Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۹۰ (دوره جديد
P. 12
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، صفحه - Page 12 - 12شماره 1656
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و جمعه 16تا پنجشنبه 22آذرماه 1397خورشیدی
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()98
در ده ههای سی تا پنجاه خورشیدی
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. ( کیهان لندن شماره ) 1279
سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنام ههای
داریوش همایون از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران احمد احـرار همایونـی خ ّلـدالله سـلطنته در ایـن دول تآبـادی خاطـرۀ خـود را از
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود مجلـس حضـور یافتهایـم دربـارۀ «مجلـس عالـی دربار» چنیـن ادامه
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی بشناسـاند .از طـرف دیگـر زمینـۀ موضوعـی کـه مطـرح شـده ایـن
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون قرارداد دولتین هم سراسـر گذشـت طـور عرض و اظهار نظـر م ینماییم: میدهـد:
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود از طـرف روسهاسـت ...این مـواد در دولـت علّیه ایـران تاکنـون در تمام «اعترا ضکننـدگان را این سـخن
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی چهـارم قوس (آذر) به تهران رسـید جریاناتـی کـه شـبیه جریـان فعلی و ب یاعتنایـی مـن بیشـتر عصبانـی
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ ولـی مراسـلۀ سـفارت انگلیـس و بوده همواره کوشـیده اسـت نسـبت کـرده خـود را آمـادۀ بیـرون رفتـن
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشت ههایی از هیاهـوی دولـت در اطـراف ایـن بـه تمـام دول ،بالاخـص نسـبت بـه م ینماینـد .کسـی هـم آنهـا را مانع
مراسـله ،و اجمـالا طرفـداری دولت دولتیـن مجـاور رویـۀ بیطرفـی را نم یشـود و اگـر مانـع م یشـد هـم
اصلاح طلبی و اصلاح طلبان از سیاسـت یکطرفـی مانـع افشـای رعایـت نمایـد و تمام ایـن دولتها را شـاید آنهـا بیـرون رفتـن نگارنـده
آن شـد و در کیـف وزیـر خارجـه یا را شـرط م یکردنـد و ایـن کار بـی
کیهان لندن شماره 24 - 1144اسفندماه 1385 رئی سالـوزراء با کمـال دقت محفوظ بـه چشـم دوسـتان خـود بنگرد. کشـمکش میـان آنهـا و طرفـداران
و مضبـوط ماند ،بهانۀ این عدم اقدام اکنـون هـم بر دولـت و ملت لازم
و زيانبار آشتی دادن مدرنيته با جزم دمکراسی را صد گونه تعريف هـم شـاید ایـن بـود کـه مثال چند اسـت کـه رویـۀ گذشـته را محتـرم مـن صـورت نم یگرفـت.
دينی .جز گروه فزايندهای از ميانشان کردهاند و تا «دمکراسی هدايت شده» کلمـه از بعضـی مـواد آن درسـت شـمرده و کاری برخالف مصلحـت بالجملـه ،نماینـدگان غیر از چند
که از ب نبست ايدئولوژی مذهبی ،و سوکارنو و «ديکتاتوری دمکراتيک» مـردم انجـام ندهنـد .در خصـوص نفـر کـه بـا نگارنـده موافـق بودنـد
مذهب به عنوان ايدئولوژی بيرون لنين هم کشاندهاند .ما نيز در ايران اسـتخراج نشـده بود». یادداشـتی هـم کـه از طـرف دولت ب هصـورت اجتمـاع از مجلـس بیرون
میزند ،جريان موسوم به اصلاح با گرايشی که به يک سو نگری و امتیازاتـی کـه دولـت لنیـن فخیمـۀ انگلسـتان تسـلیم کابینـۀ رفتنـد و در حال بیـرون رفتن ،یکی
طلب را م یبايد در همان رده اسلام ساده کردن داريم کوتاه نيامدهايم و از آنهـا (سـید محمـد تدیـن) رو بـه
سياسی و اسلام در حکومت جا داد دمکراسی ب همعنای حکومت اکثريت تعريفهای خود را داريم .زمانی بود که قرارداد 1919 مشـیرالدوله کـرد و گفـت بیانیـۀ
