هنوز بسیاری از سلبریتیهای حکومتی در حالی مشغول تبریک گفتن به اصغر فرهادی هستند که در برابر بحران بیآبی و کُشتار مردم خوزستان توسط مأموران امنیتی سکوت اختیار کردهاند. در این بین، دهها کارگردان مستندساز با مردم خوزستان ابراز همبستگی کردهاند.
در حالی که بحران جدی بیآبی و محرومیت از امکانات اولیه زندگی به اعتراضات گستردهی مردم در استان خوزستان منجر شده اما بجز شماری از چهرههای شناختهشده، سلبریتیهای حکومتی اعتراضات را طبق معمول نادیده گرفتهاند و در برابر آن سکوت کردهاند.
این سلبریتیها البته در شبکههای اجتماعی مشغول تبریک گفتن به اصغر فرهادی فیلمساز برنده جایزه ویژه هیئت داوران فستیوال فیلم کن ۲۰۲۰ هستند که با یکسال تأخیر به دلیل کرونا به تازگی در فرانسه برگزار شد. این «افتخارآفرینی» برای آنها چنان است که گویا فرصت پرداختن به اعتراضات شهروندان خوزستان را به دلیل بیآبی و تشنگی ندارند.
در این بین، اصغر فرهادی نیز که در جریان اعتراضات اخیر در فستیوال کن حضور داشت، هیچ اظهار نظری در مورد این اعتراضات و سرکوب مردم با نیروهای یگان ویژه توسط حکومت نکرد و پس از دریافت جایزه نیز تنها تصویری از دریافت جایزهاش را در اینستاگرام خود منتشر کرده است.
او که پیشتر در نشست فیلم «قهرمان» تأکید کرده بود که آدمی نیست که «بیانیه» صادر کند، بار دیگر در شبکههای اجتماعی با موج گستردهای از انتقادها روبرو شده است. منتقدانش میگویند، او فرصت بزرگ بیان مشکلات مردم ایران به ویژه مردم خوزستان را در یکی از بزرگترین فستیوالهای فیلم دنیا که همه دوربینها به سمت آن متوجه است سوزانده در حالی که از این فرصت در انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ۴ سال پیش، برای نشان دادن انگشت بنفش خود که به حسن روحانی رأی داد به نفع حکومت سوء استفاده کرد!
آقای اصغر فرهادی تمام دوربینها جهان در اختیارت بود برای آگاهیرسانی. سکوت کردی و «جایزه» گرفتی. یک دوربین در دستهای #پویا_بختیاری بود که فریاد زد و جایزهاش شد گلوله! کدام یک قهرمان واقعی است؟ تو یا پویا با آن صدای مهربان و مصمماش که شیفتهی ملت بود نه شیفتهی خود؟ pic.twitter.com/pQMzvHcItV
— Masih Alinejad 🏳️ (@AlinejadMasih) July 18, 2021
در این میان، دیگر سلبریتیها نیز همچنان مشغول ادای احترام و ابراز افتخار از وجود فرهادی و کسب این جایزه هستند و کشتن مردمان خوزستان را مانند کشتارهای پیشین از جمله در آبانماه ۹۸ در شهرهای مختلف کشور نادیده گرفتند.
آنانی که به موضوع خوزستان نیز پرداختند، تنها به مسئله بیآبی اشاره میکنند و اعتراضات مردم و کشتهشدن دستکم ۳ معترض و گلولهباران کردن مردم را به روی خود نمیآورند.
https://kayhan.london/1400/04/26/%d8%b3%d9%88%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%b4%d8%a8-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%b2%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d8%b4%d9%85%d8%a7%d8%b1-%da%a9%d8%b4%d8%aa
دستکم پنج روز است که اعتراضات مردم خوزستان در شهرهای مختلف با یورش و حمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای امنیتی و لباسشخصیهای رژیم مواجه شده است. این نیروها عمدتا به قلب و سر معترضان شلیک میکنند و گزارشهای میدانی حاکیست با قطع عمدی برق در مناطق مختلف شهرها و ایجاد تاریکی، مردم را به رگبار میبندند.
تا کنون آمار دقیقی از کشتهشدگان این اعتراضات منتشر نشده ولی تا کنون کشته شدن سه نفر در طول سه شب نخست اعتراضات به نامهای قاسم خضیری ناصری، مصطفی نعیماوی و علی مزرعه در اهواز تأیید و منتشر شده است.
از سوی دیگر، بررسی شبکههای اجتماعی سلبریتیها نشان میدهد حامد بهداد بازیگر سینما در حساب اینستاگرامش به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: « اگر این سوء مدیریت نبود، طبعاً خوزستانی در طلب آب و حیات معترض نمیشد. راستی چرا یکی از مسئولین پاسخ درستی به این وضعیت نمیدهد؟حال که مردم خوزستان از کمآبی به ستوه آمدهاند و خواهان بدیهیترین حق خویش شدهاند، بجای پاسخ، به بدترین نحو بد رفتاری میبینند.»
