Page 25 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۷ (دوره جديد
P. 25
صفحه۲5شماره18۷3 بودن هم باید بررسی کنم که آیا در پشت میکروفون نیز مهستی ،یاحقی تصمیم گرفت که یکی از ساختههای
جمعه 14تا پنجشنبه ۲0آوریل ۲0۲3 صدای ایشان مطلوب است؟ این بود که به ایشان گفتم: خود را با صدای مهستی ضبط کند و در نهایت نیز چنین شد
ممکن است ظرف چند روز آینده یک ضبطی داشته باشم و مهستی در نوزده سالگی نخستین فعالیت هنری رسمی
مدت طول میکشد تا او آماده شود؟ جواب داد :شاید دو از شما ،خواهش میکنم که بیایید و آن آهنگ را اجرا خود را در برنامه «گلهای رنگارنگ» شماره ۴۲۰با خواندن
سه ماه .بعد از آن هر وقت در راهروهای رادیو با تجویدی کنید تا من ببینم صدای شما پشت میکروفون چطور ترانه مشهور «آنکه دلم را…» در مایه چهارگاه با شعری از
روبرو میشدم میگفت« :دیگر چیزی نمانده ،به زودی یک است .خانمهایده هم فورا پذیرفت و شاید دو یا سه بیژن ترقی آغاز کرد .گفتنی است که اجرای آواز این برنامه را
هفته گذشت که من آهنگی را برای یکی از فیلمهای
تکخال بزرگ به زمین میزنم» فارسی ساخته بودم و دیدم که این آهنگ به صدای ایشان حسین خواجه امیری (ایرج) بر عهده داشت.
در نهایت هایده پس از چند ماه تمرینهای فشرده میخورد .این بود که به ایشان اطلاع دادم در فلان روز به اما سرنوشت هایده تا مدتها به گونه دیگری رقم خورد و
خوانندگی نزد علی تجویدی در اواخر پاییز سال ۱۳۴۷آماده استودیوی طنین که در خیابان ثریا یا سمیه فعلی بیایند. با آنکه او نسبت به مهستی چند سالی بزرگتر بود و مشوق
شد تا ترانه معروف «آزاده» ساخته تجویدی را با شعری از مکان استودیوی طنین در زیرزمین ساختمانی در کوچهای اولیه مهستی در زمینه ترانهخوانی محسوب میشد اما به
رهی معیری بخواند .در آن زمان رهی معیری مدتی بود که نامش رامسر بود قرار داشت و در زمان خودش بسیار خاطر همسر سختگیر و همچنین به دلیل صاحب فرزند
که به بیماری سرطان استخوان مبتلا شده بود و چندین ماه وسیع و مجهز بود .ایشان آمد و ارکستر مشغول کار بود.
بود که به خاطر بیماری در رادیو حاضر نمیشد اما در شب آهنگ را با ایشان کار کردم و در حقیقت قصدم این بود شدن ،نتوانست وارد کار هنری شود.
ضبط این ترانهاش تصمیم گرفته بود که حتما سر ضبط در که ببینم استعداد یادگیری ایشان در چه حد است .اتفاقا هرچند روایتی از خود هایده وجود دارد مبنی بر اینکه
استودیو حاضر شود و از نزدیک شاهد اجرای ترانه «آزاده» خیلی زود یاد گرفتند و شاید در ظرف یک ساعت که وی حدود دو سال پیش از مهستی ،آوازی را در دستگاه
با صدای این خواننده تازهکار باشد و مطابق روایتهای من چند مرتبه آهنگ را برای ایشان زدم ،کاملا اشکالها شور در رادیو اجرا کرد اما همسرش به محض مطلع شدن،
گوناگون در آن شب جمعیت نسبتا زیادی از هنرمندان و برطرف شد .ارکستر هم آماده بود؛ چون آنموقع ارکستر و مانع پخش آن میشود .هایده از ازدواج با نوری صاحب
دست اندرکاران آن زمان رادیو حاضر شده بودند تا اجرای خواننده با هم اجرای برنامه میکردند یعنی هنوز میکس سه فرزند شد :کامران در سال ۱۳۳۵متولد شد .فرزند دوم
وارد کار ضبط موسیقی نشده بود .آهنگ اجرا شد و بعد کیوان و در نهایت فرزند سوم دختری به نام کیانوش بود.
