خاطرات عبدالرضا انصاری، دولتمرد پیشین، که چندی پیش از سوی انتشارات Ibex در آمریکا انتشار یافت،عنوان «دهمین مجلّد از مجموعه توسعه و عمران ایران» را بر خود دارد.
جمشید آموزگار، در پیشگفتار این کتاب مینویسد «در میان خاطرات گونه گونهای که تا کنون پراکنده شده، خاطره عبدالرضا انصاری از امتیازی ویژه برخوردار است چرا که با اصالتی کم همتا، دقتی در خور تحسین و بینظری سزاوار تمجید همراه است».
به جهت علاقمندی نسل جوان به ریشهها و عوامل سازندگی ایران در دوران پهلوی کیهان لندن طی چند هفته به بازنشر خاطرات عبدالرضا انصاری در گفتگو با غلامرضا افخمی میپردازد.
*****
[بخش۱] [بخش۲] [بخش۳] [بخش۴] [بخش۵] [بخش۶] [بخش۷] [بخش۸] [بخش۹] [بخش۱۰] [بخش۱۱] [بخش۱۲] [بخش۱۳] [بخش۱۴] [بخش۱۵] [بخش۱۶] [بخش۱۷] [بخش۱۸] [بخش۱۹] [بخش۲۰] [بخش۲۱] [بخش۲۲] [بخش۲۳]
این مذاکرات چندین روز به طول انجامید و آقای فؤاد روحانی نیز به شایستهترین وجهی کلیه نظرات اعضای هیأت را مطرح ساختند و درباره یکایک آنها از طرف مقامات کنسرسیوم تعهداتی شد ولی درباره اضافهتولید، مقامات کنسرسیوم اظهار داشتند که انجام خواست دولت ایران در حال حاضر به دو علت امکانپذیر نیست؛ اول به علت نامرغوب بودن نفت ایران در مقایسه با نفت کویت و عربستان سعودی که به دلیل وجود مواد گوگردی زیاد تصفیه آن گرانتر تمام میشود و دوم به علت وجود کارگران اضافی در صنعت نفت که تعداد آنها حدود هفتادهزار نفر تخمین زده میشود و این موضوع هرگونه سرمایهگذاری جدید را برای مدرنیزه کردن دستگاهها و ازدیاد تولید مانع میگردد و در مقابل، استدلال ما برای بالا بردن درآمد نفت بر این پایه بود که ایران هشتاد و پنج درصد درآمد نفت خود را صرف امور عمرانی مینماید و اجرای این برنامهها و توسعه امور اقتصادی ایران، صنعت نفت و روابط با کنسرسیوم را بر پایه استوارتری قرار خواهد داد که مآلاً به نفع کنسرسیوم بوده و باعث ایجاد آرامش بیشتری در ایران خواهد شد ولی با تمام استدلالها و پافشاریهایی که از طرف هیأت شد، مقامات کنسرسیوم در موضع خود تغییری ندادند و تعهدی نکردند.
در حاشیه این مذاکرات و در اولین فرصتی که به دست آمد از آقای قدس نخعی سفیر ایران در لندن برای ادای احترام وقت گرفتم و به دیدارشان رفتم و با کمال تعجب دریافتم که ایشان از حضور هیأت مذاکرات در لندن با مقامات کنسرسیوم به کلی بیاطلاع بوده و جزئیترین خبری ندارند ولی من به حسب وظیفه، ایشان را در جریان مذاکرات قرار دادم و بلافاصله تلگرافاً موضوع را به اطلاع آقای وزیر دارایی رسانیدم زیرا برای حفظ موقعیت سفیر ایران در لندن در مقابل مقامات دولت انگلستان و مقامات کنسرسیوم بسیار ناشایست بود که سفیر ایران حتی از حضور چنین هیأتی در لندن اطلاع نداشته باشد. آقای قدس نخعی نیز از هیچگونه کمک درباره ارتباط ما با تهران دریغ نکردند. مذاکرات هیأت نیز پس از ده روز به پایان رسید و ما به تهران مراجعت کردیم.
