Page 18 - (کیهان لندن - سال سى و نهمـ شماره ۴۰۹ (دوره جديد
P. 18
صفحه1۸شماره1۸۷۵
جمعه ۸تا 14اردیبهشتماه 140۲خورشیدی
«لغتجن»!کتابگزاریدرباره«قتلکسروی» بازنشر
بهمناسبتدرگذشتناصرپاکدامن
احمد کسروی =عبدالحسین هژیر ،وزیر دربار و نخست وزیر وقت که
پس از قتل کسروی به گفته ایرج اسکندری معتقد بود که
برای جلوگیری از «تکرار» ،مطالعه کتاب را با بخش سوم آغاز تبعید» (دفترهای ۲و )۴منتشر شده است .متن سوم هنگامی کسروی «مهدورالدم» و قتل او صحیح بوده و خود قاتل
کند ،بهتر این میبود خود پاکدامن حوصله به خرج میداد تهیه شد که داریوش کارگر تصمیم گرفت آن دو مقاله را به تشخیص میدهد که چه کسی مهدورالدم است ،چهار سال
و با یکدست کردن این سه مقاله ،از آنها یک متن تحقیقی و مناسبت پنجاهمین سال قتل کسروی به شکل کتاب منتشر بعد در ۱۳آبان ۱۳۲۸توسط سیدحسین امامی ،یکی از
کند .به این ترتیب کتاب «قتل کسروی» مجموعه سه مقاله قاتلان احمد کسروی «مهدورالدم» شناخته شد و در مراسم
بدون تکرار ارائه میکرد. است به نامهای «درباره قتل کسروی»« ،باز هم درباره قتل
به دو نکته کوچک نیز باید اشاره کرد :یکی اینکه زمان عزاداری ماه محرم در مسجد سپهسالار به قتل رسید!
دستوری به ویژه در دو مقاله نخست ناهمگون است و کسروی» و «قتل عمد در عدلیه». =قتل کسروی درواقع اعلام تشکیل جمعیت «فداییان
خواننده گاه وقایع گذشته را در زمان گذشته و گاه با استفاده پاکدامن یادآوری میکند که پنج نامه کسروی که در ضمیمه اسلام» بود تا چهل سال بعد با صدور فتوای قتل سلمان
از زمان حال میخواند .دیگر اینکه پاکدامن گاه با جملههای جدید به چاپ رسیدهاند برای نخستین بار است که منتشر رشدی ،بین تمامی قتلهایی که به دلیل بیان اندیشه و نقد
معترضه مانند «حاج مهدی خط امام! افشا کن! افشا کن!» و میشود .تصویری از کسروی به هنگام مطالعه و نیز عکس انجام میگیرد ،پیوندی تاریخی برقرار سازد و ناشکیبایی
اجسادخونیناوومحمدتقیحدادپورنیزدرکتابآمدهاست.
یا «جلالخالق!» از روال پژوهشی متن خارج میشود. ناصر پاکدامن در یادداشت خود مینویسد« :واضح است دینی را به خشنترین شکل ممکن به نمایش بگذارد.
