Page 42 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۲ (دوره جديد
P. 42
ضد کرد ،نیاز به ترغیب و تشویق نداشتند و بطوری که آن بود و هم روستاهای بین خوی و سلماس را تملک کرده بود. صفحه4۲شماره18۷8
لمبتون ( -)Ann Lambtonکه در ۱۹۴۴از کردستان ایران [ ]۹در ژوییه ۱۹۱8عدهای از متجاسرین در کردستان ایران، جمعه ۲۹اردیبهشتماه تا 4خردادماه 140۲خورشیدی
دیدار و با آن رهبران تجزیهطلب گفتگو کرده -مینویسد: ظاهراً گرد آمدند تا مسئلهی «استقلال کرد» را تحت حمایت
«همه با اشتیاق از استقلال کردستان سخن میراندند]۲۱[». بریتانیا مورد بحث قرار دهند و همین موضع را به نمایندهی فارسی عملاً از تمام مناسبات مهم اقلیم کردستان
اتحاد شوروی همچنین میخواست از آذربایجان و بریتانیا در سقز پیشنهاد کردند .در آغاز دسامبر همان سال، حذف خواهد شد .این در حالیست که در سایر کشورهای
کردستان ایران به عنوان ابزار فشار بر دولت ایران استفاده گروهی از جداییطلبان به نمایندگی از عشایر سنه و سقز و فدرال ،مانند آمریکا و برزیل ،یک زبان رسمی برای تمام
کند تا بتواند امتیاز نفت شمال را به دست آورد و هنگامی هوارمان با این هدف که جزء منطقهی تحت ادارهی بریتانیا کشور وجود دارد یا اگر مانند سوییس دارای چند زبان رسمی
که تهران در برابر این هدف ،مقاومت کرد ،روسها شروع منظور شوند ،از سلیمانیه دیدار کردند .آنها در فوریهی هستند ،این زبانها در تمامی کشور ،به عنوان زبان رسمی به
به تشویق این دو جنبش جداییخواهانه کردند .اگر تهران ۱۹۱۹جلسهی دیگری دربارهی شورش علیه حکومت ایران رسمیت شناخته میشوند و اینگونه نیست که برخی از این
از دادن امتیاز نفت به شوروی خودداری میکرد ،شوروی تشکیل دادند که البته در این خصوص ،به نتیجهای نرسیدند. زبانها در مناطق مختلف کنار گذاشته شوند .مستنبط از
میتوانست از کردستان و آذربایجان ،به عنوان یک مکمل [ ]۱۰سمیتقو رویای استقلال کردستان را در سر داشت[]۱۱ همین عبارت از اساسنامه ،تدریس در مدارس و دانشگاهها
استراتژیک برای پوشاندن جناح جنوب غربی خود استفاده و برای رسیدن به این هدف ،به کشتار مخالفان و حتی به زبان مادری است .یعنی ایرانیانی که به گروههای زبانی
و در عین حال ،مرزهای شرقی عراق و ترکیه را نیز تهدید قتل عام وحشیانهی آذریها دست یازید .در آوریل ،۱۹۱۹ مختلف تعلق دارند ،هر کدام باید تحصیلات خود را به زبان
کند ]۲۲[.در سپتامبر ۱۹۴۵قاضی محمد و چند تن دیگر از متعاقب نزاعی که میان پادگان ایرانی ارومیه و هواداران مادری خود -و نه به زبان فارسی -ادامه دهند و محتوای
تجزیهطلبان در مهاباد به باکو رفتند و در ملاقات با رئیس سمیتقو رخ داد ،وی بی درنگ شهرستان ارومیه را محاصره کتابهای درسی باید بر اساس دستور مسئولان محلی در
جمهور آذربایجان دستور تأسیس حزب دموکرات کردستان کرد ،آب را به روی مردم بست و دست به قتل و غارت
را با ظاهر خودمختاری برای کردستان در چارچوب ایران مناطق آذرینشین اطراف گشود ]۱۲[.وقتی بریتانیا از دادن نواحی خودمختار -از جمله اقلیم کردستان -تعیین شود.
اسلحه و مهمات لازم به سمیتقو برای دستیابی به استقلال در بخش دیگر از اساسنامه آمده است روابط اقلیم
دریافت کردند]۲۳[. خودداری کرد ،وی برای گرفتن کمک ،به بیگانهای دیگر یعنی کردستان با سایر بخشهای کردستان و کشورهایی که منافع
در ۲۲ژانویهی ۱۹۴۶قاضی محمد تأسیس «جمهوری ناسیونالیستهای ترکیه روی آورد .سپس کوشید عشایر کرد در آنجا وجود دارد ،از طریق نمایندگان اقلیم کردستان و
مهاباد» را اعلام کرد .خود قاضی محمد رئیس جمهور شد و آذربایجان غربی را گرد آورد؛ اما موفق نشد ]۱۳[.در فوریه
پسر عمویش سیف قاضی هم وزیر جنگ شد ]۲۴[.تأسیس ۱۹۲۰دولت مرکزی توانست سمیتقو را شکست دهد .وی از طریق توافق با حکومت فدرال میسر میشود.
