی کنیم.
اغلب به گونهای سخن گفته میشود که گویا تنها بورژوازی جهان در این کشور ( )۱۷۷۶و سیزده سال پیش در زمینه درک حقوق یکدیگر اما هنوز در آغاز یک راه
فرهنگی قرار داریم .از همین رو نخستین گام چیزی جز
روراست بودن با خود نیست.
=خود را به شیوه مجلات «تست» کنیم .این «تست»
مخصوص «فارسها» نیست .افراد همه اقوام باید خود را
«تست» کنند .در این «تست» نباید سر خود کلاه گذاشت.
مثلا آیا یک ایرانی کرد یا فارس یا مسلمان میپذیرد در
فردای یک ایران جمهوری ،رییس جمهور ترکمن یا بهایی
یا زرتشتی ،و یا در یک ایران پادشاهی ،نخست وزیر کرد
یا عرب یا مسیحی و یا یهودی داشته باشیم؟ آیا شما از
خواندن این پرسش یکه خوردید؟ در این صورت هنوز با
دمکراسی و حقوق بشر خیلی فاصله دارید! فدرالیسم
پیشکشتان!
الاهه بقراط (بازنشر از آذر – )۱۳۸۴من از جداییطلبی
و تجزیه که مستقیم و نامستقیم از سوی برخی متعصبان
قومی مطرح شده و میشود ،همواره تصویری طنزآمیز
مانند فیلمهای کارتون در ذهن داشتم زیرا مجسم میکردم
بخشی از جغرافیای ایران حرکت میکند و به طرف شرق یا