Page 17 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۷ (دوره جديد
P. 17

‫صفحه‌‌‌‌‪‌‌‌1‌۷‬شماره‌‪1۹1۳‬‬                                        ‫به ایران بیاورد‪ .‬و لطفا اگر با من موافق نیستید‪ ،‬بگویید و‬     ‫که در آن زمان افتاد‪ ،‬اگر آن دو خبرنگار نبودند‪ ،‬چه‬
‫جمعه ‪ ۲۶‬ژانویه تا پنجشنبه ‪ 1‬فوریه ‪۲0۲4‬‬                          ‫مرا به چالش بکشید‪ .‬من فکر میکنم نکتهای وجود دارد که‬          ‫اتفاقی میافتاد؟ و نمونههای زیادی از این دست‪ .‬آنچه من‬
                                                                ‫در آنجا شما جامعه را پس میزنید‪ .‬برای اینکه شما چهرهای‬        ‫واقعاً فکر میکنم که چه چیزهایی است که میتوانم ارائه‬
                     ‫=پس اجازه دهید بپرسم…‬                      ‫هستید که همه منتظر اقدام وی هستند‪ .‬فکر میکنم برای‬            ‫کنم و برای ملت مفیدتر است‪ ،‬همه عناصریست که جامعه را‬
‫‪-‬من فکر میکنم هنوز آنطور که باید و کاملا با روشی‬                ‫مردم مفید باشد که شما بگویید‪ ،‬بله‪ ،‬من با همسرم صحبت‬          ‫تقویت میکند و جامعه را آموزش میدهد و آماده میکند که‬
‫که میخواهم نمیتوانم به کشورم کمک کنم و فکر میکنم‬                ‫کردهام‪ .‬با خانوادهام صحبت کردهام و این کاریست که من‬          ‫به شهروندان این درک را بدهد که چگونه برای حقوق خود‬
‫میتوانم کمک کنم تا در این مسیر به پیش برود‪ .‬این به آن‬           ‫حاضرم در این سن و سال انجام دهم‪ .‬من دیگر بیست ساله‬           ‫مبارزه کنند‪ ،‬برای مثال من همین الان تضمین میکنم که ما‬
‫معنا نیست که بگوییم ما یک گروه از وزرا هستیم که دور‬                                                                          ‫بهترین قانون اساسی را ارائه خواهیم کرد که حقوق شهروندان‪،‬‬
‫یک میز نشستیم و درباره آنچه باید باشد بحث میکنیم و‬                                          ‫و سی ساله نیستم…‬                 ‫بهویژهحقوقزنانراتضمینمیکند‪ .‬تضمینشدهدرقوانین‪.‬‬
‫اینکه چگونه امروز قیمت همه چیز را باید تعیین کنیم و یا‬          ‫‪-‬من زمان را به شما گفتم‪[ ،‬موقع اعلام پادشاهی] ‪ ۲۳‬ساله‬        ‫فکر میکنید چند درصد از زنان ایرانی در ایران امروز حتا‬
‫اینجنبهاز دیپلماسیویافلانقرارداددرمقابلاین کشورها‬
‫درست بوده یا نه‪ .‬برای انجام این کارها افراد توانمند به اندازه‬                                         ‫بودم…‬                                  ‫میدانند حق شروع چه کاری را دارند؟‬
‫کافی وجود دارد‪ .‬چیزی که هست اینکه فکر میکنم من‬
‫توانایی انجام کارهایی را دارم که شاید آنها نتوانند؛ مثلا داشتن‬  ‫=من به آن احترام می گذارم و به همین دلیل است که‬                                       ‫=کمتر از ده درصد…‬
‫ارتباط با شبکهای از افراد که من میشناسم؛ تمام آنهایی که از‬         ‫می گویم زندگی امروز با زندگی قبلی متفاوت است…‬             ‫‪-‬بنابراین چه میکنید؟ آیا داشتن تضمین حقوقی و کتاب‬
‫نظر کارآفرینی در صنعت و فناوری در کشورم مفید باشند‪.‬‬                                                                          ‫قانون کافیست؟ یا باید آگاهی را به جامعه آورد؟ آن عناصر‬
‫نوعی از ارتباطات که میتوانم برای ایرانیها ایجاد کنم تا با‬       ‫‪-‬اما به این معنا نیست که شما هنوز نمیتوانید تأثیرگذار‬        ‫اضافی را برای آنها بیاورید که درواقع آنها را در مبارزه برای‬