که مشکل اصلی جمهوری اسلامی و امکان جابجائی منظم قدرت ،و پذيرفتن 28مرداد به عنوان کودتای ششـم اسـد تو بـود که مـا را به این
ــ و ايران ــ است و تا برطرف نشود مستقل از چگونگی برقراريش بيش از ننگين شرط دمکرات بودن شناخته ب هموجـب ایـن عهدنامـه بـه ایـران آقـای سـپهدار شـده اسـت داعیـان روز انداخت وال ّا کسـی نم یتوانسـت
جامعه ايرانی به نزديک یهای جائی که آن جا افتاده است ،حتی در فرهنگ م یشد .سپس ميدان به دست کسانی مـیداد بهحـدی سـخاوتمندانه و پـس از دریافـت اطلاعـات لازم از در چنیـن مجلـس ایـن طـور بـه ما
در خانواده مل تها شايسته اوست نيز سياسی ما ،که نياز به شکافتن بيشتر افتاد که حکم دادند دمکراسی يعنی متفـاوت بـا سیاسـتهای روسـیه مسـائل جـاری کشـور ،بالاخـص از حملـه کنـد (اشـاره به بیانیـ های که
داشته باشد .ولی اصلاح طلبی دست شناختن ايران نه به عنوان يک ملت تـزاری بـود که وزیر مختـار انگلیس اقدامـات آقـای مشـاورالممالک در طـی آن مشـیرالدوله لـزوم مراجعـه
نخواهد رسيد. کم در ميان روشنفکران چپ ايران بلکه چند ملت يا مليت زير ستم و در تلگرافـی بـه لنـدن ،نسـبت بـه روسـیه ،آنچـه را کـه ب هنظرشـان در بـه آراء عمومـی دربـارۀ تنفیـذ یـا
اما هراس اصلاح طلبان از نيروی که در مکتب انقلاب خونين و ويران پذيرفتن ساختار فدرال در مرحله صداقـت روسـها اظهـار تردید کرد و صالح دولـت و ملـت باشـد ب هموقع لغـو انتخابـات نیمهتمـام مجلـس
مردمی ،اصلاح طلبی بی مشارکت کردن جهان و از نو ساختن آن پرورش کنونی ،و حق تعيين سرنوشت برای نوشت «پیشـنهادهایی که روسها به چهـارم را عنـوان کرده بـود) پس از
مردم ،ويژگی و ضعف اصلی اصلاح يافته اند هنوز قابل بحث است .اصلاح زمانی که شرايط جداسری فراهم شده ایـران دادهاند و قرار اسـت همۀ آنها اظهـار خواهنـد کرد». بیـرون رفتـن نماینـدگان ،دو نفر از
طلبان حکومتی ايران است .آنان طلبی يک تعريف برنم یدارد و اصلاح باشد .سير تکاملی دمکراسی ايرانی در عهدنامـۀ جدیـد گنجانـده شـود در مجلس مشـورتی امـا راجع به وزرا م یرونـد کـه آنهـا را اسـتمالت
پس از تجرب ههای نيمه کاره نخستين طلبان از آن هم نامشخ صترند .در در محافل روشنفکری ايران البته در چنـان ب هنفـع ایـران و فوایدش برای مذاکـرات مسـکو مطلبی ابراز نشـد کـرده برگرداننـد .مجلسـیان هـم
خود با سياس تهای قدرت بخشی به گستردهترين تعريف خود ،اصلاح اينجا نايستاد و با جمهوری تعريف روسـها چنان کم اسـت که مشـکل بعضـی جـا ب هجـا شـده آهسـته و
مردم ،به تندی پا پس کشيدند و به طلبی در برابر سرنگونی خشونت آميز شد ــ دمکراسی يعنی جمهوری. بتـوان بـاور کرد اولیـای رژیم جدید لرد چلمز فورد نای بالسلطنه درهـم و برهـم صحبـت م یدارنـد.
دامان ولايت فقيه پناه بردند .از چند قرار دارد و در تن گترين تعريفش به اما جمهوری اسلامی چون خاری روسـیه در اعطای این همه امتیازات انگلیس در هندوستان بعضـی میگوینـد درسـت گفتـه
تائی گذشته ،يا ترسيدند يا فاسد بزک کاری محدود م یشود .در اصلاح در پهلوی اين تعريف فروم یرفت و به ایران حسـن ن ّیت داشـته باشند». شـد و نمایندگان بناحق از شـنیدن
شدند (بيشتر هردو) .اصلاح طلبان طلبی ،حتی در گستردهترين تعريف، گروهی ديگر اصلاح کردند و لائيک اما ،لرد چلمز فورد نای بالسلطنه زیـرا سیاسـت جـاری ،کـه بـا توافق سـخن حق برآشـفته شـدند ،بعضی
تا نتوانند به مردم روی آورند که به ما با ماهيتی که همان هست ولی را هم به جمهوری افزودند مانند چنین نظری را تأیید نکرد و در پاسخ دولـت سـپهدار و سـفارت انگلیـس
معنی سنگين شدن وزن دگرگونگی دگرگونه م یشود سر و کار داريم .در جمهوریهای عراق صدام حسين به نظرخواهی وزارت امور خارجه طراحـی شـده بـود ،پنهـان داشـتن هـم متحیرنـد چـه بگویند.
