Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۵ (دوره جديد
P. 11
صفحه11شماره18۷1
جمعه ۳1مارس تا پنجشنبه 6آوریل ۲0۲۳
پاپک حکومت استخر را برعهده داشت با کمک اعیان و بازنشر ایران زندگی طبیعی خود را بازنخواهد یافت مگر با
تفکیک دیانت از حکومت .مگر با بازگشت روحانیون
محافل روحانی این خطه به سلطنت رسید و حکومت دست دادن یا ندادن به حوزۀ دین و سپردن مدیریت کشور به سیاسیون .این
مسأله این است! ()8 سخن که «دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین
پارتها را که مر ّوج مهرپرستی (میترائیسم) بودند برافکند دیانت ماست» از هر که باشد ،قابل انطباق با شرایط
و آئین زرتشت را برقرار ساخت .حکومت جدید ،با وجود پشت نقاب مذهب و احوال دنیای امروز نیست و یادآور دورانی است که
آراء مردم به چیزی گرفته نمیشد و تأثیری در تعیین
ماهیت مذهبی ،در ابتدا با مذاهب دیگر برخوردی ( کیهان لندن شماره ) ۱۱۷۴-۱۱۶۳ مقدراتشان نداشت .مشروعیت حکومت از «غلبه»
تیر تا مهر ۱۳8۶ حاصل میشد .آن که شمشیر تیزتر و شمشیرزنان بیشتر
بردبارانه داشت .از همین رو مسیحیان و پیروان مذاهب در اختیار داشت حاکمی را از تخت به زیر میکشید و
احمد احـرار خود به جای او مینشست و حکم میراند« .الحکم لمن
دیگر در قلمرو دولت ساسانی آزادانه به تبلیغ و ترویج غلب» .در عین حال ،ادارۀ حکومت نیاز به قانون داشت
میپندارند .در خونریزی بر چنگیز و در فتنهگری بر کرتیر و قانونگذاری از شمشیرزنان برنمیآمد .بر اثر نیاز ،طبقۀ
مذهب خود میپرداختند .در عهد سلطنت اردشیر، سبقت میجویند. «کاهنان» در کنار طبقۀ «حاکمان» پدید آمد و این طبقه،
تدریجاً به شریک قدرت تبدیل شد .شریکی که گاه به
مانی ظهور کرد و مذهب خود را باز نمود .مذهبی که نام چنگیز را شنیدهاید و بر احوال او آگاهید اما نام فرودست بودن قانع نمیبود و میخواست فرادست،
کرتیر شاید به گوشتان نرسیده باشد .کرتیر ،موبد موبدان یا دست کم قدرت برابر باشد .از این زمان است که
با اعتقادات گنوسی و مسیحی قرابت بیشتری داشت در اوایل عهد ساسانی بود .حکومت ساسانیان از ابتدا قدرتطلبی «روحانیون» را در تاریخ زندگی بشر شاهدیم.
صبغۀ مذهبی داشت .اردشیر ،پایهگذار سلسلۀ ساسانی، در ایران ،از ابتدای تشکیل حکومت فعلی ،یک سوء
تا تعالیم زرتشتی .معهذا اردشیر و پسرش شاپور اول، نوۀ ساسان یکی از مغان زرتشتی ایالت فارس ،که پدرش تفاهم بزرگ بهوجود آمده است .حاکمان خود را در
حصار دین پناه دادهاند و بهنام اسلام حکومت میکنند.
مانی را در نشر عقایدش آزاد گذاشتند چندان که برخی به کلام دیگر ،ماهیت سیاسی را از حکومت سلب کرده
و ماهیت مذهبی بدان بخشودهاند .میگویند این اسلام
از اطرافیان شاپور مجذوب پیام مانی شدند و پادشاه را است که حکومت میکند .پس ،هر کس با حکومت به
مخالفت برخیزد به جنگ اسلام برخاسته و محارب با
به فراخواندن وی و شنیدن سخنانش ترغیب کردند .مانی خداست .این شعبده ،از یک سو دینداران را به اطاعت
کورکورانه وادار میکند و از دیگرسو ،مخالفان را به ستیز
به دربار فراخوانده شد و نزد شاپور تقرب یافت و این،
با اسلام میکشاند.
خوشایند روحانیون زرتشتی نبود .هرچند که نه پادشاه از اشتباه فاحش گروههایی از مخالفان سیاسی رژیم
موجود ،افتادن به این دام و درافتادن با اسلام است.
دین خود برگشته و به آیین مانی گرویده بود و نه کسی قدرتطلبی «روحانیون» ربطی به امروز و ربطی به اسلام
از اعیان و ارکان دولت. ندارد .مسبوق است به قدیمترین ادوار تاریخ.
