Page 21 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۰ (دوره جديد
P. 21
صفحه۲1شماره1۸66 بینالمللی علیه شکنجه و رفتارهای تحقیرآمیز و بیرحمانه، انسان نسبت به مفاهیم حیات ،ضرورتها و
جمعه 1۷تا پنجشنبه ۲۳فوریه ۲0۲۳ مقاولهنامه بینالمللی علیه همه اشکال تبعیض علیه زنان، محدودیتها ،و تلاش برای مقابله با نابرابریها و
ایجاد دیوانهای بینالمللی موقت کیفری برای محاکمه محرومیتها را فراهم آورده است .شبکه گستردهای از
مسئولیتپذیری تغییر دهند .ابعاد آگاهیبخشی درباره این جنایتکارانی که در نسلکشی در روآندا و یوگسلاوی سابق تشکیلات جامعه مدنی ،جنبشهای اجتماعی ،و دیگر
حقیقت که مشروعیت حاکمیت دولت به احترام به حاکمیت نقش داشتند و تصویب اساسنامه تأسیس دادگاه کیفری بازیگران خانواده بشری اصل خللناپذیر حاکمیت ملی
اراده آزاد فرد وابسته میباشد ،این اعتقاد نوظهور را تسهیل بینالمللی در سال ،۱۹۹۸از جمله این این ساز و کارها برای به معنای سنتی آنرا به چالش کشیدهاند .کماهمیت شدن
کرده است که هرگاه دولت حقوق مردم را به گونهای فاحش، حفاظت از حقوق انسانها در برابر لبه تیز و بیرحمانه هنجار مرزهای حاکمیتی به دلیل توسعه انقلاب اطلاعات
سیستماتیک ،و مداوم نقش کند ،جامعه بینالمللی وظیفه اعمال حاکمیت ملی بوده است .هرچند که این اسناد و ارتباطات ،و در نتیجه ظهور دهکده کوچک جهانی که
دارد در حمایت از مردم اقدام کند .مسئولیت حمایت به حقوقی بینالمللی ممکن است به درستی اجرا نشده باشند، در همدیگر بافته شده ،مانع از آن شد که دولتها بطور
تدریج به عنوان هنجاری انسانی در روابط بینالملل جایی اما توانستهاند راه را برای ایجاد چالشی جدی در برابر نظام موثر بتوانند صلاحیت انحصاری سنتی خود را اعمال کنند.
برای خود باز میکند .این مسئولیت در شرایطی ضرورت فشار جامعه مدنی جهانی به دولتها برای اقدامی موثر
وجودی خود را ایفا میکند که اساسا انسانها احساس بینالملل حاکمیتمحور هموار نمایند. در جهت حفاظت از حقوق ذاتی انسانها چشماندازهای
امنیت نداشته و همواره در ترس از گرسنه بودن ،بازداشت ظهور اصل صلاحیت جهانی در مقاولهنامههای ژنو و نوینی در مراودات جهانی گشود .در این شرایط انتظار
شدن ،به زندان افتادن ،و یا جان خویش را برای اظهار عقیده پروتکلهای الحاقی به آنها این حقیقت را برای جهانیان واقعی جهانیان این بود که دولتها در قبال حفاظت از
کردن از دست دادند ،قرار داشته باشند .امنیت انسان نقطه آشکار ساخت که هرگاه دولتی حقوق مردم خود را به حقوق ذاتی و آزادیهای اساسی مردم خود مسئولیتپذیر
رجوع برای توضیح «مسئولیت حمایت» است .کمیسیون شیوهای بیرحمانه و شنیع نادیده انگارد به گونهای که باشند ،و در جایی که آنها از انجام این مسئولیت سر باز
بینالمللی مداخله و حاکمیت دولت ،اصول بنیادین وجدان جهانیان را به درد آورد ،آمران و عاملان آن اقدامات میزنند ،جامعه بینالملل رها شده از محدودیتهای دوران
مسئولیت مداخله را تعریف کرده و توضیح داده است. جنایتکارانه نمیتوانند خود را پشت نقاب حق حاکمیت ملی جنگ سرد ،کاری موثر در جهت حقوق مردم ستمدیده انجام
.۱مسئولیت حفاظت یا حمایت مستلزم ارزیابی شرایط پنهان ساخته و از زیر بار مسئولیت بگریزند .نکته بسیار دهد .مسئولیت مداخله بشردوستانه جهت حمای ِت نه تنها
کسانی است که به حمایت نیاز دارند ،نه کسانی که ممکن مهم در این تحولات نقش برجسته حقوق بینالمللی عرفی آرمانی برای جامعه بشری عادلانه ،بلکه ضرورتی است که
است مداخله را از زاویه دید خود در نظر بگیرند .این است که از نقطه نظر الزامآور بودن مقررات خود از هرنوع چهره خود را در هنجاری در حال ظهور در حقوق و روابط
حمایت وظیفه حفاظت از جوامع در برابر کشتار جمعی، حقوق معاهداتی پیشی میگیرد .انجام جنایتهایی مانند
زنان در برابر تجاوز جنسی سیستماتیک ،و کودکان از قحطی جنگ تجاوزکارانه ،جنایت جنگی ،جنایت نسلکشی ،و بینالملل معاصر نشان میدهد.
