Page 12 - (کیهان لندن - سال چهل و یکم ـ شماره ۵۳۶ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ 12‬شماره ‪۲۰۰۲‬‬
                                                                                                                                                     ‫جمعه ‪ ۹‬تا پنجشنبه ‪ ۱۵‬آبان ‪14۰۴‬خورشیدی‬

‫آخرین جلسه در لویزان ‪ -‬اعلام بیطرفی ارتش بازنشر‬

    ‫از هر سو گزارش میرسید که به تاسیسات نظامی حمله شدهاست و‬
                    ‫مقاومت مقدور نیست‬

‫(تاریخ نشر در کیهان لندن‪ :‬دی و بهمن ماه ‪ - ۱۳۸۱‬شمارههای ‪)۹۳۷ - ۹۴۳‬‬

                                 ‫یادداشتها و‬           ‫خاطرات كسانی كه در سالهای ‪ 56‬و ‪ 57‬عهدهدار مشاغلی‬       ‫بیست و چهار سال پس از فروپاشی رژیم پادشاهی و روی‬
                         ‫خاطرات سپهبد جعفر صانعی‬       ‫در سازمان سیاسی و اداری یا نظامی آن دوران بوده و نقشی‬  ‫كارآمدن جمهوری اسلامی‪ ،‬هنوز این سؤال وجود دارد كه آیا‬
                                                       ‫در تصمیمگیریها داشتهاند به تجزیه و تحلیل منطقی قضایا‬   ‫این سرنوشت مقدر ایران بود یا در زمستان ‪ 1357‬تاریخ می‬
             ‫بر ارتش چه گذشت (‪)۶‬‬                       ‫و در نتیجه داوری منصفانهتر كمك میكند‪ .‬ازین دست‬
                                                       ‫خاطرات‪ ،‬ما پیش ازین در صفحه خاطرات و تاریخ داشتهایم‬                     ‫توانست به شكل دیگری نوشته شود‪.‬‬
                        ‫از ‪ 17‬شهریور تا ‪ 22‬بهمن ‪1357‬‬   ‫و ازین شماره خاطرات و یادداشتهای سپهبد جعفر صانعی را‬   ‫درباره این سؤال‪ ،‬باوجود مطالب بسیاری كه اظهار یا افشا‬
                                                                                                              ‫شده‪ ،‬هنوز جای بحث باقیاست‪ .‬بی شك‪ ،‬پاسخ قطعی برای‬
‫از ایشان سپاسگزاریم كه یادداشتهای خود را در اختیار ما‬             ‫در معرض مطالعه علاقهمندان قرار میدهیم‪.‬‬      ‫چنین سؤالی نمیتوان یافت‪ .‬گفتهاند اگر دماغ كلئوپاترا كمی‬
‫گذاشتهاند‪ .‬نكتههای دقیقی درین یادداشتها وجود دارد كه‬   ‫سپهبد صانعی كه اینك ساكن كاناداست در سال ‪1357‬‬          ‫بزرگتر (یا كوچكتر) بود تاریخ جهان مسیر دیگری میپیمود‪.‬‬
‫پژوهشگران را در ریشهیابی وقایعی كه منجر به كنار كشیدن‬  ‫معاونت لجستیكی فرماندهی نیروی زمینی را برعهده داشت‬     ‫در هر حادثه تاریخی شماری بیش یا كم از «اگر»ها وجود‬
                                                       ‫و در جلسات شورای فرماندهان شركت میكرد و نام و امضای‬    ‫دارد و به همین دلیل است كه قضاوت درباره این وقایع‬
      ‫ارتش و امضای بیانیه بیطرفی شد یاری خواهد داد‪.‬‬
                                                                  ‫او نیز ذیل اعلامیه بیطرفی بهچشم میرسد‪.‬‬                                ‫بهآسانی مقدور نمیشود‪.‬‬

