Page 41 - (کیهان لندن - سال سى و چهلم ـ شماره ۴۱۸ (دوره جديد
P. 41

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌۴‌‌۱‬شماره‌‪۱۸۸۴‬‬                                ‫عمومی پنهان میشود‪ ،‬پس از مرحلهی گرفتن تدریجی‬               ‫وابسته به آن‪ ،‬به محلی برای تولید سرمایه (اقتصادی‬
‫جمعه ‪ ۳0‬ژوئن تا پنجشنبه ‪ ۶‬ژوئیه ‪۲0۲۳‬‬                    ‫حق مالکیت اختصاصی زمین از مردم محلی در پروسهی‬              ‫یا ایدئولوژیک) بدل شدهاند و شهروندان به بخشی از این‬
                                                        ‫نوسازی خیابانها و اعیانسازی مراکز شهرها‪ ،‬منابع عمومی‬       ‫سرمایه‪ .‬در این وضعیت‪ ،‬فردیت هر انسان در لایههای‬
‫شهروندان در آن قادر به تجربهی احساس یا کنشی مشترک‬       ‫و مشترک چون منابع طبیعی و داراییهای فرهنگی نیز در‬          ‫پیچیده‪ ،‬سخت و مبهم نظام قدرت‪ ،‬گم میشود و شهرها‬
‫باشند در تهران‪ ،‬مشهد‪ ،‬تبریز‪ ،‬اصفهان‪ ،‬شیراز و اهواز از‬   ‫انحصار دولتها و شرکتها قرار میگیرد‪ .‬اما بدیل این ساز‬       ‫بجای فضایی برای زندگی شهروندان‪ ،‬به یک مختصات‬
‫دههی هفتاد پی گرفته شد؛ سیاستی از سوی رژیم برای‬         ‫و کار صلب و به ظاهر غیرقابل تغییر چیست؟ چگونه از‬           ‫جغرافیایی برای جمعآوری سرمایهی انسانی تغییر مییابند‪.‬‬
‫تسلط بیشتر بر فضا و جداسازی شهروندان از فضاهای‬          ‫ایدهی شهر تلفیقی میتوان به آرزوی بازگرداندن شهرها به‬       ‫بهرهوری این سیستم سودمحور‪ ،‬یا با حذف ویژگیهای‬
‫شهری‪ .‬در شهرهای بزرگ ایران افزون بر فاصلهای که میان‬                                                                ‫شخصیتی‪ ،‬رفتاری و جنسی واحدهای مستقل انسانی و‬
‫شهروندان کلانشهرها در سراسر دنیا وجود دارد‪ ،‬سیاستها‬                                    ‫شهروندان رسید؟‬              ‫تشکیل تودههای قابل هدایت (مانند تعریف لنینیستی‪-‬‬
‫در از میان بردن بافت تاریخی محلهها‪ ،‬تخریب هویت‬          ‫به باور آنری لوفور ‪ ۱۸‬جامعهشناس سدهی ‪ ۲۰‬فرانسه‪،‬‬            ‫مائوئیستی از «خلق» و تعریف اسلام از «امت»)‪ ،‬و یا با‬
‫شهری‪ ،‬و توسعهی ناپایدار شهرها و حاشیهی آنها‪ ،‬سبب‬        ‫جنبشهای انقلابی امروز‪ ،‬یا شهری باید باشند و یا هیچ‬         ‫برجستهکردن تفاوتهای نژادی‪ ،‬زبانی و جنسیتی و ایجاد‬
‫دشواریهای متعدد اجتماعی در برقراری ارتباط ارگانیک‬       ‫نیستند‪ .‬بر همین مبنا لوفور مفهومی به نام دگرشهر ‪ ۱۹‬را‬      ‫گروههای گسیخته شده از تاروپود هویتی (مانند روندی که‬
                                                        ‫تبیین کرد؛ فضایی چند سطحی که در آن عمل‪ ،‬احساس و‬            ‫امروز کمونیسم فرهنگی در اروپا و آمریکا در پیش گرفته‬
                                ‫میان مردم شد‪.‬‬           ‫درک مردم در لحظات خودانگیختگی به زندگی روزمره‪ ،‬معنا‬        ‫است)‪ ،‬افزایش مییابد‪ .‬استفادهی طبقات قدرت از ابزارهای‬
