خبرگزاری «ایلنا» در محاسباتی نشان داده که پایه دستمزد ۲۳۸ دلاری سال ۹۵ در طول یک بازه زمانی ۹ ساله، به ۹۱ دلار رسیده؛ به عبارتی، دستمزد واقعی سال جاری فقط ۰/۳۸ دستمزدی است که کارگران در سال ۹۵ دریافت میکردند!

خبرگزاری «ایلنا» در گزارش خود آورده که قیمت دلار در فروردین ۹۵، یعنی کمتر از ده سال پیش در بازار آزاد، حدود ۳ هزار و ۴۰۰ تومان بوده است؛ در همان سال حداقل دستمزد ماهانه کارگر (بدون مزایایی مانند حق سنوات و حق اولاد و بن خواربار) بر اثر تصویب شورایعالی کار، ۸۱۲ هزار تومان بوده است. بنابراین در فروردین ۹۵، حداقل دستمزد کارگری بدون احتساب مزایای مزدی، ۲۳۸ دلار آمریکا بوده است؛ اگر مزایای مزدی را به این رقم بیفزاییم و دلار ۳ هزار تومانی آن روزگارانِ نه چندان دور را در نظر بگیریم، دریافتی حداقلی کارگران به ۳۰۰ دلار و یا کمی بیشتر میرسد.
با اینهمه طی سالهای گذشته با وجود افزایش رقم دستمزد اما ارزش واقعی آن با کاهش روبرو بوده بطوری که حداقل دستمزد کارگران بدون احتساب مزایای جانبی در سال جاری، فقط ۹۱ دلار است که اگر مزایای مزدی همه شمول را به آن بیفزایم، شاید به حدود ۱۱۰ دلار برسد.
خبرگزاری «ایلنا» تأکید کرده که دستمزد واقعی سال جاری فقط ۰/۳۸ دستمزدیست که کارگران در سال ۹۵ دریافت میکردند. ارزش واقعی حداقل دستمزد کارگران (نه دستمزد اسمی و ریالی) در یک بازه زمانی ۹ ساله، ۲۶۱ درصد سقوط کرده است! دریافتی کارگران متوسطبگیر و متخصص نیز در همین حدود دچار تنزل شده و قدرت واقعی خود را از دست داده است.
افزایش تورم نیز در همین فاصله سبب شده که هزینه زندگی خانوارها از جمله اقشار کارگری و بازنشسته با افزایش قابل توجهی روبرو شود.
آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۷ به بعد و در ۶۱ ماه گذشته با تورم بالای ۳۰ درصد روبرو بوده است. رئیس کل بانک مرکزی دو سال پیش هدفگذاری تورم زیر ۲۰ درصد را مطرح کرده بود اما ماههاست تورم به بالای ۴۰ درصد رسیده است.
در همین حال فرامرز توفیقی، فعال کارگری، در محاسباتی نشان داده درصد پوشش حداقل دستمزد یک خانواده متوسط ۳/۳ نفره که رقم ۱۵ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است به ۱۲/۴۳ درصد هزینههای حداقلی زندگی رسیده و فقط مخارج ساده و حداقلی ۵ تا ۶ روز ماه را کفاف میدهد.
بهرام حسنی نژاد فعال کارگری در توضیح شرایط معیشتی کارگران و دیگر حداقلبگیران گفته «ما مزدبگیران به درجاتی رسیدهایم که زندگی برایمان فقط تأمین معاش است و دیگر هیچ!» و افزوده «بخشی از این تنزل ناخواسته به افت منزلت و شان معنوی کارگران و مزدبگیران برمیگردد؛ او میگوید: وقتی کارگر «مجبور» به هر کاری میشود تا کرایه خانه بدهد، شان و منزلتی ندارد، وقتی تغذیه مناسبت نیست، آموزش و پرورش طبقاتیست و فرزندان ما آیندهای ندارند.»
این فعال کارگری با بیان اینکه «رکورد زدن قیمت دلار یعنی مزدبگیران به سمت قعر میروند و ثروتمندان و دلالان و رانتخوران ثروتمندتر میشوند و این شکاف مدام عمیقتر میشود» گفته «شکاف عمیق هزینههای زندگی و مزد و حقوق دریافتی، با یارانه نهایت ۳ دلاری دولت و کالابرگ چند صد هزار تومانی اصلاً پر نمیشود؛ خبری از ترمیم مزد هم نیست و شورایعالی کار به عنوان یک نهاد متولی دستمزد، کاملاً به خواب رفته است.»
افزایش فاصله میان دستمزد و هزینه زندگی سبب شده کارگران چند شغله شوند و بازنشستگان نیز با وجود سن بالا ناچار شوند دوباره کار کنند تا شاید بتوانند هزینههای ضروری زندگی را پوشش دهند.
در همین رابطه سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگری کشور از چند شغله بودن بیش از ۶۰ درصد از کارگران در کشور خبر داده و گفته «کارگران برای تأمین مایحتاج روزانه خود مجبور به پذیرش شغلهای غیررسمی و کمدرآمد شوند. در چنین شرایطی، زندگی کارگران به شکل سخت و پر فشار ادامه پیدا میکند و این وضعیت ناشی از کاهش قدرت خرید و پایین بودن دستمزدها نسبت به تورم واقعی است.»
او تأکید کرده «کارگرانی که حتی با دریافت حداقل دستمزد رسمی روزگار میگذرانند، به دلیل هزینههای بالای مسکن، درمان، تحصیل و خوراک، ناچار به پذیرش شغل دوم یا سوم شدهاند.»




