موضع شیعیان مخالف حزب‌الله لبنان در مورد شرایط کنونی

- موضوع شیعه شاید مهمترین دغدغه خاطر طیف بزرگی از مردم لبنان است که خود را نیز شیعه می‌دانند، اما نگاه‌شان با آنچه در ایران امروز در جریان است، و یا حزب‌الله لبنان آنرا نمایندگی می‌کند، اساسا متفاوت است. آنهایی که در این طیف نگرش مذهبی هستند، مانند شرایطی که پیش از انقلاب در ایران رایج بود، معتقدند که یک حد فاصل قطعی میان اعتقادات دینی و سیاست باید ایجاد شود. برای آنها تنها راه نجات کشور تشکیل یک دولت ملی است که در آن قدرت حاکمیت بر اساس مبانی کشور- دولت مدرن و نهادهای ضروری آن تعریف شود و نه اینکه یک مدیریت کشور بین فرقه‌های مختلف تقسیم شده باشد. منع دخالت مذهب در مدیریت سیاسی جامعه راه نجات لبنان است.

یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ اکتبر ۲۰۲۴


محمود مسائلی – پیشتر در دو نوشتار با عناوین «مقاومت جنوب لبنان علیه حزب‌الله» و «چرا بخش بزرگی از شیعیان لبنان با حزب‌الله مخالف هستند؟» گوشه‌هایی از نقطه نظرات و مواضع بخش بزرگی از شیعیان لبنان در رابطه با نفوذ جمهوری اسلامی در ایران برای علاقمندان توضیح داده شد.

اعتراضات شبانه در لبنان علیه حزب‌الله/ ۱۳۹۹

این نوشتارهای بر اساس نقطه نظرات دکتر علی خلیفه، استاد دانشگاه بیروت از رهبران جامعه مدنی این کشور و بنیانگذار «جنبش آزادی برای لبنان»[i]، تنظیم شدند. همچنین توضیح داده شد که نامبرده با فعالیت‌های گسترده‌ای که در میان شیعیان لبنان دارد، همراه با جایگاه آکادمیک خود، همواره حزب‌الله را به عنوان یک نیروی دست‌نشانده‌ی جمهوری اسلامی به چالش کشیده است. اخیرا به دنبال ضرباتی که به حزب‌الله وارد شد،  از کشته شدن حسن نصرالله تا ورود نیروهای اسرائیلی به جنوب لبنان، به طرح برخی از مواضع دکتر علی خلیفه در ارتباط با موضوع شیعه و شیعیان مخالف حزب‌الله در لبنان می‌پردازم.

دکتر محمود مسائلی

موضوع شیعه شاید مهمترین دغدغه خاطر طیف بزرگی از مردم لبنان است که خود را نیز شیعه می‌دانند، اما نگاه‌شان با آنچه در ایران امروز در جریان است، و یا حزب‌الله لبنان آنرا نمایندگی می‌کند، اساسا متفاوت است. آنهایی که در این طیف نگرش مذهبی هستند، مانند شرایطی که پیش از انقلاب در ایران رایج بود، معتقدند که یک حد فاصل قطعی میان اعتقادات دینی و سیاست باید ایجاد شود. برای آنها تنها راه نجات کشور تشکیل یک دولت ملی است که در آن قدرت حاکمیت بر اساس مبانی کشور- دولت مدرن و نهادهای ضروری آن تعریف شود و نه اینکه یک مدیریت کشور بین فرقه‌های مختلف تقسیم شده باشد. دکتر خلیفه نیز در پیامی که دریافت داشتم،  شرایط دوران شاه فقید در ایران را یادآوری کرده و بیان داشته که منع دخالت مذهب در مدیریت سیاسی جامعه راه نجات لبنان است. آنچه در زیر می‌آید از نوشتارها و مصاحبه‌های او به دست آمده است.

