Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۷ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه‌‌‌‌‪‌‌‌1‌4‬شماره‌‪‌1۸۸۳‬‬
                                                                                                                            ‫جمعه ‪ ۲‬تا ‪ ۸‬تیرماه ‪140۲‬خورشیدی‬

                                                             ‫یک قاضی بازنشسته‪:‬‬                                ‫كه شاه‪ ،‬با لباس رسمی‪ ،‬اندكی پیش از ساعت ‪۹‬‬

                                                         ‫اظهارات فرمانده‬                                      ‫وارد تالار باشكوه شد‪ ،‬رنگش پریده بود‪ .‬شاید حتی انتظار‬
                                                        ‫انتظامی مازندران در‬
                                                       ‫مورد «شکست گردن»‬                                       ‫نشانههای دشمنی را میكشید‪ ،‬اما بی گمان انتظار آن‬
                                                        ‫طبق قوانین نیروهای‬
                                                        ‫مس ّلح «جرم مطلق»‬                                     ‫سكوت و نگاههای پرسندهای را كه در خیابانها به سویش‬

                                                              ‫است‬                                                           ‫شده بود‪ ،‬نداشت‪.‬‬

                                                       ‫=احمد درویشزاده قاضی بازنشسته و رئیس‬                   ‫چند لحظهای استراحت كرد و فنجانی چای شیرین كه‬
                                                       ‫پژوهشکده حقوق و قانون ایران یکشنبه ‪ ۲۸‬خرداد ‪۱۴۰۲‬‬
                                                       ‫طی یادداشتی در روزنامه «اطلاعات» با انتقاد از «تجویز‬   ‫دوست داشت نوشید‪ .‬چهرهاش اندوهناك و رفتارش بی روح‬
                                                       ‫گردن شکستن» توسط مقامات ارشد نیروی انتظامی نوشت‬
                                                       ‫این اظهارات بدبینکردن مردم به نیروهای مسلح است و‬       ‫بود‪ .‬پیش از آن كه وارد تالار آئینه شود‪ ،‬اصلان افشار كه طبق‬

                                                                                 ‫جرم محسوب میشود‪.‬‬             ‫تشریفات و روند مراسم‪ ،‬جلوتر از او میرفت كه ورودش را‬
                                                       ‫=در این یادداشت آمده براساس ماده ‪ ۵۵‬قانون‬
                                                       ‫مجازات جرائم و مجازات نیروهای مسلح «هر نظامیای‬         ‫اعلام كند‪ ،‬اندكی گامهایش را آهسته كرد‪ ،‬عقب رفت و در‬
                                                       ‫که با اقدامات خلاف شئونات نظامی‪ ،‬به هر نحوی از انحاء‬
                                                       ‫موجبات ایجاد بدبینی مردم را نسبت به نیروهای مسلح‬       ‫گوش شاه نجوا كرد‪« :‬اعلیحضرت‪ ،‬لبخند بزنید‪ .‬بهویژه در‬
                                                       ‫فراهم نماید‪ ،‬به حبس از دو ماه تا یک سال محکوم میشود»‪.‬‬
                                                       ‫=پاسدار حسن مفخمی فرمانده انتظامی استان مازندران‬       ‫چنین روزی كسی نباید متوجه اندوه شما شود‪ .‬شما باید به‬
                                                       ‫‪ ۲۵‬خرداد ‪ ۱۴۰۲‬در جمع مأموران انتظامی در ساحل‬
                                                       ‫بابلسر خواستار «شکستن گردن» افرادی شد که از دید او‬     ‫دیگران اطمینان ببخشید‪ ».‬شاه پاسخ داد‪« :‬حق با شماست‪».‬‬
                                                       ‫«ناهنجاری» کرده و حجاب اجباری را رعایت نمیکنند‪.‬‬
                                                       ‫=بعد از انتشار ویدئوی تهدید مفخمی‪ ،‬خبرگزاری فارس‬       ‫و دوباره خود را در اختیار گرفت‪ ،‬لبخندی نمایشی بر‬
                                                       ‫نزدیک به سپاه پاسداران با انکار آن مدعی شد «رسانههای‬
                                                       ‫معاند با تقطیع آن و نسبت دادن آن به موضوع حجاب و‬       ‫چهرهاش نمودار شد‪ :‬همان نقاب كذایی را باز بر رخ كشید‪.‬‬

