Page 17 - (کیهان لندن - سال چهل و یکم ـ شماره ۵۳۶ (دوره جديد
P. 17
صفحه 17شماره ۲۰۰۲ سومین سازمانی که تحت نظر والاحضرت اشرف قرار درجه بالا از این آموزشگاه فارغالتحصیل میشدند
جمعه ۳۱اکتبر تا پنجشنبه ۶نوامبر ۲۰۲۵ داشت سازمان زنان ایران بود که در حدود چهار سال قبل و در بیمارستانهای کشور خدمت میکردند .تحصیل در
توسط ایشان تشکیل یافته بود و ریاست عالیه آن را شخصًاً این آموزشگاه که بهطور شبانهروزی اداره م یشد ،رایگان
یکی از مؤسسات عالی آموزشی بود که بهعلت نداشتن بود و فقط فارغالتحصیلان تعهد میکردند که پس از پایان
اعتبارات کافی و دور بودن از تهران با انواع و اقسام مسائل دوره تحصیل ،معادل سالهایی که آموزش دیده بودند طبق
دانشگاهی و آموزشی مواجه بود ازجمله نداشتن کادر نظر سازمان در ایران خدمت کنند .در سال 1346اغلب
پرستارانی که در بیمارستانهای کشور کادر پرستاری را اداره
شاهدخت اشرف پهلوی در حال نصب مدال بر سینه محمدرضا شاه پهلوی
میکردند فارغالتحصیل این آموزشگاه بودند.
آموزشی مجهز ،نداشتن امکانات مسکن استادان در محل، بهعهده داشتند .این سازمان که دارای یک شورای عالی با علاوه بر این اقدامات که دربارۀ بهداشت و درمان صورت
کافی نبودن کادر اداری ،نداشتن کتابخانۀ مورد نیاز ،نداشتن عضویت ده تن از بانوان تحصیلکرده و سرشناس بود ،توسط گرفته بود ،اولین کارخانۀ داروسازی در ایران توسط سازمان
لابراتوارهای لازم و بطور کلی وسائلی که برای گرداندن یک خانم حشمت یوسفی بهعنوان مدیر عامل اداره میشد و شاهنشاهی خدمات اجتماعی تأسیس شده بود که «بنگاه
فعالیتهای آن بیشتر مربوط به سر و سامان دادن گروههای داروپخش» نامیده میشد .این مؤسسه که بهوسیله یکی از
دانشگاه مورد نیاز است. مختلف بانوان بود که تحت نامها و عناوین مختلف در متخصصین طراز اول داروسازی بهنام دکتر نادر شرقی اداره
مسؤولیت این دانشگاه بهعهدۀ آقای دکتر داود کاظمی سراسر کشور فعالیت داشتند .بودجۀ محدود این سازمان نیز میشد ،بهصورت مهمترین کارخانۀ تولید دارو در ایران درآمده
پزشک عالیقدر بود و هنگامی که من در استانداری از طریق کمکهای غیر منظم سازمانهای مختلف مملکتی و با عقد قرارداد با بزرگترین کارخانههای داروسازی سویس و
خوزستان بودم ایشان برای رفع بعضی مشکلات و بیشتر تأمین میشد و رویهمرفته هنوز در تشکیلات مملکتی جا انگلستان ازجمله کمپانی «روش» و کمپانی «گلاسکو» قسمت
برای درد دل به دفتر من میآمد و بهحالت تضرع اظهار
میداشت که در تهران کسی به حرف من گوش نمیدهد و نیفتاده بود و مراحل اولیه را میپیمود. مهمی از نیازهای دارویی کشور را تأمین میکرد.
پیشنهاد میکرد شما ریاست دانشگاه را قبول کنید و من زیر درکناراینسازمانیکگروهکوچکبهنام«گروهمطالعاتی» در قسمت امور آموزشی نیز کارگاههای حرفهای که
دست شما کار میکنم شاید حرف شما را بشنوند و فکری به نیز قرار داشت که تحت نظر خانم شیرین مهدوی و پنج نفر از در سالهای اولیه تأسیس و با وسائل ابتدایی شروع به کار
بانوان تحصیلکرده که همگی فعال و در امور زنان صاحبنظر کرده بودند ،تکمیل شده و با همکاری دولت اتریش به
حال این دانشگاه بکنند. بودند ،اداره میشد .این گروه خود را وابسته به والاحضرت وسائل مدرن مجهز شده بود و شاگردانی که در این کارگاه
بههرحال ،این بود بطور خلاصه وضع سازمانهایی که در تعلیم داده میشدند بهفوریت در بازار کار جذب شده و
اشرف میدانست و بهطور مستقل فعالیت میکرد. با دستمزدهای سطح بالا مشغول کار میشدند .علاوه بر
حوزۀ مأموریت جدید من قرار داشت. چهارمین تشکیلاتی که تحت نظر والاحضرت اشرف قرار این ،یک آموزشگاه حرفهای نیز در اصفهان با ظرفیت یکهزار
ـ این سازمانها هر کدام تحت ادارۀ مدیرانی بود که از داشتکمیتهایرانیحقوقبشربودکهتوسطآقایدکترمنوچهر
رجال سرشناس و خوشنام بوده و مقامات مهم مملکتی گنجی که خود از بنیانگذاران این کمیته بود ،اداره میشد. کارآموز با همکاری دولت اتریش در دست ساختمان بود.