است ،بهتر است سازشکاران خوانده اين تعريف دگرگونه شدن همان وزن و سوريه حافظ اسد ،و البته همان نوشت« :با گزارش وزیر مختارمان تواف قهـا را تا زمان تصویب و اجرای نگارنـده سـاکت و آرام نشسـته،
شوند .برای بستگانشان در بيرون را دارد که همان ماندن ،و نکته بنيادی ديکتاتور یهای دمکراتيک تا پ لپت. در تهران ،مخصوصاً با آن قسمت از از گفتـۀ خـود پشـیمان نیسـت و از
نيز ،سازشکاری صفت مناسبتری در اينجاست .آيا در فرايند اصلاح ا کنو ن تعر يف تا ز ها ی بر ا ی نظر وی که مدعی است پیشنهادهای قـرارداد 1919اقتضـا م یکـرد. بیـرون رفتـن نماینـدگان مخالـف
خواهد بود .ما هم بهتر است ميان طلبی جمهوری اسلامی ،دگرگونگی دمکراسی يافتهاند ـ اعتقاد به بالشوی کها از روی حسن ن ّیت نیست، عبدالله مستوفی در «تاریخ خـود ملالـی نـدارد چنـان کـه از
اصلاح طلبی و اصلاح طلبان تفاوت دمکراسی از اعتقاد به اصلا حطلبی ابداً موافق نیستم .برعکس ،تصور اجتماعی و اداری دورۀ قاجاریه» بهجـای مانـدن موافقیـن مسـرور
بگذاريم .اصلاح طلبی در ايران هست وزن درخوری داشته است و دارد؟ میآيد و برعکس ،و اصلاح طلبی م یکنم این پیشنهادها خیلی ماهرانه هسـتم خصوصـاً کـه از مشـیرالدوله
و نيرومندتر نيز خواهد شد و آن را *** يعنی از خاتمی تا کروبی و از آنها و از روی دوراندیشی تنظیم شده و م ینویسد: میشـنوم آهسـته میگویـد شـما
بيرون از محافل حکومتی میتوان تا رفسنجانی .پايه اين تعريف بر هدفش این است که موقعیت ما را «مشـاورالممالک ب هواسطۀ دوری خارج از موضوع سـخن نگفتید بلکه
ديد .بيم از خونريزی و هرج و مرج فرايند اصلاح طلبی را در جمهوری نفی سرنگونی رژيم اسلامی گذاشته در ایران متزلزل و موقعیت روسیه دو سـه سـال اخیر از تهران ،اعتنایی آن کـس خـارج از موضـوع گفت که
پس از برکناری خشونت آميز رژيم اسلامی به اصلاح طلبان محدود شده است .میگويند سرنگونی را به همان اندازه محکم سازد و مآلاً بـه سیاسـت یکطرفـی نداشـته ،و اظهار کـرد من م یتوانسـتم مجلس
در جنبش اصلاح طلبی ايران ،از اين کردن خطای بزرگ بسا سياست يعنی خشونت و خونريزی و هرج وضعی ب هوجود آورد که در آن پای ههای برعکـس بـدش نمیآیـد ضـرب را بـاز کنـم و نکـردم .چنـد دقیقـه
فاصله دور هم ،لمس کردنی است .اما ورزان و نويسندگان اين سا لها بوده و مرج که به دمکراسی نخواهد حکومت کنونی ایران خود بهخود شسـتی به مس ّببین ناکامروایی خود مجلـس بـه ایـن صـورت م یگـذرد.