    ‫سردار پاسدار مفخمی فرمانده نیروی انتظامی‬                       ‫عفاف به دنبال صید ماهی خود هستند»‪.‬‬         ‫گروههای گوناگون حكومتی‪ ،‬بهنوبت شرفیاب شدند‪.‬‬
                 ‫مازندران‬                              ‫=برخی مقامات انتظامی و قضایی نیز برای جبران‬
                                                       ‫اظهارات فرمانده نیروی انتظامی مازندران گفتند منظور وی‬  ‫بزرگان دربار‪ ،‬دولت‪ ،‬مجلسین‪ ،‬قضات‪ ،‬افسران بلندپایه و‬
‫«هر نظامیای که با اقدامات خلاف شئونات نظامی‪ ،‬به‬        ‫«سارقان در حرکت‪ ،‬معاندین‪ ،‬اراذل و اوباش و کسانی بوده‬
‫هر نحوی از انحاء موجبات ایجاد بدبینی مردم را نسبت به‬   ‫که سلب امنیت و آسایش و تعرض به مردم میکنند‪ ».‬این‬       ‫تیمساران‪ ،‬دانشگاهیان‪ ،‬صاحبان صنایع و بازرگانان‪ ،‬رجال‬
‫نیروهای مسلح فراهم نماید‪ ،‬به حبس از دو ماه تا یک سال‬   ‫ماستمالی یا «مالهکشی» نیز در حالیست که شکستن گردن‬
                                                       ‫«سارقان» و «معاندین» و «اراذل و اوباش» و هر شهروند‬     ‫برجسته‪ ،‬نخستوزیران پیشین‪ ،‬وزرا و استانداران‪.‬‬
                              ‫محکوم میشود‪».‬‬            ‫دیگری با هر جرمی که مرتکب شده باشد نیز خلاف قانون‬
‫حسن مفخمی فرمانده انتظامی استان مازندران روز‬                                                                  ‫جز در دو گروه آخر‪ ،‬صفها تقریباً فشرده بود‪ .‬به نظر‬
‫پنجشنبه ‪ ۲۵‬خرداد ‪ ۱۴۰۲‬در جمع مأموران انتظامی در‬            ‫و نقض وظایف و مسئولیت نیروهای انتظامی است!‬
‫ساحل بابلسر خواستار «شکستن گردن» افرادی شد که از دید‬                                                          ‫میآمد كه شاه انتظار داشته شمار غایبان در میان‬
                                                       ‫یک قاضی پیشین دیوان عالی جمهوری اسلامی میگوید‬
 ‫او «ناهنجاری» کرده و حجاب اجباری را رعایت نمیکنند‪.‬‬    ‫تهدید فرمانده انتظامی استان مازندران به «شکستن گردن»‬   ‫دانشگاهیان بیشتر باشد‪ .‬اما تقریباً همه آنها آمده بودند‪.‬‬
‫وی در جریان بازدید از ساحل بابلسر در پاسخ به یک‬
‫خبرنگاری گفته بود‪« :‬در این استان‪ ،‬در این شهرستانهای‬                             ‫یک «جرم مطلق» است‪.‬‬            ‫تهنیت عبدالله شیبانی رئیس سالخورده دانشگاه تهران‪ ،‬از‬
‫ما‪ ،‬خدای نکرده کسی خواست ناهنجاری کند به حکم قانون‬     ‫محمد درویشزاده قاضی بازنشسته و رئیس پژوهشکده‬
                                                       ‫حقوق و قانون ایران یکشنبه ‪ ۲۸‬خرداد ‪ ۱۴۰۲‬طی یادداشتی‬    ‫سوی همه دانشگاهیان پایتخت بهگونهای استثنایی گرم‪،‬‬
              ‫گردنش را بشکنید پاسخش هم با من!»‬         ‫در روزنامه «اطلاعات» با انتقاد از «تجویز گردن شکستن»‬
‫محمد درویشزاده در بخش دیگری از این یادداشت‬             ‫نوشت این اظهارات بدبینکردن مردم به نیروهای مسلح‬        ‫و پاسخ شاه به آن نیز بسیار صمیمانه بود‪ .‬شمار «رجال»‬
‫توضیح میدهد «به لحاظ تخصصی این جرم از جرائم مطلق‬
‫است‪ ،‬یعنی تحقق این جرم مقید به حصول نتیجه نیست‪.‬‬                             ‫است و جرم محسوب میشود‪.‬‬            ‫بسیار كاهش یافته بود‪ .‬معمولا یك نخست وزیر پیشین‪،‬‬
‫به عبارت دیگر‪ ،‬لازم نیست که مردم به نیروهای مسلح‬       ‫در این یادداشت آمده اصول ًا برخی اعمال و رفتارها برای‬
‫بدبین شدهباشند؛ بلکه همین مقدار که عم ِل شخ ِص نظامی‬   ‫آحاد نیروهای مسلح به صورت خاص جرمانگاری شدهاند؛ از‬     ‫از سوی همه همتایان خود تبریك میگفت‪ .‬اما هیچكدام‬
‫به گونهای باشد که بتواند موجبات بدبینی را فراهم کند‪،‬‬   ‫جمله عنصر قانونی جرم مزبور در ماده ‪ ۵۵‬قانون مجازات‬
‫جرم مزبور محقق شده است و لازم نیست عملا بدبینشدن‬       ‫جرائم و مجازات نیروهای مسلح آمده و تصریح میکند‪:‬‬        ‫از سه نخست وزیر زنده و حاضر در پایتخت‪ ،‬علی امینی‬
‫مردم به نیروهای مسلح هم اتفاق بیفتد‪ .‬عنصر معنوی این‬
‫جرم هم سوء نیت عام است و نیاز به وجود سوء نیت خاص‬                                                             ‫(كه بسیار دوست داشت در این گونه مراسم خود را نمایش‬
‫ندارد؛ یعنی لازم نیست قصد مرتکب برای ضرر رساندن‬
‫به نیروهای مسلح به صورت خاص احراز شود‪ .‬علاوه بر‬                                                               ‫دهد)‪ ،‬امیرعباس هویدا و جمشیدآموزگار كه هر سه نیز‬
‫اینها ایجاد جوبدبینی نسبت به نیروهای مسلح از مصادیق‬
‫تخلف انضباطی آنها نیز است‪ .‬لذا مطابق ماده ‪ ۱۳۶‬قانون‬                                                           ‫دعوت شده بودند‪ ،‬حضور نداشتند‪ .‬بنابراین فوراً تصمیم‬
‫مزبور رسیدگی به تخلف نظامیان از نظر انضباطی توسط‬
‫فرماندهان و مسئولان نیروهای مسلح انجام میشود و آنها‬                                                           ‫گرفته و از عباسقلی گلشائیان‪ ،‬كه در سالهای دهه سی و‬

