فیروزه نوردستروم- دکتر محمد حاتمی رئیس وقت سازمان نظام مهندسی و مشاوره کشور در اردیبهشت ۱۴۰۰ از شناسایی حدود ۳۵۰۰ صفحه غیرمجاز توسط روانشناسنماهایی که تحصیلات روانشناسی و مشاوره ندارند خبر داده بود که در فضای مجازی اقدام به ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره میکردند. وی با بیان اینکه «برای برخی از آنها تذکر و برای بخشی تشکیل پرونده دادیم»، گفته بود که فعالیت صفحات غیرمجاز روانشناسی و مشاوره در دوران پاندمی کووید ۱۹ نسبت به گذشته حدود سه برابر افزایش داشته است.
کیهان لندن در گفتگو با دکتر معصومه صفری روانشناس ساکن تهران و هیوا درخشانی روانشناس و بنیانگذار استارتاپ اروپایی Psy Rona و اپلیکیشن چتدرمانی Tropical به بررسی علل افزایش مشاورههای روانشناسی غیرمجاز آنلاین، عوامل گسترش و راهکارهای مقابله با رشد این نوع مشاورههای غیرتخصصی پرداخته است.
دکتر معصومه صفری با اشاره به افزایش رو به رشد مشاورههای آنلاین در ایران به کیهان لندن میگوید: «در پی شدت گرفتن بیماریهای افسردگی، وسواس، اضطراب و اختلالات شخصیتی در جریان اپیدمی کرونا در کشور و در دسترس نبودن مشاورههای حضوری برای افراد و هزینههای بالای مشاورههای رسمی و از همه مهمتر عدم نظارت بر فعالیت این مشاورههای زرد در شبکههای مجازی، مشاوران غیرمجاز در فضای مجازی با استفاده از جملات همدلانه و عامهپسند، مردم را به سمت خود جذب کردند. از طرفی افراد تصور میکنند در شبکههای آنلاین و تلفنی شناخته نمیشوند و راحتتر صحبت میکنند، آن هزینههای بالا هم کمتر است و از آنجا که بر این مشاورهها نظارتی نمیشود، چنانچه مراحل درمان فرد به درستی پیش نرود، فرد امکان شکایت ندارد. همه این عوامل، باعث افزایش مشاورههای آنلاین غیرمجاز در کشور شده و این روند روز به روز بیشتر میشود که ضربه سنگینی به ساختار مشاوره و روانشناسی کشور وارد کرده است.»
هیوا درخشانی هم در مورد علل افزایش فعالیت مشاورههای غیرمجاز در کشور به کیهان لندن می گوید: «در ایران تقریباً هیچ نظارت مؤثر و جامعی بر مشاورههای روانشناسی غیرمجاز به ویژه در فضای آنلاین وجود ندارد. این فضا به دلیل نبود قانونگذاری مشخص و ابزارهای کنترلی، بستری مناسب برای افراد بدون صلاحیت علمی و حرفهای ایجاد کرده تا بدون ترس از پیگرد قانونی، خدمات شبهدرمانی ارائه دهند. مردم نیز در مواجهه با این فضا، اگر تحت تأثیر این افراد قرار بگیرند، خودشان انتخاب میکنند، بدون هیچ ابزار شفافسازی یا هشدار رسمی از سوی نهادهای ناظر.»
چه عواملی باعث شده که این نوع مشاورهها در بازار، تقاضای بیشتری پیدا کنند و افراد بجای مراجعه به مشاوران و روانشناسان مجاز، به مشاورههای آنلاین غیرمجاز مراجعه کنند؟
در پاسخ به این پرسش، هیوا درخشانی هزینه پایینتر، دسترسی آسانتر، تبلیغات جذاب در اینستاگرام، نبود فضای اعتماد در سیستم رسمی و مهمتر از همه، شکست سیستم نظارت بر مشاوران قانونی را از جمله دلایلی میداند که باعث شده این نوع مشاورهها در بازار تقاضای بیشتری پیدا کند. به گفته وی حتی در فضای رسمی، مشاورهها تحت تاثیر نگاه ایدئولوژیک قرار گرفتهاند که بر اساس این تصمیم حکومتی، طلاب، جای روانشناسان را بگیرند.
