Page 18 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۳ (دوره جديد
P. 18

‫صفحه‌‌‌‌‪‌‌‌1‌۸‬شماره‌‪‌1۹0۹‬‬
                                                                                                                                                      ‫جمعه ‪ 1‬تا ‪ ۷‬دیماه ‪140۲‬خورشیدی‬

        ‫متن فارسی گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی و پاتریک بت‪ -‬دیوید(‪)۴‬‬

‫سقوط ایران در ‪ ۵۷‬و خواستن و برخاستن مردم برای تغییر رژیم‬

‫شاهزاده رضا پهلوی و پاتریک بت‪ -‬یوید ‪ /‬نوامبر ‪۲۰۲۳‬‬                                                                   ‫در پخش ویدئویی این مصاحبه از نرمافزار زیرنویس‬
                                                                                                                    ‫انگلیسی و صوت ترجمه همزمان به فارسی استفاده‬
‫جهان بر زندگی ما تأثیر میگذارد یا نه‪ .‬به این ترتیب ما‬     ‫حکومتی و مدرن کردن و سکولاریزه کردن آنها چرا که همه‬       ‫شده که اگرچه میتواند کمک اولیه برای آگاهی از‬
‫به نوعی به عصری از حیات سوق داده شدهایم که نیاز به‬        ‫چیز در کنترل مساجد بود‪ .‬بعد در مرحله بعدی که دوران‬        ‫مضمون باشد اما از آنجا که گفتار بر اساس صوت‬
‫مراوده و نیاز به تأثیرگذاری بیشتر و متقابل داریم‪ .‬بجای‬                                                              ‫و تلفظ گویندگان تشخیص داده میشود‪ ،‬هم در‬
‫بازگشت به انزواگرایی و یا جابجایی سرمایهگذاری از اینجا‬         ‫پدرم بود و کارهایی که وی میبایست انجام میداد‪.‬‬        ‫زیرنویس انگلیسی و هم در ترجمه فارسی اشتباهات‬
‫به جای دیگر؛ فکر نمیکنم دنیای ما به این شکل در حال‬        ‫فکر میکنم من به نسلی تعلق دارم که مسئولیت اصلی‬            ‫فاحش و غلطهایی وجود دارد که یا جمله را بیمعنی‬
                                                          ‫آن به حداکثر رساندن بیشترین مشارکت و یک نظام آزاد و‬       ‫و بیربط کرده و یا حتا منظوری برعکس را منتقل‬
                                  ‫تکامل باشد‪.‬‬             ‫برپایی دموکراسی و جا انداختن این ارزشهاست که به نظر‬       ‫میکند‪ .‬کیهان لندن کل این گفتگو را ترجمه کرده‬
                                                          ‫من امروز دستیافتنیتر از دورانی است که پدرم در آن‬          ‫که بالغ بر ‪۲۷‬هزار کلمه میشود‪ .‬اما هم از نظر زبان‬
      ‫پیروزی واقعیت بر روایتها و داستانپردازیها‬           ‫زندگی میکرد؛ از نظر آموزش‪ ،‬از نظر آگاهی‪ ،‬از نظر تجربه‬     ‫محاوره و هم از نظر برخی موضوعات پراکنده که‬
                                                          ‫و از نظر ابزارهایی که امروز در دست داریم و آن زمان‬        ‫مجری مطرح میکند‪ ،‬بخشهای اصلی این گفتگو تا‬
‫=من نمیگویم همه مردم اما بسیاری از مردم اگر با‬            ‫اصلا وجود نداشت منظورم دنیای ارتباطات است که امروز‬        ‫حد ممکن با وفاداری به عبارات اصلی تنظیم شده‬
‫خودشان صادق باشند میتوانند به عقب نگاه کنند و‬             ‫شما در آن بسر میبرید؛ ارزشی که رسانههای اجتماعی و‬         ‫تا به صورت مکتوب و به عنوان مرجع در دسترس‬
‫بگویند پدر شما درست میگفت؛ او کارهای درستی انجام‬          ‫تأثیری که آنها دارند و روشی که بطور کلی امروزه چرخهای‬
‫داد و ایران را به جای بهتری تبدیل کرد‪ .‬میدانید‪ ،‬متاسفانه‬  ‫زندگی میگرداند‪ .‬امروز ما از یک مؤسسه مثل «سیبیاس»‬                              ‫همگان قرار داشته باشد‪.‬‬
‫شاید دشمن و رقبا متوجه بلندپروازیهای او شدند؛ متوجه‬       ‫فیلمهایی از آن زمان نشان میدهیم و مردم اخبار خودشان‬
