خاطرات عبدالرضا انصاری، دولتمرد پیشین، که چندی پیش از سوی انتشارات Ibex در آمریکا انتشار یافت،عنوان «دهمین مجلّد از مجموعه توسعه و عمران ایران» را بر خود دارد.
جمشید آموزگار، در پیشگفتار این کتاب مینویسد «در میان خاطرات گونه گونهای که تا کنون پراکنده شده، خاطره عبدالرضا انصاری از امتیازی ویژه برخوردار است چرا که با اصالتی کم همتا، دقتی در خور تحسین و بینظری سزاوار تمجید همراه است».
به جهت علاقمندی نسل جوان به ریشهها و عوامل سازندگی ایران در دوران پهلوی کیهان لندن طی چند هفته به بازنشر خاطرات عبدالرضا انصاری در گفتگو با غلامرضا افخمی میپردازد.
*****
[بخش۱] [بخش۲] [بخش۳] [بخش۴] [بخش۵] [بخش۶] [بخش۷] [بخش۸] [بخش۹] [بخش۱۰] [بخش۱۱] [بخش۱۲] [بخش۱۳] [بخش۱۴] [بخش۱۵]
پس از یکی دو هفته وسایل انجام این مسافرت فراهم شد و با حضور آقای صرافزاده به یزد رفتیم و ظرف دو روز از کلیه تأسیسات این شهر قدیمی زیبا که مردم آن در نهایت فقر و درماندگی زندگی میکردند بازدید کردیم. صرف نظر از وضع دلخراش تأسیسات درمانی و بهداشتی و نبودن آب آشامیدنی سالم و خیابانهای خاکی و خانههای مخروبه که محل کارگاههای نخریسی و مسکن اکثریت طبقه فعال شهر بود، مشاهده میشد که در اغلب این نقاط، کارگران دستباف به همراه فرزندان و حتی اطفال چهارساله خود در اتاقهای کاهگلی کمنور و یا بدون نور مشغول نخریسی و پارچهبافی بودند و گفته میشد که حتی کشاورزان محل به علت خشکسالی و پایین رفتن سطح آب قناتها و چاههای کمعمق، برای امرار معاش به کار پارچهبافی روی آوردهاند و این کار تنها ممرّ زندگانی آنها میباشد ولی چون بهعلت نداشتن سرمایهی کافی اغلب دستبافان نمیتوانند پنبه و رنگ و وسایل کار را فراهم کنند به ناچار گرفتار نزولخواران بازار و دلالها هستند که با گرفتن بهرههای تا سی درصد و پیشخرید تولیدات آنها به قیمتهای نازل، وضعی را به وجود آوردهاند که اگر بچههای چهارساله نخریسی نکنند، پدر و مادرشان نمیتوانند غذای آنها را فراهم نمایند.
دیدن این وضع دلخراش کلیه بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار داد و در گزارشی که از این مسافرت برای وارن تهیه کردم ضمن تشریح اوضاع، پیشنهاد کردم که به عنوان یک اقدام عاجل و فوری، شرکت تعاونی دستبافان یزد به منظور تهیه وسایل مورد نیاز دستبافان و فروش محصولات آنها تشکیل و اعتبارات مورد نیاز آنها در قالب یک طرح آزمایشی با بهرهی بسیار نازل تأمین گردد. علاوه بر این تعدادی حدود سیصد ماشین دستبافی از ژاپن که تولید هر کارگر دستباف را تا ده برابر بالا میبرد از طرف اصل چهار با همکاری وزارت اقتصاد ملی وارد شده و در اختیار شرکت تعاونی دستبافان گذاشته شود و در صورتی که استفاده از این دستگاهها مورد استقبال کارگران دستبافی قرار گرفت با دادن وامهای کمبهره از طرف شرکت تعاونی و مؤسسات بانکی برای خرید دستگاههای جدید به منظور بالا بردن سطح درآمد کارگران، اقدامی صورت گیرد.