این روانشناس به فضای مدیا اشاره میکند که با تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، افراد را به این سمت سوق داده است. از سوی دیگر برخی از این افراد با چربزبانی، اغراق و استفاده از کلمات زیبا، تصویری حرفهای از خود ارائه میدهند که برای مخاطب ناآگاه، جذاب به نظر میرسد. بحرانهای اجتماعی و روانی روزافزون، به ویژه پس از کرونا نیز باعث شده نیاز به کمک روانشناختی بالا برود، اما منابع تخصصی و قانونی برای پاسخگویی به این نیاز کافی نیستند.
دکتر صفری نیز معتقد است: «دسترسی افراد به این نوع مشاورهها بسیار سریع است، هزینههای این افراد هم به خاطر جذب فالوور بیشتر بسیار پایین و گاه رایگان است، از طرفی با همدلی دروغین و آزادیهای سطحی، بسیار عامهپسند صحبت میکنند و در تمام شبکههای اجتماعی حضور دارند، مخصوصا در اینستاگرام با تبلیغات و زرق و برق و جملات جذاب، مردم عادی را اغوا میکنند و به این نوع مشاورهها جذب میکنند. از سوی دیگر تعداد مشاورههای مجاز و متخصص بسیار کم هستند، اگر هم در دسترس باشند افراد باید به مدت طولانی در صف انتظار منتظر بمانند، همین مسئله باعث افزایش فعالیت مشاورههای آنلاین غیرمجاز شده. جوانانی که به این مشاورهها مراجعه می کنند نمیدانند جریان مشاوره چگونه باید باشد، مشاوره درست کجاست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه باید پیش برود، از طرفی جوانان امروز، دانش کافی در مورد سلامت روان و بهزیستی ندارند و برای بیان مشکلات خود در مورد تابوهای جنسی، هویتی، دینی و مذهبی، مایل به مشاوره حضوری و وقت گذاشتن و هزینه کردن نیستند.»
دکتر صفری در مورد گروههایی که بیشتر به این مشاورهها مراجعه میکنند توضیح میدهد: «گروههایی به مشاورههای آنلاین غیرمجاز مراجعه میکنند که از نظر ویژگیهای اقتصادی و روانی جزو گروههای خاص هستند، بیشتر، جوانان و نوجوانی که از سطح تحصیلات پایینی برخوردارند و در شبکههای مجازی فعالند و درگیر مشکلات روانی مثل بحرانهای مربوط به هویتیابی یا رابطههای عاطفی هستند. زنان خانهدار نیز جذب مشاورههای غیرمجاز میشوند چون توانایی مالی اندکی دارند و اگر از سطح تحصیلات پایینتری برخوردار باشند بیشتر جذب این مشاورهها میشوند، گروه بعدی دانشجویانی هستند که یا مهاجرت کرده یا از شهر محل سکونت خود به شهر دیگری نقل مکان کرده و در خوابگاه سکونت دارند و دچار اضطراب مالی و تحصیلی هستند.»
به گفته این روانشناس، اختلالات اضطرابی و افسردگی به ویژه در پی شیوع کرونا، وقوع جنگها و بلایای طبیعی بیشتر از سالهای گذشته شایع شده و در این میان، جریان شبکههای اجتماعی در گسترش مشاورههای غیرمجاز بیشتر تاثیر گذاشته و با افزایش توصیههای سطحی و تبلیغات وسیع، افراد جذب این مشاورهها میشوند.
درخشانی نیز معتقد است عموماً جوانان، زنان خانهدار درگیر مشکلات عاطفی و کسانی که دسترسی مستقیم به مشاورین رسمی ندارند بیشتر به مشاورههای غیرمجاز مراجعه میکنند. همچنین افرادی که به دنبال راه حلهای سریع و کمهزینه برای مشکلات خود هستند نیز در این دسته قرار میگیرند. مثلا نوجوان یا جوانی که فضایی آشناتر و دوستانهتر از مدیا ندارد و با تمام فشاری که بیرون از این فضا تجربه میکند به این فضا پناه میآورد که البته درآمدن از چاله و افتادن به چاه است.