‫پروژهی بیگانهسازی شهروندان با شهر و محلههای آنها‪،‬‬       ‫میبخشد‪ .‬در این لحظات خودانگیخته‪ ،‬گروههای مختلف‬             ‫موثر قانون‪ ،‬مجازات و تبلیغات برای تربیت این تودههای‬
‫در کنار سیاست رسمی جمهوریاسلامی در گران کردن‬            ‫جدا از هم‪ ،‬ناگهان و شاید تنها برای زمانی گذرا‪ ،‬خلق تجربه‪-‬‬  ‫یکشکل شده یا جداافتاده‪ ،‬موضوع این نگاشته نیست اما‬
‫زندگی در این شهرها‪ ،‬مفهوم همسایگی و نقش محله به‬         ‫ای جمعی را درک میکنند‪ .‬اگر به اهمیت خودانگیختگی‬            ‫یکی از تبعات «جهانیسازی» ‪ ۱۳‬که به بهانهی یکدست‬
‫عنوان فضایی برای انباشت زمان در چند نسل را مختل‬         ‫یعنی کنش بر اساس انگیزههای درونی مبتنی بر شناخت‬            ‫کردن سازوکارهای اقتصادی دنیا بر کشورهای «جهان سوم»‬
‫کرده است‪ .‬افزون بر این‪ ،‬کلانشهرهای ایران به دلیل عدم‬    ‫نه وابسته به محرکهای بیرونی‪ ،‬در فلسفه و هنر معاصر‬          ‫‪ ۱۴‬تحمیل میشود‪ ،‬اعمال همین سیاست است که در تقابل‬
‫توازن توسعهیافتگی در بخشهای مختلف خود با فقر و‬          ‫نگاه کنیم‪ ،‬درمییابیم مقاومت گرچه گسسته اما پیوستهی‬         ‫با هویت ملی و هویت فرهنگی شکل گرفتهاند‪ .‬نخستین‬
‫معضلات زیست محیطی دست به گریباناند که منجر به‬           ‫اندیشه و خلاقیت فرهنگی با تکسطحی کردن شهرها‪،‬‬               ‫اثر این سیاستها در حوزهی فرهنگ‪ ،‬متمرکز بر بدن‬
‫اَتمیزه شدن جامعه شده است‪ .‬در این حالت با وجود سطح‬      ‫باعث جلب توجه مردم در دههی کنونی به بدیلهای‬                ‫است؛ بدن شهروندان و بدن شهر‪ ،‬نمود بدن در جامعه و‬
‫بالای نارضایتی میان اکثریت جامعه‪ ،‬پیوند میان کانونهای‬   ‫خردمندانهتر بومشناختی در شهر شده است‪ .‬اکنون‪ ،‬بیش‬           ‫موضوعاتی چون مد و لباس‪ ،‬جنسیت‪ ،‬سکسوالیته و کالبد‬
                                                        ‫از فعالان حقوق بشر و محیط زیست و یا هنرمندان و‬
                  ‫اعتراضی به سختی برقرار میشود‪.‬‬         ‫نویسندگان با دغدغههای اجتماعی‪ ،‬بسیاری از مردم کوچه‬                                           ‫شهری است‪.‬‬
‫از ضعف تخصصی و مدیریتی در طراحی مبلمان شهری‬             ‫و بازار در کشورهای در حال توسعه که هنوز با تبعات‬           ‫دربارهی تاثیر همگونسازی فرهنگی یا «آسیمیلاسیون»‬
‫بدون توجه به نیازهای شهروندان دارای ناتوانی حرکتی تا‬    ‫اقتصادی و سلامتی ناشی از ویروس کرونا دست و پنجه نرم‬        ‫فرهنگی بر بدن شهروند‪ ،‬بحثهای روشنگرانهای درگرفته‬
‫پروژههای بیگانهسازی شهروندان با شهر توسط حکومت‬          ‫میکنند‪ ،‬به این فکر افتادهاند که با مداخلهی حکومتها و‬       ‫اما نکتهی مغفول در میان این گفتگوها‪ ،‬راهحلی ست که‬
‫توتالیتر‪ ،‬همگی در نهایت به فشار علیه شهروندان منجر‬      ‫نهادهای غیرپاسخگو چگونه میتوان در برابر سیاستهایی‬          ‫از مسیر جداسازیهای قومیتی یا زبانی به نام هویتبخشی‬
‫میشود‪ .‬در شهر تلفیقی چنانکه در هنر تلفیقی دیدیم‪،‬‬        ‫که حیات انسان و طبیعت را به مخاطره انداخته است‪،‬‬            ‫فرهنگی نمیگذرد‪ .‬اگر مفهوم تلفیقگرایی در هنر را بتوان‬