سبب نشده است که جنبش اصلاح است که از بد تعريف کردن اين رژيم انجاميد .اين سخن درست است فروریزد .صرف نظر کردن یکجا از در کنفرانس صلح پاریس نشان داده اشـخاصی م یآینـد بـا وزرا و علمـا
طلبی مانند اصلاح طلبان از نام تغيير م یآيد .از جمهوری اسلامی چنان اگر سرنگونی را در معنای تنگ آن تمام مزایا و آرزوهای روسیۀ تزاری و خویـش را کامال بـه هموطنانـش صحبـت میدارنـد و میرونـد .در
رژيم يا برکناری و سرنگونی نيز بر م یگويند که گوئی حکومتی مانند بگيريم و فراموش کنيم که از دهه در ایران ،هدف اصل یاش این است که ایـن حال سـید محمـد امـام جمعه
ديگران است ــ کمی بدتر يا بهتر. هشتاد تا پايان سده بيستم دو سه جوانمردی و بلندنظری اولیای رژیم تهـران نـزد نگارنـده آمـده م یگوید
خود بلرزد. ولی همان گونه که انقلاب اسلامی از دوجين نظام ديکتاتوری سرنگون شوروی را به رخ ایرانیان بکشد و با بهتـر آن اسـت ب هاتفـاق برویـم از
فاصله مردم از اصلاح طلبان برخلاف جنس انقلا بهای ديگر نبود حکومت شدند ،بی خشونت و با رژيمهای نشان دادن فرقی که بین گذش تهای نماینـدگان دلجویـی کـرده آنهـا را
سر و صدائی که پس از انتخابات آن نيز يک حکومت معمولی نيست. جانشينی کم و بيش دمکراتيک. آنان تحت قرارداد جدید با ن ّیات و برگردانیـم .سـایر روحانیـان هم این
شوراها به راه افتاد کم نشده است. آن را با حکومتهای توتاليتر ديگر نيز ولی مشکل اين تعريف در جاهای خواس تهای ما تحت قرارداد 1919 نظـر را تأییـد م ینماینـد .نگارنـده
در آن انتخابات اصلاح طلبان مزه نمیتوان يکی دانست .اين رژيمی ديگر است .دمکراسی مفهومی عا متر وجود دارد ،افکار عمومی ایران و جهان بهاتفـاق امـام جمعـه از مجلـس
بازگشتی را چشيدند ،ولی آن موفقيت است برآمده از ژرفای هزار و چند از آن است که به سياستبازی روزانه را علیه بریتانیا و برضد قراردادی که با خـارج شـده در حیاط باغ گلسـتان.
کوچک از بيم احمدی نژاد و به بهای صد سال ،و با رسالت آسمانی و و ملاحظات جناحی فروکاسته شود. احسـاس م یکنـم ایـن دسیسـ های
حل شدن در رفسنجانی بود ،که جانشينی معصومين .مدرنيتهاش از اين گذشته اشکالش در آن است ایران بست هایم برانگیزد». بـود بـرای بیـرون بـردن مـن از
سرتاسر شهرت اصلاح طلبی را در از مسجد میگذرد ،چنانکه وزير که اصلاح طلبی را با «اصلاح طلبان» بـا فـرا رسـیدن فصـل سـرما، مجلـس و برگردانیـدن نماینـدگان.
دهه گذشته از جدا کردن خود از او ارشادش م یگويد و مسائلش در بن قـرارداد 1919بهحالـت انجمـاد از ایـن رو ،چـون امام جمعـه ب هبهانۀ
ب هدست آورده بودند .اينکه با دنباله چاه جمکران گشوده م یشود .جامعه يکیمیگيرد. رفتـن نـزد نماینـدگان بـرای حاضر
روی از چنان رهبری ،جريان اصلاح مدن یاش مدينه هزار و چهار صد سال اصلاحات همواره بر دگرگون یهای درآمـد و در نطفـه مـرد. نمـودن ایشـان بـه اصالح مـ یرود،
طلب (با جنبش اصلاح طلبی مردم پيش است (از زبان بزرگ ترين اصلاح ناگهانی و خشونت آميز برتری دارد. نگارنده توقـف نکرده به طرف حیاط
اشتباه نشود) چه آيندهای م یتواند طلب رژيم) که چنان يکدست بود جامعه يک ماهيت ارگانيک است و تخـت مرمـر روانـه م یشـوم کـه به
داشته باشد و اصلاحات در رژيم چه که حتی کودکان قبيله يهودی بنی دگرگونی ناگهانی شرايط زندگی را منـزل خود بازگشـت نمایـم و تصور
صورتی خواهد يافت از هم اکنون قريظه در آن حق زنده بودن نيافتند. به دشواری تا ب م یآورد و بيشتر با م یکنـم تکلیف خـود را ادا کردهام...