آیا افرادی با مشکلات خاص روان یا شرایط ویژه بیشتر به این مشاورهها علاقمندند؟
هیوا درخشانی در پاسخ به این پرسش میگوید: «افرادی که دچار آسیبهای عمیق روانی مانند طرحواره طرد، تروماهای کودکی یا وابستگیهای ناسالم هستند، بیشتر در معرض خطر مراجعه به این مشاوران قرار دارند. چون به دنبال تأیید سریع و تصمیمات فوری هستند. مثلاً مشاوری بدون تخصص کافی ممکن است به فردی که دچار طرحواره طرد است، توصیه به جدایی کند، بدون درک اینکه مشکل اصلی در الگوی درونی فرد ریشه دارد، نه در رابطه فعلی و فرد از رابطهای به رابطهای دیگر میرود، غافل از اینکه مشکل او ریشه در کودکی و ارتباط آموخته شده او است.»
دکتر معصومه صفری نیز معتقد است: «طبق پژوهشها و گزارشهای منتشر شده افراد دارای مشکلات خاص روانشناختی مثل افراد دچار اختلالات اضطرابی، افسردگی خفیف تا متوسط، به دنبال راه حلهای فوری یا تخلیه هیجانی یا به دنبال یک همدلی سریع میگردند، هرچند در فرایند این مشاورههای زرد، به درمانی نمیرسند اما این جریان مشاوره، این سطح را به آنها میدهد که در بلندمدت به درمان میرسند. همچنین افراد دارای مشکلات جنسی و هویتی از آنجا که از قضاوت یا شناخته شدن واهمه زیادی دارند بیشتر به سمت مشاورههای غیرمجاز و آنلاین گرایش دارند. نوجوانان هم به دلیل مشکلات هویتی و شکستهای عاطفی و زنان خانهدار درگیر جداییهای عاطفی یا طلاق هم به دنبال همدلی سریع هستند که بدون قضاوت باشد.»
به گفتهی این روانشناس، یکسری افراد که دچار اختلالات شخصیتی هستند مخصوصا شخصیتهای مرزی یا به نوعی شخصیتهای نمایشی هم بسیار مایلند که به یک مشاوره سریع دست پیدا کنند، افرادی که احساس طرد شدن از جامعه دارند هم مایلند از مشاورههای غیرمجاز کمک بگیرند.
دکتر صفری در مورد خطرات و آسیبهای احتمالی مشاورههای روانشناسی غیرمجاز میگوید: «از آنجا که مشاوران غیرمجاز یک همدلی سطحی ارائه میدهند پس از چند جلسه فرد مراجعهکننده متوجه میشود که به درمان نرسیده و بیشتر یک همدلی و همدردی داشتهاند و از آنجا که این مشاوران، صلاحیت علمی ندارند و نظارت کافی بر روی آنها اعمال نمیشود مسئولیتپذیری حقوقی برای آنها وجود ندارد و میتوانند آسیبهای جدی وارد کنند، حتی اتفاقات جبرانناپذیری برای مراجعهکنندگان رقم میزنند و سلامت روانی آنها را خدشهدار میکنند، پس وجود این مشاورهها میتواند خطرناک باشد، به دلیل تشخیص یا توصیههای اشتباه، مثلا مورد افسردگی بسیار شدید را سطحی در نظر میگیرند یا مورد بحران خودکشی را سطحی و نمایشی در نظر میگیرند که میتواند جان فرد را به خطر بیندازد. راهکارها و توصیههای غیرعلمی ارائه میدهند که بسیار آسیبدهنده است، با همدلیهای سطحی زیاد، فرد مبتلا به اختلالات شخصیتی عاطفی ممکن است به این مشاور وابسته شود و به دلیل عدم نظارت سازمانهای مسئول بر این مشاورهها، حتی مواردی از سوء استفادههای جنسی و مالی در این نوع مشاورهها گزارش شده است. »
هیوا درخشانی هم مهمترین خطر این مشاورهها را تشخیص اشتباه و تجویز توصیههای غیراستاندارد میداند که میتواند سلامت روان فرد را بطور جدی تهدید کند و در طول سالها افراد را با توصیههای اشتباه خود در سیکل اشتباه قرار دهند در حالی که پاسخ مناسب و حرفهای برای این مشکل وجود دارد.