وضعیت فرقه‌ای

شرایط لبنان امروز پیامد یک وضعیت فرقه‌ای گذرا نیست. در طول تاریخ جامعه متکثر لبنان، نه نوعی جنبش آزادیخواهی، بلکه «شیعه‌گرایی سیاسی»  وضعیت فرقه‌ای را به شکل افراطی دنبال کرده است. تمرکز بسیاری از مسائل پیچیده در سیاست، فرهنگ و جامعه، بطور همزمان، با اراده‌ای برای تخریب، برهم زدن نظم اجتماعی، و چنگ زدن به درون جامعه و تحت سلطه در آوردن بیرون، ترور هویت، محو آگاهی، تغییر تاریخ، و نادیده گرفتن توسعه و الزامات آن، همراه شده است. افراط گرایی «تشیع سیاسی» با افزایش نفوذ آن در داخل رژیم و به قیمت استقرار آن تشدید می‌شود، که ترس و نگرانی سایر احزاب را افزایش می‌دهد و منجر به درگیری‌های سیاسی مکرر می‌شود.[ii] در جامعه لبنان، ناخودآگاهی نسبت به شکست و انکار واقعیت، که منجر به زیر سؤال بردن عملکرد «شیعه‌گرایی سیاسی» و انتخاب‌های آن حتی در صورت فاجعه‌آمیز بودن آن و انکار دولت به‌ عنوان ابزار تنظیم‌کننده در جامعه می‌شود هنوز وجود دارد.

مقاومت جنوب لبنان علیه حزب‌الله

«پیروزی خون بر شمشیر» شعاریست برای یک رویداد تاریخی نمادین که «تشیع سیاسی» آن را به عنوان مبنای حوادث بعدی و کنونی در نظر می‌گیرد  تا پیروزی و شکست یکی شود، مخالفت و وفاداری یکی شود و اکثریت و اقلیت یکی شود، و به این طریق «تشیع سیاسی» از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری مصون می‌ماند چرا که در هر صورت پیروز است! این گمراهی در جنگ سی و سه روزه در ژوئیه ۲۰۰۶ نیز وجود داشت و از اکتبر ۲۰۲۳، ناخودآگاهی شکست نظامی، و گمراهی آگاهانه توسط تشیع سیاسی دنبال می‌شود که با وجود همه زیان‌هایی که به بار آورده، بدون هیچ فکر و پاسخگویی، همیشه پیروز می‌ماند.[iii]

نوع دیگری از گمراهی در عرصه سیاست داخلی وجود دارد که مبتنی بر نفی بازی سیاسی، قواعد و ابزار آن است. هیچ مخالف یا حمایتی برای انکار قواعد بازی دموکراتیک که منجر به انتقال قدرت می شود وجود ندارد. هیچ اکثریت یا اقلیتی وجود ندارد، زیرا هر زمان که حزب‌الله احساس کند که موازنه های موجود به سودش نیست، رژیم را می‌تواند با توقف در فرایندهای مختلف مختل کند، همانطور که در ارتباط با ریاست جمهوری اتفاق افتاد.

مسئله شیعه به انباشتن تاریخ شکست و از دست دادن خودآگاهی خلاصه نمی‌شود. بلکه به راحتی شکست‌ها را پیروزی تلقی کرده و بازی سیاسی و ابزارهای آن را انکار می‌کند تا حاکمیت بدون پاسخگویی برقرار شود و به تحمیل خود به مردم ادامه دهد. شرایط طوری است که صدای دولت خاموش می‌شود و دست سیاسی شیعه بی‌بند و بار و باز باقی می‌ماند. در نتیجه آسیب به تمام سطوح حکومت و چارچوب‌های مدیریت و انتظام جامعه کشیده می‌شود. جای خالی دولت (عرفی) به نوک کوه یخ تبدیل شده و وضعیتی خطرناک همه ساختارهای جامعه را در بر گرفته است. تشیع سیاسی برای جایگزینی نظام دفاعی و امنیتی متعارف با شبه‌نظامیان مسلح که جایگزین نیروهای مسلح قانونی  هستند، اقتصادی موازی با اقتصاد مشروع عرفی، و سیستم آموزشی جانبی برای نظام آموزشی لبنان به وجود آورده است. در سرویس‌های امنیتی نیز نفوذ سیاسی شیعه یا تلاش برای تحمیل یا گسترش نفوذ آن مشاهده می‌شود. در مراکز تصمیم‌گیری آموزشی، تشیع سیاسی حزب‌الله برای تحمیل جهت‌گیری‌های خود بر سیاست رسمی آموزشی، در شوراهای دانشجویی در دانشگاه لبنان، و در مرکز آموزشی تحقیق و توسعه در تلاش برای تحمیل نفوذ خود است. حزب‌الله همچنین با آماده‌ ساختن نیروی انسانی وابسته به خود و با ویژگی‌های مورد نیاز، مکانیسم‌های مشارکت در نهادهای اقتصادی قانونی از جمله نهادهای تجاری و مالی را علاوه بر ایجاد حلقه و اقتصاد موازی خود، تحت تأثیر و نفوذ قرار می‌دهد. [iv]

