آمارهای جدید از وضعیت درآمد و تغذیه ایرانیان نشان میدهد ۲۷ درصد از جمعیت ایران با درآمد روزانه دو دلار زندگی میکنند و بیش از ۶/۵ درصد شهروندان ایرانی دچار سوء تغذیه هستند.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به بیارزش شدن درآمدهای ایرانیان و اثر آن بر تغذیه و سلامت شهروندان پرداخته است. در این گزارش آمده که شاخص جهانی گرسنگی (GHI) ابزاری است که از سمت سازمانهای بینالمللی برای اندازهگیری و بررسی همهجانبه گرسنگی در سطح جهانی، منطقهای و ملی طراحی شده است. این شاخص ابعاد متعدد گرسنگی را در طول زمان بررسی میکند. هدف GHI افزایش آگاهی و درک مبارزه با گرسنگی، ارائه راهی برای مقایسه سطح گرسنگی بین کشورها، مناطق و جلبتوجه به کشورهایی با سطح گرسنگی بالاتر است. نام ایران هم با وجود اینکه دارنده یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز دنیاست در این فهرست دیده میشود.
این گزارش افزوده «وضعیت ایران طبق نمودار زیر در این شاخص سبز رنگ است. با اینکه این رنگ به معنی وضعیت هشدار یا حالت خیلی خطرناک نیست اما باید توجه داشت که این عدد میانگین جمعیتی است و یعنی جمعیتی از ایرانیها در وضعیت پایینتر از این میزان قرار دارند.»
«اعتماد» افزوده که مطالعات دیگری نشان میدهد که نشانههای سوء تغذیه مانند کمبود وزن متوسط، شامل ۶ درصد ایرانیها میشود. کمبود وزن خفیف ۲۵ درصد، کوتاهی قد شدید ۳ درصد، کوتاهی قد متوسط ۸ درصد، کوتاهی قد خفیف ۲۱ درصد، لاغری شدید یک درصد، لاغری متوسط ۵ درصد و لاغری خفیف ۲۰ درصد در میان ایرانیها گزارش شده است.
یکی از تازهترین بررسیها در سال ۲۰۲۴ که تأثیر سوء تغذیه بر جمعیت در سنین متفاوت را سنجیده نشان میدهد ۱/۲ درصد کودکان زیر ۵ سال به علت سوء تغذیه یا مؤلفههای مرتبط به آن میمیرند. ۴/۱ درصد کودکان بالاتر از ۵ سال، وزن کمی نسبت به قد خود دارند که نشاندهنده سوءتغذیه حاد است.
۵/۳ درصد از کودکان ایرانی به علت سوء تغذیه مزمن، کوتاهقد هستند و ۶/۵ درصد از ایرانیها کالری مناسبی دریافت نمیکنند!
یک پزشک درباره بستری شدن کودکان به علت سابقه سوء تغذیه به شکل مادرزادی یا به شکل عمومی به «اعتماد» گفته است: «متأسفانه با شروع فصل سرد و مقاومت نداشتن بدن این کودکان به علت بیماریهای ناشی از سوء تغذیه، تعداد بستریها هم بیشتر میشود. البته بارها دیدهام که به علت هزینههای درمانی، والدین به بیمارستان مراجعه نمیکنند و در مراجعههای بعدی، کودک با ضعف بیشتری بستری میشود.»
در بخش دیگری از گزارش روزنامه «اعتماد» نیز آمده که در یکی از جدیدترین گزارشهای مرکز آمار مربوط به ۱۸دی ۱۴۰۳ مشخص شد که ۲۷ درصد ایرانیها با درآمد روزانه دو دلاری زندگی میکنند.
نتایج یک پژوهش: «فقر غذایی» در بیش از نیمی از جمعیت شهرنشین ایران
نتایج پژوهشی که به تازگی منتشر شده نیز نشان میدهد ۵۵ درصد ساکنان مناطق شهری ایران در سال ۱۴۰۱ دچار فقر غذایی بودهاند. طی دو سال گذشه تورم و کاهش قدرت خرید خانوار افزایش یافته و به نظر میرسد درصد بیشتری از خانوارهای شهری در فقر غذایی قرار گرفته باشند. در آنسو شواهد اقتصادی بیانگر اینست که فقر به علت افزایش تورم، تشدید رکود اقتصادی و عملکرد نامطلوب تیم اقتصادی دولت پزشکیان در ماههای آینده افزایش پیدا خواهد کرد.
