Page 19 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۷ (دوره جديد
P. 19
صفحه19شماره18۷3 گفتمان ملی غلبه پیدا کند ،ایران با خطر روبرو میشود .قاسم موضوع «گفتمان» آغاز کرد« :میگویند مشروطه
جمعه 14تا پنجشنبه ۲0آوریل ۲0۲3 سلیمانی ها و قومگرایان دو روی یک سکهاند .ما ایرانگرایان نه خواهان فاقد گفتمان هستند و گروههای دیگر گفتمان
به قومگرایی و نه به امنیت نوع سلیمانی نیازی نداریم .اینها منسجم دارند .این گفته اصلا درست نیست .مشروطهخواهان
میکنند و با چیره شدن ادبیات و نگاه آنها ،حرکت اعتبار نه تنها گفتمان دارند بلکه سنت گفتمانی دارند .ما یک
اخلاقی و اهداف متعالی و نیز ،ضرورت و فلسفه وجودی موانعدمکراسیهستند». سرمایه و میراث تاریخی از این گفتمان داریم و میتوانیم
خود را از دست داده و به ورطه رذیلت غلطیده و غیر سوفیامهر در پایان به نقش شاهزاده رضا پهلوی پرداخت و همیشه به آن ارجاع دهیم و خودمان را به ایدههای جدید
قابل دفاع میشود .پس مرزبندی با دوست و دشمن که امر گفت« :آنچه الان میگویم نظر و برداشت من است .شاهزاده تجهیز کنیم و با توجه به شرایط ملی آنها را به کار بگیریم.
رضا پهلوی در این سالها تلاش کرده نه با اتکا بر پایگاه اما چرا مشروطه برای ما مهم است؛ در سیاست میتوانیم
سیاسی است از وظایف رهبری است». تاریخی و اجتماعی خودش بلکه با تکیه بر آنچه ممکن است روی کاغذ طرح و سخن و آرمانهای زیبایی را به تصویر
کلاشی نیز بر خطراتی که جنبش انقلابی را تهدید میکند برخی را از وی براند ،پیش برود؛ بنابراین راهی را در پیش بکشیم اما چون آزموده نشده و به محک تجربه گذاشته
و همچنین پیشینهی این خیزش تأکید کرد و گفت« :مؤلفه گرفت که گفتار و رفتارش شبیه کمپ رقیب بشود تا بتواند نشده نمیدانیم وقتی عملی شوند آیا همچنان زیبا خواهند
رهبری -که شامل عنصر رهبر و سازمان مبارزه است -باید آنها را جذب کند .اما این رویکرد گرچه ممکن است سودی بود؟! مسئله آرمان سیاسی را در همان فتنه ۵۷دیدیم که
روند پیروزی و نبرد را پیش ببرد و آن را به تصادف و بخت داشته باشد ،ولی خطراتی هم دارد .خطرات این رویکرد این چه شعارهایی درباره جامعه بیطبقه و بی سود و سرمایه
نسپارد چرا که از آسمان پیروزی نمیبارد و پیش از هر چیزی دادند که هیچ سلسله مراتبی نباشد و فقر از میان رفته باشد
موضوعی متعلق به انسانهاست؛ همانطور که همیشه حجت کلاشی و… ولی میبینیم که در عمل چیزی جز کابوس و جهنم
بوده است .اما نباید مسئله را ساده دید .پیروزی به معنای
شکست یا فروپاشی جمهوری اسلامی نیست .پیروزی را باید است که وقتی از پایگاه سنتی خود جدا میشوید ،هم از نبوده است .چرا چنین است؟»
در معنای کامل و درست آن طرح کرد و گفت تحقق کدام پایگاهتان جدا میشوید و هم رقیب از شما امتیاز میگیرد وی به این پرسش چنین پاسخ میدهد« :وقتی ما جامعه
ایده و وضعیت ،پیروزی است و کدام نیرو ،نیروی آن ایده بدون اینکه واقعا همراه شما شود .شاهزاده با اتکا بر پایگاه را یک لوح سفید فرض کنیم که هر نقشی میتوانیم در آن
است .یعنی با نیروها و ایدهها مواجه هستیم .با کشته شدن اجتماعی خود میتواند یک اقتدار سیاسی بسازد و گفتگو با بکشیم و فکر کنیم جامعه جدا از تاریخ و فرهنگ و پیشینه
مهسا اعتراضاتی که از تهران آغاز شده بود به سرتاسر ایران دیگران را پیش ببرد و در اینصورت مهتدیها به سوی شما و سنتهایش مثل یک خمیر در مشت ماست و میتوانیم
گسترش یافت و تبدیل به خیزش ملّی شد اما نمیتوان آن خواهند آمد .فضای سیاسی طوریست که کسی به کسی هرطور دلمان خواست شکل بدهیم ،این کابوسهای خطرناک
را منفرد و گسسته و بیریشه و عقبه دید .اگرچه بسیاری اعتماد ندارد .در این شرایط آدمها با هم همکاری نمیکنند. اتفاق میافتد .این تصور امروز نیز انقلاب را به خطر میاندازد.
