Page 10 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۱ (دوره جديد
P. 10
صفحه10شماره1837
جمعه 31تیر ماه تا 6مرداد ماه 14۰1خورشیدی
اگر آن حمله را جمهوری اسلامی شروع کرد چی؟! پرسش :ساز و کار عملی و مادی برای تضمین دمکراسی
جنگبرایاعتقادواقتصاد! بازنشر در فردای سرنگونی رژیم ضدبشری خمینی کدام است؟
پیشنهاد شما برای این تضمین چیست؟ برخی بیانیه ده
چشم همه هستند و بسیار صریحتر از سوی زمامداران نظام =جمهوری اسلامی بر خلاف تلاشی که پس از مرگ رهبر مادهای دادند؛ برخی پارلمان در تبعید میگویند؛ برخی
مطرح میشوند. و بنیانگذار خود ،آیت الله خمینی ،به کار برد ،هرگز به میگویند حل ریشهای برای رهبری باید در دست زنان
یک حکومت یکدست و منسجم تبدیل نشد .رژیم ایران
***** مجموعهای از گروههای «خودسر» است! گروههایی که به باشد!
الاهه بقراط (آذر – )۱۳۹۰شیرازه رژیم در حال از هم دلایل اعتقادی و اقتصادی حاضر نیستند آن را از دست پاسخ :بخش قضایی در زمان بحران سیاسی یک مطلب
گسستن است؟ حمله به سفارت انگلستان و مواضع متناقض بدهند .رابطه «اعتقاد» و «اقتصاد» در جمهوری اسلامی کلیدی است و حاکمیت قانون؛ با فرض اینکه قانونی البته
سران جمهوری اسلامی که دولتاش «ابراز تأسف» و عضو بسیار ساده عمل میکند :با منابع اعتقادی ،بر منابع تدوین شده باشد یعنی مثلا مجلس موسسان تصمیماتی
«خبرگان» و رؤسای مجلس و کمیسیون امنیت ملیاش آن اقتصادی چنگ انداختند و با منابع اقتصادی به گسترش گرفته باشد و قانون اساسی مشخص باشد ،همه اینها در
را تأیید ،و بخشی از «محافظهکارانش» آن را «علیه امنیت اعتقاد خود در منطقه و جهان میپردازند ،بدون آنکه گرو داشتن داداگستری قوی و مستقل است .حتی در
ملی» ارزیابی میکنند ،به چه معنی است؟ آنهم در شرایطی توانسته باشند آن اعتقاد را در بین مردم خود ایران حفظ حل برخی بحرانهای سیاسی مملکت نیز میتواند نقش
که هر رژیم عاقلی اگر بخواهد با تحریمها مقابله کند ،باید یک دیوان عالی را بازی کند .من بخشی از مسئله را
یک سیاست نرم و نه تهاجمی در پیش بگیرد .آیا سران و کنند. در قانونمندی میبینم ،در حکومت قانون و حفظ آن.
مشاوران رژیم ،خامنهای را با خمینی ،نتایج اسفبار سی و =کافیست جمهوری اسلامی با همکاری همهجانبه، موضوع قضات و حقوقدانها ابسیار مهم است؛ الزاما
اندی سال حکومت را با وعدههای شیرین نخستین سال خیال غرب و کشورهای منطقه را نسبت به برنامه اتمی کسانی که بیشترسیاسی هستند دنبال ایدهها و ایدهآلهای
انقلاب اسلامی ،دولت کنونی را با دولت بازرگان و شرایط خود آسوده کند تا نه تنها خطر جنگ بلکه تحریمهای خودشان هستند ولی اگر جایی اختلافی به وجود بیاید
تغییریافته جهان امروز را با دوران جنگ سرد ،اشتباه گرفته اقتصادی نیز به تدریج لغو شوند .مگر بسیاری از رژیمهای که صندوق رأی نتواند حل کند ،و برداشت قانونی مورد
دیکتاتوری و واپسمانده با غرب روابط دوستانه ندارند؟ ابهام و اختلاف باشد آنوقت نه قوه مجریه و نه قوه مقننه
و اساسا قادر به تشخیص موقعیت خود نیستند؟ جمهوری اسلامی هم یکی از آنها! سادهاندیشی است اگر نمیتواند مشکل را حل کند .ما نیازمند کمک فکری افراد
تصور شود تحریمهایی که دامنه دلایلاش به عرصه حقوق متخصص در این عرصه هستیم و به برداشت حقوقی نیاز
پیوند خطرناک اعتقاد و اقتصاد بشر نیز کشیده شده ،به صرف زیر پا نهادن این حقوق، است که میبایست به مستحکمتر کردن این هدف کمک
اگر جنگی در ایران در گیرد ،مسبب آن رژیم جمهوری
اسلامی است .از همین رو تنها نیرویی که میتواند از اعمال میشدند. کند.
