Page 37 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۳۱ (دوره جديد
P. 37

‫صفحه‌‌‌‪‌‌۳‌‌‌۷‬شماره‌‪18۹۷‬‬                                                                                          ‫از جمله تفاوتهای میان دو مصرع‪ .‬میبینیم نیما‬
‫جمعه ‪ ۲۹‬سپتامبر تا پنجشنبه ‪ ۵‬اکتبر ‪۲0۲۳‬‬                                                                           ‫یوشیج گرامر «شکلی» و «جسمی» را (که البته واژههایی‬
                                                                                                                  ‫است که من به کار میبرم) به چالش میکشد‪ .‬نیما‬
   ‫جهان هستی و تلسکوپها در سخنرانی پروفسور بهرام مبشر؛‬                                                            ‫میگوید لازم نیست ما قوانین شعر کلاسیک نهادینه شده‬
                                                                                                                  ‫را حتماً به کار ببریم‪ .‬در اشعار نیما مصرعهایی هست با‬
‫کدامیک اول به وجود آمده‪ :‬جهان هستی یا فیزیک؟‬                                                                      ‫تعداد کلمات بسیار متفاوت‪ .‬مثل ًآ یک مصرع از ‪ ۵-۶‬کلمه‬
                                                                                                                  ‫تشکیل شده ولی دومی فقط از دو کلمه‪ .‬وزن شعر نیمایی‬
                                                        ‫تلسکوپ جیمز وب‬                                            ‫هم شکل مشخصی دارد مثلا قافیه در شعر او خیلی جاها‬

‫پروفسور بهرام مبشر‬                                                                                                                               ‫اصل ًا وجود ندارد‪.‬‬
                                                                                                                  ‫ولی یک «گرامر» دیگر هم در شعر هست که به ما کمک‬
‫درجهی فوق لیسانس مهندسی آبتوالکترونیک و دیپلم‬           ‫=پروفسور بهرام مبشر نمایندهی سازمان فضایی اروپا‬           ‫میکند کار دیگری را که نیما کرده است بهتر دریابیم‪.‬‬
‫مهندسی مایکرو ویو از دانشگاه لندن و دریافت فوق دکترا‬    ‫در ناسا و همچنین در تشکیلات تلکسوپ فضایی هابل‬             ‫اینجا باید از گرامر ذهنی شعر سخن بگوییم‪ .‬این گرامر بر‬
‫از امپریال کالج تا قبل از مهاجرتش به آمریکا مدت ‪ ۸‬سال‬   ‫است‪ .‬وی از جرگهی دانشمندان مسئول آشکار ساختن تحول‬         ‫میگردد به شیوه تفکر شاعر در شعر و شگردهای او برای‬
‫در همان دانشگاه تدریس و تحقیق کرده است‪ .‬در آمریکا‬       ‫کیهان‪ ،‬به خصوص کهکشانها و انرژی تاریک و منشاء آن‬
‫کار خود را در سازمان فضایی ناسا شروع کرد‪ .‬از چند سال‬    ‫و آگاهی یافتن از جایگاه انسان در جهان هستی و آیندهی‬                            ‫ایجاد معنی در ذهن خواننده‪.‬‬
‫پیش هم در موسسهی تلسکوپ فضایی «هابل» مشغول‬              ‫بشریت است که مهمترین پرسشهای کیهانشناسی امروز‬             ‫ما اینجا از مسئلهی ادراک صحبت میکنیم‪ .‬یعنی ادراک‬
‫فعالیت است‪ .‬وی اخیرا همکاری با پروژه تلسکوب جیمز‬                                                                  ‫خواننده از شعری که میخواند یا میشنود یا میبیند‪ .‬مثلا‬
‫وب را شروع کرده است‪ .‬پروفسور مبشر نمایندهی سازمان‬                                    ‫را تشکیل میدهند‪.‬‬             ‫ما زیبایی را درک میکنیم ولی حتی با قویترین خطکش‬
‫فضایی اروپا در ناسا و همچنین در تشکیلات تلکسوپ‬          ‫=«در تصاویری که توسط تلسکوپ جیمز وب از اعماق‬              ‫اتمی دنیا هم نمیتوانیم آن را اندازه بگیریم چرا که زیبایی نه‬
‫فضایی هابل است‪ .‬وی از جرگهی دانشمندان مسئول‬             ‫جهان هستی گرفته شده ما نقاط نورانیای میبینیم که‬           ‫طول دارد نه ارتفاع و نه عرض‪ .‬ما یک چیز زیبا را میتوانیم‬