در سخنرانی در پنجاه و چهارمین اجلاس مجمع عمومی
را به عهده میگیرد. دکتر محمود مسائلی سازمان ملل متحد کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل
.۲مسئولیت به این معنی است که مسئولیت اصلی در متحد« ،چشمانداز امنیت انسانی و مداخله در قرن آینده»
این زمینه بر عهده دولت مربوطه است و تنها در صورتی جنایت شکنجه حتی پیش از تبلور یافتن آنها درمعاهدات را مورد توجه قرار داد .او با یادآوری ناکامیهای شورای
که آن دولت نتواند یا تمایل نداشته باشد این مسئولیت را بینالمللی ،همواره ممنوع و مردود بودهاند .دادگاه بینالمللی امنیت در اقدامی موثر در روآندا و نیز کوزوو ،کشورهای
انجام دهد ،و یا خود مرتکب آن باشد ،مسئولیت آن بر دادگستری در قضیه فلات قاره دریای شمال[ ،]۱۶در قضیه عضو سازمان ملل متحد را به دلیل کوتاهی در انجام
عهده جامعه بینالمللی قرار میگیرد .در بسیاری از موارد، حق عبور از قلمرو هند (پرتغال علیه هند)[ ،]۱۷و در نظریه اهداف ملل متحد برای تامین صلح عادلانه و مبتنی بر
دولتها ممکن است مسئولیت خود را با مشارکت کامل و مشورتی درباره جبران خسارت کارکنان سازمان ملل[ ،]۱۸و رعایت حقوق ذاتی مردم به چالش کشید .این مواضع در
فعال با نمایندگان جامعه بینالمللی را دنبال کنند .بنابراین در قضیه عملیات نظامی و شبهنظامی علیه نیکاراگوئه، «ماموریت مشترک ما برای صلح و عدالت» تبلور یافت.
«مسئولیت حفاظت» بیشتر یک مفهوم پیونددهنده است اهمیت اینگونه حقوق عرفی را احراز و بر ضرورت احترام به عنان در گزارش خود به ملل متحد این پرسش تاریخی را
که شکاف میان مداخله بشردوستانه و حاکمیت را پر میکند. آنها تاکید کرده است .از نقطه نظر حقوق کیفری بینالمللی مطرح ساخت که :اگر مداخله بشردوستانه غیرقابل قبول
.۳مسئولیت حفاظت نه تنها به معنای صرفا «واکنش» نیز در پرونده پینوشه در بریتانیا و محکومیت جانیان در است پس چگونه باید به نسلکشی فجیع در روآندا پاسخ
نیست ،بلکه «مسئولیت پیشگیری» و «مسئولیت بازسازی» بلژیک به دلیل همدستی در نسلکشی راهبههای روآندا، داد؟ در برابر نقض سیستماتیک حقوق بشر که وجدان
این واقعیت مورد تایید قرار گرفت که جامعه بینالمللی باید انسان را آزرده و انسانیت مشترک را به چالش میکشد،
نیز هست]۱۹[.