‫دنیای بیرون مرتبط باشند‪ .‬شاید بتوانم به نمایندگی از کشور در‬                                          ‫باشید…‬                  ‫حقوق خود یا به دست آوردن حقوق یا تضمین حقوق خود‬
‫سراسر جهان سفیری برای انجام این اقدامات باشم‪ .‬من واقعاً‬                                                                      ‫مجهز میکند‪ .‬اگر قرار باشد شما درگیر امور روزمره اداره کشور‬
‫خودم را در یک دفتر با گروهی از تصمیمگیرندگان و در انزوا‬                   ‫=اما می بینید که وقتی این را میگویید…‬              ‫به عنوان یک مجری باشید‪ ،‬من چنین موقعیتی را برای خودم‬
‫[ازجامعه] نمیبینمکهنمیتوانمآزادانهدرکشورمبگردمتااز‬                    ‫‪-‬ولی لازم نیست یک نقش مطلق داشته باشید…‬                ‫و خودم را در چنین نقشی نمیبینم‪ .‬هنوز بدتر از آن‪ ،‬اگر‬
‫نزدیک مردم را ببینم و اینکه ندانم دقیقا آنها چه میخواهند‬                                                                     ‫مردم بخواهند که من در آن نقش سازمانی باشم‪ ،‬شما از نظر‬
‫و مرتب با محافظان امنیتی دوره شده باشم و یک برنامه کاری‬         ‫=وقتی شما این را میگویید برای من به این معنی است‬             ‫تکنیکی دهانتان بسته میشود‪ .‬شما میتوانید نظری داشته‬
‫بیش از اندازه که انجام آنها لازم است داشته باشم بطوری که‬        ‫کهدریچهایراباز میکند‪.‬منظورمشخصخودمنیستم‪.‬ولی‬                  ‫باشید و من هم نظری دارم‪ ،‬اما آیا ملکه انگلیس یا پادشاه‬
‫دائم درگیر اقدامات اجرایی خواهید بود‪ .‬صادقانه بگویم‪ ،‬من‬         ‫کسی که در حاشیه است میگوید‪ ،‬خب‪ ،‬عالی! من دستم را‬             ‫انگلیس امروز میتوانند نظر واقعی خود را در مورد دولت و‬
‫چنین آدمی نیستم و فکر می کنم که هنوز میتوانم برای‬               ‫بلند میکنم؛ میتوانیم با هم ملاقات داشته باشیم ولیعهد؛‬        ‫سیاست های آن داشته و مطرح کنند؟ نه‪ ،‬نمیتوانند‪ .‬و این‬
                                                                ‫دوست دارم از مشاوره و حمایت شما بهرهمند شوم‪ ،‬آیا‬             ‫همان نقش تشریفاتی است که من خودم را در آن نمیبینم‪.‬‬
                      ‫کمک به کشور مشارکت کنم‪.‬‬                   ‫میتوانیم مثلا در دوبی جلسهای داشته باشیم؟ میخواهیم‬           ‫اگر خوب به آن فکر کنید وضعیت بسیار ناخوشایندی است‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬اگر بیایید و بگویید تو باید قطعا و کاملا ‪۱۰۰‬درصد‬      ‫بیاییم و رویدادی را با هم برگزار کنیم‪ .‬شما حامل پرچم و‬
‫بگویی که آنجا نخواهی بود مگر اینکه یا تاج سرت بگذاری و یا‬       ‫صدای این گردهمایی و جلب مردم باشید چون فکر می کنم‬            ‫=آیا شما میگویید که این کار را نمیخواهید؟ شما‬
‫رئیس جمهور بعدی باشی‪ ،‬خواهم گفت‪ :‬آقایان‪ ،‬من نمیتوانم‬            ‫شما از اقتدار اخلاقی بیشتری برخوردارید زیرا هیچ انگیزهی‬      ‫نمیخواهید خانواده خود را به ایران منتقل کنید و آن را اداره‬
‫کسی باشم که نیستم‪ .‬این چیزیست که من هستم‪ .‬این‬                   ‫شخصی ندارید‪ .‬میدانید که چگونه گاهی کسی که شما‬                ‫کنید؟ اما مایلید به مردم کمک کنید تا دوره انتقال انجام شود‬