چرا بخش بزرگی از شیعیان لبنان با حزب‌الله مخالف هستند؟

در این شرایط جایی برای حکمرانی (عرفی) و توسعه اقتصادی و اجتماعی باقی نمی‌ماند، بلکه دریچه‌ای به سوی فلاکت باز شده است. موضع شیعه بر نکوهش توسعه و تجلیل از بدبختی و تحقیرآمیز دانستن فرهنگ زندگی و بی‌اعتنایی به شادی و لذت قرار دارد. اگر بدبختی و فلاکت نتیجه اجتناب‌ناپذیر همه عناصری است که «شیعه» را تشکیل می‌دهند، برچیدن این عناصر با پافشاری بر حق حیات و آزادی‌های بدیهی و مقابله با فلاکت حاصل می‌شود. آزادی طبیعی حق بدیهی فرد است. زندگی، رضایت، شادی، لذت و اشتیاق به آرامش و امنیت، همه اینها موضوعات ساده‌ای هستند اما کافیست تا آنها را در کنار «مسئله شیعه» که مرگ را تجلیل می‌کند و غم، اندوه، درد، درگیری‌های دائمی و رویارویی‌های مداوم را باعث می‌شود قرار داد تا تفاوت دو نگرش بر همگان روشن شود.

بنابراین صدای آزادیخواهی از درون جامعه شیعه مخالف جنگ است. حزب‌الله مشروعیت خود را پس از نظامی‌ کردن فرقه‌ی خود، و با کاهش قدرت نمایندگی خود و تحمیل یک ایدئولوژی مذهبی مغایر با ارزش‌های جامعه متنوع لبنان  دارد از دست می‌دهد. به این ترتیب دیده می‌شود که شکلی از دوگانه‌گرایی شیعی به وجود آمده است: شیعه‌گرایی که از سوی حکومت اسلامی در ایران به لبنان کشیده شده، و شیعه‌‌گرایی که با آن مخالف است. پس باید با این شکاف عمده مقابله کرد. جایگاه مذهب نباید با ورود آن به سیاست مخدوش شود. دکتر خلیفه همچنین خاطرنشان می‌سازد که شیعیان مخالف وضعیت موجود وجود دارند و نظر خود را بیان می‌کنند و تعداد آنها در حال افزایش است. آنها با سخنان سمیر جعجع رئیس حزب «نیروهای لبنان» که پروژه دولت مدرن و حاکمیت ملی و آزادی‌ها را مطرح می‌سازد، موافق هستند.[v]

راهی به پیش

هیچ ابتکاری به اندازه رویدادهای شتاب‌دهنده در افق کنونی جامعه لبنانی نمی‌تواند مؤثر باشد. یک مرجع مشخص در لبنان با زبانی که توجه فعالان و تأثیرگذاران منطقه‌ای و بین‌المللی را به خود جلب کرده، در حال پس گرفتن جایگاه خود است. جنبش آزادی برای لبنان ضرورت تشکیل یک دولت لیبرال مدرن را به گوش می‌رساند. بجز تشکیل یک دولت مدرن راه دیگری برای لبنان وجود ندارد. صدای مخالفت‌های نوظهور شیعیان این نیاز را مطرح می‌سازد که  یک چشم‌انداز ملی جامع حول محور موضوعات کشور شکل گیرد. بهره‌برداری از سیاست هدف نیست بلکه آنچه مهم است شامل سیاست، فرهنگ و جامعه می‌شود.