‫قویتر شدن او شدند‪ .‬او خودش هم فهمید که دست بهتری‬          ‫را از تلویزیون پخش میکنند‪ .‬شما امروز چگونه اخبار خود‬    ‫حق با شما بود که این موضوع را [وسوسه راضی نگه‬
‫دارد و بجای اینکه دستش را پنهان کند آن را رو کرد… در‬      ‫را دریافت میکنید؟ درواقع بیشتر اوقات شما میتوانید نوع‬   ‫داشتن همه] مطرح کردید‪ .‬دوست تاجری داشتم که یکبار‬
‫پوکر وقتی کسی را شکست دادی‪ ،‬تازه نشان میدهی که‬            ‫اخباری را که دریافت میکنید‪ ،‬برنامهریزی کنید‪ .‬دیگر به‬    ‫از قول کسی تعریف میکرد‪ ،‬هنوز نمیدانم راز موفقیت‬
                                                          ‫«نیویورک تایمز» یا «شصت دقیقه» در «سیبیاس نیوز»‬         ‫چیست اما مطمئنا میدانم که راز شکست چیست و آن‬
              ‫چی در دست داشتی و نه قبل از آن…‬             ‫یا چیزهای دیگر تکیه نمیکنید؛ نه اینکه اینها نباید وجود‬  ‫تلاش برای جلب رضایت همه است‪ .‬شما نمیتوانید همه را‬
‫– میتوانم با این ارزیابی موافق باشم زیرا گاهی صداقت‬       ‫داشته باشند و یا مخاطب نداشته باشند بلکه فکر میکنم‬      ‫راضی نگه دارید‪ .‬اما باز هم اگر بار یک مسئولیت جمعی‬
                                                          ‫که دنیای امروز از نظر نحوهی ارتباط افراد با یکدیگر و‬    ‫بیش از حد بر عهده خودتان باشد‪ ،‬بدون توجه به اینکه‬
                              ‫جواب نمیدهد…‬                ‫آگاهی بسیار متفاوت شده‪ .‬آنها حتا به نظر من دولتها و‬     ‫منظورتان خوب است یا نه‪ ،‬شما مقصر خواهید بود‪ .‬با‬
                                                                                                                  ‫توجه به این واقعیت که پدرم خود را در موقعیتی قرار داده‬
‫=فکر میکنم اگر او این کار را انجام نمیداد من و شما‬                                  ‫رسانهها را دور میزنند‪.‬‬        ‫بود که که تأثیر بسیار زیادی داشت‪ ،‬در حالی که ضرورتی‬
‫امروز در ایران زندگی میکردیم… نمیدانم چکار میکردم‬         ‫ما باید دنیایی را که امروز در آن زندگی میکنیم درک‬       ‫هم نداشت‪ ،‬چون به همان اندازه هم آسیبپذیر میشد‪.‬‬
‫ولی امروز در ایران زندگی میکردم چرا که ایران احتمالا از‬   ‫کنیم تا بفهمیم مردم به چه چیزی و چگونه واکنش نشان‬       ‫او به معنای واقعی کلمه خود را قربانی کرد‪ .‬ممکن است‬
‫نظر اقتصادی و تجاری و مالی و سبک زندگی و رسانهای‬          ‫میدهند یا پیامهایشان را چگونه منتقل میکنند و اگر‬        ‫امروز مردم بفهمند که او میخواست کشور به کدام سو‬
‫جامعه فوقالعادهای میبود و بسیار فرصتهای متفاوتی‬           ‫نسبت به آن حساسیت نداشته باشید‪ ،‬بد خواهید آورد‪.‬‬         ‫برود‪ .‬بسیاری از منتقدان او یا حتا افرادی که هنوز به دنیا‬
‫وجود میداشت‪ .‬اما مطمئن هستم که رقبا این را دوست‬           ‫من سعی میکنم قبل از هر چیز بیشتر گوش کنم تا‬             ‫نیامده بودند میگویند کاش میفهمیدیم او در آن زمان‬
‫نداشتند و میگفتند‪ :‬هی! ما قبلا صاحب تو بودیم؛ تو کی‬       ‫صحبت کنم‪ .‬سعی میکنم درک کنم که آنها کجا ایستادند‬
‫هستی که فکر میکنی میتوانی اینقدر قدرتمند باشی؟ این‬        ‫و چالشها را درک کنم‪ .‬اما در عین حال باید بگویم آنچه‬                     ‫میخواست ما را به کجا ببرد که نشد‪.‬‬
                                                          ‫ما میخواهیم خیلی متفاوت با چیزی نیست که یک‬              ‫به این شکل فکر میکنم تاریخ فقط زمانی تکرار‬
          ‫نف ِت ما بود! آبادان! ما مالک اینجا بودیم…‬      ‫آمریکایی معمولی دوست دارد داشته باشد یا یک گروه‬         ‫میشود که ما نخواهیم از تجربیات گذشته درس بگیریم‪.‬‬