برای آشنایی با افکار کسروی قطعا میبایست به آثار خود که بخشهای پنجگانه کتاب موضوع یگانهای دارد و این =در سال ۱۳۲۲حاج آقا حسین قمی که از بزرگان دنیای
وی مراجعه کرد .لیکن کتاب «قتل کسروی» علاوه بر آنکه تحقیقات تاریخی و تکمیلی کوششی است برای بهتر شناختن تشیع در آن زمان بود به ایران آمد و از دولت خواست که
شمایی کلی از افکار کسروی و نیز نقد شیعیگری به دست و شناساندن موضوع مورد بحث .اما همین نحوه کار ،اگر کشف حجاب اجباری نباشد ،مدارس مختلط تعطیل شوند،
می دهد (از جمله سیزده پرسش بسیار خواندنی که از سوی خواننده را با تکوین و اجرا و تکمیل یک طرح تحقیقی تعلیمات دینی به دروس دبستان و دبیرستان افزوده و دست
علی اکبر حکمیزاده فرزند یکی از روحانیان قم در جزوه آشنا میکند میتواند او را هم در میان راه خسته کند تا در حوزه های علمیه باز گذاشته شود .کسروی دو سال بعد
«اسرار هزار ساله» مطرح میشود و تا به امروز هم گریبان احساسی از تکرارخوانی کتاب را ببندد .شاید برای رهایی از گروه هایی را که دم از مبارزه با ارتجاع می زدند ولی از
حکام نظام اسلامی را گرفته است) در عین حال مجموعهای چنین حالی ،بهتر این باشد که مطالعه کتاب را با بخش سوم این سفر استقبال کردند به باد انتقاد گرفت و خطاب به
است ارزشمند از اسناد و مدارکی که پیرامون ترور این حزب توده نوشت« :ما فراموش نکردهایم که هنگامی که
آن آغاز کرد و سپس به بخشهای اول و دوم پرداخت». آقا حسین قمی را به آن ترتیب خاص برای تقویت ارتجاع
اندیشمند بیپروای ایرانی منتشر شده است. اتفاقا «این نحوه کار» نقطه ضعف کتاب «قتل کسروی» به ایران میآوردند شما در روزنامه خود تجلیلی بیاندازه
ناشکیباییدینی است و اشاره نویسنده به این نکته آن را منتفی نمیکند. از او نمودید و او را «اولین شخصیت دینی» نامیدید… آیا
پاکدامن دو مقاله را قبلا نوشته و بعد که به منابع و اسناد این تقویت ارتجاع نیست؟ اگر شما این را نپذیرید من ناچار
پاکدامن از صدور فتوای قتل سلمان رشدی نویسنده بیشتری دست پیدا کرده ،مقاله سوم را به شکلی جامعتر
انگلیسی هندیتبار توسط آیتالله خمینی در سال ۱۹۸۸به تنظیم کرده است .بنابراین بجای چاپ سه مقاله و توصیه به خواهم شد بگویم شما معنی ارتجاع را نمیدانید!»
اندیشه درباره چگونگی و علل قتل احمد کسروی میرسد. خواننده– که برای پی بردن به دلایل تاریخی و سیاسی قتل =خمینی کتاب «شیعیگری» را که علیه خرافات شیعیان
ولی چیز زیادی از قتل کسروی نمیداند .مینویسد …« :به کسروی کتاب را به دست گرفته و شاید اصلا مایل نباشد «با نوشتهشدهدرسال« ۱۳۲۳آنکتابننگینباآناسمشرمآور
ابهام میدانستم که در کاخ دادگستری صورت گرفت و به تکوین و اجرا و تکمیل یک طرح تحقیقی آشنا» شود– که که گویی با لغت جن نوشته شده» خواند و نویسندهاش را
دست فداییان اسلام .دقیقتر از این چیزی به یادم نمانده بود.
«یک نفر تبریزی بی سر و پا» نامید.
شرمم آمد .چرا هیچ به یاد نمیآوردم؟ چرا همه زمان و
الاهه بقراط – چاپ اول «قتل کسروی» توسط انتشارات
افسانهدرسوئدودرتابستان ۱۳۷۷منتشرشد.ناصرپاکدامن
در چاپ دوم تصحیحاتی انجام داده و ضمائمی بر آن افزوده
است .کتاب از سه بخش اصلی و دو بخش ضمائم تشکیل شده
که با اسناد و کلیشه چند دستنوشته کسروی نیز همراه است.
«قتل کسروی» از ناصر پاکدامن قتل کسروی
ناصر پاکدامن
چاپ دوم؛ انتشارات فروغ؛ آلمان پاییز ۱۳۸۰
پیشگفتار داریوش کارگر بر چاپ اول که در انتهای این کتاب
آمده ،با وجود توضیحاتی که ناصر پاکدامن در «یادداشت
برای چاپ دوم» داده است ،بهتر میبود که در آغاز چاپ
دوم میآمد .کارگر در این پیشگفتار به این نکته اشاره میکند
که دو مقاله نخست در «نامه کانون نویسندگان ایران در