Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۱ (دوره جديد
P. 12
صفحه12شماره1837
جمعه 31تیر ماه تا 6مرداد ماه 14۰1خورشیدی
سال 1991میلادی آزادی یافتند. بازنشر با من به تاجیکستان بیائید
در آسیای میانه مردمی از نژادگان گوناگون زندگی میکنند
مانند :ازبک و تاتار (از نژاد مغولی ترک) ،تاجیک (از نژاد
ایرانی بازمانده ساکاها) ،روسی ،یهودی ،ارمنی حتی آلمانی و
گروهیازکرهودیگرنژادگان.در این کشور فارسیزبان ،تاجیکها بیش از ما ایرانیان به
تاجیکها امروز هم بهفارسی با گویش شیرین تاجیکی سخن تاریخ و فرهنگ باستانی ایران عشق میورزند
میگویند .شگفت اینجاست که این کشور با ایران هممرز
نیست .پس از فروپاشی کمونیسم روسیه ،زبان فارسی زبان (تاریخ نشر در کیهان لندن:دی 1388شماره )1287
رسمی تاجیکستان شناخته شد .در گذشتهای نهچندان دور،
روز نهم سپتامبر 2002روز آزادی کشور تاجیکستان ،روی شاهزاده به پشتیبانی مردم سغد در برابر اسکندر ایستادگی پیش از آمدن کمونیسم به این سرزمین ،خط تاجیکها هم
تپه بلند شهر تاریخی «استروشن» (ستاره درخشان) آهنگ دلیرانهنشانداد)4(.اسکندربهدلاوریورزمندگی«سپیتامن» مانند بیشتر مردم آسیای میانه خط فارسی بود .برای چند
بلند ُسرنا و کرنا ،طبل و دهل ،هوش وگوش تماشاچیان را به رشک میبرد و در پایان ،سپیتامن هم با فریب و نیرنگ به سالی در دهۀ 1920زبان فارسی را بهخط لاتین (مانند الفبای
خود خیره مینمود.
با ندای بلند و آهنگی بسیار دلنشین با گویش تاجیکی
فارسی ،سخنگو از تاریخچه شهری که کوروش بزرگ برپا کرده
است ،سخن میراند.
مردم این سرزمین در سدۀ ششم پیش از میلاد در برابر
فرمانروایی کوروش هخامنشی ایستادگی میکردند .بومیان با
این که خود از نژادگان ایرانی «ساکاها» بودند اما هنوز به آئین
دیرینه به تاخت و تاز پرداخته و شیوۀ شهرگزینی را بیارزش
میپنداشتند .لشکریان کوروش برای سرکوبی «ساکاها» به این
بوم و دیار میآمدند اما سنگر بزرگی که لشکریان را زمینگیر
میکرد رودخانه «سیردریا» (سیحون) بود .ساکاها چون نزدیک
به شکست میشدند ،راه فرار برمیگزیدند و به آن سوی
سیردریا میگریختند .کوروش بر آن شد که شهری ارتشی در
این سرزمین برپا کند تا برای همیشه سربازان مرزبان بتوانند
از تاخت و تاز ساکاهای بیابانی جلوگیری کنند .این شهر بیش
از دویست سال برپا بود و آن را «کوروشکوه» مینامیدند.
مراسم نوروز در تاجیکستان در زمان کوروش روی بلندترین تپه این شهر برج و باروهای
دیدبانی بلندی برپا بود و یک پادگان بزرگ ارتشی روی تپه
انگلیسی) مینوشتند .زیر فشار روسیه ،الفبای لاتین جای جایگزین میگشت .اسکندر مقدونی با ایستادگی و سرسختی دست یاران خویش سر خود را از دست داد.
در این سرزمین روبرو شد و تاریخنویسان رومی و یونانی مانند یکی دیگر از مردم سرشناس سغد « ُاکسییار» نام داشت .خود را به الفبایی مانند الفبای روسی بهنام «سیریلیک»
،Arrianو Aristobulusو Curtiusمینویسند که چگونه برای بهبودی و آرامش اوضاع و شاید هم دلباختگی ،اسکندر یا «کریلیک» ( )Cyrilicداد .در این الفبا چند حرف یونانی
اسکندر زخمی شد و نزدیک بود جان خود را از دست بدهد .با دختر او رخسانه ،پیوند کرد .از این همپیوندی که در سال دیده میشود مانند دلتا ،پی و فی .در این خط حرف «خ» با
این سرزمین پارهای از « ُسغد» باستانی است و هنوز پس از 327پیش از میلاد در بلخ برپا گردید ،پسری بهدنیا آمد که « »xنشان داده میشود.
هزار سال گروهی بسیار انگشتشمار با زبان یغنابی که همان جانشین اسکندر میبایستی باشد .رخسانه و پسرش در سال مرزهای کشورهای پنجگانۀ آسیای میانه که در زمان
314پیش از میلاد کمتر از ده سال پس از مرگ اسکندر نابود کمونیسم کشیده شدهاند بسیار سیاسی و نامردمی میباشند. ُسغدی باشد گفتگو میکنند)1(.
