Page 41 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۰ (دوره جديد
P. 41

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌4‌‌1‬شماره‌‪188۶‬‬
‫جمعه ‪ 14‬تا پنجشنبه ‪ ۲0‬ژوئیه ‪۲0۲۳‬‬

      ‫احمدرضااحمدیشاعر‪،‬نویسندهونقاشایرانیدرگذشت‬

                                                           ‫احمدرضا احمدی‬

‫هیچ بود» اردیبهشتماه ‪ ۱۳۹۷‬در گالری «کاما» برگزار شد‪.‬‬       ‫‪ ۱۳۵۸‬در سمت مدیر تولید موسیقی برای صفحه و نوار‬             ‫= احمدرضا احمدی از سالها پیش به بیماری قلبی مبتلا‬
‫یکی دیگر از نمایشگاه انفرادی او با عنوان «لکهای از عمر‬     ‫ماند‪ .‬از این سال تا زمان بازنشستگی یعنی سال ‪ ۱۳۷۳‬در‬        ‫بود و در سالهای اخیر بارها در بیمارستان بسری شده‬
                                                           ‫بخش انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‬
 ‫بر دیوار بود» شهریور سال گذشته در گالری «اُ» برپا شد‪.‬‬                                                                                                        ‫بود‪.‬‬
‫او در نمایشگاههای گروهی «‪( »+۹۷‬اسفندماه ‪-۱۳۹۷‬‬                                        ‫ویراستاری مشغول بود‪.‬‬             ‫= احمدرضا احمدی در سال ‪ ۱۳۴۹‬همکاری با کانون‬
‫گالری افرند)‪« ،‬دو از هزاران» (آبان ماه ‪ -۱۳۹۸‬گالری الهی)‪،‬‬  ‫تدوین ردیف موسیقی ایرانی‪ ،‬آوازهای محمدرضا‬                  ‫پرورش فکری کودکان و نوجوانان را آغاز کرد و مسئولیت‬
‫«گلگشت» (آذرماه ‪ -۱۳۹۸‬گالری سروناز) و «کلکسیونر ‪»۵‬‬         ‫شجریان‪ ،‬شعرخوانی و ضبط صدای شاعران مهم (با آثاری از‬
                                                           ‫نیما یوشیج‪ ،‬احمد شاملو‪ ،‬نادر نادرپور‪ ،‬فروغ فرخزاد‪ ،‬یدالله‬                  ‫بخش موسیقی آن را به عهده گرفت‪.‬‬
    ‫(بهمن ماه ‪ -۱۳۹۸‬گالری آرتیبیشن) نیز شرکت داشت‪.‬‬         ‫رؤیایی‪ ،‬نصرت رحمانی و…) از جمله فعالیتهای او در‬            ‫=مرکز هنرمندان ایران احمدرضا احمدی را به عنوان‬
‫احمدرضا احمدی در فیلم «پستچی» به کارگردانی داریوش‬                                                                     ‫موسس و پایهگذار موج شعر نو و پیشگام سورئالیسم در‬
‫مهرجویی نقشآفرینی کرده بود و در فیلم «پنجره» دستیار‬             ‫کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده است‪.‬‬
‫جلال مقدم در کارگردانی بود‪ .‬او در برخی از فیلمهای‬          ‫او در سال ‪ ۱۳۶۴‬کتاب «هفت روز هفته دارم» را به‬                                ‫ادبیات کودکان معرفی کرده است‪.‬‬
                                                           ‫عنوان اثر دیگری برای کودکان منتشر کرد‪ .‬این کتاب البته‬      ‫=احمدرضا احمدی نقاش چیرهدستی نیز بود و چند‬
                  ‫ایرانی نیز صداپیشگی کرده است‪.‬‬            ‫غیرداستان و کتابی تصویری‪ -‬مفهومی است که با متنی‬