‫‪-‬اتفاقا این همان بخشی است که فکر میکنم نشان‬               ‫فرانسوی دوست دارد حفظ کند؛ همان چیزی که به نظر‬          ‫بنابراین کاری که من انجام میدهم بر این اساس نیست‬
‫میدهد پدرم چقدر کشورش را دوست میداشت و چیزی‬               ‫من به ارزشهای مشترک بر میگردد‪ .‬ما اکنون از نظر‬          ‫که میخواهم مسیر خاصی را دنبال کنم که پیشینیان من‬
‫که او را واقعا آزار میداد این بود که چرا آن زمان مردم‬     ‫پیامدهای آنچه در گوشهای از جهان اتفاق میافتد بیش‬        ‫در پیش گرفته بودند‪ .‬اول از همه اینکه من نمیدانم قرار‬
‫قدرش را نمیدانستند‪ .‬میتوانستم در چشمانش ببینم که‪:‬‬         ‫از آن در هم تنیده شدهایم که فکر کنیم آیا آن گوشه از‬     ‫است به کجا برسم؛ به شخصه برای هیچ مقامی کاندیدا‬
‫مگر من با این مردم چه کردم؟ بجز تلاش برای قرار دادن آنها‬                                                          ‫نمیشوم؛ کاری که من میخواهم انجام دهم این است که‬
                                                                                                                  ‫عامل انتقال باشم و بهترین نقشی که میتوانم انجام دهم‪،‬‬
                            ‫در جایگاهی بهتر…‬                                                                      ‫با اعتمادی که مردم به من دارند‪ ،‬برقراری اتحاد و شکل‬
                                                                                                                  ‫گرفتن یک ائتلاف است تا به جایی برسیم که ایرانیها‬
                                                                                                                  ‫بتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند و بقیه مسیرها‪ .‬من‬
                                                                                                                  ‫فکر میکنم ما در حال حاضر به اندازه کافی یک جامعه‬
                                                                                                                  ‫بالغ هستیم و مجبور نیستیم به یک حکومت هرمی‬
                                                                                                                  ‫وابسته باشیم‪ .‬ما باید به آن نقطه برسیم‪ .‬ما باید مردم را‬
                                                                                                                  ‫در تصمیمگیریهایی که انجام می شود شرکت دهیم‪ .‬این‬

                                                                                                                                          ‫روش و رویکرد من است‪.‬‬
                                                                                                                  ‫همیشه با این شروع میکنم که وقتی به پیشینیان من‬
                                                                                                                  ‫نگاه میکنید‪ ،‬زمانی پدربزرگ من باید دو کار انجام میداد؛‬
                                                                                                                  ‫قبل از هر چیز ثبات برای کشوری بیاورد که چهارگوشه آن‬
                                                                                                                  ‫با چالش روبرو بود و یک دولت مرکزی با تشکیل نهادهای‬
   13   14   15   16   17   18   19   20   21   22   23