Page 11 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۵۲ (دوره جديد
P. 11

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌1‌‌1‬شماره‌‪1۹18‬‬
‫جمعه ‪ 1‬تا پنجشنبه ‪ 7‬مارس ‪۲0۲4‬‬

‫خیراندیش (‌احمد‌احرار‌) بازنشر‬  ‫قیاس!‬                                                                          ‫جهتگیری میکنم‪ ،‬زیرا مهم نیست که شما چگونه‬
                                                                                                               ‫میخواهید در مورد مسائل تصمیم بگیرید یا دیدگاهی را‬
                                                     ‫(کیهان لندن شماره ‪ )۱۰۶۰‬خردادماه ‪۱۳۸۴‬‬                     ‫دنبال کنید‪ .‬این مردم هستند که باید آن را بخواهند‪ .‬آنها‬

‫طوطی غصهدار شد و از نطق افتاد‪ .‬بقال كه از كرده‬       ‫حضرت آیتالله رفسنجانی در مصاحبه با «نیویوركتایمز»‬                      ‫هستند که باید این چشمانداز را بپذیرند‪.‬‬
                                                     ‫میفرمایند آزادی و دموكراسی در ایران بیش از آمریكاست و‬     ‫و امروز‪ ،‬چیزی که من متوجه شدهام این است که اکثر مردم‬
‫پشیمان شده بود هر چه طوطی را ناز و نوازش میكرد‬       ‫ازجمله‪ ،‬انتخابات را مثل میزنند‪« :‬آمریكا نمایش دموكراسی‬    ‫میگویند‪« :‬الان‪ ،‬ما میفهمیم که او [شاه] چه میخواست‬
                                                     ‫میدهد و دموكراسی واقعی نیست‪ .‬مقررات انتخابات شما‬          ‫انجام دهد‪ .‬در آن زمان متوجه نشدیم‪ ».‬بنابراین مهم است‬
‫تا بلكه دهان بگشاید و شیرین زبانی از سر گیرد فایده‬   ‫آنقدر پیچیده است است كه مردم ناچارند به یكی از دو حزب‬     ‫که مطمئن شویم از همان ابتدا‪ ،‬مردم بلافاصله متوجهاند که‬
                                                     ‫رأی بدهند اگر مقایسه منصفانهای بین انتخابات ایران و كشور‬  ‫چه کاری دارد انجام شود‪ ،‬نه اینکه باز ‪ ۴۰‬سال بعد بفهمند!‬
‫نمیبخشید‪ .‬ناچار‪ ،‬او نیز مثل طوطی در گوشهای كز میكرد‬  ‫خودتان داشته باشید میبینید كه حق انتخاب در ایران بالاست‪.‬‬
                                                                                                               ‫= اگر فرصتی به شما داده شود که فردا پرواز کنید و به‬
                       ‫و توی خودش فرو میرفت‪:‬‬                ‫بعـد از انتخابـات هم كه نماینـدگان ما‬              ‫یک ایران آزاد برسید‪ ،‬اولین مقصدی که احساس میکنید‬
       ‫روزك چنــدی ســخن كوتــاه كــرد‬                      ‫بـه مجلـس میرونـد حقیقتـاً آزادنـد‬
       ‫مــرد بقــال از منامــت آه كــرد‬                     ‫كـه بـا عقـل خـود بـه هـر مسـأله رأی‬                      ‫وظیفه شخصی برای بازدید از آن دارید کجاست؟‬
       ‫ریـش پر میكنـد و میگفـت ای دریغ‬                      ‫دهنـد‪ .‬ولـی میبینیـم كـه نماینـدگان‬                ‫‪-‬واضح است که این منطقه فقیرترین یا آسیبدیدهترین‬
       ‫كافتـاب نعمتـم شـد زیـر میـغ (ابـر)‬                  ‫شــما در قالــب افــكار حزبــی رأی‬                 ‫مناطق کشور خواهد بود‪ .‬استان سیستان و بلوچستان‬
       ‫دسـت مـن بشكسـته بـودی آن زمـان‬                      ‫میدهنـد‪ .‬در اینجـا نماینـده خـودش‬                  ‫احتمالا اولین جایی است که به ذهن میرسد‪ .‬بخشی از‬
       ‫چـون زدم مـن بـر سر آن خوشزبـان‬                      ‫تصمیــم میگیــرد و رأی میدهــد‪»...‬‬                 ‫دلیل سفر من به اسرائیل صحبت در مورد بحران آب بود‪.‬‬
       ‫هدیههــا مــیداد هــر درویــش را‬              ‫در پایان جنگ دوم جهانی‪ ،‬یك سرباز روس و یك سرباز‬           ‫و همانطور که میدانید آب یکی از مهمترین چالشهایی‬
       ‫تــا بیابــد نطــ ِق مــرغ خویــش را‬          ‫آمریكایی در برلن پیاله میزدند و از این در و آن در سخن‬     ‫است که ما به عنوان یک ملت [در ایران] با آن مواجه‬