این پژوهش که با عنوان «توزیع مکانی فقر، ناامنی غذایی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق شهری ایران» در مجله اقتصاد و توسعه کشاورزی منتشر شده همچنین نشان میدهد در دریافت کالری در استانهای مختلف کشور نابرابری وجود دارد و متوسط کالری دریافتی میان استانها بین ۳۱۹۶ تا ۱۹۸۸ کیلوکالری متغیر است.
بررسی وضعیت شاخصهای فقر غذایی نیز نشان میدهد متوسط نرخ، شکاف و شدت فقر در مناطق شهری به ترتیب ۵۵/۱، ۱۵/۲ و ۶ درصد است. این ارقام نشان میدهد ۵۵/۱ درصد جمعیت مناطق شهری کشور در سال ۱۴۰۱ فقر غذایی داشند و کالری دریافتی خانوارهای فقیر در این مناطق، ۱۵/۲ درصد کمتر از حداقل کالری مورد نیاز روزانه بوده است؛ لذا برای از بین بردن فقر، کالری دریافتی خانوارهای فقیر باید ۱۵/۲ درصد افزایش یابد.
یافتههای این پژوهش نشان داده که اگر چه راه حل بلندمدت افزایش قدرت خرید خانوار، ثبات بخشی و کاهش قیمت کالاها از طریق تقویت تولید و عرضه است اما در کوتاه مدت، افزایش حقوق و دستمزدها متناسب با نرخ تورم و برنامههای حمایت اجتماعی از اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه، راهکارهایی قابل توجه هستند.
آمارهای زیادی نیز از کاهش سرانه مصرف مواد غذایی ضروری و مغزی از جمله لبنیات و گوشت و میوه و سبزیجات در میان خانوارهای ایرانی به علت کاهش قدرت خرید خانوارها منتشر شده است. از جمله، محمدرضا کلامی، دبیر اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور نیز ماه گذشته اعلام کرد که «سرانه ۱۶ کیلوگرم مصرف گوشت قرمز در سال ۸۹، در حال حاضر به زیر پنج کیلوگرم برای هر ایرانی رسیده است.»
احسان سلطانی اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی نیز به تازگی با محاسباتی نشان داده که قدرت خرید گوشت به نصف سال ۱۳۹۸ و یکسوم دوران قاجار رسیده که با افزایش قیمت گوشت در سال آینده به شدت کاهش خواهد یافت.
همانطور که احسان سلطانی نیز اشاره کرده وضعیت در سال آینده بدتر خواهد شد. اسحاق بندانی عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران با اشاره به کمبود و افزایش قیمت نهادههای دامی گفته «برخی واردکنندگان بیش از ۶ ماه است در انتظار تخصیص و تأمین ارز برای کالاهای وارداتی خود هستند، که حتی در سامانه بازارگاه عرضه شدهاند.»
بلبشوی مدیریت اقتصادی؛ از گرانی مواد غذایی تا واردات برنج سمّی به ایران!
تحلیلگران همچنین معتقدند که «برنامههای حمایت اجتماعی و فقرزدایی باید هدفمند باشد و متناسب با نیازها و کمبودها در شرایط جغرافیایی، جمعیتی و درآمدی مختلف به کار گرفته شوند.»
از سوی دیگر چشمانداز اقتصاد ایران در ماههای آینده نیز مثبت ارزیابی نمیشود؛ این ارزیابی منفی به معنای افزایش تورم، کاهش قدرت خرید خانوارها و در نهایت توزیع بیشتر فقر در جامعه است.
در همین رابطه مرتضی افقه اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی گفته «دولت زمانی میتواند با ارزپاشی در بازار به کنترل قیمت دلار بپردازد که به اندازه کافی ذخایر ارزی داشته باشد. در حال حاضر دولت احتمالا مقداری ذخیره ارزی دارد، اما نگران است که با روی کار آمدن ترامپ، در سال آینده درآمد ارزی نسبت به سالهای گذشته کمتر شود، به همین دلیل احتیاط میکند و ارزپاشی نمیکند.»
مرتضی افقه افزوده که «ترامپ سختگیری بیشتری درباره دور زدن تحریمها علیه ایران اعمال میکند و مثل بایدن نیست که در برخی موارد، چشمپوشی کند. ترامپ حتی اگر با ایران وارد مذاکره شود، مانع دور زدن تحریمها میشود که این مسئله به افزایش قیمت ارز حتی در زمان انجام مذاکرات احتمالی با دولت جدید آمریکا دامن خواهد زد.»