تباهی و دشمنی با پيشرفت نه از دگرگونگی تدريجی سازگار است. امـا بعد از بیـرون آمدن نگارنده ،امام
آشکار است. عوارض اين رژيم بلکه در طبيعت ولی اصلاحات به اصلاح طلبان بستگی جمعـۀ تهـران بعضـی از نماینـدگان
ما مخالفان جمهوری اسلامی آن است .آن را با رژيمهای فاسد دارد .هر کس يا گروهی را که اندکی را بـه مجلـس عالـی برگردانیـده
که اميدمان را به جنبش اصلاح و سرکوبگر معمولی نيز نمی توان با جريان غالب تفاوت داشته باشد ولـی مجلـس دیگـر سـرنگرفته و
طلبی مردم بستهايم و همان بيم نم یتوان اصلاح طلب شمرد .ما در برهـم خـورده ،رئیسالـوزراء در
را از خونريزی و هرج و مرج پس از مقايسه کرد. وضع کنونی پرخطری که ايران در موقـع متفـرق شـدن مـردم گفتـه
سرنگونی خشون تآميز رژيم داريم، اصلاح طلبان در حکومت اسلامی آن افتاده است گزينههای زيادی اسـت نتیجـۀ مجلـس ایـن شـد که
به همان درجه نيز تغيير رژيم را بودهاند و هستند ولی در طرح آنها نداريم و اين نيز قابل فهم است .هر یادداشـت بـه مجلـس شـورای ملی
برای ايران حياتی م یدانيم .خواست «همان بودن» رژيم وزنی به مراتب گروهی که بتواند خطر را برطرف بـرود .ممتازالملک گفته اسـت خیر،
برکناری يا سرنگونی (غير خشونت سنگي نتر از دگرگونگی آن دارد .آن کند فعلا غنيمت است و از اينرو در ایـن هـم نتیجه نشـد بلکـه مجلس
آميز) رژيم اسلامی از طبيعت اصلاح طلبان کمتر از همکاران ديگر تاختن به هواداران «اصلاح طلبان»
و کارکرد ما به عنوان نيروهای خود در حکومت انحصارگر نيستند. نيز م یبايد اندازه نگهداشت .ما لازم بـی نتیجـه ماند».
سياسی سازمانيافته نم یآيد .با آنکه حلقه خودیهای آنان تنها اندکی نيست به آنها بپيونديم يا دوستی بدیـن سـان ،امیـدی بـه ایـن که
هدف نهائی کار سياسی رسيدن به بزرگتر است .بنيا دهای اعتقادی شان کنيم .آنان دوستان خود را در محافل پیش از تشکیل مجلس شورای ملی
قدرت است در اين جا پای مرگ و يا از همان گونه خالص اسلامگرايان حکومتی اسلامی دارند .انتظاری که بتـوان روحـی بـه قـرارداد نیم هجان
زندگی ملتی در ميان است .چگونه است يا حد اکثر با وصله کار یهائی از آن هوادارانم یرود آن است که دمید ،باقـی نماند .از عوامل مؤثر در
م یتوان نشست و شاهد خشکاندن از همان دست مدينه النبی مدل در شور خود برای برطرف کردن ناکامـی قـرارداد و بـی نتیجه ماندن
سيستماتيک چشمههای فرهنگ، جامعه مدنی؛ و دنباله تلاش بيهوده خطر مانن دهای احمد ینژاد ،انديشه مذاکـرات مجلـس مشـورتی دربـار،
ويرانی از روی نقشه و سهل انگاری سياسی را هم به ابتذال سياستهای مذاکرات موفقی تآمیز هیأت اعزامی
(هردو) ميراث ملی و نابودی شتابنده جمهوری اسلامی ،از تندروان تا اصلاح ایران به مسـکو و تدوین پی شنویس
منابع و محيط زيست بود و باز از طلبانش ،نيالايند .اين گونه نظريه عهدنامۀ دوسـتی بیـن دولت جدید
تناقض ميان سرنگونی با اصلاح پرداز یها که زاده نيازهای لحظ های
طلبی و از آنجا با دمکراسی ،دم زد و هستند بدبختانه آثار پردامنه برجای روسـیه و دولت ایـران بود.
از احمد ینژاد به رفسنجانی پناه برد م یگذارند که يکی از آنها همان ساده بیانیـۀ علمـا کـه توسـط شـیخ
و هر اقدامی را برای ضعيف کردن و بهاءالدیـن نـوری بهدنبـال بیانیـۀ
فشارآوردن بر يکی از بدترين نظا مهای کردن و يک سو نگری است. دولـت در مجلـس مشـورتی قرائـت
سياسی امروزی جهان بی اثر کرد؟ شـد به ایـن موضوع اشـاره داشـت:
«بسـماللهالرحمنالرحیم ـ مـا
داعیان که برحسـب امر اعلیحضرت