    ‫مکلف به اعلام جرم به دادسرای نظامی نیز هستند‪».‬‬                                                            ‫چهل وزیر بود‪ ،‬خواسته شد بهنام همه سخن بگوید‪ .‬پیر مرد‬
‫بعد از انتشار ویدئوی تهدید مجرمانهی مفخمی‪،‬‬
‫خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران با انکار آن مدعی‬                                                                       ‫محترم بسیار خوب این كار را انجام داد‪.‬‬
‫شد «رسانههای معاند با تقطیع آن و نسبت دادن آن به‬
‫موضوع حجاب و عفاف به دنبال صید ماهی خود هستند‪».‬‬                                                               ‫از آنجا كه من دیگر شغل رسمی نداشتم‪ ،‬در میان«رجال»‬
‫برخی مقامات انتظامی و قضایی نیز برای جبران اظهارات‬
‫فرمانده نیروی انتظامی مازندران گفتند منظور وی «سارقان‬                                                         ‫بودم‪ .‬پادشاه در برابر من ایستاده و با اندوه یا به طعنه‬
‫در حرکت‪ ،‬معاندین‪ ،‬اراذل و اوباش و کسانی بوده که سلب‬
‫امنیت و آسایش و تعرض به مردم میکنند‪ ».‬این ماستمالی‬                                                                          ‫گفت‪« :‬دست كم شما اینجا هستید‪».‬‬
‫یا «مالهکشی» نیز در حالیست که شکستن گردن «سارقان»‬
‫و «معاندین» و «اراذل و اوباش» و هر شهروند دیگری با‬                                                            ‫گروه «روحانیون اقلیتهای مذهبی» ــ مسیحیان‪ ،‬یهودیان‪،‬‬
‫هر جرمی که مرتکب شده باشد نیز خلاف قانون و نقض‬
                                                                                                              ‫زرتشتیان ــ همچون همیشه جداگانه پذیرفته شدند‪ .‬آنان‬
          ‫وظایف و مسئولیت نیروهای انتظامی است!‬
                                                                                                              ‫كه تهدید بنیادگرایی اسلامی را درك كرده بودند‪ ،‬بسیار گرم‬