نظام جمهوری در بخشی از کشوری که نظام متبوع آن خواستار مصالحه شد و قول داد اموال غارت شده را پس همچنین هر کدام از اقلیمها میتوانند در کشورهای
مشروطهی سلطنتی است ،انگیزهی قوی قاضی محمد و دهد و در امور ارومیه و سلماس مداخله نکند .دولت وقت دیگر نمایندگی داشته باشند تا این نمایندگیها ،حافظ منافع
حزب دموکرات کردستان را در راستای تلاش برای استقلال از روی بیخردی با سازش موافقت کرد ]۱۴[.دو ماه بعد؛ ویژهی آنها باشند .این به آن معناست که اقلیم کردستان،
این استان و مناطق کردنشین آن منطقه نشان میدهد. یعنی در ماه آوریل ،سمیتقو با اسلحهی دریافتی از ترکها، برخلاف دولتهای سایر کشورهای فدرال ،مایل نیست امور
همچنین از آنجا که ایجاد پست وزیر جنگ ،برای واحدهای دشت سلماس و شهر ارومیه را اشغال کرد و اینبار کوشید
خودمختار یک کشور فدرال بیمعناست ،تأسیس چنین خود را تحت حمایت بیگانهای دیگر یعنی بلشویکها که خارجی را تماماً به دست دولت مرکزی بسپارد.
مقامیاز جانب قاضی محمد ،دلیل دیگری است که نشان میکوشیدند تمامیت ارضی ایران را نقض کنند قرار دهد. در اساسنامه آمده است که حفظ نظم و امنیت داخلی
میدهد اعلام هدف ظاهری خودمختاری توسط وی و حزب اما سمیتقو از حمایت و پشتیبانی عام ایرانیان ُکرد بهرهمند اقلیم ،بر عهدهی نیروهای انتظامی محلی حکومت اقلیم
دموکرات ،تنها شعاری برای پنهان کردن انگیزهی اصلی او است .وظیفهی نیروهای پیشمرگه ،حفظ منافع و حاکمیت
یعنی تلاش برای استقلال مهاباد و سپس کردستان از ایران نبود[ ]۱۵و به همین جهت ،سرکوب و کشته شد. اقلیم کردستان است .بنابراین علاوه بر اینکه اقلیم بر نیروی
بوده است .قاضی محمد ،علاوه بر ملامصطفی بارزانی ،سه دو سال پس از آغاز جنگ جهانی دوم ،در سال ،۱۹۴۱ انتظامی محلی تسلط کامل دارد ،برخلاف سایر فدراسیونها،
تن دیگر از تجزیهطلبان را نیز به مقام مارشالی نیروهای بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی ،ایران را اشغال و رضاشاه را نیروی دیگری به نام پیشمرگه معرفی کرده که نقش ارتش را
جمهوری ارتقا داد[ ]۲۵که این کار او نیز نشان میدهد به کنارهگیری از سلطنت و ترک کشور وادار کردند .روسها در اقلیم ایفا خواهد کرد و ارتش دولت مرکزی تنها باید در
که خیال خام استقلال کردستان را از پیکرهی ایران در سر که بیشتر بخشهای آذربایجان شرقی و غربی را تحت اشغال
میپرورانده است .اما جمهوری مهاباد نیز مورد پشتیبانی درآورده بودند ،علاقمند بودند که دولتی دستنشانده مرزها مستقر شود.
