Page 21 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۶ (دوره جديد
P. 21
صفحه۲1شماره1۹1۲ میتوانند به نوعی محافظهکار باشند .به عنوان مثال،
جمعه 1۹تا پنجشنبه ۲۵ژانویه ۲0۲4 حزب کمونیست چین و یا نئولیبرالیسم آمریکایی تا زمانی که
میکوشند همچنان شرایط موجود را برای حفاظت از قدرت
به مناسبت ۲۶دی؛ بازنشر حفظ کنند ،محافظهکار به حساب میآیند .در اینصورت،
گرایش محافظهکاری در هر جای طیف سیاسی میتواند
از «بگو مرگ بر شاه» تا «بگو برگرد شاه» چهره خود را نشان دهد ،هرچند که به لحاظ تاریخی با
خروج پادشاه فقید و شهبانو از ایران؛ فرودگاه مهرآباد ۲۶/دیماه ۱۳۵۷ مواضع راست افراطی معرفی یا معروف شده است!
حال بهتر میتوان معنی چپگرایی ،راستگرایی ،و
زیر درخت سیب در حومه پاریس مرتب وعدههای خوب =برخی با انقلاب و تحولات اجتماعی همراهی میکنند و محافظهکاری را درک کرد .نمودار زیر این گرایشهای
میداد ولی وقتی پایش به ایران رسید ،اعدامها را از بام محل حتی ممکن است در رأس آن نیز قرار بگیرند ،با این هدف
اقامت خود شروع کرد تا رسید به بلعیدن فرزندان انقلابش! که با فشار و تحمیل بر دیگران ،افکار خودشان را پیش سیاسی را تصویر میکند:
اما در این مدت علاوه بر اینکه شرایط جهان از همه نظر ببرند؛ وگرنه هیچ فرد عاقلی از هیچ انقلاب و تغییری دفاع بنابراین ،محافظهکاری در هر جا ،سیاستهای خاص خود
تغییر کرده (فروپاشی بلوک شرق ،تکنولوژی ارتباطات، را ایجاد میکند ،و از این رو در قبال موضوعات گستردهای که
جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ ،برآمدن قطبهای اقتصادی نمیکند برای اینکه وضعاش بدتر شود! در سیاست حضور دارند ،اختلاف نظرهایی را نشان میدهد.
جدید و…) شرایط ایران نیز با وجود فشارهای ارادهگرایانهی =مردم امیدواری که برآوردن یک استبداد دینی از محافظهکاری ممکن است آزادیخواهانهتر یا اقتدارگراتر
زمامداران ،ایستا و ثابت نمانده .راه جامعه و حکومت که «انقلاب» را در هیچ جای ذهن خود نمیداشتند و باشد؛ ممکن است بیشتر تودهای و یا بیشتر نخبهگرا باشد ،و
از آغاز نیز جدا بود ،پس از پایان جنگ هشت ساله بیش سادهلوحانه شعار میدادند «به کوری چشم شاه ،زمستونم یا ممکن است پیشروتر یا ارتجاعیتر عمل کرده و واپسگراتر
از پیش از هم فاصله گرفت .ناتوانی و فساد فراگیر همه بهاره!» حالا از زیر فشار بهمنی که بر سر آنها آوار شد تا باشد .چپگرایی هم که در سمت چپ طیف سیاسی قرار
جناحین حکومت همراه با انزوای جهانی و منطقهای ،شرایط یک چلهی تاریخی از ۵۷تا ۹۷را برایشان رقم بزند ،بجای میگیرد ،از اینگونه نوسانات در سیاستگذاری جدا نیست.
را بر جامعه چنان سخت کرده که از دیماه ۹۶مردم و چپگرایی ممکن است با اندیشههای لیبرال بیامیزد ،ممکن
حکومت را آشکارتر از همیشه در برابر هم قرار داده است. «بگو مرگ بر شاه» شعار میدهند« :بگو برگرد شاه!» است ویژگیهای آرمانی به خود بگیرد و یا حتی ابعاد
مردم امیدواری که برآوردن یک استبداد دینی از «انقلاب» الاهه بقراط – این مطلب یک سال پس از دی ۹۶و پیش معنویتگرا برای خود انتخاب کند ،و ممکن است که در
را در هیچ جای ذهن خود نمیداشتند و سادهلوحانه شعار از خیزشهای دیگر آزادیخواهانه در ایران یعنی تابستان ۹۷ انتهای طیف سیاسی در سمت چپ ،جامه چپ مارکسیستی
میدادند «به کوری چشم شاه ،زمستونم بهاره!» حالا از زیر و آبان ۹۸و پاییز ۱۴۰۰و جنبش ملی ۱۴۰۱نوشته شد .با
فشار بهمنی که بر سر آنها آوار شد تا یک چلهی تاریخی از اینهمه آنچه در همان پنج سال پیش تحرکات اجتماعی را بپوشد و سیاستهای بنیادشکن برای خود پیشه کند.