مهدی یراحی خواننده ممنوعالکار اهل اهواز که پیشتر نیز با زنجیرهی انسانی مردم خوزستان در کنار کارون همراهی کرده بود، نوشت: «با اعمال و اجرای سیاستهای غلط، اقوام نجیب این سرزمین را به جان هم نیندازید.»
الناز شاکردوست، رضا کیانیان، محسن چاوشی و میترا حجار نیز با انتشار تصاویری از خوزستان با نوشتن جملاتی به کمبود آب در این استان اشاره کردهاند.
در این بین، ۱۳۴ کارگردان مستند با صدور بیانیهای در حمایت از مردم معترض خوزستان، سرکوب آنان را توسط حکومت محکوم کردند.
https://www.instagram.com/p/CRekMKRqOqN/
در بیانیهی این مستندسازان آمده است: «دوباره بر سر آب، آتش به پا شد. این قصهی تلخناک پرآبترین استان ایران است که کارون، مارون کرخه، و اروندش گواهند که پیوسته از چشمان مردمان خونابه روان است. و اینبار در هورالعظیم همواره مرگ میروید و صدای دادخواهان در مرداب خاموش میگردد.»
این مستندسازان همچنین نوشتهاند: «ما کارگردانان سینمای مستند بر پایه سنت کاریمان همیشه بازتابدهنده رنج و خواست مردمانمان بودهایم و امروز نیز در کنار خوزستان میمانیم و سرکوب مردمی که زندگی را جستجو میکنند تا آب به آبادی برسد به شدت محکوم میکنیم.»
یاد امیر نادری افتادم (هنرمند و کارگردانِ بزرگی است و هنوز هم برای من موردِ احترام). آیا باز هم فیلم «دونده» و دکل های نفت را می سازد؟
آن زمان فیلم دونده را پسندیدم چون اصلاً درکی از رشد و توسعهٔ اقتصادی نداشتم و نمی فهمیدم که با آن سرعت رشد بالای اقتصادی فقر هم به مرور برطرف می شود ولی از سال ۱۳۵۸ به بعد خیلی نکات را یاد گرفتم!
حقیقت اینه که اگر دولتی تو چند جشنواره خارجی هر سال خرج کنه میتونه روی جوایزش حساب باز کنه و با کار جمعی و صنعتی روی یک فیلم به کیفیتی برسونش که بشه بهش جایزه داد .فیلم های فرهادی هرچند از نظر تکنیکی چیزی کم ندارند اما هیچکدام دارای ارزش هنری بالا نیستند و در سطح متوسط خلاقیت هنری دسته بندی می شوند و به همت ج ا و هزینه ملت ایران جوایز بین المللی می گیرند تا حکومت الیگارشی شیعه را توجیه کنند .اصغر فرهادی بدون ج ا چیزی بیشتر از مخمل باف بدون ج ا نیست
یک پرسش در مورد زندگی در برون مرز:
برای مهاجرت به کشورهای دیگر، یکی از شرایط تسلط به زبان کشور مقصدداست. مثلا کسی که می خواهد به کانادا مهاجرت کند و از طریق آفتابه داری در دبیلیو سی متروی تورنتو امرار معاش کند، باید حداقل نمره آیلتس ۶ را کسب کرده باشد،.
چگونه است که صادراتیهای رژیم ، نه زبان کشور متبوع خود را بلدند، نه استعداد یادگیری یک زبان خارجی را دارند و نه تلاشی برای یادگیری می کنند و احتمالا زبان اشاره هم بلد نیستند، توانسته اند شغلهای پر درآمد داشته باشند و به شهرت برسند و امورات خود را بگذرانند.
مثلا همین فرهادی، چگونه در خارج فیلم می سازد، چگونه با هنرپیشه های خارجی در سر صحنه کار می کند وحس فرو رفتن در نقش را به آنان منتقل می کند؟ آیا مثلا برای خرید سبزی خوردن از یکشنبه بازار پاریس ، نباید زبان فرانسه بلد باشد؟ جالب است که فیلمهای ژانر تعلیق هم می سازد.
فقط رژیم نیست که به آنان رانت می دهد، از رانت خارجیها هم بهره مند هستند. حالا کدام تخم طلا را پس انداخته اند ، اونلی گاد نوز
دنیای عجیبی شده است.
اصغر فرهادی میداند که اگر سخنی برخلاف میل برپا کنندگان این قبیل مراسم بزبان بیاورد هرگزدیگردعوت نمیشود و حتی ممکن است مانند خانم بیرمانیائی «اونق سان سوکی» برندهٔ جایزهٔ نوبل صلح و«جایزهٔ ساخاروف»، اروپائیان جایزه اش را هم پس بگیرند.
