جمهوری اسلامی ایران و احساس خطر از ترکیه

- مسیر تحولات منطقه‌ای پس از سقوط اسد این احساس و اعتقاد را در رهبری جمهوری اسلامی تقویت کرد که  هدف‌ گرفتن یا شکست پروژه منطقه‌ای آن تنها به اجبار آن به عقب‌نشینی و انزوا در مرزهای خود محدود نمی‌شود، بلکه هدف آن جایگزینی ترکیه به‌ عنوان قدرت منطقه‌ای بجای ایران در منطقه است.
- اتهام تهران به آنکارا به دلیل ایفای نقش منفی در تحولات سوریه از مواضع مقامات ارشد نظام ایران غایب نبوده است.
- رهبر جمهوری اسلامی در نام بردن از دولت ترکیه محتاطانه عمل کرد و تنها به اشاره به یک کشور منطقه‌ای در صحبت درباره توطئه آمریکایی- اسرائیلی علیه سوریه بسنده کرد.

شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۰۸ مارس ۲۰۲۵


حسن فحص (ایندیپندنت عربی) – اظهارات هاکان فیدان وزیر خارجه ترکیه در مصاحبه با یکی از شبکه‌های عربی درباره نقش منطقه‌ای ایران و  تلاش‌های جمهوری اسلامی برای بهره‌برداری از حساسیت‌های قومی، مذهبی و فرقه‌ای برای گسترش نفوذ و تحمیل سلطه‌اش، نه موضع جدیدی برای وزیر ترکیه محسوب می‌شود و نه افشای موضوعی تازه است، بلکه می‌توان آن را در چارچوب تشدید اختلافاتی که در سطح روابط دو کشور پدیدار شده و تفاوت مواضع آنها در قبال تحولات منطقه غرب آسیا دسته‌بندی کرد. این تحولات پس از هشتم دسامبر ۲۰۲۴ با سقوط نظام بشار اسد و استقرار گروه «هیئه تحریرالشام» تحت حمایت آنکارا در سوریه بُعد جدیدی به خود گرفت.

اردوغان در دیدار با علی خامنه‌ای/ تهران / ۱۶ شهریور ۱۳۹۷

اتهام رژیم ایران به همسایه ترک خود مبنی بر ایفای نقش منفی در تحولات سوریه در مواضع مقامات ارشد رژیم ایران از جمله رهبر آن دیده می‌شود. او در نام بردن از دولت ترکیه محتاطانه عمل کرد و تنها به اشاره به یک کشور منطقه‌ای در صحبت درباره توطئه آمریکایی- اسرائیلی علیه سوریه بسنده نمود که این موضوع به معنای هدف‌ گرفتن عمق استراتژیک تهران از طریق از بین بردن حلقه اصلی در پروژه منطقه‌ای‌ آن است. در حالی که رهبران سیاسی و نظامی و حتی رسانه‌های وابسته به رژیم جمهوری اسلامی به وضوح بیشتری ترکیه را نام می‌برند و آن را به توطئه علیه رژیم ایران در سوریه متهم می‌کنند.

سخنان علی‌اکبر ولایتی مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی گویای همانچیزی بود که رهبرش تمایلی به بیان آن نداشت.

مسیر تحولات منطقه‌ای پس از سقوط اسد باعث شد که رهبری جمهوری اسلامی احساس کند که هدف‌ گرفته شدن یا شکست پروژه منطقه‌ای‌اش تنها به عقب‌نشینی آن به درون مرزهایش محدود نمی‌شود، بلکه به دنبال جایگزین کردن ترکیه به‌ عنوان قدرت منطقه‌ای بجای آن در منطقه است. این روند ممکن است فراتر از این برود و مناطق دیگری در غرب آسیا را نیز دربر بگیرد که می‌تواند به عرصه درگیری بین تهران و آنکارا تبدیل شود.