‫چیزیستکهمنمیخواهم‪.‬این چیزیستکهمنمیخواهم‬                                                                                      ‫و به شخص دیگری کمک کنید تا این کار را انجام دهد؟ این‬
‫بتوانم به شما کمک کنم‪ .‬اگر این به اندازه کافی خوب نیست‪،‬‬                                          ‫میشناسید…‬
‫بسیار خوب! از من بگذرید و شخص دیگری را پیدا کنید‪ .‬اما‬           ‫‪-‬این کمی فریبنده است و شاید از طرف من تا حدودی‬                                    ‫چیزی است که شما میگویید؟‬
‫من برای کسب قدرت اینجا نیستم‪ .‬من برای کاری اینجا نیستم‬          ‫تردید یا پارانویایی وجود داشته باشد زیرا اگر آنها قصد را‬     ‫‪-‬این به این معنا نیست که من حضور نخواهم داشت بلکه‬
‫که مرا تحت کنترل بگیرد‪ .‬حداقل الان نه‪ .‬چون فکر میکنم ما‬         ‫اشتباه تعبیر کنند یا اشتباه درک کنند که «اوه‪ ،‬این کار را به‬  ‫خیلی ساده به این معنی است که آیا من برای اینکه بتوانم‬
‫از این موضوع خیلی فاصله داریم‪ .‬اینکه ما الان اینجا هستیم‬        ‫این دلیل انجام میدهد که میخواهد تاج روی سرش بگذارد»‬
‫برای این است که چگونه میتوانیم این انتقال را مدیریت‬             ‫یا «اوه‪ ،‬او این کار را به این دلیل انجام میدهد که می خواهد‬               ‫کاری انجام دهم حتما باید در مقامی باشم؟‬
‫کنیم؟ و این چیزیست که تشخیص من است و احساس‬                      ‫به قدرت برسد» یا به خاطر فلان و بهمان این کار را می کند‪،‬‬
‫میکنم بسیاری از ایرانیها برای انجام این نقش به من امید‬                                                                       ‫=آیا میخواهید کسی باشید که در ایران زندگی میکنید‬
‫بستهاند‪ ،‬زیرا افراد زیادی را نمیبینند که بتوانند اعتماد کنند‪.‬‬                              ‫که اصلا اینطور نیست‪.‬‬              ‫و خانواده خود را به آنجا میبرید و ایران را اداره میکنید؟‬
                                                                ‫از طرف دیگر‪ ،‬این موضوع هم هست که من چقدر متعهد‬
‫=اجازه بدهید برداشت خودم را از گفتههای شما بیان‬                 ‫هستم‪.‬البته فکرمیکنمدر‪ ۴۳‬سالاینتعهدراثابتکردهام‪.‬‬                                            ‫آیا این را میبینید؟‬
                                                                ‫وگرنه میدانی‪ ،‬میشد گفت شما خودتان خراب کردید‪ ،‬من و‬           ‫‪-‬این به شرایط بستگی دارد‪ .‬منظورم این است که‪ ،‬بطور‬
‫کنم‪ .‬اگر اشتباه میکنم‪ ،‬شما تصحیح کنید؛ درک من از‬                ‫خانوادهام را بیرون کردید که برویم دنبال کارمان [حالا دیگر‬    ‫جدی‪ ،‬پاسخ دادن به برخی از این سؤالات فرضی غیرممکن‬
                                                                ‫از ما چه میخواهید؟] من فکر می کنم مسئولیت خودم را‬            ‫است‪ ،‬زیرا خیلی چیزها بستگی به این دارد که آیا ما واقعا به‬
‫آنچه شما بیان کردید این است‪ ،‬برای مثال‪ ،‬وقتی به قانون‬           ‫ثابت و فداکاریهای زیادی کردم‪ .‬و باز هم بدون هیچ نیت‬          ‫این نقطه رسیدهایم که ب‪ :‬این چیزیست که میتوانید انجام‬
                                                                ‫دیگریهدفماینستکه بتوانمبههموطنانمکمککنمتابه‬
‫اساسی ایالات متحده فکر میکنید‪ ،‬اعلامیه استقلال‪ ،‬شما‬             ‫چیزی که لیاقت آن را دارند برسند‪ .‬بنابراین تمرکز من در حال‬         ‫دهید؟ ث‪ :‬آیا اصلا آنها [مردم] این را میخواهند؟…‬