این گزارش بسیار مورد توجه قرارگرفت و به «قسمت توسعه امور اقتصادی» مأموریت داده شد که موضوع را تعقیب نماید. به دنبال این مقدمات، آقایان دکتر احمد مینائی و منوچهر نیکپور برای بررسی و تهیه طرح اجرایی جهت بهبود وضع کارگران دستباف در اصفهان و یزد به آن منطقه اعزام گشتند و پس از چند هفته بررسی دقیق در جزئیات وضع کارگران دستباف، به تهران برگشتند و پیشنهاد تشکیل «شرکت تعاونی دستبافان» و اجرای طرح آزمایشی وارد کردن دستگاههای دستبافی را مورد تأیید قرار دادند و طرح عملیاتی لازم را تهیه کردند که به دنبال آن، این طرح طی یک سال به مرحله اجرا درآمد و تا حدود ده سال بعد که دوران شکوفایی اقتصادی ایران آغاز گشت و کارخانجات عظیم پارچهبافی در منطقه یزد و اصفهان ایجاد گردید و کارگران دستباف به تدریج جذب مؤسسات صنعتی شدند، ادامه یافت و موجبات رفاه نسبی این گروه از کارگران زحمتکش و محروم کشور را فراهم ساخت.
طی این برخوردها با مقامات دولتی و بررسی طرحهای مختلف مربوط به توسعه اقتصادی، یک موضوع اصلی به چشم میخورد و این مطلب از نظر کارشناسان آمریکایی که از کشوری میآمدند که در آنجا تمام صنایع و فعالیتهای اقتصادی توسط بخش خصوصی برنامهریزی و اجرا و بهرهبرداری میشود و دولت فقط جنبهی نظارت از نظر منافع عمومی دارد، نکتهی قابل تأملی بود زیرا در ایران بر اساس سنت و سیاستهای دیرپا، اغلب امور و طرحها از طرف مقامات دولت نشأت گرفته و توسط یک دستگاه دولتی برنامهریزی شده و به مرحلهی اجرا درمیآمد و برای رسیدگی و حل هر مشکلی که در مملکت وجود داشت باید یک سازمان دولتی وجود داشته و یا به وجود بیاید و در این ماجرا صحتبی از وظایف بخش خصوصی عنوان نمیشد. در حالی که در بسیاری از موارد و مخصوصاً در امر تولید و توزیع که منافع آن مستقیماً به بخش خصوصی میرسید طبیعی است که باید بخش خصوصی در برنامهریزی و مراحل اجرایی آن رل اصلی را عهدهدار باشد. البته وارد شدن در این مسائل خارج از موضوع کارشناسی و وظایف یک میسیون فنی بود ولی به هر حال نمیشد آن را ندیده انگاشت و بحث در این مقوله خواهی نخواهی موضوع تشکیل شرکتهای تعاونی را مطرح میساخت که اینگونه شرکتها در تمام مراحل تولید، توزیع و مصرف میتوانند عامل بسیار مؤثر و مفیدی باشند و به همین جهت بود که لزوم داشتن یک کارشناس با تجربه در امور شرکتهای تعاونی در «قسمت توسعه امور اقتصادی» احساس شد و مورد توجه قرار گرفت و پس از چندی، کارشناسی برای بهدست گرفتن این مسئولیت به ایران آمد و به کادر فنی ما اضافه شد. حضور این کارشناس در «اصل چهار»، موضوع شرکتهای تعاونی را در مؤسسات دولتی که با اصل چهار تماس داشتند در سطح قابل توجهی مطرح ساخت و در تشکیل شرکتهای تعاونی دستبافان در اصفهان و یزد و همچنین شرکتهای تعاونی کشاورزی در نقاط مختلف کشور جهت تهیه احتیاجات روستائیان و یا فروش محصولات آنها، اثرات مثبتی داشت و در این مورد وزارت کشاورزی و همچنین بانک کشاورزی طرحهایی را در این زمینه شروع کردند. ولی متأسفانه چون کارشناس آمریکایی که در ابتدا به ایران آمد و بعد از دو سال جانشین او، هیچکدام از شخصیت و قابلیتی که مورد احتیاج بود بهره زیادی نداشتند، نتوانستند آنطور که باید و شاید پشتیبانی لازم و همکاری را در داخل سازمان اصل چهار و همچنین در سازمانهای دولتی به دست آورند. بنابراین فعالیت در این مورد هرچند مفید بود ولی پیشرفت لازم را نداشت.