در کردستان بر سر کار آورند؛[ ]۱۶بنابراین هنگامی که بر اساس مادهای دیگر از اساسنامه ،حق تصویب تمامی
مردم و سران عشایر کرد قرار نگرفت]۲۶[. دستنشاندگان روس ،به اغتشاش در آذربایجان غربی و قوانین که به مسائل داخلی اقلیمها (مثل قوانین مدنی،
از سوی دیگر« ،حزب دموکرات آذربایجان» تمایل نداشت کردستان روی آوردند ،روسها مانع ورود نیروهای ایران جزایی ،مالیاتی و…) مربوط میشود ،به پارلمان اقلیمها
که مهاباد از حکم او خارج باشد و مستقلاً اقدام کند؛ تنها به محل شدند .در ژانویهی ۱۹۴۲گروهی از شورشیان در واگذار میشوند .اساسنامه از این نیز فراتر میرود و مقرر
حمایت روسها بود که دولت پیشهوری را متقاعد کرد کردستان ایران ،حزبی به نام «آزادی» تأسیس کردند که به میدارد« :مسائل مشترکی که به حکومت فدرال مربوط
وجود دستگاه کرد مستقل از تبریز را تحمل کند ]۲۷[.در ۲۳ غارت روستاهای آذرینشین پرداخت ]۱۷[.این در حالی بود میشوند مانند سیستم پولی ،ارتش ،برنامهریزی بلندمدت
آوریل ،۱۹۴۶پیمانی میان دو جمهوری مهاباد و حکومت که گروهی دیگر از شورشیان در کردستان ،پیش از ورود اقتصادی ،منابع درآمد و تقسیم عادلانهی ثروتهای
خودمختار آذربایجان منعقد شد که کاملاً رنگ جدایی واحدهای ارتش شوروی به ارومیه ،باز شهر را غارت کرده عمومی ،سیاستهای خارجی و اوزان و مقیاسات ،در
از تهران داشت و به دو دولت آذربایجان و مهاباد اجازه و آتش زده بودند ]۱8[.قاضی محمد مداخلهی متفقین را محدودهی اختیارات مشترک حکومت اقلیمها و حکومت
میداد نمایندگانی مبادله کنند ،کمیسیون مشترک اقتصادی در ایران به چشم فرصتی برای نیل به خودمختاری میدید. فدرال میباشد ».یعنی یکی از اصول معروف پذیرفته شده
تشکیل دهند و متقابلاً به یکدیگر کمک نظامی نمایند. بنابراین نخست با بریتانیا و سپس با شوروی وارد مذاکره
طرفین قرارداد ناگهان نفرت دیرینهای را که از یکدیگر به شد؛ اما در ادامه تحت حمایت شوروی قرار گرفت]۱۹[. توسط کشورهای فدرال را عمل ًا نقض میکند]8[.
دل داشتند از یاد بردند و متعهد شدند که هر کس یا گروهی تمایل قاضی محمد به خودمختاری ،آرام آرام به تمایل به با توجه به موارد بالا ،به نظر میرسد که وقتی بسیاری
را که در صدد برآید «در مناسبات کردها و آذربایجانیها استقلال تبدیل و این تمایل ،در ماه مه ۱۹۴۲در اجلاسی در از گروههای قومگرا از واژهی فدرالیسم برای ایران استفاده
باکو در دیدار با روسها مطرح شد .نمایندگان شوروی ،به میکنند ،درجهی خودمختاری به مراتب بیشتری از نظامهای
اخلال کند» کیفر دهند]۲8[. تجزیهطلبان گفتند که اتحاد جماهیر شوروی ،از حق تعیین فدرال و چیزی نزدیک به نظام کنفدرال را مطالبه میکنند
در نهایت ،جمهوری مهاباد -که از همان آغاز مورد حمایت سرنوشت اقلیتها پشتیبانی میکند؛ اما هنوز وقت استقلال و از آنجا که تقاضای آنها ممکن است مورد اعتراض قرار
ایرانیان کُرد قرار نگرفته بود -پس از رها کردن متجاسران کردستان نرسیده است ]۲۰[.این در حالی بود که در سال گیرد و مقاصد بعدی آنها آشکار بشود ،نام آن را به نادرست
توسط روسها و ورود قشون مرکزی به مهاباد ،در ۱۵ ،۱۹۴۴همین که پایان جنگ در افقها پدیدار شد ،روسها، فدرال میگذارند؛ اگرچه خود سیستم فدرال هم برای ایران
دسامبر ۱۹۴۶سرنگون شد و مهاباد به دامان مام میهن آذربایجان -که در آنجا «حزب توده» نیرومند بود -و کردستان
بازگشت .قاضی محمد نیز به همراه برادر و پسر عمویش، را تشویق به جدایی از ایران کردند ،تا شاید بتوانند در ادامه، مناسب نیست.
در ۳۱مارس ،۱۹۴۷در میدان شهر مهاباد ،به دار آویخته آن نواحی را به خاک خود ضمیمه کنند .رهبران تجزیهطلب
شد .اقدامات قاضی محمد با چنین سوابقی ،نه تنها هرگز نگاهی کوتاه به سوابق گروههای قومگرای ایران با
داعیهی فدرالیسم و خودمختاری
توسط احزاب ضد کردی -که همواره نقاب فدرالیسم
پس از پایان جنگ جهانی اول ،شمال غرب ایران هنوز
با مصائب ناشی از جنگ درگیر بود .سیصد روستای دشت
ارومیه ویران شده و جمعیت شهر ارومیه از ۲۵هزار به
۵هزار تن کاهش یافته بود .منطقه دستخوش آشوب و
نابسامانی بود .سمیتقو (سمکو) از جمله کسانی بود که با
سوء استفاده از خلاء قدرت ،هم به غارت و چپاول مشغول