‫«ناگهان چراغها روشن شدند»‪« ،‬عروس و داماد زیر‬               ‫شاعرانه و تصاویری ساده مفاهیم گوناگونی چون روزهای‬            ‫نمایشگاه انفرادی و گروهی از آثار او برگزار شده است‪.‬‬
‫باران»‪« ،‬در یک شب مهتابی که شب چهاردهم ماه بود»‪،‬‬           ‫هفته‪ ،‬رنگها‪ ،‬دربند بودن و آزادی را بیان میکرد‪ .‬احمد‬        ‫=احمدرضا احمدی در فیلم «پستچی» به کارگردانی‬
‫«کبوتر سفید کنار آینه‪« ،‬بهار بود»‪« ،‬شب روز اول و صبح‬       ‫رضا احمدی در سال ‪ ۱۳۶۸‬داستانهای «تو دیگر از این‬            ‫داریوش مهرجویی به عنوان بازیگر حضور داشت و در فیلم‬
‫روز هفتم»‪« ،‬پسرک تنها روی برف»‪« ،‬برف هفت گل‬                ‫بوته هزار گل سرخ داری» و «نوشتم باران‪ ،‬باران بارید» را‬
‫بنفشه را پوشاند»‪« ،‬نوشتم باران‪ ،‬باران بارید»‪« ،‬نشانی»‪،‬‬                                                                         ‫«پنجره» دستیار جلال مقدم در کارگردانی بود‪.‬‬
‫«روزی که مه بیپایان بود»‪« ،‬رنگینکمانی که همیشه رخ‬                                             ‫منتشر کرد‪.‬‬
‫نمیداد»‪« ،‬در باغچه عروس و داماد روییده بود»‪« ،‬اسب‬          ‫از سال ‪ ۱۳۶۹‬نیز با همکاری نادر ابراهیمی مجموعه‬             ‫احمدرضا احمدی شاعر‪ ،‬نویسنده و نقاش ایرانی‪ ،‬پس‬
‫و سیب و بهار»‪« ،‬شب یلدا قصه بلندترین شب سال»‪،‬‬                                                                         ‫از ماهها تحمل بیماری امروز در سن ‪ ۸۳‬سالگی در تهران‬
‫«خواب یک سیب‪ ،‬سیب یک خواب»‪« ،‬در بهار خرگوش‬                            ‫کتابهایی را به نگارش درآورد و منتشر کرد‪.‬‬
‫سفیدم را یافتم»‪« ،‬حوض کوچک‪ ،‬قایق کوچک»‪« ،‬خرگوش‬             ‫مرکز هنرمندان ایران احمدرضا احمدی را به عنوان موسس‬                                             ‫درگذشت‪.‬‬
‫سفیدم همیشه سفید بود»‪« ،‬در بهار پرنده را صدا کردیم‪،‬‬        ‫و پایهگذار موج شعر نو و پیشگام سورئالیسم در ادبیات‬         ‫ماهور احمدی فرزند این شاعر و هنرمند معاصر ایران خبر‬
‫جواب داد»‪« ،‬روزهای آخر پاییز بود»‪« ،‬عکاس در حیاط‬
‫خانه ما منتظر بود»‪« ،‬نوشتم باران‪ ،‬باران بارید»‪« ،‬تو دیگر‬                          ‫کودکان معرفی کرده است‪.‬‬                               ‫درگذشت پدرش را تأیید کرده است‪.‬‬
‫از این بوته هزار گل سرخ داری»‪« ،‬هفت روز هفته دارم»‬         ‫«سفر در شب» یکی از قویترین آثار احمدی است که به‬            ‫احمدرضا احمدی از سالها پیش به بیماری قلبی مبتلا‬
‫‪« ،‬هفت کمان هفترنگ»‪« ،‬من حرفی دارم که فقط‬                  ‫موضوعهای اجتماعی‪ ،‬صلح‪ ،‬همزیستی‪ ،‬تحمل و همکاری‬              ‫بود و در سالهای اخیر بارها در بیمارستان بستری شده بود‪.‬‬
‫شما بچهها باور میکنید»‪« ،‬مزرعه گلهای آفتابگردان»‪،‬‬                                                                     ‫وی در ‪ ۳۰‬اردیبهشت ‪ ۱۳۱۹‬در کرمان متولد شد و سالها‬