‫کلیه واحدهایش در پادگانهای خود باقی است‪ .‬مقصود من این‬         ‫حمله به پادگانهای نظامی در تهران‬                ‫ما چند نفر که معاونین فرماندهی نیروی زمینی بودیم در‬
 ‫بود که این گارد شاهنشاهی است که شکست خورده است‪.‬‬       ‫شورا هدایت شدیم فرماندهان نیروهای سه گانه به اتفاق‬     ‫دفتر سپهبد وشمگیر جمع شدیم‪ .‬سپهبد و شمگیر خودش‬
‫در پاسخ من رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران با تشدد گفت‬        ‫وزیر جنگ ارتشید شفقت و رئیس ساواک سپهبد (مقدم) و‬       ‫در آنجا نبود‪ .‬راجع به مسائل جاری شور کردیم و متفقا‬
‫پس امروز صبح پشت تلفن چه می گفتی؟ دیگر مجال‬            ‫فرماندار نظامی تهران (سپهبد (رحیمی) و ارتشبد فردوست‬    ‫فکرمان به اینجا رسید که آنچه را از واحدهای نظامی باقی‬
‫صحبت نداد که بگویم صبحامروز هم مثل حالا اجازه‬          ‫در اتاق ریاست ستاد جلسه داشتند و ما ندانستیم در آن‬     ‫مانده است از داخل شهر و از زیر دست و پای مردم جمع‬
                                                       ‫جلسه چه گذشت‪ .‬مدتی حدود یک ساعت طول کشید و در‬          ‫کرده خود را از این درگیری بیهوده و بیحاصل نجات داده‬
                         ‫ندادید حرفم را تمام کنم‪.‬‬      ‫این فاصله جانشین رئیس ستاد و معاونین و روسای ادارات‬
‫فرمانده نیروی دریایی دریا سالار حبیب اللهی اظهار نمود‬  ‫ستاد بزرگ و دیگر مقامات بالای ارتش به ما پیوستند و‬                                 ‫اعلام بیطرفی کنیم‪.‬‬
‫هم اکنون اطراف ستاد نیروی دریایی را گرفته اند و وضع‬                                                           ‫همان وقت مطلع شدیم که هلیکوپتر فرمانده نیرو ‪-‬‬
                                                         ‫بالاخره بزرگترها هم آمدند و جلسه عمومی تشکیل شد‪.‬‬     ‫سپهبد بدره ای ‪ -‬به علت بدی هوا قادر به پرواز نبوده و‬
                                   ‫ما بد است‪.‬‬          ‫در آغاز ارتشید قره باغی که بالا نشسته بود و جلسه را‬
‫سپهبد حاتم جانشین ریاست بزرگ ارتشتاران اجازه صحبت‬      ‫اداره میکرد از سپهبد بدره ای خواست که آخرین وضعیت‬                          ‫ایشان به لویزان بازگشته است‪.‬‬
‫خواست و اظهار نمود از ابتدای انتصاب تیمسار به ریاست‬                                                           ‫پس از آن از ستاد بزرگ ارتشتاران دستور رسید که کلیه‬
‫ستاد ایشان به من گفتند که به امور داخلی ستاد برسم و‬                                      ‫را اعلام نماید‪.‬‬      ‫معاونین به اتفاق فرمانده نیرو به آنجا برویم هوا برای پرواز‬
‫امور سیاسی را خودشان رسیدگی خواهند کرد‪ .‬تا امروز چنین‬  ‫فرمانده نیروی زمینی برخاست و اظهار نمود با نهایت‬       ‫هلیکوپتر مساعد شده بود‪ .‬همگی بالاتفاق عازم شدیم و‬
‫بوده است‪ .‬حال نظر من براینست که این دو نفر یعنی آقای‬                                                          ‫حدود ساعت ‪ ۱۰‬صبح به ستاد بزرگ ارتشتاران رسیدیم‬
                                                        ‫تاسف باید بگویم که نیروی زمینی شکست خورده است‪.‬‬        ‫بدوا فرمانده نیرو به دفتر رئیس ستاد رفت و ما به اتاق‬
     ‫دکتر بختیار و آقای خمینی هر دو قصد اعلام جمهوری‬   ‫من بدون کسب اجازه بپا ایستاده با صدای بلند گفتم این‬
                                                       ‫نیروی زمینی نیست که شکست خورده است‪ .‬نیروی زمینی‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17