چنین تلاشی میکنند .یعنی میکوشند با بیریشه کردنش، این شرایط زاییدهی حکومتهای دیکتاتوریست .مهم است ما نباید فکر کنیم باید از صفر شروع کنیم و بعد هم همه چیز
هویت و تمام تواناییهای درونی و زایا و پیشروندهاش را را به رفراندوم رجوع بدهیم حتا درباره پرچم! اگر ما این پرچم
نابود کنند .هر دو شعبه انقلاب ۵۷در پی از میان برداشتن که دانست این «سرمایه ملی» چگونه خرج میشود». را قبول نمیکنیم چه گزینهای برای مثلا رنگ پرچم میتوانیم
داشته باشیم؟ چرا سه رنگ؟ چرا پنج تا و دهتا نباشد؟! این
ملت ایران و دولت ملی ما بودهاند». حجت کلاشی :پیروزی نتیجه تصادف نیست بلکه حتی مثل جعبه پاندورا است که وقتی باز کنید دیگر نمیتوانید
وی با اشاره به مقاومتی که همواره در برابر جمهوری بخت به سراغ کسانی میرود که هنر پیروزی داشته باشند! ببندید .یعنی با حرکاتی به دور از واقعیت میتوان جامعهای
اسلامی وجود داشته ادامه داد« :همزمان با پیروزی انقلاب آخرین سخنران این نشست حجت کلاشی فعال سیاسی را که آسیب دیده و ضربههای روحی دیده جذب این اتوپیا
۵۷مقاومت و مبارزه آغاز شده و بالیده است و اکنون و تحلیلگر سیاسی بود که سخنانش را با ضرورت رهبری کرد .خطر اتوپیا این است که این جامعه مایوس چون دوباره
توانسته خود را به صورت یک نیروی تاریخی به صحنه در جنبش اجتماعی و انقلابی آغاز کرد .وی گفت« :رهبری
بیاورد اما این نیرو برای پدید آمدن تکیهگاههایی مانند پاسخ به چه نیازی است و کوشش برای حل چه مسئلهای شکستمیخورد بیشتردلسردمیشود».
آبان ۹۸و دی ۹۶داشت .پدیداری این نیروی ملّی یعنی است؟ من درباره منشور و شورایش حرف نمیزنم چون وی راه جلوگیری از خیالپروری را تکیه بر داشتههای تاریخی
نیرویی که به هویت و رسالت خود آگاه است از اقبال بلند پشت سر ُمرده نباید حرف زد و دوستان میتوانند فاتحهاش و فرهنگی مردم دانست و گفت« :برای جلوگیری از این
این سرزمین است .نیرویی که میداند باید برزمد و بجنگد را بخوانند .هیچ جنبش و نیز نیرویی اگر بخت یافتن و دور تسلسل بیهوده است که باید بر مشروطیت تکیه کرد.
و ایران را پس بگیرد .این نیرو چنان تنومند و آگاه شده داشتن رهبری درست و توانمند را نداشته باشد پیروزی را با ما میتوانیم آن را نشان دهیم و بگوییم این را میخواهیم.