این قطعه را بشنوند. من نوار را از اپراتور گرفتم و گوش کردم .دیدم عجب البته روایت دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه همسر
پرویز خطیبی درباره فضای آن شب و اجرای هایده از طنین صدایی! و خوشبختانه طنین صدا از نظر میکروفون هایده آنقدر هم که وی و مهستی در مصاحبههای خود
ترانه «آزاده» از جمله میگوید« :شب ،اعضای ارکستر هم بسیار خوب بود .این زمان حدود سال ۱۳۴۶-۴۷بود و بر آن تاکید میکنند سختگیر و غیرقابل انعطاف نبوده چرا
آمدند و تجویدی مدتی اصل آهنگ را با آنها تمرین که هم از تجویدی و هم از همایون خرم نقل شده است
کرد .بعد خواننده جدید آمد ،یک خانم خوش صورت و ایشان مدتها بعد در رادیو برنامه اجرا کردند». هنگامی که این دو در دو نوبت مختلف در میهمانیهایی
کمی چاق که همین مسئله ،او را زنی میانسال معرفی اما فعالیت جدی هنریهایده از زمانی آغاز شد که وی باهایده و خانوادهاش آشنا شدند آقای نوری خیلی از آنها
میکرد .هیچکس حرفی نمیزد ،همه سکوت کرده بودند در یک مهمانی به سال ۱۳۴۷ابتدا با مجید نجاحی و از استقبال کرد و پیش از ورود جدی هایده به رادیو به
و منتظر آغاز ماجرا بودند با این حال جای تردید نبود طریق وی با رهی معیری آشنا شد و در نهایت به واسطه
که تجویدی با آن سوابق درخشان ،هرگز دچار اشتباه رهی معیری با استاد علی تجویدی ملودیساز و نوازنده گونهای مشوق او نیز محسوب میشد.
نمیشود و میداند چه کسی را انتخاب کند .ساعت نزدیک برجسته ویولون آشنا میشود .البتههایده در گفتگویی که به هرحال آنطوری که از نشانهها و مدارک مختلف بر
یازده شب بود که یک اتومبیل جیپ ،جلوی در استودیوی با رادیو صدای آلمان داشت ابراز کرد که علاوه بر تجویدی میآید ،هایده پیش از ورود به برنامه «گلها» و فعالیت
شماره هشت توقف کرد ،رهی معیری مثل همیشه تمیز و مدتی نیز از دانش موسیقی هنرمندان دیگری چون احمد در رادیو به سال ۱۳۴۶و ۱۳۴۷در چهار فیلم مختلف
مرتب از داخل آن بیرون آمد ،دستمالی به دست داشت عبادی ،فرهنگ شریف و حتی فریدون ناصری بهره برده ترانههایی اجرا کرد ،بدون آنکه نامش در تیتراژ آن فیلمها
که سعی میکرد با آن نیمی از چهرهاش را بپوشاند.آخر او است .اما به هرحال خود هایده و دیگرانی که در جریان بیاید« :شکوه جوانمردی» به کارگردانی و نویسندگی
از سرطان استخوان رنج میبرد و نمیخواست کسانی که کارهای او بودند متفقالقول هستند که استاد و معرف اسماعیل ریاحی در سال « ،۱۳۴۶دالاهو» ساخته سیامک
چهره خندان و صورت باز شفافش را دیده بودند ،صورت اصلی او به جامعه هنری ایران علی تجویدی بود .تجویدی یاسمی به سال « ،۱۳۴۶بندرگاه عشق» ساخته گرجی
تکیده و بیمارگونه او را ببینند .تازه ما متوجه شدیم که در آن زمان مدتی بود که پس از پایان همکاری با حمیرا عبادیا به سال ۱۳۴۶و در نهایت «بازی شانس» ساخته
چرا ساعت یازده شب را برای اجرای برنامه موسیقی در به دنبال خواننده دیگری میگشت که بتواند مجری
نظر گرفتهاند .این تقاضای رهی بوده که نمیخواسته است خوبی برای ساختههای تازهی وی باشد .با شنیدن صدای فاروق عجرمه به سال ۱۳۴۷٫
هنگامی به رادیو بیاید که دوستان و همکارانش هنوز هایده ،بسیار از صدای او خوشش آمد و تصمیم گرفت هایده در فیلم «شکوه جوانمردی» ترانهای به نام «روز
مشغول کار هستند .رهی در طول مدت بیماریاش جز که مدتی به او آواز تعلیم دهد و برخی ظرایف آواز و نشاط و طرب» خواند با مطلع «روز نشاط و طربه یواش