آن جلوگیری کند ،درست مانند رژیمهای طالبان و صدام =توجه و قبول مسئولیت جهانی همواره مشروط به زمانی که اعتماد کافی ندارید ،میبایست جایی برای
و قذافی ،کسی جز جمهوری اسلامی نیست .کافیست وجود فعال جنبشهای اجتماعی است و نه زیر پا نهادن دادخواهی باشد .اعتماد را نمیشود فقط به یک فرد
جمهوری اسلامی با همکاری همهجانبه ،خیال غرب و حقوق بشر و یا ناهنجاریهایی که بیکفایتی رژیم در بروز داشت .این اتفاقا خطرناک است؛ چون آن فرد که امروز به
کشورهای منطقه را نسبت به برنامه اتمی خود آسوده کند تا آنها حتا تأثیر مستقیم دارد .از همین رو جمهوری اسلامی او اعتماد دارید ممکن است فردا طور دیگری بشود .بعدش
نه تنها خطر جنگ بلکه تحریمهای اقتصادی نیز به تدریج با تمام توان جنبشهای اعتراضی را سرکوب میکند زیرا بر چکار میخواهید بکنید؟ اعتماد را باید به سیستم داشت؛
لغو شوند .مگر بسیاری از رژیمهای دیکتاتوری و واپسمانده خطر وجود آن ظاهرا بیش از کسانی آگاهی دارد که مدعی به نهادها و به ساختارهایی در جوامع دمکراتیک که
با غرب روابط دوستانه ندارند؟ جمهوری اسلامی هم یکی ضامنهای حفظ دمکراسی هستند؛ سندیکاها ،رسانههای
از آنها! سادهاندیشی است اگر تصور شود تحریمهایی که همراهی و یا هدایت و رهبری این جنبشها هستند! آزاد ،ان جی او ها ،اینها هستند که مراقبت میکنند راجع
دامنه دلایلاش به عرصه حقوق بشر نیز کشیده شده ،به =مسبب یک جنگ احتمالی بودن اما به این معنی به مسائل مختلف و خیلی فراتر از ساختارهای حکومتی.
صرف زیر پا نهادن این حقوق ،اعمال میشدند .آنهم در نیست که آغازکننده جنگ یا یک حمله نظامی نیز الزاما چه بهتر که هرچقدر بیشتر هم اکنون اینها را وارد کار
شرایطی که جنبشهای اجتماعی به شدت سرکوب شدهاند. جمهوری اسلامی خواهد بود .ولی اگر بود چی؟! آیا آنگاه
تمام محاسبات و ارزیابیهای کسانی که درباره موافقت و بکنیم.
شرایط سوریه و لیبی تفاوت دارد :هم جنبش اجتماعی کوتاه مخالفت با حمله نظامی و جنگ ،داد سخن دادهاند ،با این خیلی از نهادها در داخل که در مقابل رژیم هستند باید
نیامد و هم رژیمهای آن دو کشور! توجه و قبول مسئولیت فرض که این جنگ از سوی کشورهای دیگر و عمدتا غرب، آنها را تقویت کرد و صدایشان را در خارج به گوش رساند.