                                                                ‫حاضررویمرحلهایاستکهدرآنهستیم‪،‬چگونهازش ّراین‬
‫‪ ۵۶‬نویسنده دارید مثل جفرسون و اسمیت و واشنگتن که‬                ‫رژیم خلاص شویم؟ و سپس چگونه دوره انتقال را مدیریت‬            ‫=فکر نمیکنم اینطوری پیش برود‪ .‬در کمال احترام‪،‬‬
                                                                ‫کنیم؟ و من میدانم که این نیاز به رهبری دارد‪ .‬برای تقویت‬      ‫ولیعهد‪ ،‬بگذارید شما را در این نکته به چالش بکشم‪ .‬تنها‬
‫واشنگتن نخستین رئیس جمهور میشود و غیره‪ .‬اما یک نفر‬              ‫این کار من نقش خودم را بازی میکنم تا عامل این انتقال‬         ‫دلیلیکهمیگویمهمین استکههرچهمابهعنوانمخاطب‬
                                                                ‫باشم و به مردم کمک کنم که به آن دست پیدا کنند‪ .‬نمیدانم‬       ‫بیشتر کسی را بشناسیم بعد میتوانیم طوری حمایت کنیم‬
‫هم بود که هیچکس در مورد او که همه آنها به وی احترام‬             ‫در نهایت چگونه رای خواهند داد‪ .‬و وقتی گفتم من خودم را‬        ‫که در جایگاه خود وزن پیدا کند‪ .‬میدانید‪ ،‬چند نام وجود‬
                                                                                                                             ‫دارد مثلا علی کریمی‪ ،‬علی دایی‪ ،‬یا نامهایی که میدانید‬
‫میگذاشتند صحبت نمیکند‪ .‬مردی به نام بنجامین راش که در‬                ‫برای این کار کاندیدا نمیکنم و انگیزه شخصی ندارم…‬         ‫محبوب هستند‪ ،‬یکی بازیکن است دیگری مربی است‪ ،‬یکی‬
                                                                                                                             ‫‪ ۱۵‬میلیون فالوئر و اعتبار و احترام دارد ولی همهشان به‬
‫میان آنها او حرف اول بود؛ او مردی بود که این مسئولیت را‬                        ‫=آیا شما علاقهای به این کار دارید؟‬            ‫نوعی درحاشیههستند؛چندنظامیهمدرایرانهستندکه‬
                                                                ‫‪-‬علاقه من این است که به ایران کمک کنم و بتوانم کمک‬           ‫نمیخواهند اسامی آنها را اعلام کنم که صرفا به خاطر احترام‬
‫نمیخواست‪ ،‬اما دیگران به او نیاز داشتند زیرا او با تجربهترین‬     ‫کنم تا مردم آن حاکمیت مناسبی را که میخواهند به دست‬           ‫به شماست چرا که فکر میکنند این جایگاه و کار اوست؛ ما‬
                                                                                                                             ‫حاضریم هر کاری برای کمک به او بکنیم تا بیاید و آزادی‬
‫و باهوشترین بود؛ البته واشنگتن در بخش نظامی تجربه‬                                                      ‫آورند‪.‬‬

‫داشت‪ .‬اما پس از آنکه واشنگتن رئیس جمهور میشود دیگر‬

‫سیستم متفاوت است‪ .‬آنچه من از حرفهای شما میفهمم‬

‫این است که میگویید به عنوان رئیس هیئت مدیره نقشام‬

‫را بازی خواهم کرد اما هیچ تمایلی به مدیرعامل شدن ندارم‬

‫که همه خانواده را به ایران منتقل کنم و آنجا را رهبری کنم‬

‫و به عنوان سومین پادشاه پهلوی تاجگذاری کنم‪ .‬آیا درست‬

‫(ادامه دارد)‬  ‫فهمیدم؟‬

              ‫‪-‬بله…‬
   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21   22