‫«ناگهان چراغها روشن شدند»‪« ،‬مسافران هواپیمای سفید‬                                              ‫میپردازد‪.‬‬              ‫در حوزه‪ ،‬ادبیات‪ ،‬شعر‪ ،‬نویسندگی و سینما فعالیت کرد‪.‬‬
‫رنگ»‪« ،‬دخترک ماهی تنهایی»‪« ،‬پسرک و دوازده ماه‬              ‫این چهره ادبیات معاصر ایران‪ ،‬جوایز زیادی نیز کسب‬           ‫احمدی در زمینه شعر‪ ،‬موسیقی‪ ،‬ویراستاری و ادبیات کودک‬
‫سال»‪« ،‬پسرک دریا را نگاه کرد و گفت»‪« ،‬دیگر در خانه‬         ‫کرد از جمله برندهی جایزه ملی‪ ،‬فرهنگی و هنری «بیژن‬
‫پسرک هفت صندلی بود»‪« ،‬قصههای پدربزرگ»‪« ،‬در باغ‬                                                                             ‫و نوجوان نیز از چهرههای نامآشنای فرهنگی است‪.‬‬
‫بزرگ باران میبارید»‪« ،‬دخترک ماهی تنهایی»‪« ،‬پروانه‬                ‫جلالی» برای مجموعه اشعارش در سال ‪ ۱۳۸۵‬شد‪.‬‬            ‫پس از تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‪،‬‬
‫روی بالش من به خواب رفته بود»‪« ،‬سفر»‪« ،‬پروانه روی‬          ‫مجموعه اشعار او به زبانهای مختلفی از جمله عربی‪،‬‬            ‫فیروز شیروانلو و سپس سیروس طاهباز به نویسندگان و‬
‫بالش من به خواب رفته بود»‪« ،‬باران دیگر نمیبارید» و‬         ‫ارمنی‪ ،‬انگلیسی‪ ،‬فرانسوی‪ ،‬آلمانی‪ ،‬ایتالیایی‪ ،‬ژاپنی و کرهای‬  ‫شاعران باتجربه و جوان کار سفارش میدادند تا روند نگارش‬
‫«این همه بادکنکهای رنگی» از آثار بجامانده از این‬           ‫ترجمه شده است‪« .‬از بارانی که دیر بارید»‪« ،‬میوهها طعم‬       ‫و انتشار کتابهای کودک به زبان فارسی شکل بگیرد‪ .‬در‬
                                                           ‫تکراری دارند»‪« ،‬هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»‪،‬‬          ‫این میان کاری نیز به احمدرضا احمدی احمدی سفارش‬
                                  ‫هنرمنداست‪.‬‬               ‫«روزی برای تو خواهم گفت» و «هزار پله به دریا مانده‬         ‫داده شد‪ .‬نتیجه کار داستان «من حرفی دارم که فقط شما‬
                                                                                                                      ‫بچهها باور میکنید» بود که در سال ‪ ۱۳۴۹‬منتشر شد‪ .‬این‬
                                                                          ‫است» از آثار برجسته این شاعر است‪.‬‬           ‫اثر آغازگر استخدام و همکاری حرفهای احمدرضا احمدی‬
                                                           ‫احمدرضا احمدی نقاش چیرهدستی نیز بود‪ .‬نخستین‬                ‫با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و مسئولیت‬
                                                           ‫نمایشگاه انفرادی آثارش با عنوان «هزار اقاقیا در چشم تو‬     ‫بخش موسیقی این کانون را به عهده گرفت‪ .‬او تا سال‬
   36   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46