یکی دیگر از برنامههای مهم و قابل توجه این بود که پس از حدود سه سال که از شروع برنامههای کمکهای فنی دولت آمریکا به سازمانهای دولتی ایران میگذشت، مقامات آمریکایی متوجه شده بودند که مسئولین دستگاهها از سطح مدیرکل به پایین، اکثراً تحصیلکردهی سازمانهای آموزشی ایرانی بوده و بطور محدود تحصیلکردههای مؤسسات آموزشی اروپایی هستند و غالباً از نحوهی انجام کار در مؤسسات پیشرفتهی اروپایی و یا آمریکایی بیاطلاع بوده و از روشهای مدرن مدیریت اطلاع زیادی ندارند. لذا برای آشنا شدن مدیران ایرانی با راه و روش مؤسسات پیشرفتهی دنیا برنامهای در نظر گرفته شده بود که برای شروع آن، تخصیص یکصد بورس آموزشی در رشتههای مختلف از طرف اصل چهار به «کمیته عالی وزرا» پیشنهاد شد و مورد تصویب قرار گرفت و مقرر گردید که افراد لازم از طرف سازمانهای مختلف دولت به اصل چهار معرفی شوند و برنامههای آموزشی آنها و بازدید از مؤسسات آمریکایی از طرف اصل چهار فراهم گردد. ضمناً قرار شد برای هر بورس چند نفر پیشنهاد شوند که از بین آنها افرادی که بیشتر از نظر تحصیل و تجربه و زبان آمادگی دارند در مرحله اول انتخاب و به آمریکا اعزام گردند و برای کسانی که بیشتر به علت ندانستن زبان انگلیسی انتخاب نمیشوند ترتیباتی فراهم گردد که بتوانند در کلاسهای زبان شرکت کرده و در دورههای بعدی اعزام آنها مورد توجه قرار گیرد.
تقسیم این یکصد بورس در بین قسمتهای مختلف کشاورزی، بهداری، فرهنگ و توسعهی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت و در نتیجه در سال اول، تعداد ۳۵ بورس در اختیار «قسمت توسعهی اقتصادی» گذاشته شد و در هر قسمت برای انتخاب کاندیداها کمیسیونی با شرکت نمایندگان سازمانهای ایرانی و قسمتهای مختلف اصل چهار تشکیل گردید. مسئولیت انتخاب افراد برای بورسهای مربوط به «قسمت توسعه اقتصادی» که با شرکت نمایندگان سازمان برنامه و وزارت اقتصاد ملی تشکیل شد بهعهدهی من محول گردید و طی دو سال اول حدود هفتاد نفر از کارکنان واجد شرایط در رشتههای مختلف اقتصادی انتخاب شدند و به آمریکا اعزام گردیدند. این برنامه در سالهای بعد نیز دنبال گردید و تعداد کثیری از مأمورین تحصیلکردهی دولت از آن بهرهمند شدند و توانستند خدمات بسیار مفید و ارزندهای در ایران انجام داده و بعضی از آنها به مقامات عالی وزارت و استانداری برسند.