به چند تن از افراد فامیل هرگز به دوستانش اجازه نداد یواش /مطرب بزن نغمه خوش براش براش» که ملودی آن
تا از او عیادت کنند .با آمدن رهی که گویا همه انتظارش تصنیفخوانی را به او بیاموزد. را جعفر پورهاشمی ساخته بود .در فیلم «دالاهو» هایده
را میکشیدند ،ارکستر آماده نواختن شد و خانم خواننده پرویز خطیبی روزنامهنگار ،طنزپرداز ،ترانهسرا، ترانهای به نام «سلسله مو» خواند از ساختههای دیگر
اولین آواز آزمایشی خودش را خواند .به راستی که صدای نمایشنامهنویس و کارگردان معروف سینما در کتاب خاطرات پورهاشمی با مطلع «سلسله مو ابرو کمون مثل من کی
دلنشینی داشت و به قول تجویدی ،حق مطلب را ادا خود موسوم به «خاطراتی از هنرمندان» در اینباره نقل
میکرد .ترانه «آزادهام من» درواقع آخرین ترانه رهی بود. میکند که وقتی او (پرویز خطیبی) از تجویدی درباره هایده دیده؟ ساده و خوب و بی کلک مثل من کی دیده؟»
ترانهای که با آنهایده متولد شد و در مدتی کوتاه ،شهرت در همان اوایل آشناییشان سوال میکند تجویدی پاسخ در فیلم «بازی شانس» هایده در نخستین همکاری خود
میدهد« :من برحسب تصادف در یک مجلس مهمانی با با همایون خرم و شعری از تورج نگهبان به نام «تو چرا
و معروفیت فراوانی پیدا کرد». این خانم آشنا شدم .اول خیال میکردم او هم مثل خیلیها نیایی؟» ترانهای را اجرا میکند و فریبا خاتمی از بازیگران
خود علی تجویدی سالها بعد در گفتگویی با بخش که ادعا میکنند صدایی دلنشین دارند ولی آوازشان در حد
فارسی رادیو «بی بی سی» درباره ترانه «آزاده» گفت: آدم معمولی است ،میخواند اما وقتی یکی از آهنگهای اصلی فیلم بجای هایده لبخوانی میکند.
«آزاده را هیچ خواننده دیگری نمیتوانست چونهایده با مرا خواند ،مات و متحیر ،سر جایم میخکوب شدم ،آن همایون خرم در کتاب خاطرات خود با نام «غوغای
چنین وسعت صدایی بخواند… هایده با خواندن این ترانه حنجره باز و صدای زنگدار که در کمتر کسی یافت میشود ستارگان» پس از شرح دادن نخستین آشنایی خود باهایده
و چند ترانه دیگری که من به او دادم ،توانست تحولی در و یک لحظه مرا به یاد قمر و روحانگیز انداخت .خواستم و همسرش درباره نخستین همکاری خود با هایده
ترانهخوانی و آوازخوانی ایجاد کند و تاثیرات تازهای در همان دقیقه از او دعوت کنم تا در برنامههای رادیو شرکت میگوید« :من آن زمان به تازگی آهنگ رسوای زمانه
موسیقی سنتی به وجود بیاورد »..و در نهایت خود هایده کند اما به نظرم رسید که ممکن است همسرش و اعضای را ساخته بودم و خانم الهه آن را اجرا کرده بودند .در
در مصاحبههای متعددش و در سالیان مختلف ابراز داشت خانوادهاش مخالفت کنند در حالی که اینطور نبود ،هم خود نخستین دیداری که با خانم هایده و همسرشان در منزل
که در مقام مقایسه میان آهنگسازان مختلف همچنان خانم و هم اعضای خانوادهاش ،موافقت کامل داشتند و شخصی آنها داشتم او همین آهنگ مرا در مایه زیرتری
موفقترین همکاریهای خود را با علی تجویدی داشته من همان شب ،قول و قرارهایم را گذاشتم .پرسیدم :چه برای من خواند و کاملا دقت کردم و دیدم که تا به آخر
است او از جمله در مصاحبه خود با رادیو آلمان در پاسخ همه را خیلی خوب اجرا کرد .هم صدای خوبی داشتند و
به این پرسش که «کدامیک از آهنگهایی که اجرا کردید هم طنین صدایشان خوب بود .به هر حال من این صدا
بیشتر بر شما تاثیر گذاشته و آنها را برخی اوقات زمزمه را پسندیدم و در این فکر بودم که با ایشان کار کنم.
بعد به نظرم رسید که صدایشان را از نظر میکروفونیک
میکنید» گفت «:همین ترانه آزاده .چون شادروان