۵۷تا ۹۷را برایشان رقم بزند ،بجای «بگو مرگ بر شاه» شعار شاخص میکرد ،مسیر ملیگرایی و ایراندوستانهی آن بود که اما آنچه مهم است این است که اینگونه آیینهای سیاسی
ناگزیر پهلویها به دلیل نیم قرن خدمت به ملت و مملکت اغلب با لایههای همپوش نیز همراه میشوند .به عنوان مثال
میدهند« :بگو برگرد شاه!» و پیشرفتی که در جنبههای مختلف زندگی ایرانیان به دست محافظهکاری ممکن است با ویژگی چپ بیامیزد .ویتنام یک
روشن است که منظور از این شعار مخالفت با نظام حاکم و آمده بود ،در مرکز آن قرار میگرفتند .با اینهمه اگر فاجعهی نمونه است .آیین سیاسی کشور مارکسیستی است ،اما در
یادآوری همهی آن حقوق و موقعیتهایی است که پس از جمهوری اسلامی روی نمیداد ،به احتمال زیاد امروز فکر و جهت عدالت اجتماعی سیاستگذاریهایی را دنبال میکند
انقلاب از دست رفت« .شاه» که گفته بود اینها بجای «تمدن رفتار جامعه در ارتباط با بسیاری از مسائل داخلی و خارجی که از یکسو لیبرال هستند ،و از دیگرسو به دلیل پیشرو
بزرگ» به شما «وحشت بزرگ» را وعده میدهند ،در خاک چه بسا به گونهای دیگر میبود .بازخوانی و بررسی آنچه بودن ،ویژگی چپ به خود میگیرند .افزون براین ،در شرایط
آرمیده است .گذشته به تاریخ پیوسته و جمهوری اسلامی بر کشور گذشته میتواند به درک رویدادهای کنونی برای جهانی شدن ،و امکان عبور از مرزهای موجود ،آیینهای
که آمد تا راه ایران را به سوی آینده مسدود کند ،خود به هشیاری در داشتن آیندهای به سود مردم و کشور یاری برساند. سیاسی فرصتی بینظیر پیدا کردهاند تا از یکدیگر یاد بگیرند
انسداد دچار شده و به گذشته میپیوندد .اما کسانی که و عملا خود را از پیشفرضهای تکساحتی رها سازند.
پهلویها را ندا میدهند ،برای عبور از این نظام باید که پای ***** نهضتهای محیط زیستی برای این فرضیه مثالهای خوبی
خود را برای پرش بر سکویی از تاریخ معاصر ایران محکم هستند .اینگونه نهضتها میکوشند عناصری از آیینهای
کنند .این س ّکوی پرش همان دوران پهلویهاست که جامعه هر تعریفی که از «انقلاب» به دست داده میشود ،هر سیاسی را برای توضیح بهتر چشماندازهای خود انتخاب کرده
جوان ایران با ایستادن بر آن و پرواز به سوی آینده ،حکومت تلاشی که از سوی جامعه و افرادش برای تغییر و تحول
صورت میگیرد ،و ما هر برداشتی که از همه اینها داشته و سیاستهای خود را بر این اساس تنظیم نمایند.
کنونی را زیر پای خود پشت سر میگذارد. باشیم ،اصلا پذیرفتنی نیست که جوامعی به دنبال تغییرات با توجه به این توضیحات بهتر میتوان موضع و جایگاه
آیا نهاد پادشاهی به ایران باز میگردد؟ کسی نمیداند .اما آیا بروند و مردمی «انقلاب» کنند تا وضعشان بدتر از قبل شود!
سکوی پرش دوران پادشاهی پهلوی میتواند یک بار دیگر به اما این را میتوان پذیرفت که برخی با انقلاب و تحولات چپ ایرانی را نیز شناخت.
مردم ایران برای عبور از نکبت و فلاکت قجری کمک کند؟ اجتماعی همراهی میکنند و حتی ممکن است در رأس آیا چپ ایرانی که میبایست در سمت چپ طیف سیاسی
آن نیز قرار بگیرند ،با این هدف که با فشار و تحمیل بر
بیتردید چنین است. دیگران ،افکار خودشان را پیش ببرند؛ وگرنه هیچ فرد عاقلی یادشده قرار گیرد ،درک درستی از این سنت فکری دارد؟
از هیچ انقلاب و تغییری دفاع نمیکند برای اینکه وضعاش به نظر نویسنده پاسخ بسیار ناامیدکننده است به
* این سرمقاله نخستین بار شنبه ۲۵اسفند ۱۳۹۷برابر با گونهای که حتی میتوان موضع آنها را در سمت و سوی
۱۶مارس ۲۰۱۹در کیهان لندن شماره ۲۰۳منتشر شد. بدتر شود! محافظهکاری جریاناتی که در سمت راست طیف سیاسی
به همین دلیل نیز وقتی ایران در چهل سال پیش دچار
آشوب شد ،آن رهبری که برای «انقلاب» تراشیده شد ،از قرار میگیرند یافت.
حداقل از میان دو جریان مشهور چپ ایرانی ،شامل
حزب توده و فدائیان خلق ،هیچکدام از آنها نتوانستهاند
تصویر روشنی از ویژگیهای چپ بودن را ترسیم کنند ،بلکه
در مواضعی فرو افتادهاند که پیوسته موانعی را در پیش
راه خیزش آزادیخواهی مردم ایران ایجاد میکنند .به نظر
نمیرسد عامه جریان چپ در ایران درک روشنی از فلسفه
فکری چپ بودن داشته و بیشتر با ویژگی چپنمایی و
سطحینگری مواضع خود را به نمایش گذاشته است.
*دکتر محمود مسائلی استاد بازنشسته روابط و حقوق
بینالملل ،دانشگاههای آتاوا و کارلتون و دبیرکل اندیشکده
بینالمللی نظریههای بدیل با مقام مشورتی دائم نزد ملل
متحد