– آیا شما در وزارت دارایی علاوه بر امور مالی و پرداخت هزینههای دولت و مأموریتهای خاص، وظایف دیگری هم داشتید؟
ـ بله، سه وظیفه دیگر جزء مسؤولیتهای خزانهدار کل بود: اول شرکت در جلسات هفتگی هیأت نظارت اسکناس در بانک ملی که با شرکت آقایان نظامالدین امامی بازرس دولت در بانک و دکتر مشیر فاطمی و بیات ماکو نمایندگان منتخب مجلس شورای ملی تشکیل میشد و وظیفه آن حفظ و مراقبت در حفاظت جواهرات سلطنتی و همچنین نظارت در سوزاندن اسکناسهای از جریان خارج شده بود. دوم نظارت بر ضرابخانه دولتی که مسئولیت ضرب مسکوکات و اوزان و مقیاسها را عهدهدار بود و سوم نظارت بر چاپخانه دولتی که مسئولیت چاپ تمبر و روزنامههای رسمی کشور را به عهده داشت.
– برگردیم به مسائل مربوط به خزانهداری؛ آیا در این زمان کمکهای مالی هم از طرف دولت آمریکا به ایران میشد؟
ـ خیر؛ در این زمان که حدود سه سال از حل مشکل نفت میگذشت، درآمدهای ایران از این بابت به تدریج اضافه میشد و علاوه بر این، به علت برقراری امنیت و آرامش در کشور، چرخهای اقتصادی مملکت به آرامی به حرکت درآمده بود و دلیلی وجود نداشت که کمکهای آمریکا به ایران ادامه یابد زیرا با اضافه شدن درآمد دولت از صنعت نفت و همچنین ازدیاد درآمد گمرکات، قند و شکر و دخانیات، و همچنین برقراری نظم و انضباط بیشتر در نحوه پرداختهای دولت، کریدورهای خزانه از مراجعه روزانه ارباب رجوع آزاد شد و دیگر شکایاتی از بابت تأخیر در پرداختها به وزیر دارایی و نخستوزیری واصل نمیشد؛ به همین جهت بود که آقای ناصر از من خواستند با همکاری با اداره بودجه، سرپرستی بودجه سال بعد را به عهده بگیرم و ترتیبی داده شود که حداکثر تا دو ماه به پایان سال، بودجه کامل دولت تهیه گردیده و به هیأت دولت داده شود.
اجرای این دستور ابتدا در خود وزارت دارایی با مقاومت عدهای که در سالهای گذشته این مسئولیت را داشتند، مواجه شد و آن را به عنوان قدرناشناسی و عدم اعتماد به دستگاه خودشان تلقی کردند و در نتیجه به انحای مختلف از همکاری و شرکت در مراحل اولیه برنامهریزی برای اجرای این کار خودداری میکردند ولی به تدریج که متوجه شدند این اقدام صرفاً به منظور شروع یک حرکت دستجمعی در راه اصلاح روشهای تهیه بودجه و برقراری نظم و انضباط در درآمد و هزینههای دولت میباشد به راه همکاری افتادند. ولی مشکل اصلی، وزارتخانهها و سازمانهای وابسته دولتی بودند که نمیخواستند به هیچ عنوان اطلاعات مالی آنها غیر از بودجههای عادی وزارتخانه، در دستگاه وزارت دارایی انعکاس داشته باشد زیرا نگران بودند که پس از علنی شدن منابع و میزان درآمدهای آنها، وزارت دارایی بر روی آن منابع دست گذاشته و زحمات چندین ساله آنها برای فرار از دست مأمورین اشکالتراش وزارت دارایی به هدر رود و علاوه بر این، به استقلال و باز بودن دست آنها برای پرداخت هزینههای مختلف، لطمهای وارد شود. شکستن این سد عظیم مقاومت که وزرای مقتدری آن را حمایت میکردند بسیار مشکل و طاقتفرسا بود ولی عاقبت با پافشاری آقای ناصر وزیر دارایی و آقای دکتر اقبال