درکشورهای «غربی»، اروپای باختری و آمریکا، سیاست بازی یا به عبارت دیگر بازی با «سیاست» به یک نوع شعبده بازی تبدیل شده که درآن یک طبقهٔ اقلیت کوچک آزادی خواه «انتلکتوئل» بسیارفعال، با ادعای کلید داری دروازه های فرهنگ وهنروتمدن نوین بشریت، بحث های سیاسی واجتماعی را میدان داری میکند. اینها میخواهند دراجتماعی زندگی بکنند که درآن آزادی کامل وجود داشته باشد؛ آزادی ازدواج یک مرد با مرد دیگرویک خانم با خانم دیگر، آزادی خرید وفروش جنین وکودک ، آزادی دینی ومجوز ساختن مساجد اسلامی در هر شهر وروستا که دلشان بخواهد و عربستان وامارات و ترکیه پولش را بدهند، آزادی تأسیس مدارس اسلامی وتدریس بزبان عربی، آزاد گذاشتن ورود سیل مهاجران مسلمان از آفریکا و آسیا وفراهم کردن وسایل استقرارآنها، آزادی انجام مراسم و وظایف دینی اسلامی چون حجاب برای زنان ودختران مسلمان وچند همسری واجازهٔ رفتار اسلامی چون حبس کردن وکتک زدن همسران توسط مردان مسلمان، آزادی مصرف مواد مخدر.. و… «آزادی»های دیگری ازاین دست.
این در حالیست که همین طبقهٔ آزادیخواه انتلکتوئل، بزرگترین حامی رژیمهای دیکتاتوری و جنایات وخفقان دینی درکشورهای اسلامی خاور میانه وآفریکا است.
در ژورنالیسم، اصطلاحی به نام پرسش سافت بال ( پر سش نرم ، ساده ، غیر چالشی)softball question وجود دارد .
یک گزارشگر را در نظر بگیریم که چون به شخص مشهوری علاقه ویژه ایی دارد و یا بدلایل سیاسی، در یک کنفرانس مطبوعاتی از آن شخص پرسشی ساده می پرسد و پاسخی ساده دریافت می کند.
در کنفرانسهای مطبوعاتی جو بایدن، رسانه های چپگرا متهم هستند که از او سوالات سافت بال می پرسند تا او در موقعیت چالش بر انگیز قرار نگیرد.
با این مقدمه، سوال به اصطلاح جنجالی خبرنگار ایران اینترنشنال از فرهادی را باید سنجید.: آقای فرهادی شما حاضرید در ایران درباره کشته شدگان تظاهرات فیلم بسازید؟
خب پاسخ معلوم است،.فرهادی اگر هم یک سلبریتی غیر حکومتی و مبارز وآزادیخواه و ضد ولایت فقیه و برانداز هم بود، بازهم امکان ساختن فیلم در داخل کشور درباره این موضوع وجود نمی داشت؟
بنظرم این سوال خبرنگار، از قبل با او هماهنگ شده بود. بجای یک سنگ بزرگ که علامت نزدن است ، باید سوال می کرد آیا حاضر هستی از همین تریبون کن،جنایت های رژیم را محکوم کنی؟ به همین سادگی.
انتظاری بغیر از این شامورتی بازی رسانه ایی هم نمی رفت . یک خبرنگار متعلق به گروه ال جی بی تی وجریان چپ اسلام پناه باید هم از یک سفیر فرهنگی رژیم ، چنین سوال غیر چالشی و ساده ایی بپرسد.
مشخص نیست که چرا لزبین ها و گی های ایرانی که به بهانه خطر اعدام، از غرب پناهندگی می گیرند، وقتی می روند آنجا ، چپگرای اسلام پناه Islamo- leftist می شوند؟
کسانی هم که می گویند شغل فرهادی فیلمسازی و یک شخص غیر سیاسی است و نباید از او انتظار محکومیت جنایت را داشت، چرند می گویند.
اولا، مگر معترضین و تظاهر کنندگان و اعتصاب کنندگان وکشته شدگان و زندانی شدگان، شغلشان اعتراض کردن و تظاهرات کردن و اعتصاب کردن و کشته شدن و زندانی شدن است؟؟؟؟؟!!!!
ثانیا ، فرهادی فردی کاملا سیاسی است. او در سال ۹۳ به همراه نسرین ستوده کمپین حمایت از مردم غزه و آزادی فلسطین را راه انداخت.
در همان سال نیز با حمایت وزارت خارجه رژیم و در کنار عباس کیا رستمی و مجید مجیدی و رخشان بنی اعتماد و دیگران ، کمپین حمایت از آغاز دوباره مذاکرات هسته ایی را راه انداخت.
در سال ۲۰۱۷ نیز ، بیانیه شدید الحنی بر ضد دولت ترامپ از طریق نمایندگانش در اسکار صادر کرد.
اگر راه اندازی کمپین حمایت از مردم غزه و آزادی فلسطین و مذاکرات هسته ایی و بیانیه بر ضد ترامپ فعالیت سیاسی نیست، پس چیست؟
البته ، فعالیتهای سیاسی اسلامگرایانه و یهود ستیزانه و ولایت مدارانه و استمرار طلبانه او بسیار بیش از اینهاست، اما چون چندش آور هستند، به همین مقدار بسنده می کنم.