Page 52 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۳ (دوره جديد
P. 52
صفحه۵۲شماره1۸۵۹
جمعه ۲تا 1۵دیماه 1401خورشیدی
چشمانداز سیاسی ایران فردا
دانست .متأسفانه از بد روزگار مردم نیز دچار حاکمیتی «کاستور ترانسپورت» نام دارد سبب به وجود آمدن ایدهی =در کار کشورداری نه تنها دولت بلکه اپوزیسیون نیز
استبدادی ،سلطهﻯ دین شیعه و خرافاتی قرار داشتند که از تولید انرژیهای تجدیدپذیر شد. مسئول است و باید در این م ّهم مشارکت داشته باشد.
.۲نوسازی سیاسی مشارکت برای ساختن ،مشارکت برای آبادانی ،مشارکت
دوران صفویه آن را به ارث برده بودند. برای رفع مشکلات .مسئولیت هرگونه کشمکشی میان
اما تطور به ویژه تطور سیاسی در ایران طی دو قرن اخیر درقرن ۲۱میلادیشتابدگرگونیهایصنعتی–اقتصادی– اپوزیسیون و دولت که به ناسامانی مملکت بکشد و یا
هیچگاه صورت واقعی به خود نگرفت زیرا اسباب این سیاسی به اندازهایست که آدمی زمان کافی برای درک و به شورشهای خیابانی منجر گردد بر عهدهی هر دو طرف
م ّهم که اساسیترین آن وجود انسان خودآگاه و هوشیار هضم آنها ندارد .به ویژه این دگرگونیها نه تنها معنی و منازعه است .سالا ِر کشور ،یعنی مردم ،باید در داوری بر
است فراهم نبود .از این گذشته سیاست ،خواه به دلیل مفهوم همه چیز را تغییر داده بلکه توان نفوذ این معانی به این امر توانا باشد .باید اسباب این قضاوت یعنی داشتن
دخالت اشراف و دستاربندان درون مملکت و خواه به سبب همهﻯ مردم جهان نیز هیچ مرز و ح ّدی نمیشناسد .از این اطلاعات بیطرفانه برایش فراهم گردد .از جمله باید در
دخالت سیاستهای بیگانه ،نتوانست به صورت سیستم رو بازسازی سیاسی -اجتماعی کشور در ارائهﻯ طرح جامع کشور رسانههای آزاد ،دستگاه نظرخواهیهای بیشائبه
سیاسی بسته و خودساز شکل بگیرد .به عبارت دیگر حتی و واقعی ،مجالس بحث و گفتگو و بالاخره سازمانی
بعد از انقلاب مشروطیت و سپس انقلاب کذائی اسلامی نوسازی و توسعه اجتنابپذیر شده است. برای نظارت در کار دولت (به غیر از مجلس نمایندگان)
این سیستم نه فونکسیون /کارکرد واقعی و اصلی خود را نخستین نظری که در بازسازی سیاسی کشور به خاطر و رسیدگی به شکایات مردم در مورد نقض حقوق بشر و
میآید نه «پادشاهی» یا «جمهوری» بلکه دمکراسی است!
شناخت و نه کلام ویژهی خود را یافت. گر چه دمکراسی به معنی مردمسالاری در اذهان عمومی حقوق قانونی آنها وجود داشته باشد.
این کمبود علاوه براینکه به اجزاء اصلی تطور یعنی برای خود جا باز کرده اما نه تنها محتوای این مفهوم امروز = در هر گفتگو و تفاهمی اگر بخواهد ادامه داشته
واریاسیون که همان اعمال سیاسی حکومت است و دگرگون شده بلکه مضافأ مسئلهی حفاظت از آن نیز اهمیت باشد ،به فضایی در استیلای خرد و الگوهای نرماتیو و
گزینش که ساختارهای اجتماعی ممکن را شامل میشود معتبر نیاز است .چه با فحاشی ،توهین ،جملات نامعقول
(هر ساختاری به معنی وجود توقعاتی است که مردم و بیشتری یافته است. و ناپسند ،و یا خیالات واهی و دیوانگان نمیتوان مذاکره و
یا گروههایی دارند) لطمه زد ،بلکه عمدتا مانع رسیدن به کلید گمشده در این فراگرد در تفاوت خواستن با توانستن گفتگو نمود .مثلأ اگر کسی درباره فعل و انفعالات شیمیائی
قرار دارد؛ مهمی که به آن توجه نشده است .خواستن با میخواهد با کسی بحث کند ،شرط این است که دو طرف
نهایت تطور که ثبات مجدد است نیز گردید. توانستن تفاوتی اساسی دارد .چه خواستن با دیدن و توانستن مذاکره عناصر شیمیائی جدول مندلیف را بشناسند (خرد) و
این اعمال سیاسی کاذب تنها آشوب ،خونریزی ،آوارگی با تطور یا فرگشت رابطه دارند .خواستن کار دل و توانستن بعلاوه هر دو به فرمولهای شناخته شده در این علم ،آگاه
برجای گذاشت که در طنین «مرده باد» و «زنده باد»های فرایافتی در شکل واریاسیون ،یا تغییرات جزئی ،گزینش و
ممزوج با منافع و علاقههای بیگانه فرو رفت تا از انظار باشند (الگوهای نرماتیو معتبر).
ثبات دوباره است.
عموم پنهان بماند. بسیاری از ایرانیانی که در این دوقرن اخیر به هر دلیل نصرت واحدی – برای حمایت از جنبش هجوم و تسخیر،
درست به این دلایل و از آنجا که اصل تطور فرایافتی به کشورهای اروپایی و یا آمریکا رفتند از اینهمه پیشرفت برای آیندهای که کثرت را در وحدت میجوید موارد زیر
بنیادین در جهان است ،آغاز هر نوسازی سیاسی در مملکت و ترقّی چه علمی– فنی و چه سیاسی بهتزده شدند و
باید با ارائهی یک سیستم سیاسی خودساز همراه باشد بیتوجه به اینکه این کشورها چه تحولات اجتماعی– پیشنهاد میشود.
که با دیگر سیستمهای اجتماعی چون اقتصادی ،حقوقی، سیاسی– اقتصادی عظیمی را پشت سر نهادهاند ،شیفتهی
آموزشی ،دینی و… همتراز و بر آنها مسلط نباشد .به این آن شده و کششی به صورت خواستن در درونشان ظاهر .۱توسعه و تعالی فرهنگ اعتراض و مقاومت
جهت چشمانداز سیاسی را با بحث درباره مردمسالاری گردید .پس آنها در بازگشت به کشوری که در آن زمان دارای در تمام سطوح و اقشار اجتماعی باید فرهنگ مقاومت
جامعهای بسیار عقبافتاده نسبت به کشورهای دیگر بود در برابر هر کاری که حقوق انسان را نقض میکند اشاعه
شروع میکنیم. به تکاپوی به دست آوردن آن خواستها و آرزویهای یابد و تقویت شود زیرا چنین مقاومتی تولیدگر ایدههای نو
.۳مردمسالاری سرابگونهﻯ خود افتادند .در اینجا عقبافتادگی را باید است .مثلا در آلمان مقاومت در برابر نقل و انتقال میلههای
اگر مردمسالاری را به معنی حاکمیت مردم بر خودشان به معنی نبود انسانیت و درک کثرت و احترام به فردیت سوخت اتمی به مراکز تولید نیرو و یا بازسازی آنها که
بپذیریم ،آنوقت ،به شهادت تاریخ ایران و مشکلات