نخست وزیر این سد شکسته شد و مقرر گردید کلیه وزارتخانهها و سازمانهای وابسته به دولت، ارقام کلی درآمدهای خود را از هر منبع بدون ذکر جزئیات، و کلیه ارقام هزینه را بر اساس سرفصلهای هزینه، به خزانهداری کل ارسال دارند تا در بودجه کل کشور منظور گردد. با تمام این تفاصیل و توافقهای انجام گرفته، اجرای این امر در سطح واحدهای دولتی که سالیان سال بطور مستقل عمل میکردند و هیچگاه جواب صریح و روشنی درباره عملیات مالی خود به هیچ مقامی خارج از دستگاه خود نمیدادند کاری بس دشوار و در پارهای موارد غیرعملی به نظر میرسید و شنیده میشد که گفته بودند ما در گذشته از این نوع دستورات دریافت داشتهایم و فقط کافی است مدتی وقت را با مکاتبه بگذرانید و بعداً یا تغییر سیاست پیش میآید و یا رئیس مربوطه عوض میشود و در پایان، همه چیز به جای خود باقی میماند و تغییری پیدا نمیشود. بنابراین فقط باید تحمل داشت و گذاشت که این موج جدید دوران خود را طی کند و آرام شود.
در کشاکش این مذاکرات و مکاتبات، آقای وزیر دارایی به من گفتند در هیأت دولت مذاکره شده است که چون پرزیدنت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا در مراجعت از سفر رسمی خود به هندوستان در تهران توقف کوتاهی دارند و با شاهنشاه ملاقات خواهند کرد، مقرر شده است که هر یک از وزارتخانهها گزارشی درباره احتیاجات خود تهیه کرده و به دربار شاهنشاهی ارسال دارند تا در ضمن مذاکرات با پرزیدنت آیزنهاور مورد توجه قرار گیرد.
ایشان از من خواستند که گزارش وزارت دارایی را خزانهداری کل تهیه نماید. برای تهیه این گزارش به نظرم رسید که احتمالا سایر وزارتخانهها طبق معمول، گزارشات مفصل و طولانی تهیه کرده و در نهایت لیستی از احتیاجات خود را اضافه خواهند کرد و مجموعه این نوع گزارشات به اندازه کتاب قطوری خواهد شد که قابل استفاده در یک فرصت کوتاه نخواهد بود. بنابراین بهتر است که ما تقاضاهای خود را محدود و لزوم تأمین آنها را با نشان دادن چند نمودار، عنوان کنیم. در این زمینه در واحد آمار و بررسیهای خزانهداری مطالعاتی کردیم و با کمک آقای کورس رجالی چهار نمودار تهیه شد که نمودار اول به صورت دایره و مربوط به درآمدهای کشور از منابع مختلف بود که به صورت بخشهایی از سطح دایره نشان داده میشد. نمودار دوم نیز به صورت دایره و نمایانگر بخشهای هزینههای کشور بود. نمودار سوم درآمد نفت ایران را در سالهای قبل نشان میداد و نمودار چهارم نشاندهنده درآمد سرانه هر یک از کشورهای نفتخیز از صنعت نفت بود که به خوبی نشان میداد در مقابل درآمد سرانه کویت که در حدود دو هزار دلار بود درآمد سرانه ایران از نفت از سیزده دلار تجاوز نمیکند. منظور ما این بود که نشان دهیم هرگاه درآمد ایران از صنعت نفت متناسب با درآمد سایر کشورهای منطقه شود مسائل مالی ایران به کلی حل شده و دیگر احتیاجی به کمک کشورهای خارج بخصوص آمریکا نخواهیم داشت. برای ترسیم این نمودارها به صورت جالبی که مورد توجه بیننده قرار گیرد، از یکی از گرافیستهایی که سابقاً در اصل چهار کار