است که دشمنانش با کمک رسانههای قدرتمند نتوانستند همه فداکاریهای ستایشبرانگیز به آغوش نخواهد کشید. به عنوان رفرنس به آن مراجعه کنیم و نکات مثبتاش را
مدیریت و هدایتش کنند .این نیرو برای برقراری حکومت پیروزی نتیجه تصادف نیست بلکه حتی بخت به سراغ بپذیریم و نکات منفی را اصلاح کنیم .ما مشروطهخواهان
قانونی به صحنه آمده از یک سوی خود را در امتداد یک کسانی میرود که هنر پیروزی داشته باشند و این هنر بیش تاریخ داریم .پروژهای در حال تکمیل که با فتنه ۵۷مختل
ملت تاریخی و طبیعی هزاران ساله میبیند و از سوی دیگر از هر جا در رهبری نمود پیدا میکند .یعنی جایی که بیشتر شد .برای آینده ایران چه میخواهیم؟ اول باید بدانیم که در
در ادامه دوران جدید ایران و نیروی پاسدار آن است؛ یعنی از هر جا آگاهانه و اندیشیده شده به کار گرفته میشود». فتنه ۵۷چه اتفاقی افتاد و چه از دست دادیم .اساسیترین و
همان ادامه مشروطه و رضاشاه؛ یعنی نوسازی و آبادی وطن وی افزود« :در فقدان رهبری کارآمد افراد مسئلهدار و گرانبهاترین چیزی که از دست دادیم دولت -ملت ایران بود
و دفاع از آزادیها و مهار و کنترل ارتجاع و نیروهای مخرب. فرصتطلب و یا غوغاییان به سخنگویان حرکت تبدیل شده که در محراب اسلامگرایی و انترناسیونالیسم و جهانگرایی چپ
اینست ایده و نیرویی که در صحنه مبارزات درون کشور و فداکاری مردم را به تجارت و منافع شخصی خود تبدیل قربانی شد .چه گفتمانهایی الان گفتمان دولت – ملت را
است و رهبری در نسبت با این ایده و نیرو باید قرار بگیرد». به خطر میاندازند؟ اسلامگرایی را سنجیدیم و تجربه کردیم
حجت کلاشی در پایان سخنان خود گفت« :جریان و بهایی سنگین پرداختیم .حالا میخواهند گفتمانهایی را
پادشاهی مشروطه نمیتواند از این نقش تاریخی خود را کنار به عنوان پروگرسیو و مدرن و سوپرمدرن میخواهند به ما
بکشد .ت َع ُین بیرونی آن ایده و نیرو ،به نظر من ،چیزی جز بفروشند .هنوز خطرات اینها شکافته نشده و بحث نشده.
تحقق پادشاهی مشروطه نیست .پادشاهی شکل تاریخی بلافاصله هم به هر کسی برچسب میزنند ولی باید شجاعانه
ت َعیُن سیاسی ملت ایران بوده است .پادشاهی مشروطه نو ایستاد و از دولت -ملت ایران دفاع کرد .اگر این دولت -ملت
شدن آن امر کهن و تاریخی ،و شکلگیری نظام آزادیها دوباره ترمیم نشود ،ایران با خطر روبرو خواهد شد چه برسد
است .در نظام پادشاهی مشروطه شهروندان ایران با هم به اینکه به دمکراسی برسد! کشورهایی میتوانند به دمکراسی
برابر هستند و قانون پشتیبان همه آزادیهای شهروندان برسند که این سامانهی دولت -ملت را داشته باشند .کسانی
است؛ مجلس خانهی ملت است و بنیاد مشروعیت قانون که این گفتمان را تضعیف میکنند ،امنیت و اقتصاد کشور را
و فرامین ،رضایت عمومی و خیر ملّی است .آنچه فرایند به خطر میاندازند .از تحقق دمکراسی در آینده نیز جلوگیری
نوسازی ایران در ساختار نظام پادشاهی مشروطه را ناکام میکنند .دمکراسی یک روند است و تضمینی نیست که بتوان
گذاشته است نیروهای مخرب در قالب آنارشیسم و ارتجاع آن را به آسانی تحقق بخشید .کشورهایی در میانه راه شکست
بوده است .اهمیت نقش رهبری ،فهم این پیچیدگیها در خوردهاند .از جمهوری وایمار آلمان تا همین افغانستان که
برای برقراری نظم و بازسازی کشور ،و دفاع از آزادیها در طالبان به آن برگشت .اگر گفتمانهای قومی و فرقهای بر
کنار پیشبرد مبارزه برجسته میشود .درواقع ماهیت رهبری
در روند مبارزه و پیروزی و پاسخ به بازسازی کشور و تجدد
و کنترل نیروهای مخرب و ارتجاعی آشکار میگردد».