باید در نظر داشت که زمان این تغییرات فرا رسیده است. اقتصاد لبنان در نتیجه مداخله حزب‌الله در سوریه و قانونی شدن مرزها برای قاچاق، رو به تحلیل گذاشته است. حزب‌الله باید جنگ را متوقف کند، زیرا سلاح‌های آن دیگر از لبنان محافظت نمی‌کند، بلکه وحدت ملی کشور را تهدید می‌کند… چه کسی اجازه می‌دهد که به این راحتی جنوبی‌ها، امنیت و معیشت خود را قربانی کنند؟ هیچ مقاومتی تا ابد باقی نمی‌ماند. مرزهای زمینی و مناطق مورد مناقشه پس از تکمیل مرزبندی دریایی، بهتر از فرمول حزب‌الله است که با جامعه و فرهنگ متنوع لبنان سازگاری ندارد. حزب‌الله به سمت نابودی می‌رود و ۴ میلیون لبنانی را با خود می‌برد. آنچه ما تجربه می‌کنیم نتیجه انتخاب حزب‌الله و کسانی است که در انتخابات به آن رای دادند. اینهمه بخشی از محیط شستشوی مغزی شده حزب‌الله است که در انکار زندگی می‌کند و شکست را پیروزی و ذلت را سربلندی و عزت می‌داند.[vi]

علی خلیفه نگران جامعه لبنان است و می‌نویسد: «ما با یک فاجعه و یک ضیافت جنون روبرو هستیم و مردم به سرنوشت خود رها شده‌اند… بنابراین همبستگی ضروری اخلاقی انسانی می‌تواند بر این شرایط غلبه کند. حزب‌الله نه می‌تواند از لبنان محافظت کند و نه می‌تواند از اعضای آن محافظت کند، و کسانی که آن را تاسیس و تامین مالی کردند، امروز در حال مذاکره برای کاهش نقش آن هستند». معامله خون لبنانی‌ها و شیعیان برای حزب‌الله ارزان نیست. میان شکل‌گیری یک دولت مدرن و حزب‌الله، ما دولت را انتخاب می‌کنیم».[vii]

بعد از کشته شدن اسماعیل هنیه و  سپس حسن نصرالله، موضع جنبش آزادیخواهی لبنان باز هم در مقابل تشیع سیاسی و فروش لبنان به جمهوری اسلامی توسط حزب‌الله قرار گرفت. آیا جموری اسلامی آمده بود تا حقوق‌ها را افزیش دهد تا بتواند در برابر اسرائیل مقومت کنند؟ مقاومت در برابر هر نوع اشغال امری طبیعی است. نه نیاز به مذهب دارد و نه ایدئولوژی. اما در اثر سیاست‌های حزب‌الله، امروزه لبنان به جهنم تبدیل شده است. این حزب‌الله است که به عنوان شاخه نظامی جمهوری اسلامی این مشکلات را برای لبنان به بار آورده است. این مواضع بطور روشن‌تر در رخدادهای اخیر بیان شده است: «اظهارات عباس عراقچی وزیر امور خارجه رژیم ایران در بیروت، به درد و رنج مردم لبنان هیچ ارزشی نمی‌دهد، بلکه همچنان دستورات خود را به گونه‌ای که با منافع مردم لبنان تناسب ندارد، بر مقامات لبنان تحمیل می‌کند».[viii]

*دکتر محمود مسائلی استاد بازنشسته روابط و حقوق بین‌الملل، دانشگاه‌های آتاوا و کارلتون و دبیرکل اندیشکده بین‌المللی نظریه‌های بدیل با مقام مشورتی دائم نزد ملل متحد


[i] المؤسّس فی حرکه “تحرُّر من أجل لبنان
[ii]  المقال منشور فی دوریه فان رقم ۴ (عدد تموز ٢٠٢۴) الصادره عن مؤسسه أمم للتوثیق والأبحاث من ضمن ثلاثیه مقالات با عنوان: “هل یمکن أن یخرج من الطائفه الشیعیه فی لبنان مشروع سیاسی معارض للثنائی الشیعی؟”
[iii]  همان
[iv]  همان
[v]  رامی شفیق، إخلاء جنوب لبنان.. تبنی الحکومه “ألسنه حزب‌الله” وأخذ البلد إلى الانتحار، سیاسه  » شرق أوسط». ۶:۱۱ م, الأحد, ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۴
[vi] https://www.youtube.com/watch?v=PQP1k0vBGNM
[vii] مصاحبه با Suroyo TV https://www.facebook.com/reel/1094389545389242
[viii]  صوت لبنان، هل تجاوزت دیبلوماسیه ایران حدود سیاده لبنان؟

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۸ / معدل امتیاز: ۴٫۱

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=360365