       ‫بعـد سـه روز و سهشـب حیـران و زار‬             ‫میگفتند‪ .‬سرباز آمریكایی گفت ما‪ ،‬در آمریكا از حد اكثر‬      ‫هستیم‪ .‬باید به این موضوع بپردازیم‪ .‬در کشور ما مناطقی‬
       ‫بــر دكان بنشســته ُبــد نومیــدوار‬                                                                     ‫وجود دارد که زمین در آنها سنگی شده‪ .‬حتی اگر سعی‬
       ‫بـا هـزاران غصـه و غـم گشـته جفـت‬                                 ‫آزادی و دموكراسی برخورداریم‪.‬‬          ‫کنید آبرسانی کنید‪ ،‬نمیتوانید! و این یعنی اکنون تپههای‬
       ‫كای عجـب‪ ،‬ایـن مرغ كـی آید بهگفت‬                                      ‫سرباز روس پرسید‪ :‬مثلا؟‬            ‫شنی شکل گرفته که شروع به بلعیدن روستاها در این‬
                                                                                                               ‫مناطق میکنند که منجر به کوچ اجباری میشود‪.‬اما به کجا‬
   ‫در این احوالات بود كه قلندری كلهطاس از راه رسید‪:‬‬  ‫سربازآمریكاییگفت‪:‬مثلااینكههرفردعادیمیتواندبرود‬
       ‫جولقیئــی سر برهنــه میگذشــت‬                 ‫جلوكاخسفیددرواشنگتنوفریادبزندمردهبادرئیسجمهور!‬                                           ‫میتوانند بروند؟!‬
       ‫با سر بیمو چو پشـت طاس و طشـت‬                 ‫سرباز روس گفت‪ :‬خوب‪ ،‬این كه چیزی نیست‪ .‬در كشور‬             ‫به همین دلیل است که من تعداد زیادی متخصص با خود‬
       ‫طوطــی انــدر گفــت آمــد در زمــان‬           ‫ما هم هر فرد عادی میتواند برود در میدان سرخ و از صبح‬      ‫همراه میبرم‪ .‬من دوست دارم که بتوانم این کار را انجام‬
       ‫بانــگ بــر درویــش بــرزد‪ ،‬كای فــلان‬                                                                  ‫دهم و به ملت بگویم‪ :‬گوش کنید‪ ،‬ما فقط در مورد چیزهای‬
       ‫از چــه‪ ،‬ای كَل‪ ،‬بــا كلان آمیختــی‬                    ‫تا شام فریاد بزند مرگ بر رئیس جمهور آمریكا!‬      ‫خوب و قشنگ صحبت نمیکنیم‪ .‬ما همیشه میتوانیم از‬
       ‫تــو مگــر از شیشــه روغــن ریختــی‬                             ‫==‬                                      ‫آزادی‪ ،‬حقوق بشر و دموکراسی صحبت کنیم‪ .‬اینها امور‬
       ‫از قیاســش خنــده آمــد خلــق را‬                                                                        ‫بدیهی هستند؛ اما پس از آن‪ ،‬برنامه ما برای بازسازی‬
       ‫گـو‪ ،‬چو خود پنداشـت صاحـب دلق را‬              ‫سردار خالیباف كاندیدای دیگر ریاست جمهوری نیز در‬           ‫چیست؟ نقش جامعه مهاجران [ایرانیان] چیست؟ چه‬
                                                     ‫مقوله قیاس فرمودهاند كسانی نسبت به ضرورت وجود‬             ‫تعداد از کارآفرینان میتوانند فناوریها و سرمایهگذاریهای‬
‫ودردنبالهداستانچنینفرمایدمولانادربیاناینگونهقیاس‪:‬‬    ‫شورای نگهبان تردید میكنند در حالی كه وجود شورای‬           ‫جدید به کشور وارد کنند؟ کارشناسان قرار است در مورد‬
       ‫كار نیــكان را قیــاس از خــود مگیــر‬         ‫نگهبان لازمه دموكراسی است‪ .‬در تمام دموكراسیها شورای‬       ‫محیط زیست ما چه کنند؟ اگر بخواهیم صنعت گردشگری‬
       ‫گرچــه مانــد در نوشــتن‪ :‬شــیر‪ ،‬شــیر‬                                                                  ‫را توسعه دهیم‪ ،‬نمیتوانیم که کل دریاچههای خشک شده‬
       ‫ز ّر قلــب و ز ّر نیكــو در عیــار‬                                     ‫قانون اساسی وجود دارد‪.‬‬
       ‫بیمحــك هرگــز ندانــی ز اعتبــار‬             ‫مولانا جلالالدین در دفتر اول مثنوی حكایتی آورده است‬             ‫و آبهای آلوده را به آنها نشان دهیم‪ ،‬میتوانیم؟!‬
       ‫هرچــه مــردم میكنــد‪ ،‬بوزینــه هــم‬                                                                    ‫چگونه کارشناسان حقوقی میتوانند بلافاصله پس از تغییر‬