ایننمایشبرایجشنواره2500سالهشهراستروشانبرپاشده شدند .پس از مرگ اسکندر ،ایران بهدست یکی از سرداران برای نمونه میشود گوشزد نمود که دو شهر تاریخی ایران،
او بهنام «سلوکی» افتاد و برای زمانی (حدود هشتاد سال) سمرقند و بخارا که بیشتر به تاجیکستان نزدیک میباشند در بود .داستان را بدین گونه میشود بازگو نمود:
« ِبسوس» در بلخ (باختران)( )2دستنشاندۀ داریوش سوم سلوکیها در ایران فرمانروایی کردند و در پایان ،اشکانیان ازبکستان جایگزین شدهاند.
هخامنشی بود .استان بلخ بسیار تاریخی و از دیدگاه فرهنگی یا پارتها کم کم یک شاهنشاهی ایرانی دوباره برپا نمودند .در حدود 93درصد سرزمین تاجیکستان کوهستانی است و
از این رو کشاورزی را در این سرزمین دشوار میکند .ریزش و دینی برای ایرانیان باستان ارزشمند بود .شهر بلخ که پایتخت
باران در تاجیکستان کم است و مانند همه آسیای میانه درد باخترانبهشمارمیآمد«،مادرشهر»شناختهمیشد.مزارشریف تاجیکها و تاجیکستان
هرساله رئیس جمهور تاجیکستان رحماناوف که مردی کمآبی را بر شانه دارد. در نزدیک این شهر میباشد()3
در زمان باستان «آناهیتا» ایزد آبهای پاک ،ایزد رودخانه بافرهنگ میباشد ،گروهی از دوستان بیرون و درونمرزی خوشبختانهکوههایبلندپامیروآلتایکهبیشترسالازبرف
آمودریا (جیحون) بهشمار میرفت و در شهر تاریخی بلخ خود را دعوت میکند تا در جشنواره آزادی (روز 9سپتامبر) پوشیدهاند آبهای سرشاری برای آسیای میانه فراهم میکنند.
ستایش ویژهای بهنام او برپا کرده بودند .امروز از این شهر شرکت کنند .میهمانان در سه تا چهار روز ماندن خود در آمودریا (جیحون) از کوههای پامیر (سرزمین بدخشان)
باستانی چیزی بازنمانده است .اما اگر روزی فرصت پیدا شد تاجیکستان به جاهای دیدنی و تماشای کنسرت و رقص محلی سرچشمه میگیرد .یکی دیگر از رودهای سرشار سیردریا
گهواره با ارزشی برای باستانشناسان خواهد بود .آرامگاه ربیعه برده میشوند .سالن کنسرت شهر دوشنبه «باربد»( )5نام دارد( .سیحون) است .شگفتی در این است که ما در فارسی این دو
جالب اینجاست که مردم مهربان تاجیکستان بیش از ایرانیها رودخانه را به نامهای عربی سیحون و جیحون میشناسیم .در بلخی امروز یکی از زیارتگاهها بهشمار میرود.
اروپا آنها به نامهای یونانی شناخته شدهاند. داریوش سوم به خاور ایران پناه برده بود که به یارمندی به ایران باستان سرفرازی میورزند.
ساتراپهای دستنشاندۀ خود لشکری بزرگ فراهم نموده و اکنون شاید زمان این باشد که کمی خود را با آسیای میانه کشور تاجیکستان را میتوان به سه استان (ولایت) بخش
نمود1 :ـ استان شمالی ُسغد که شهر باستانی خجند در در برابر اسکندر ایستادگی کند« .بسوس» که خود هوای آشنا کنیم.
شاهنشاهی در سر میپروراند با نیرنگ و فریب داریوش سوم پنج جمهوری :تاجیکستان ،ازبکستان ،قزاقستان ،ترکمنستان آن جایگزین است و پس از دوشنبه پرجمعیتترین شهر
و قرقیزستان را از زمان دیرین «آسیای میانه» ( )Central Asiaتاجیکستان است و از دید فرهنگی بالاتر از دیگر شهرها را به کشتن داد و خود را شاهنشاه خواند.
اسکندر ازفریبکاریاوآگاهیپیدانمودواوراتاآسیایمیانه مینامیدهاند .این پنج جمهوری که در جنوب بخش آسیایی بهشمار میآید.
دنبال کرد و از میان برداشت .قهرمان این داستان «سپیتا َمن» اتحاد جماهیر شوروی گذشته ،خاور دریای خزر ،نزدیک 2ـ استان ختلان که استان جنوبی است و سرزمین کلدب که
است که از سرزمین سغد (تاجیکستان و ازبکستان) بود .این دریاچه آرال میباشند ،پس از فروپاشی جماهیر شوروی در یکی از شهرهای هخامنشی است در آن میباشد.