جهانی (ناماش را هرچه میخواهید بگذارید :پشتیبانی صورت خواهد گرفت و یا باید صورت گیرد ،بر هم نخواهد آنها مشکلات را میشناسند و باید آنها را توانمند کرد .آنها
بشردوستانه ،حمله نظامی ،مداخله غیرنظامی و…) همواره خورد؟! آنوقت موافقتها و مخالفتها به چه شکلی در باید متکی باشند که شاید صدایشان در داخل خفه است،
مشروط به وجود فعال این جنبشها است و نه زیر پا نهادن در خارج کشور انعکاس پیدا میکند .همه اینها چیزهایی
حقوق بشر و یا ناهنجاریهایی که بیکفایتی رژیم در بروز خواهد آمد؟! است که کمک میکند نه تنها به توانمندتر کردن قابلیت
آنها حتا تأثیر مستقیم دارد .از همین رو جمهوری اسلامی =مقدمات هیچ جنگی یکشبه فراهم نمیشود و دلیل اجرایی کارهای کنونی یا در زمان گذار بلکه نمونهای است
با تمام توان جنبشهای اعتراضی را سرکوب میکند زیرا بر آن را نمیتوان به یک عامل و عنصر محدود ساخت .جنگ از آنچه میتوانیم داشته باشیم؛ اینهاست که بستر اعتماد
خطر وجود آن ظاهرا بیش از کسانی آگاهی دارد که مدعی جهانی اول که دو سال دیگر ،یک قرن از آغاز آن میگذرد، را در جامعه فراهم میکند .ولی این راه یکشبه نیست
سالها بود که در بطن و متن جامعه اروپا تدارک دیده بلکه یک روند و پروسه است و چه بهتر که از هماکنون
همراهی و یا هدایت و رهبری این جنبشها هستند! میشد و فقط آغاز آن با ترور ولیعهد اتریش در صربستان آغاز کنیم .گذر زمان نشان خواهد داد یا ثابت خواهد کرد
بازسازی اشغال یک سفارتخانه غربی پس از سه دهه ،نشان (ژوئن )1914جرقه زده شد .مقدمات جنگ جهانی دوم که آیا ما در این اعتمادسازی که جامعه به آن نیازمند است
میدهد ابزار و امکانات جمهوری اسلامی در راه تحمیل نیز سالها بود که فراهم میآمد و حمله رژیم هیتلری موفق خواهیم بود یا خیر .ولی فکر کنم با انگیزهای که در
سیاستهای خود ته کشیده و برگ سوختهای را به کار برده به لهستان (سپتامبر )1939فقط پیامد فراهم آمدن آن میان جریانات متمایل به همکاری میبینم ،خیلی به این
که اگر روزی ،چه بسا با پشتیبانی «بلوک شرق» و کسانی مقدمات و مشهورترین دلیلی است که برای آغاز جنگ مرحله نزدیک شدهایم ولی به شرطی که بدانند که ما با
که معتقد به «مرگ بر امپریالیسم جهانی به سرکردگی این علم این کار را میکنیم که حق داشتن اختلاف سلیقه
امپریالیسم آمریکا» بودند ،برگ برنده تصور میشد ،بدون جهانی دوم نام میبرند. را همچنان محفوظ میدانیم و حق اینکه فردا یکسری
آنکه پیامدهای اسفبار سیاسی و اقتصادی آن در جهان امروز اختلاف نظر با هم داشته باشیم محفوظ میدانیم و به
پیشبینی شود ،امروز هر حرکت مشابه میتواند زمینه را برای بازنشر این تحلیل سیاسی از این نظر در شرایط کنونی این مفهوم پلورالیسم سیاسی را در مملکتمان حفظ
لازم به نظر میرسد که صرف نظر از تحرکات منطقهای میکنیم ولی حق هیچکسی زیر پا گذاشته نمیشود .این
برخوردی فراهم آورد که سی سال پیش زمینههایش و بینالمللی ،شواهد و مستندات داخلی که ده سال پیش سریعترین راه جذب اطمینان و اعتماد جامعه است و تنها
مبنای این تحلیل بوده است ،اکنون بسیار شفافتر در برابر راهاش نه در حرف بلکه در عمل نشان دادن است؛ من راه
دیگری نمیبینم.