       ‫آن كنــد كــز مــرد بینــد دم بــهدم‬                              ‫از طوطی دستآموز دكان بقال‪:‬‬            ‫رژیم درباره عدالت انتقالی صحبت کنند؟ چه تعداد از‬
       ‫او گـمان بـرده كـه مـن كـردم چـو او‬                  ‫بــود بقالــی و او را طوطئــی‬                      ‫اقتصاددانان در کوتاهمدت و ‪ ۱۰۰‬روز اول دولت موقت برای‬
       ‫فــرق را كــی دانــد آن اســتیزهخو‬                   ‫خوشنــوا و ســبز و گویــا طوطئــی‬                  ‫اینفعالیتمیکنندکهچهبایدکرد؟اینیکبستهکاملاست‪.‬‬
                                                            ‫بــر دكان بــودی نگهبــان دكان‬                     ‫و هر کاری هم که من در نهایت انجام میدهم‪ ،‬از این‬
                                                            ‫نكتــه گفتــی بــا همــه ســوداگران‬                ‫نظر که سهمی در کمک به این نبرد داشته باشم این است‬
                                                            ‫در خطــا ِب آدمــی ناطــق بُــدی‬                   ‫که بفهمیم کشورمان با چه چالشهایی روبروست و تا‬
                                                            ‫در نــوای طوطیــان حــاذق ُبــدی‬                   ‫جایی که میشود کارشناسان بیشتری را برای رسیدگی به این‬
                                                     ‫روزی مرد بقال دكان را به طوطی خوشسخن سپرد و به‬            ‫حوزهها گرد بیاوریم‪ .‬این واقعاً یک تقسیم وظایف است و‬
                                                     ‫حاجتی بیرون رفت‪ .‬از قضا موشی از گوشهای ظاهر شد‪.‬‬
                                                     ‫گربه چون موش دید سر در پی او گذاشت‪ .‬موش بدو‪ ،‬گربه‬               ‫فقط این نیست که به عنصر سیاسی توجه داشت‪.‬‬
                                                     ‫بدو‪ .‬موش با جثه كوچكش از لابلای شیشههای روغن و مربا‬       ‫مهمتر از همه اینکه آیا شهروندان در این فرآیند مشارکت‬
                                                     ‫و بادام و گردو میگریخت و گربه برای گرفتنش شیشهها‬          ‫دارند بطوری که همه جنبههای این نقشه راه را برای‬
                                                     ‫را میریخت و میشكست‪ .‬مرد بقال وقتی بازگشت و دكان‬           ‫بازسازی درک کنند؟ فکر میکنم این تفاوت بین حرکت از‬
                                                     ‫را بدان حال دید از سر خشم طوطی را گرفت به باد كتك‬         ‫امید به باور است‪ .‬میخواهم به آنها بگویم‪ :‬این کار شدنی‬
                                                     ‫و آنقدر بر سر و مغز او كوفت كه پرهای قشنگ و از همه‬        ‫است‪ .‬ما بیش از یک مجموعه بحرانی برای شروع داریم‪ .‬من‬

                                                                         ‫رنگ كاكلش ریخت و كچل شد‪:‬‬                                         ‫واقعاً به این باور دارم‪.‬‬
                                                            ‫از ســوی خانــه بیامــد خواجــهاش‬
                                                            ‫بـر دكان بنشسـت فـارغ‪ ،‬خواجـهوش‬                                                 ‫*منبع‪ :‬جویش ژورنال‬
                                                            ‫دیـد پـر روغـن دكان و جـاش چـرب‬                    ‫*تابی رافائل نویسندهی برنده جایزه‪ ،‬ستوننویس هفتگی و‬
                                                            ‫بر سرش زد‪،‬گشـت طوطـی كَل ز ضرب‬
                                                                                                                        ‫سخنگوی «جویش ژورنال» در لسآنجلس است‪.‬‬
                                                                                                                                     ‫*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن‬
   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16