در برابر این تحولات و تغییرات، پذیرش معادلات جدید یا جایگزینی نقش ترکیه بجای نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه و گسترش آن به لبنان و فلسطین برای نظام ایران دشوار بود. از این‌ رو، ناچار شد به مسیر دیگری روی آورد که ممکن است به مهار جاه‌طلبی‌های ترکیه کمک کند. این مسیر شامل بهره‌برداری از برخی نگرانی‌های عربی درباره رشد نقش آنکارا به‌ عنوان یک پروژه نفوذ منطقه‌ای جایگزین به زیان منافع عربی و ایرانی است.

به همین دلیل می‌توان همکاری «حزب‌الله» متحد رژیم ایران در لبنان را در زمان انتخاب رئیس‌ جمهوری ژوزف عون و سپس نخست‌وزیر نواف سلام و تسهیل مأموریت او در تشکیل دولت جدید، درک کرد. این همکاری شاید پیامی از سوی رژیم ایران به سعودی باشد تا با ریاض بطور مثبت در رسیدن به راه‌ حل‌هایی برای اوضاع منطقه همکاری کند. بازگشت دیپلماسی فعال سعودی چه در سوریه و چه در لبنان می‌تواند تا حد زیادی راه را بر جاه‌طلبی‌های ترکیه که به دنبال تبدیل شدن به بازیگر اصلی منطقه بجای بازیگر عربی است ببندد و همچنین حلقه‌ای در مسیر تضعیف و محاصره نقش ایران خواهد بود.

اصرار حکومت ایران بر تعمیق و گسترش همکاری با عربستان در پرونده‌های منطقه‌ای و موضع مثبت عربستان در رد هرگونه تنشی که ممکن است به درگیری نظامی بین تهران و ایالات متحده آمریکا تبدیل شود، لزوماً به این معنا نیست که رژیم ایران از تلاش‌ برای بازسازی مواضع خود در سوریه دست بردارد. به‌ ویژه اینکه مقامات نظامی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» بارها برنامه‌های خود را برای بازگشت به سوریه در هر یک از سه سناریویی که برای آینده این کشور در نظر گرفته‌اند، اعلام کرده‌اند؛ چه در صورت حفظ وحدت کشور، چه در صورت تجزیه، یا در صورت ورود به مرحله‌ای از آشوب و درگیری‌های داخلی.

تمایل جمهوری اسلام برای بازگشت به سوریه و ترمیم نقش منطقه‌ای خود ممکن است دلیلی برای لحن تند وزیر خارجه ترکیه باشد که سیاست‌های آن را در سوریه «اشتباه» توصیف کرد و گفت که حمایت از یک طرف داخلی برای بی‌ثبات کردن سوریه سیاستی نادرست است.

او همچنین هشدار داد که دیگر طرفین، با اشاره به ترکیه که دارای گروه‌ها و اهرم‌های نفوذی نیز هست، می‌توانند نقش مشابهی در بی‌ثبات کردن اوضاع داخلی ایران ایفا کنند.

مواضع تند آنکارا و توصیف نظام ایران به‌ عنوان ساکن خانه‌ای شیشه‌ای که نباید به دیگران سنگ پرتاب کند، وزارت خارجه جمهوری اسلامی را واداشت که این اظهارات را «خنجری از پشت» و گستاخانه توصیف کند. تهران معتقد است که آنکارا تمامی تفاهمات موجود بین دو کشور و همچنین «مسیر آستانه» را نادیده گرفته است. با این مواضع تند و تشدید تنش‌ها، به نظر نمی‌رسد که این وضعیت به سطح رویارویی و قطع روابط برسد، به‌ ویژه از سوی ایران که از اهمیت روابط اقتصادی و حتی سیاسی خود با ترکیه در منطقه غرب آسیا آگاه است. شرایط فعلی که رژیم ایران با آن مواجه است به ویژه انزوایی که پس از شکست‌های پی‌ در پی در خاورمیانه به آن تحمیل شده، تهران را مجبور می‌کند که قبل از اتخاذ هرگونه تنش‌آفرینی یا مواضع تشدیدکننده‌ با هریک از کشورهای همسایه، بسیار محتاط باشد.

*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: حسن فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=371837