‫آشکار ساختن تحول کیهان‪ ،‬به خصوص کهکشانها و انرژی‬        ‫هرکدام از آنها یک کهکشان هستند‪ .‬ما میدانیم در هر‬          ‫لمس و حس کنیم‪ .‬اما زیبایی را نمیتوانیم لمس کنیم‪ .‬این‬
‫تاریک و منشاء آن و آگاهی یافتن از جایگاه انسان در جهان‬  ‫کهکشان ‪۱۰۰‬هزار میلیون ستاره هست‪ .‬تصاویر جیمر وب‬           ‫یک مفهوم است‪ .‬فقط میتوانیم آن را درک کنیم‪ .‬میتوان‬
‫هستی و آیندهی بشریت است که مهمترین پرسشهای‬              ‫‪ ۹‬برابر عمیقتر از تصاویری هستند که هابل در اختیار ما‬      ‫گفت کار اساسی نیما در این بخش از گرامر شعر است‪،‬‬
‫کیهانشناسی امروز را تشکیل میدهند‪ .‬پروفسور مبشر‬          ‫گذاشته و این تلکسوپ توانسته تصاویری را ثبت کند که‬         ‫یعنی راهگشایی برای ادراکی نو از شعر در ذهن خواننده‪.‬‬
‫دارای شهرت بینالمللی در علم ستارهشناسی است و مقالات‬     ‫نور آنها ‪ ۲/۱۲‬میلیارد سال طول کشیده به دست ما برسد‪.‬‬       ‫برای این کار نیما دو پروژهی اساسی را پیاده کرده است‪.‬‬
‫متعددی در نشریات علمی منتشر کرده است‪ .‬او چندیست‬         ‫ما وقتی به این تصاویر نگاه میکنیم درواقع به گذشتههای‬      ‫یکی دور ریختن حرفهای پیش پا افتادهای که شعر فارسی‬
‫که در دانشگاه کالیفرنیا واحد «ریورساید» به عنوان استاد‬  ‫بسیار دور نگاه میکنیم و ستارگان و کهکشانهایی را‬           ‫قرنهای متمادی با آنها کلنجار رفته است‪ .‬مانند «پیچش در‬
                                                                                                                  ‫زلف یار» و یا «گذر از کوی دلبر» ونظایر آن‪ .‬مثلا در این‬
               ‫فیزیک و کیهانشناسی تدریس میکند‪.‬‬                        ‫میبینیم که امروز اساساً وجود ندارند‪».‬‬       ‫اشعار کلیشهای درکی که از زن به خواننده داده میشود در‬
‫پروفسور بهرام مبشر در ابتدای سخنانش گفت که‬              ‫=«در طول عمر نسل حاضر ‪ ،‬انسان به آنجا خواهید‬              ‫حد یک «شیء» است و در آن خبری از فکر زن‪ ،‬احساس‬
‫میخواهد وقتی حاضران این نشست امروز به خانه‬              ‫رسید که حیات را در سیارات دیگر کشف کند البته نه‬           ‫زن‪ ،‬نگاه زن و دیدگاه زن به عنوان یک هویت نیست‪ .‬اما‬
‫برمیگردند یا متقاعد شده باشند یا اینکه گیج و مبهوت‪.‬‬                                                               ‫نیما این شیوه سخنگویی را کنار میگذارد و شعر ایران را از‬
‫او گفت پرسشهایی را که امشب مطرح میکند نسلهای‬                                      ‫حیاتی شبیه حیات ما‪».‬‬            ‫سنتپرستی آزاد میکند تا در خور انسانی باشد که آزادانه‬
                                                                                                                  ‫در پی درک واقعیت در شرایط امروز است‪ .‬یعنی وقتی‬
                     ‫گذشته نیز از خود پرسیدهاند‪:‬‬        ‫چندی پیش در کتابخانه مطالعات ایرانی پروفسور بهرام‬         ‫نیما از عشاق صحبت میکند از احساسات آنها نسبت به‬
            ‫‪-۱‬چقدر طول کشید تا به اینجا رسیدیم؟‬                                                                   ‫یکدیگر و از ارتباط ارگانیک بین آن دو نفر صحبت میکند‪.‬‬
           ‫‪-۲‬چقدر امروز از جهان هستی میدانیم؟‬           ‫مبشر درباره موضوع شناخت اسرار کائنات و تلسکوپ‬             ‫تمام ه ّم و غم نیما یوشیج همین بود که شعر فارسی را از‬
                                                                                                                  ‫قید مفاهیم کهنه ذهنی که قرنها بر آن حاکم بوده رها‬
                      ‫‪-۳‬چطور به اینجا رسیدیم؟‬           ‫فضایی جیمز وب سخنرانی داشت که مورد استقبال فراوان‬
‫‪ -۴‬از اینجا به کجا میرویم و چه چالشهایی پیش روی‬                                                                            ‫کند‪ .‬یعنی گرامر ذهنی شعر را هم عوض کند‪.‬‬
                                                        ‫قرار گرفت‪ .‬در ابتدای برنامه دکتر نامدار بقایی یزدی مسئول‬  ‫=غیر از نیما در این دوره ما دیگر از چه شعرایی در این‬