                                                                                                              ‫با شاه روبرو شدند‪ .‬در تمام تاریخ‪ ،‬شاه‪ ،‬حافظ اقلیتها بود‪.‬‬

                                                                                                              ‫در دوران سلطنت پهلوی‪ ،‬بهویژه در زمان محمدرضاشاه‪ ،‬این‬

                                                                                                              ‫اقلیتها موقعیتهایی درخشان داشتند كه حسرت دیگران را در‬

                                                                                                              ‫كشورهای دیگر برمیانگیخت‪ .‬آنان به این واقعیت كاملا‬

                                                                                                                            ‫آگاه بودند و آن را آشكار میكردند‪.‬‬

                                                                                                              ‫روحانیون مسلمان‪ ،‬آخرین گروهی بودندكه پذیرفته شدند‪.‬‬

                                                                                                              ‫تماس با آنان اندكی حساستر بود‪ .‬بر اساس احترام و سنن‪ ،‬شاه‪،‬‬

                                                                                                              ‫همانند گروه «اقلیت»ها‪ ،‬از آنان دعوت كرد بر صندلیهایی‬

                                                                                                              ‫كه از پیش چیده شده بود بنشینند‪ .‬برایشان چای آوردند‪.‬‬

                                                                                                              ‫شمارشان زیاد نبود‪ .‬یك واعظ مشهور وارد مقولات سیاسی‬

                                                                                                              ‫شد و توصیههایی كرد‪ .‬شاه برآشفت و شرفیابی را كوتاه كرد‪.‬‬

                                                                                                              ‫هنگامی كه شاه كاخ گلستان را ترك میكرد‪ ،‬آشكارا خسته‬

                                                                                                              ‫مینمود و غمی بزرگ از چهرهاش نمودار بود‪ .‬شاید احساس‬

                                                                                                              ‫كرده بود كه این آخرین دیدارش از آن مكان تاریخی است‬

                                                                                                              ‫كه هنگامی كه ولیعهد خردسالی بود‪ ،‬در آنجا در تاجگذاری‬

                                                                                                              ‫پدرش شركت كرده و سپس خودش در آن تاجگذاری كرده‬

                                                                                                              ‫بود‪ .‬جایی بود كه در آن‪ ،‬آمد و رفت آن همه بزرگان جهان‬

                                                                                                              ‫(ادامه دارد)‬  ‫را دیده بود‪ .‬احتمالا چنین بود‪.‬‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19