در ایران خودمان ،پیش از آن که پای اسلام به آن برسد،
با تحکیم سلطنت ساسانی ،موبدان نیز رفته رفته قدرت روحانیون زرتشتی چشم به قدرت داشتند .اینجا برای آن
که باب سوء تفاهمی دیگر باز نشود توضیحی ضرورت
بیشتری پیدا کردند و شاه را از خطر گسترش نفوذ مانویان دارد .روحانیون ،در تمام مذاهب بر دو دستهاند .یک
دسته وجود خود را یکسره وقف امور مذهبی میکنند
در میان مردم برحذر داشتند .مانی حس کرد که شاه و از آلودگی به ثروت و قدرت دنیوی میپرهیزند .آنها
از هر مذهبی که باشند ،مظهر زهد و قناعتند .خواندید
نسبت به وی بدبین شده است و مصلحت دید خود را که آیتالله سیستانی اخیراً چه گفتهاند .ایشان با جمعی
از روحانیون ایرانی که بهزیارت عتبات رفته بودند دیدار
از انظار دور بدارد .چند سالی ،در اواخر سلطنت شاپور، داشته و ضمن این دیدار فرمودهاند «طلاب و روحانیون
اگر به دنبال تجملات باشند مردم از آنها روی میگردانند.
مانی ناپیدا بود .پس از شاپور ،پسرش هرمزد جانشین من ۵۸سال است از ایران به نجف آمدهام ۴۸ .سال است
در خانه ۷۰متری مستأجر هستم و یازده سال توفیق
وی شد که دوران سلطنتش طولی نکشید .آنگاه نوبت زیارت حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین پیدا نکرده بودم تا
دو سال پیش که پس از معالجه در خارج ،وقتی به نجف
سلطنت به بهرام پسر هرمزد رسید :پادشاهی اسیر دست
بازگشتم نیروهای امنیتی مرا به حرم بردند».
کرتیر و موبدان .مانی در زمان سلطنت هرمزد دوباره این آیتاللهالعظمی ،اگر به قدرت و ثروت و زخارف
دنیوی چشم داشت ،امروز در قصر صدام حسین نشسته
ظاهر شده و فعالیتش را از سر گرفته بود اما با احتیاط. بود و بر عراق حکم میراند .اما حاضر نشد پس از سقوط
رژیم بعثی ،با «پلبرومر» حکمران آمریکایی عراق حتی
کرتیر در کمین بود تا بهانهای بهدست آورد و کار او
در خانۀ هفتاد متری خودش ملاقاتی داشته باشد.
را بسازد .گرویدن یکی از فرمانروایان محلی به آئین روحانیون اما همه این گونه نیستند .دستۀ دیگری از
آنها همان گونه به قدرت و ثروت حریصند که دنیاپرستان
مانی ،بهانه را فراهم ساخت .بهرام ،به تحریک کرتیر، غیر مذهبی .این است که وقتی دری به تخته خورد و
فرصتی فراهم آمد و دستشان به قدرت یا ثروت رسید
امر به احضار مانی داد .مانی توقیف و محاکمه و به برای حفظ آن هر منکری را مباح و هر گناهی را ثواب
مرگ محکوم شد .قتل او بهصورتی فجیع صورت گرفت.
پس از یک محاکمه چهارروزه ،از نوع محاکمات مذهبی
دوران انکیزیسیون به کارگردانی روحانیون زرتشتی ،او را
شکنجه دادند و پوستش را کندند و به صلیبش کشیدند.
نوشتهاند که مانی زجر و شکنجه را بردبارانه تحمل
میکرد و از خداوند خواستار مرگ بود .در مناجاتی از
قول او ،به زمان حبس و آزارش ،آمده است« :پروردگارا!
حکم تو را که بدان مأمور بودم اجرا کردم .اکنون بگذار
تا به آرامش برسم .روی دشمنان را نبینم و صدایشان را
نشنوم».
قتل مانی ،سرآغاز یک تهاجم گسترده برای قلع و قمع
مانویان بود .پیروان مانی را هر جا که بودند میگرفتند
و با شکنجه و آزار به هلاکت میرساندند .کرتیر قدرتی
را که میطلبید در سایۀ حمایت بهرام بهدست آورده
بود .قلع و قمع مانویان قانعش نمیکرد .از مانویان به
پیروان سایر مذاهب پرداخت .مأموران تفتیش عقاید و
لشکر ج ّراری که کرتیر بهادعای خودش برای برافکندن
ریشههای بددینی زیر فرمان داشت ،عیسویان را هم
در بگیر و ببند و قتل عام پیروان مانی مشمول تصفیه
مذهبی قرار دادند.
چه ارتباطی میتوان بین چنین رفتار با تعالیم زرتشت
قائل شد که پایهاش بر مهرورزی و نیکاندیشی استوار
است؟
همین را نیز دربارۀ فجایعی باید گفت که متولیان
کلیسا ،بهنام مسیح و مسیحیت در دوران سیاه قرون
ادامه دارد میانه مرتکب شدند.