                                 ‫ما قرار دارند؟‬
‫سخنران گفت که او روی پرسشهای اول و چهارم تمرکز‬          ‫برنامههای فرهنگی کتابخانه مطالعات ایرانی در لندن‬                               ‫دوره میتوانیم سخن بگوییم؟‬
‫بیشتری خواهد داشت‪ .‬سپس ادامه داد که ایزاک نیوتن گفته‬                                                              ‫‪-‬من شاعران این دوره ‪ ۱۲‬ساله را به دو گروه تقسیم‬
                                                        ‫نکاتی از بیوگرافی پروفسور مبشر را برای حاضران ارائه داد‪.‬‬  ‫کردهام‪ .‬در گروه اول از شاعرانی مانند فریدون توللی‪،‬‬
     ‫است که اگر من میتوانم دوردستها را ببینم چون‬                                                                  ‫منوچهر شیبانی‪ ،‬نصرت رحمانی‪ ،‬سیاوش کسرایی و هوشنگ‬
                                                        ‫پروفسورمبشر متولد ‪ ۱۳۳۷‬تهران و فارغالتحصیل رشته‬           ‫ابتهاج میتوانیم نام ببریم‪ .‬دلیل اینکه من همهی این‬
                                                                                                                  ‫شاعران را در یک جرگه قرار دادهام نوع کارشان در آن دوره‬
                                                        ‫ریاضی از دبیرستان البرز است و لیسانس خود را در رشته‬       ‫است‪ ،‬که صرفا تقلیدی است از گرامر جسمی شعر نیما‪،‬‬
                                                                                                                  ‫مثلا استفاده آنها از مصرعهای ناهمسان یا رها کردن قافیه‬
                                                        ‫فیزیک در ایران دریافت کرده و سپس مدارج فوق لیسانس‬
                                                                                                                                                       ‫در شعر‪.‬‬
                                                        ‫و دکترای خود را در در رشته کیهانشناسی مشاهداتی از‬         ‫گروه دیگری از شعرای ما در این دوره کسانی بودند مانند‬
                                                                                                                  ‫احمد شاملو‪ ،‬مهدی اخوان ثالث و فروغ فرخزاد که این‬
                                                        ‫دانشگاه «دارم» بریتانیا دریافت کرد‪ .‬وی بعد از دریافت‬      ‫آخری خود محصولی از همین دوره بود هرچند که در‬
                                                                                                                  ‫آن زمان طبعا کارهای ابتداییتری ارائه داده بود‪ .‬ولی ما‬
                                                                                                                  ‫میبینیم که حتی در همان زمان هم شعر موزون فرخزاد‬
                                                                                                                  ‫چقدر متفاوت از شعر موزون امثال فریدون توللی است‪.‬‬
                                                                                                                  ‫سهراب سپهری را هم باید شاعری بشناسیم که کار شعری‬
                                                                                                                  ‫خودش را در این دوره شروع کرده‪ .‬البته نادر نادر پور هم‬
                                                                                                                  ‫هست که در بعضی کارهای آن زمانش به گروه اول نزدیک‬

                                                                                                                                  ‫است و در برخی دیگر به گروه دوم‪.‬‬
   32   33   34   35   36   37   38   39   40   41   42