‫تلفیق هم در فرم و هم در محتوا صورت میگیرد‪ .‬در شهر‬       ‫موضعی سودمند و کارآمد گرفت؟ اکنون که تب و تاب‬              ‫به شهر بنا به دیدگاه گئورگ زیمل ‪ ۱۵‬همچون موضوعی‬
‫تلفیقی‪ ،‬در پیش گرفتن راهبردهای فرهنگی و اجتماعی بر‬      ‫ویروس کرونا فروکش کرده و خیل صاحبان مشاغل کوچک‪،‬‬            ‫زیباشناختی نسبت داد‪ ،‬میتوان واژهی «شهر تلفیقی» ‪ ۱۶‬را‬
‫عهدهی شهروندانی است که اهمیت به تنوع و گوناگونی را‬      ‫کارگران‪ ،‬حاشیهنشینان و اقشار کمدرآمد‪ ،‬که حکومتها‬           ‫ابداع کرد‪ .‬بر اساس دیدگاه زیمل دربارهی دیالکتیک شهر و‬
‫نه بر اساس فشار رسانهها که با توجه به منافع چندلایهی‬    ‫رسیدگی به آسیبهای اقتصادی متوجه آنان در این دوران را‬       ‫هنر‪ ،‬سلطهی روح عینی بر روح ذهنی‪ ،‬سبب بیگانگی فرد با‬
‫ملی‪ -‬منطقهای و در همگرایی اقتصادی و فرهنگی با‬           ‫به آیندهای نامعلوم موکول کردهاند‪ ،‬شروع به پرسشگری و‬        ‫اجزای ارتباطیاش میشود‪ ،‬خواه این ارتباط با دیگران و از‬
‫شهروندان و دیگر شهرها پی میگیرند‪ .‬در شهر تلفیقی به‬      ‫مطالبه میکنند‪ ،‬میتوان دربارهی این موضوع بیشتر سخن‬          ‫راه ادبیات و هنر باشد و یا با شهر که معماری و شهرسازی‬
‫هرگونه تبعیض به قول هانا آرنت ‪ ۲۰‬به عنوان ش ّری مبتذل–‬  ‫گفت که چگونه شهرهای تلفیقی میتوانند به عنوان بدیل‬          ‫آن را نمایش میدهند‪ .‬مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی‬
‫مانند توریسم بازدید از فقر مطلق با چرخههای مالی‬                                                                    ‫توسعهی سیکلوپگونه ‪ ۱۷‬و تمامیتخواه در شهرهایی چون‬
‫باورنکردنی در حلبیآبادهای آفریقای جنوبی و گتوهای‬                           ‫شهرهای انحصارگرا معرفی شوند‪.‬‬            ‫شیکاگو‪ ،‬بمبئی‪ ،‬ریودوژانیرو و شهرهای متعدد چین‪ ،‬منجر‬
‫کنیا یا معرفی فشارهای ایدئولوژیک علیه زنان در کشورهای‬   ‫نمونهی دیگری از کارکرد سرکوبگر شهرهای انحصارگرا را‬         ‫به افزایش حاشیهنشینی‪ ،‬بزهکاری ناشی از فقر و در نهایت‬
‫اسلامگرا به عنوان بخشی طبیعی از فرهنگ محلی‪ -‬نگاه‬        ‫در خیزشهای اعتراضی پنج سال اخیر در ایران نیز میتوان‬        ‫به انزوا راندن گروههای مختلف شهری شده است‪ .‬در این‬
‫نمیشود‪ ،‬در شهر تلفیقی چنانکه ایتالو کالوینو ‪ ۲۱‬گفته‬                                                                ‫فرایند که ابعاد و تبعات آن با کمک تبلیغات از چشم افکار‬
‫گرچه شاید دشوار اما میتوان در میان حتا دوزخ آن‪ ،‬آنچه‬                               ‫به روشنی بررسی کرد‪.‬‬
‫و آنکه دوزخی نیست را جست و سپس در بردباری به آن‬         ‫تغییر کالبد شهری و تخریب یا تغییر کاربری فضاهایی که‬

                                  ‫فضا بخشید‪.‬‬

‫نوعی یکپارچگی و وحدت را بین اجزای مختلف دنبال میکنم‪.‬‬    ‫‪-۸‬نمونهای از کالیگرام آپولینر برای بخشی از سرودهاش با‬      ‫‪ Syncretism-۱‬جانشین فارسی تلفیق گرایی‪ ،‬پادآمیزی‬