به گفته این کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت، این افراد اغلب مدرک مشخصی ندارند یا مدرکشان مرتبط نیست، مثلاً جامعهشناسی یا تربیت بدنی، ولی با اعتماد به نفس بالا، خدمات روانشناسی فردی، خانوادگی، زوجدرمانی، فرزندپروری و حتی مشاوره کسب و کار ارائه میدهند!
درخشانی در پاسخ به این پرسش که مشاورههای غیرمجاز چه تهدیداتی برای افراد دارند و چطور میتوانند به روان سالم افراد آسیب بزنند؟ توضیح میدهد: «این افراد با عبارات فریبندهای مانند «انرژی مثبت»، «کشف رسالت شخصی» یا «شفای درون»، مسیرهای گمراهکنندهای را پیشنهاد میکنند که اغلب آنها را از رنج و دردی که دارند موقتا قطع میکنند مثل چسب زخمی که برای زخمی عفونی و عمیق تجویز میشود. مثلاً بجای آنکه روی شناخت طرحواره و تجربه هیجانی امن تمرکز کنند، فرد را ترغیب به قطع رابطه یا تصمیمات ناگهانی میکنند، در نتیجه نهتنها مشکل فرد حل نمیشود، بلکه با آسیب بیشتری وارد چرخه مناسبات تکراری میشود.»
در ادامه دکتر صفری توضیح میدهد: «از آنجا که این افراد از نظر علمی جایگاه مناسبی ندارند میتوانند یک اعتماد دروغین و وابستگی روانی و آسیبهای بلندمدتی برای مراجعین خود ایجاد کنند، چون بعد از دهها جلسه نه تنها درمانی حاصل نمیشود بلکه تاخیر در درمان، اختلال روانی فرد را مزمن و بدتر میکند و فرد برای خود و اطرافیان خود آسیبهای زیادی ایجاد میکند. در بسیاری از اوقات در اختلالات افسردگی و حتی افکار آسیبزننده مثل خودکشی میتواند جان فرد را به خطر بیندازد، موارد بسیاری از آسیب رساندن فرد به خود و اطرافیان خودش داشتهایم.»
به گفته این دکترای روانشناسی، این افراد، تفسیرها و باورهای بسیار غلطی ارائه میدهند که تاثیرات بدی در زمینه خودشناسی و ارتباط موثر با خود فرد ایجاد میکند و میتواند به ایجاد وابستگی عاطفی به مشاور یا فضای مجازی منجر شود. از آنجا که با مشاورههای درمانی آشنایی ندارند، سلامت روان جوانان را به خطر میاندازند حتی میتوانند اختلالات آنها را افزایش دهند و خودشان مانعی بر سر راه درمان علمی و به موقع آنها هستند.
درخشانی یکی از مهمترین دلایل مراجعه افراد به مشاورههای غیرمجاز را مشکلات اقتصادی میداند و میگوید: «فرآیند پیچیده گرفتن نوبت از روانشناس رسمی، نبود مشاوران دولتی کافی و دستکاری در سیستم اعطای شماره نظام روانشناسی نیز بر این تصمیم تأثیر گذاشتهاند. در سالهای اخیر، بسیاری از همکاران حرفهای من به دلیل مصاحبههایی که توسط طلاب برگزار میشود، از دریافت شماره نظام روانشناسی بازماندهاند.»
از این روانشناس میپرسم آیا قوانین خاصی برای جلوگیری از مشاورههای غیرمجاز در کشور وجود دارد؟
میگوید: «در ظاهر، بله، اما در عمل اجرای این قوانین بسیار ضعیف و ناقص است. نهتنها نهاد ناظری برای فضای آنلاین وجود ندارد، بلکه رسانههایی مثل صداوسیما و صفحات پربازدید اینستاگرام، بعضاً خودشان این چهرهها را تبلیغ میکنند. در نشستهای صداوسیما افرادی که علم و دانش کافی ندارند دعوت میشوند، افرادی که به سمت دین غش کردهاند و با تمرکز بر روی اعتقادات مردم، اطلاعات غلط زیادی ارائه میدهند.»
