Page 16 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۱ (دوره جديد
P. 16
صفحه16شماره186۷
جمعه ۵تا 11اسفندماه 1401خورشیدی
«منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران»
و برخی حامیان مناقشهبرانگیزش!
مشکل «منشور مطالبات» اما از همان تیترش آغاز که تشکلهای صنفی ،احزاب سیاسی نیستند و از سوی =مشکل «منشور مطالبات» از همان تیترش آغاز
میشود و آن را در ادامه به یک اعلام موضع سیاسی تبدیل دیگر ،با توجه به نفوذ و کنترل دائم جمهوری اسلامی ،این میشود و آن را در ادامه به یک اعلام موضع سیاسی تبدیل
میکند با نثری بسیار آشنا :کلیشههای چپ قرن بیستم که نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که این تشکلها آنطور میکند با نثری بسیار آشنا :کلیشههای چپ قرن بیستم که
گویی هیچ تأثیری از تغییرات عظیم اجتماعی و فرهنگی که در شرایط دمکراتیک از آزادی و استقلال برخوردارند، گویی هیچ تأثیری از تغییرات عظیم اجتماعی و فرهنگی
قرن بیست و یکم که از جمله ناشی از انقلاب تکنولوژی قطعا از این دو کیفیت مهم در شرایط فعلی برخوردار قرن بیست و یکم که از جمله ناشی از انقلاب تکنولوژی
ارتباطات است نپذیرفته جز اینکه عباراتی مانند «کوئیر» ارتباطات است نپذیرفته جز اینکه عباراتی مانند «کوئیر»
و«الجیبیتیکیوآیایپلاس» نیز از جایی «صادر» و در آن نیستند. و«الجیبیتیکیوآیایپلاس» نیز از جایی «صادر» و در آن
در عین حال بخش مهمی از آنچه هفته گذشته با عنوان
«وارد» شده است! «منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و «وارد» شده است!
حتا در شرایطی که امکان فعالیت آزادانهی احزاب وجود مدنی ایران» منتشر شده ،نه «مطالبه» است و نه «حداقلی» =وفاداری نویسندگان «منشور مطالبات» به انقلاب ۵۷
ندارد ،از تشکلهای «مستقل» صنفی و مدنی انتظار میرود و نه مختص اصناف و تشکلهای «صنفی و مدنی» بلکه نیز در عبارت «پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر
با تکیه بر چند اصل حقوقی که نمیتوانند سیاسی نباشند، حقوق مسلّم و حداکثری همه شهروندان است .گذشته از ایران» یعنی انقلاب مترقی مشروطه و انقلاب ارتجاعی
مثل آزادی و استقلال خود این تشکلها ،به آن حقوق اینکه تفاوت مهم «حق» و «مطالبه» در این است که حق مشروعه آشکار است .ایراد این وفاداری در این نکتهی مهم
مسلّم ،و نه مطالباتی ،بپردازند که بدون آنها اساسا فعالیت را باید در مبارزه صنفی گرفت و مطالبه را باید از قدرت است که آنها ایران نوین را که پس از انقلاب مشروطه در
متشکل صنفی و مدنی نمیتواند وجود داشته باشد! ضمن حاکم خواست! حالا معلوم نیست در شرایط کنونی این دوران پهلوی ساخته شد ،با ایران ویران که حاصل انقلاب
اینکه منظور از استقلال تشکلهای صنفی و مدنی فقط «مطالبات» خطاب به چه نیرویی اعلام شده است :جمهوری
استقلال از حکومت و دولت و قدرت حاکم نیست بلکه اسلامی؟ اپوزیسیونی که در حال حاضر قدرتی برای پاسخ مشروعه در ۵۷است ،یکسان میبینند!
استقلال از احزاب و گروههای سیاسی و قدرت غیرحاکم به این «مطالبات» ندارد؟ قدرت آینده؟ یا اینکه «منشور =راه احزاب سیاسی و تشکلهای صنفی ،اگرچه موازی،
و اپوزیسیون نیز هست! عنصری که در تاریخ معاصر ولی از هم جداست! راز قدرت تشکلهای صنفی در
ایران پس از انقلاب مشروطه و پس از انقلاب اسلامی در مطالبات» یک ابراز وجود و یا یک مانور هدفمند است؟ جوامع غربی از جمله آلمان که نزدیک به دو قرن پیشینهی
فعالیتهای صنفی و سندیکایی تقریبا ناپدید بوده و در این مبارزات سندیکایی دارد در همین نکته است .در این
نثرشناسی سیاسی -ایدئولوژیک زمینه نیز ایران نیاز به نوسازی و بازسازی و آموزش دارد
«منشور» نیز دیده نمیشود! بر سر آن حقوق سیاسی و اجتماعی کلی و عام که در این تا تشکلهای صنفی به عنوان زائدهی احزاب و یا دولتها
«منشور مطالبات» تأیید میکند که چشماندازی برای «منشور» آمده و جزو حقوق بشر و شهروندی است و هر دیده نشوند بلکه تشکلهای صنفی و سندیکاها خود یکی
ترمیم شیرازهی از هم گسیختهی «اقتصادی و سیاسی و نظام مدعی دمکراسی میبایست آنها را تأمین و تضمین کند
از قطبهای قدرت در دمکراسیها هستند.
اجتماعی» کشور «در چهارچوب روبنای سیاسی هیچ حرفی نیست. =عوامفریبی و پوپولیسم و شعار دادن و یا طرح
مسائلی که گویا با سرنگونی جمهوری اسلامی بلافاصله
همه چیز گل و بلبل میشود ،یکی از خطرناکترین
رفتارهاست که اگر از روی غرض و سوء نیت نباشد ،قطعا
سادهاندیشی و بیاطلاعی از وضعیت کشور و مناسبات
اقتصادی و اجتماعی است چرا که در عمل بجای «مشارکت
در امور کشور» برای ساختن خانه مشترک ،به طلبکاری دامن
میزند تا از نخستین زمامداران آینده که ویرانهای را تحویل
میگیرند ،فقط «مطالبه» داشت و «خواست» آنهم «به
فوریت»!
=بررسی فساد و «مصادره» درست مانند امر دادخواهی
به سازوکار و گروههای متخصص حقیقتیاب نیاز دارد تا
بتوان خیانت و فساد اقتصادی را مانند جنایات ضدبشری
طی روندهای حقوقی و قانونی بطور عادلانه پیگیری کرد.
=مهم این است که در شرایط سرنوشتساز کنونی که
چون سنگ محک عمل میکند و هر کسی و هر رویدادی
و هر تشکلی میبایست در جای خود نقشآفرینی کند،
دانسته یا ندانسته بازیچهی سیاستهایی نشد که سودش
به جیب جمهوری اسلامی میرود .واکنشها به این
«منشور مطالبات» از جمله استقبال نایاک ،و اعتراض و
ابراز بیاطلاعی دو تشکل مهم که نامشان در زیر آن آمده،
نشانههای خوبی برای چنین اقداماتی که به تفرقه و سوء
استفاده دامن می زنند ،نیست!
الاهه بقراط – تشکلهای صنفی در شرایط سرکوب
و وقتی احزاب امکان فعالیت آزاد ندارند ،میتوانند در
سازماندهی اعضای صنف خود و همکاری با یکدیگر نقش
مؤثر بازی کنند .اما هم خودشان و هم دیگران باید بدانند