از قبیل وکالت مجلس شورای ملی ،سناتوری و وزارت را این کمیته نیز فعالیتهای محدودی داشت که بهعلت نبودن در قسمت امور آموزشی ،طرح بسیار مهم اصلاح و
طی کرده بودند و در کار خود تجارب بسیاری داشتند. والاحضرت در تهران و نداشتن یک پشتیبان قوی سیاسی و بهبود چاپ کتابهای درسی و تأمین کتابهای رایگان برای
مانند آقایان دکتر جواد آشتیانی ،دکتر پرویز ناتل خانلری، همچنین مشغولیات تمام وقت آقای دکتر گنجی در سمت دانشآموزان چهار کلاس اول دبستان مورد توجه سازمان
دکتر نصرتالله کاسمی و آقای دکتر منوچهر گنجی رئیس ریاست دانشکده حقوق دانشگاه تهران ،موفقیت زیادی قرار گرفته بود و بههمین جهت با همکاری سازمان
دانشکده حقوق دانشگاه تهران .بنابراین ،مسؤولیت و نداشته و سازمانهای دولتی و بخصوص دستگاههای امنیتی انتشاراتی فرانکلین که یک مؤسسه غیر انتفاعی آمریکایی
وظیفۀ من مربوط به برقراری یک نوع همکاری بین این است ،مجهزترین و بهترین چاپخانه خاورمیانه بهنام چاپخانۀ
سازمانها و در پارهای موارد رفع مشکلات آنها با دستگاههای که طرف مقابل این کمیته بودند آن را جدی نمیگرفتند. افست در تهران دائر گردیده بود و کلیه کتابهای مورد نیاز
دولتی بود زیرا بهاستثنای آقای دکتر گنجی که از طبقۀ پنجمین تشکیلاتی که والاحضرت اشرف تحت عنوان رئیس مدارس کشور با کمک و همکاری وزارت آموزش و پرورش
مدیران جوان بوده و با مقامات بالای دولتی آشنایی و هیأت امنا بر آن نظارت داشتند دانشگاه جندیشاپور در در این چاپخانه تهیه گردیده و بهطور رایگان در اختیار
اهواز بود .این دانشگاه که فقط از لحاظ نام اهمیت داشت
همکاری داشت ،سایر آقایان بهعلت داشتن سن بالا دانشآموزان قرار میگرفت.
هزینه اجرای کل این برنامه نیز از محل درآمد فروش
بلیتهای بختآزمایی ،سهمی از نیم درصد عوارض گمرکی
که بر طبق قانون برقرار شده بود و همچنین درآمدهای
مستقیم سازمان از عملیات بنگاه داروپخش و شرکت افست
و کمکهای متفرقۀ مردم تأمین میگردید.
این بود شمهای از فعالیتهای سازمان شاهنشاهی
خدمات اجتماعی که تحت مدیریت عامل آقای دکتر جواد
آشتیانی وزیر اسبق بهداری و معاون ایشان آقای دکتر
نصرتالله کاسمی وزیر اسبق مشاور اداره میشد.
سازمانهای دیگر
دومین تشکیلات مهمی که تحت سرپرستی والاحضرت
اشرف قرار داشت ،سازمان پیکار با بیسوادی بود که ریاست
عالیۀ آن با پادشاه بود و هیأت مدیرۀ آن از نخست وزیر،
رؤسای مجلسین ،وزیر فرهنگ و عده دیگری از وزرا و
رجال کشور تشکیل میگردید .مدیریت عامل این دستگاه
در آن زمان بهعهده آقای دکتر پرویز ناتل خانلری وزیر
اسبق فرهنگ که یکی از شریفترین و برجستهترین رجال
فرهنگی ایران بود ،قرار داشت .هدف از تشکیل این سازمان
باسواد کردن بزرگسالانی بود که فرصت سوادآموزی بهدست
نیاورده و اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدادند.
گفته میشد از ابتدای تأسیس سازمان ،تعداد یک میلیون
نفر در کلاسهای سوادآموزی این سازمان آموزش دیدهاند.