– آیا برای انجام کارها در استانها و شهرستانها و بهعبارت دیگر در سطح کشور سازمان اصل چهار تشکیلاتی داشت و یا اینکه کلیه امور فقط در تهران متمرکز بود؟
ـ در ابتدای کار، فعالیتها در تهران متمرکز بود زیرا اجرای برنامه وسیعی که مورد نظر بود، نیاز به تشکیلات و کادرهایی داشت که باید در تهران فراهم میشد و توجه بفرمایید که اصولاً شروع چنین برنامهای که توسط یک کشور خارجی در ایران به مرحله اجرا گذاشته میشد، مستلزم این بود که در ابتدا با دولت مرکزی و سازمان مربوطه تماس حاصل شده و طی قراردادهایی روشن و بدون ابهام، هدف و برنامه و راه و روش کارها مورد توافق قرار گیرد و پس از آن آشنایی با مسئولین سازمانهای مختلف و ایجاد تشکیلات مورد نیاز اداری و به کار گماردن کارکنان واجد شرایط- استخدام کارشناسان خارجی مورد نیاز و ترتیب دادن وسائل سفر و اقامت آنها در ایران- تخصیص اعتبارات کلی بین قسمتهای مختلف بر اساس نیاز برنامهها ـ رفع مشکلات خرید ماشینآلات و وسایل لازم از کشورهای مختلف و حمل آنها به ایران و گذراندن از گمرکات و ترتیب دادن وسایل نگهداری و به کار انداختن آنها و دهها مسائل دیگر که در شروع هر برنامه عمرانی وجود دارد، محتاج صرف وقت و کوشش شبانهروزی است و سازمان اصل چهار نیز از این قاعده مستثنی نبود و بنابراین تقریباً سال اول شروع کار اصل چهار، صرف تهیه این مقدمات گردید ولی در عین حال در نظر داشتند که برای اجرای برنامه در سطح کشور تعدادی دفتر استانی در نقاط مختلف تشکیل دهند. مقدمات تشکیل این دفاتر استانی نیز در برنامه کار قرار داشت و در نتیجه دفاتر لازم در استانهای تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، بابلسر، مشهد، رشت، تبریز، کرمان و کرمانشاه طی سال اول تشکیل گردید و آماده به کار شد.
برنامههای تصویب شده نیز مانند برنامه مبارزه با مالاریا و سمپاشی دهات با سرعت زیادی در تمام کشور مورد استقبال قرار گرفته و هر روز گسترش مییافت و کمتر روستایی دیده میشد که علامت DDT بر روی دیوارهای گلی آن را دیده نشود. برنامهی حفر چاههای نیمه عمیق که برای تأمین آب آشامیدنی و همچنین تعویض مستراحهای قدیم در دهات، دیگر با مقاومت مواجه نمیشد و در همه جا مورد استقبال قرار میگرفت. برنامه مبارزه با آفات ملخ و سن که سازمان ملل نیز در آن شرکت داشت با موفقیت در حال اجرا بود. طرحهای مربوط به اصلاح دامپروری و نباتات به سرعت پیشرفت داشت. کلاسهای آموزش حرفهای بانوان که مورد توجه قرار گرفته بود روز به روز در حال گسترش بود. تیمهای سمعی و بصری که با نشان دادن فیلم در دهات، روستائیان را با روشهای جدید دربارهی دفاع در مقابل آفات و حشرات و راه و روش بهتر کاشت و برداشت محصولات آشنا میساخت، در تمام استانها دائماً در حرکت بود و در دهات مورد استقبال قرار میگرفت.
[ادامه دارد]
[بخش۱] [بخش۲] [بخش۳] [بخش۴] [بخش۵] [بخش۶] [بخش۷] [بخش۸] [بخش۹] [بخش۱۰] [بخش۱۱] [بخش۱۲] [بخش۱۳] [بخش۱۴] [بخش۱۵]
آقاى انصارى گرامى، شاد، تندرست، پاینده و مانا باشید که خدمات بى شائبه و میهن دوستانه شما براى نسل بعدى، ایرانى آباد و آزاد و زیبا آفرید که از اروپایى ها و آمریکایى ها نیز بهتر زندگى مى کردیم . با سربلندى و افتخار به سفرهاى خارجى
مى رفتیم و با احترامى بى وصف روبرو مى شدیم و همه این ها را مدیون شما و دیگر همکارانتان که از دل و جان براى سرفرازى ایران عزیز تلاش مى کردند هستیم. تحصیلات رایگان، رفاه ، امنیت و خاطرات زندگى زیبا و فراموش نشدنى ما را ۴٠ سال در غربت روى پا نگه داشت. به امید بازگشت به میهن عزیزمان و بازسازى مجدد هرچه زودتر آن????