‫‪۱۱-Linguistic‬‬                                                                         ‫نام «شعر برای لو»‬                                                    ‫است‪.‬‬
‫‪۱۲-Intertextual‬‬
‫‪۱۳-Globalization‬‬                                        ‫‪۹-Giulio Paolini‬‬                                           ‫‪۲-Fusion‬‬
‫‪.۱۴‬مراد از کشورهای «جهان سوم» تعریفی ست که از‬           ‫‪.۱۰‬لیکتن استاین (‪ )Roy Lichtenstein‬درباره ی آثار خود‬       ‫‪۳-Miles Davis‬‬
‫دوران جنگ سرد‪ ،‬به کشورهایی تعلق گرفت که به ناتو و‬       ‫که شبیه کارتون مجات بود گفته‪ :‬در کارتونها هرگز تاشی برای‬   ‫‪۴-Richard Brautigan‬‬
                                                        ‫درهم آمیختن تصویر و کلمه دیده نمیشود در حالی که من‬         ‫‪۵-Arthur Rimbaud‬‬
                         ‫بلوک شرق متعهد نبودند‪.‬‬                                                                    ‫‪-۶‬رنگواکهها (‪ )Voyelles‬یکی از مشهورترین اشعار آرتور‬
‫‪۱۵-Georg Simmel‬‬                                                                                                    ‫رمبو ست که در سطرهای نخستین آن میخوانیم‪ ” :‬آ ” سیاه‪،‬‬
‫‪۱۶-Syncretistic City‬‬                                                                                               ‫” اِ ” سپید‪ ” ،‬ای ” سرخ‪ ” ،‬او ” سبز و ” اُ ” آبی ست…‬
‫‪-۱۷‬اشاره به سیکلوپ‪ ،‬دیو تکچشم افسانههای یونان که‬                                                                   ‫برخی منتقدان مکعبهای رنگی را که روی آنها حروف الفبا‬
‫استعارهای از داشتن رفتار کوتهبینانهی عمومن خشن بدون‬                                                                ‫نوشته شده و یک اسباببازی آموزشی برای یادگیری حروف‬
                                                                                                                   ‫به کودکان بود‪ ،‬الهامبخش رمبو برای سرودن این شعر‬
                         ‫درنظرگرفتن عواقب است‪.‬‬                                                                     ‫دانستهاند‪ .‬کلود لوی استروس انسانشناس معاصر فرانسوی‪،‬‬
‫‪۱۸-Henri Lefebvre‬‬                                                                                                  ‫رنگواکههای رمبو را ایجاد همانندی میان واکهها یا مصوتها از‬
‫‪۱۹-Heterotopia‬‬
‫‪۲۰-Hannah Arendt‬‬                                                                                                                ‫یکسو و رنگها از سوی دیگر دانسته است‪.‬‬
‫‪۲۱-Italo Calvino‬‬                                                                                                   ‫‪۷-Guillaume Apollinaire‬‬
   36   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46