مرا ارج ایران بباید شناخت
بزرگ آنکه با نامداران بساخت
این یکی از بیتهای شاهنامه فردوسی است. شاهنامه، شاهکاری بیمانند و سرشار از خودآگاهی ملّی.
فردوسی بر بستر خودآگاهی ملّی توانست گذشته را از منظر نیاز زمانه به هویت و استقلال سیاسی بازسازی کند و نوع ایرانی را به عنوان یک انسان دارای استقلال به عنوان پروژهای برای آینده و نسلهای بعدی طراحی کند.
اکنون بیش از هزار سال از خلق «شاهنامه» اثر درخشان فردوسی میگذرد و در حالی که این اثر به زبانهای دیگر ترجمه شده و فردوسی را بسیاری از غیرایرانیان نیز میشناسند، تندیس او را از میدان فردوسی شهر سلماس واقع در استان آذربایجان غربی برداشته و نام این میدان را پس از ۳۶ سال که از انقلاب میگذرد، از «فردوسی» به «انقلاب» تغییر میدهند. اقدامی که با اعتراض مردم این شهر روبرو شد و واکنش فعالان شبکههای مجازی را در پی داشت.
هفته گذشته چند تن از وبلاگنویسان شهر سلماس از تغییر نام میدان فردوسی این شهر به میدان انقلاب و برداشتن مجسمه فردوسی از این میدان خبر دادند. خبر با تصویر کامیونی در نزدیکی این میدان همراه بود که مجسمه بزرگ فردوسی را حمل میکرد.
بنا به گزارشها برخی مسئولان محلی سلماس پیرامون این اقدام گفتهاند: «با گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز این شهر یک میدان درخور جهت یادمان انقلاب ندارد و با تصمیم شورای شهر، نام میدان فردوسی به میدان انقلاب تغییر یافته و نمادی که یادآور انقلاب باشد در ماههای آتی در این محل نصب خواهد شد».
در این میان اظهارات مسعود حاج علیلو، فرماندار سلماس در مورد این اقدام نیز نه تنها معترضان را قانع نکرد بلکه بر خشم آنان افزود. حاج علیلو در گفتگو با اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی این موضوع را سوء تفاهم رسانهای دانست و گفت که تندیس فردوسی که ساخت آن متعلق به سه دهه قبل است علاوه بر اینکه از کیفیت هنری پایینی برخوردار بود، فرسوده نیز بود و ما هنوز خیابانی به نام فردوسی در شهر سلماس داریم!
او در مورد علت تغییر نام این میدان اما هیچ توضیحی نداد.
فرماندار سلماس در پایان وعده داد که در اسرع وقت تندیسی بهتر برای فردوسی ساخته شده و در سطح شهر نصب میشود. برچیده شدن تندیس فردوسی و تغییر نام این میدان، میتواند زنگ خطری جدی درباره کسانی باشد که با طرح انحرافی مباحث قومی فقط آب در آسیاب بدخواهان ایران میریزند.
یکی از مناطقی که همواره هدف توطئه تجزیه ایران بوده استان آذربایجان است و فعالان ملّی این منطقه همواره نسبت به طرح مباحث انحرافی از سوی مسئولان استانی هشدار دادهاند. مباحثی که میتواند در درازمدت بستر نزاعهای قومی و تهدیدی برای یکپارچگی ملی و تمامیت ارضی ایران باشد.
به عنوان نمونه تابستان گذشته هادی بهادری، عضو سابق شورای شهر اورمیه و معاون عمرانی استاندار در اظهاراتی جنجالی که از سوی رسانههای خارجی نیز بازتاب داده شد، اعلام کرده بود که استانداری قصد دارد دو هزار نام محلی و جغرافیایی فارسی را منسوخ کرده و اسامی تُرکی را جایگزین آنها کند. این اظهار نظر باعث نگرانی مردم منطقه شد و واکنشهای شدیدی را نیز در پی داشت.
نکته قابل توجه اینجاست که اقدامات و اظهاراتی از این دست با هیچ واکنشی از سوی علی یونسی که عنوان مشاور رییس دولت یازدهم در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی را یدک میکشد روبرو نشده است. علی یونسی از ابتدای فعالیتاش در این مقام تا کنون همیشه برخوردی دوگانه با مسائل اقوام داشته است. حال آنکه انتظار میرود چهرهای که پیشتر در مسئولیتهای امنیتی حکومت ایفای نقش کرده از حضور و تحرکات تجزیهطلبان در مناطق مرزی کشور مطلع باشد و اقدامات نابخردانه مقامات استانی را به آنها گوشزد کرده و مانع شود.
گزارشگر: روشنک آسترکی