میکرد کمک گرفتیم و این جوان با استعداد در چهار تابلو بزرگ و بطور رنگی نمودارهایی را تهیه کرد که لازم بود هرکدام بر روی سهپایهای قرار گیرد. با تمام عجله و سرعتی که در تهیه این نمودارها داشتیم معذلک تهیه آنها چند روزی بطول انجامید و بالاخره صبح آن روزی که پرزیدنت آیزنهاور وارد ایران میشد این نمودارها آماده گردید و حتی فرصت نشد که از روی آنها عکسی برداشته شود و به سرعت آنها را با یک وانت به دربار ارسال داشتیم و تلفنی از تیمسار فرمانده گارد شاهنشاهی تقاضا کردم که آنها را در سرسرای ورودی کاخ قرار داده و به نظر اعلیحضرت برسانند. ایشان نیز قول کمک دادند و ما انتظار داشتیم که پس از خاتمه بازدید پرزیدنت آیزنهاور، این تابلوها را به خزانهداری برگردانند تا مورد استفاده قرار گیرد. ولی بعد اطلاع پیدا کردیم که اولا بیشتر مذاکرات مربوط به کمکهای آمریکا به ایران در ارتباط با این تابلوها انجام گرفته و ثانیاً پرزیدنت آیزنهاور از شاهنشاه خواسته بودند که موافقت کنند که این نمودارها را با خود به آمریکا ببرند. بنابراین هرچند از نظر کلی طرح ما موفقیتآمیز بود ولی متأسفانه نتوانستیم نمونهای از این تابلوها را نگهداریم.
به هرحال توجه اعلیحضرت و تأیید اقدامات وزارت دارایی باعث گردید خزانهداری کل در موقعیت بهتری قرار گیرد که بتواند وظایف خود را انجام دهد. بطوری که وقتی نامه مربوط به درخواست از وزارتخانهها و سازمانهای دولتی درباره ارسال پیشنهاداتشان در مورد بودجه سال بعد ارسال گردید و از آنها تقاضا شد که در تاریخهای معین معاون مربوط و یا نماینده تامالاختیاری را برای شرکت در جلسه رسیدگی معرفی و اعزام نمایند، کلیه مؤسسات و حتی آنهایی که نامههای خزانهداری را با اکراه و با تأخیر زیاد جواب میدادند مانند شهربانی کل و ژاندارمری، تماماً در جلسات تعیینشده حضور یافته و درباره تقاضاهای خود به سؤالات پاسخ دادند.
رسیدگی به پیشنهادات و ارقام درآمد و هزینه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی بطور تفصیلی که برای اولین بار به این صورت انجام میگرفت چه برای آن دستگاهها و چه برای مسئولین تهیه بودجه در وزارت دارایی بسیار آموزنده و مفید و مقدمهای بود برای همکاریهای آینده و نتیجه این بررسیها، تهیه مجموعهای بود که کلیه ارقام درآمد و هزینههای وزارتخانهها و سازمانهای دولتی در آن نشان داده میشد. البته این بودجه که به غلط به نام بودجه برنامهای از آن یاد میشد فقط فهرستی بود از درآمدها و هزینههای دولت و بودجه برنامهای واقعی نبود زیرا برنامههای عمرانی که از محل هشتاد و پنج درصد از درآمد نفت توسط سازمان برنامه در دست اقدام بود در این بودجه انعکاس نداشت ولی موفقیت در تهیه همین فهرست کامل درآمدها و هزینههای دولت پایهای بود که بعداً بنای تهیه بودجه کامل برنامهای دولت شد.
[ادامه دارد]
[بخش۱] [بخش۲] [بخش۳] [بخش۴] [بخش۵] [بخش۶] [بخش۷] [بخش۸] [بخش۹] [بخش۱۰] [بخش۱۱] [بخش۱۲] [بخش۱۳] [بخش۱۴] [بخش۱۵] [بخش۱۶] [بخش۱۷] [بخش۱۸] [بخش۱۹] [بخش۲۰] [بخش۲۱] [بخش۲۲] [بخش۲۳]