دکتر صفری توضیح میدهد: «در سازمان نظام روانشناسی قوانینی مشخص شده اما مسئله اینست که چقدر قابل اجرا هستند. قوانینی گذاشتهاند برای افرادی که بدون داشتن صلاحیت علمی یا مجوز قانونی وارد امور پزشکی روانپزشکی و مشاوره شدهاند و جرم شناخته میشود، حتی سازمان نظام روانشناسی اسامی افرادی را به عنوان روانشناسان زرد و غیرقانونی معرفی کرده، مقرراتی هم توسط پلیس فتا برای مقابله با مشاورههای غیرمجاز در شبکههای اجتماعی اعمال شده اما اینکه تا چه حد اثربخش بوده بستگی به اجرای این قوانین برای جلوگیری از مشاورههای غیرمجاز دارد.»
در ادامه هیوا درخشانی در مورد وضعیت نظارت بر مشاورههای روانشناسی آنلاین غیرمجاز میگوید: «آنقدر که تمرکز بر روی حجاب بلاگرها وجود دارد تقریباً هیچ نظارتی بر روی مشاوران غیرمجاز و آسیب آنها بر پیکره روانی مردم وجود ندارد. مشاوران غیرمجاز با اسامی جعلی یا ساختگی فعالیت میکنند، مدارکشان را منتشر نمیکنند و در فضایی کاملاً غیرشفاف، مشغول به فعالیت هستند. تنها زمانی که شکایتی جدی مطرح میشود، شاید برخوردی صورت بگیرد، آنهم با تاخیر و اغلب بدون نتیجه.»
دکتر صفری نیز بر نبود نظارت قانونی بر فعالیت این مشاورههای غیرتخصصی تاکید میکند: «این مشاورهها مثل قارچ سمی رشد کرده و بسیار زیاد هستند، شناسایی و ارزیابی مشاورههای این افراد با وجود نظارت سازمان نظام روانشناسی یا پلیس فتا و نهادهای مسئول دیگر در فضای مجازی به کندی صورت میگیرد.»
در ادامه درخشانی در شرایطی که نمیتوان امیدی به حکومت داشت، به تقویت آگاهی عمومی اشاره میکند: «مردم باید یاد بگیرند که چگونه مشاور متخصص را از غیرمتخصص تشخیص دهند. همچنین سامانهای برای بررسی اعتبار مشاوران ایجاد شود. شفافسازی فرایند صدور مجوز و نظارت جدیتر بر نهادهای صادرکننده نیز ضروری است.»
دکتر صفری نیز بر بالابردن آگاهی مردم، وجود یک سامانه مشخص برای استعلام مشاورههای دارای مجوز از سازمان نظام روانشناسی تاکید و اضافه میکند: «ارائه آموزش در رسانهها و رادیوتلویزیون و وبسایتهای معتبر، حضور مراجعی نظیر پلیس فتا برای مسدود کردن فعالیت مجازی این مشاورهها و آموزش مردم توسط روانشناسان متخصص میبایست برای تشخیص مشاورههای غیرمجاز از مجاز ارائه شود.»
هیوا درخشانی همچنین حضور پررنگتر روانشناسان مجاز در شبکههای مجازی را برای جلوگیری از گسترش این نوع مشاورهها مناسب میداند و معتقد است: «بسیاری از روانشناسان خوب کشور اصلاً در این فضا فعالیت نمیکنند یا دیده نمیشوند. باید از رسانهها خواست تا مشاوران واقعی را برجسته کنند، نه صرفاً چهرههای زرد با فالور بالا را!»
این روانشناس همچنین آموزش، شفافسازی و تولید محتوا توسط روانشناسان واقعی و ساخت پلتفرمهایی را ضروری میداند که فقط افراد دارای شماره نظام روانشناسی در آنها اجازه فعالیت داشته باشند.
در پایان وی تاکید میکند: «باید اعتماد عمومی را به سیستم رسمی در این زمینه بازگرداند؛ سیستمی که در سالهای اخیر بجای حمایت از متخصصان واقعی، بیشتر به سمت مداخلات ایدئولوژیک با حضور طلاب در عرصه روانشناسی رفته است.»