با این جمعبندی ،دکترین «مسئولیت حمایت» دربرگیرنده از جان انسانهای بیگناه حفاظت به عمل آورد. چه باید کرد؟
اینگونه تحولات توانسته است به لحاظ تئوریک پیوندی طرح این پرسش ناگزیر ذهن کنجکاو را بار دیگر به
دو پایه و بنیاد اساسی است: میان حقوق انسانها ،امنیت آنان ،و صلح بینالملل تعریف پیشزمینهها رهنمون میسازد .در این ارتباط باید یادآوری
نخست ،حاکمیت دولت زمانی معنی پیدا میکند که بر کند .این پیوند حکایت از آن دارد که عصر سنتی مصونیت کرد که ضرورت مداخله برای حمایت از انسانهایی که
مبنای مسئولیت حمایت از مردم استوار شود .بنابراین قدم از مجازات برای ارتکاب جنایتهای شنیع علیه انسانهای توسط حکومتهای خود بیرحمانه سرکوب و کشتار
اول مسئولیت اصلی حفاظت از مردم بر عهده حکومت بیگناه ،آرام آرام جایگاهی برای فرهنگ مسئولیتپذیری میشوند ،حداقل از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم مورد
ملی و بینالمللی باز میکند .بازیگران غیردولتی و فعالان توجه جامعه بینالملل بوده است .به عنوان مثال اینکه بر
آنها قرار دارد. جامعه مدنی جهانی در تسهیل این فرایند و تغییر آن نقش اساس معیارهای حقوق بشری مردم میتوانند شکایات و
دوم ،هرگاه در نتیجه جنگ داخلی ،شورش ،و یا مهمی ایفا کرده است .اینان کوشیدهاند قضاوت مردم یا گزارشهایی علیه دولتهای خود به نهادهای بینالمللی
سیاستهای سرکوبگرایانه حکومتها ،مردم متحمل درباره تقدس دولت را به چالشی انتقادی از دولت برای تسلیم نموده ،تلاش کنند آن دولتها را در قبال رفتارهای
آسیبهای سخت شوند ،و حکومت مربوطه مایل یا قادر خود مسئول نگه دارند ،از تحولات شگرف در زمینه مشروط
به توقف یا جلوگیری از آن آسیبها نباشد« ،اصل عدم ساختن حق حاکمیت دولتها بوده است .امروزه نهادهای
مداخله» به اصل «مسئولیت بینالمللی» تسلیم میشود .در نظارتکننده بر رفتار کشورها ،مانند شورای حقوق بشر
اینجا «مسئولیت حمایت» از جانب جامعه بینالمللی ابعادی سازمان ملل متحد ،نقش اصلی نیز در یک زمینه ایفا
تکمیلی پیدا میکند به این معنی که مسئولیت حمایت از میکنند .احترام به حقوق بشر جهانشمول از همان سالهای
مردم نخست بر عهده حکومتهای آنهاست اما وقتی آغازین پس از جنگ جهانی دوم موضوع و مسئولیت
حکومتی قادر به انجام این مسئولیت نباشد و یا خودش این اصلی حقوق و روابط بینالملل بوده است .مقاولهنامههای
مسئولیت را زیر پا بگذارد ،آنگاه جامعه بینالمللی مسئولیت چهارگانه ژنو و دو پروتکل الحاقی به آنها در مورد حقوق
دارد از مردمی که تحت چنین حکومتهایی رنج میکشند بشردوستانه بینالمللی در منازعات مسلحانه ،مقاولهنامه
و کشته میشوند ،حمایت و حفاظت به عمل آورد .در بینالمللی سال ۱۹۴۸در مورد پیشگیری و مجازات جنایت
چنین حالتی« ،اصل عدم مداخله» به «مسئولیت بینالمللی» نسلکشی ،دو میثاق بینالمللی سال ۱۹۶۶مربوط به حقوق
مدنی ،سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی؛ مقاولهنامه
تسلیم میشود.
مسئولیت حمایت در حقوق بینالملل
به دنبال گزارش کمیسیون بینالمللی مداخله و حاکمیت
دولت ،هیئت عالیرتبه تحقیق و بررسی تهدیدها ،چالشها و
تغییرات ،با عنوان «جهانی امنتر :مسئولیت مشترک