تاریخ شفاهی ایران؛ خاطرات عبدالرضا انصاری (بخش۴۱)

یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰


جمشید آموزگار، در پیشگفتار این کتاب می‌نویسد «در میان خاطرات گونه گونه‌ای که تا کنون پراکنده شده، خاطره عبدالرضا انصاری از امتیازی ویژه برخوردار است چرا که با اصالتی کم همتا، دقتی در خور تحسین و بی‌نظری سزاوار تمجید همراه است».

به  جهت علاقمندی نسل جوان به ریشه‌ها و عوامل سازندگی ایران در دوران پهلوی کیهان لندن طی چند هفته به بازنشر خاطرات عبدالرضا انصاری در گفتگو با غلامرضا افخمی می‌پردازد.

*****

[بخش۱]   [بخش۲]   [بخش۳]   [بخش۴]   [بخش۵]   [بخش۶]   [بخش۷]   [بخش۸]   [بخش۹]   [بخش۱۰]   [بخش۱۱]   [بخش۱۲]   [بخش۱۳]   [بخش۱۴]   [بخش۱۵]   [بخش۱۶]   [بخش۱۷]   [بخش۱۸]   [بخش۱۹]   [بخش۲۰]   [بخش۲۱]   [بخش۲۲]   [بخش۲۳]   [بخش۲۴]   [بخش۲۵]   [بخش۲۶]   [بخش۲۷]   [بخش۲۸]   [بخش۲۹]   [بخش۳۰]   [بخش۳۱]   [بخش۳۲]   [بخش۳۳]   [بخش۳۴]   [بخش۳۵]   [بخش۳۶]   [بخش۳۷]   [بخش۳۸]   [بخش۳۹]   [بخش۴۰]

برگرداندن نامه به وزارت آب و برق، که به طور عادی ارسال شد، کار خود را کرد و دیگر کسی از مدیران وزارتخانه‌ی مزبور چیزی به سازمان ننوشت.

از آن روز با یکایک آقایان وزراء و مقامات مؤثر ملاقات کردم و برای هر یک اصول و فلسفه‌ی ایجاد سازمان‌های عمران منطقه‌ای را توضیح دادم و اشکالات مربوط به اجرای کارهای بزرگ عمرانی از  طریق سازمان‌های عادی دولتی که طبق قوانین مصوبه ناچار به رعایت مقررات و سنت‌های دیرینه‌ی اداری هستند را برایشان روشن کردم. عده‌ای وزرای جدید که سوابق زیادی در دستگاه‌های دولتی نداشتند، گفتند که تا آن زمان متوجه مشکلات مربوطه نبوده‌اند و قول دادند که در حفظ تشکیلاتی که برای عمران خوزستان به وجود آمده فعالانه کمک و همکاری کنند. در این جریان، صرف نظر از تقویت و حمایت شاهنشاه، تأیید و پشتیبانی مهندس اصفیا از سازمان آب و برق خوزستان بزرگترین اثر را داشت، زیرا همه مسئولین امر به صحت نظر و بی‌طرفی ایشان معتقد بودند و حرف مهندس اصفیا برای همه حجت بود و وقتی می‌دیدند که او در تمام مراحل، سازمان آب  و برق خوزستان را تقویت می‌کند، آنها نیز با سازمان همکاری می‌کردند. به همین جهت بود که در قانون تشکیل وزارت آب و برق، که در ابتدا قرار بود بطور صریح نوشته شود که سازمان‌های آب و برق منطقه‌ای جزء تشکیلات وزارت آب و برق هستند، به این بسنده شد که دولت می‌تواند با صدور تصویبنامه، سازمان‌های لازم را در اختیار وزارت آب و برق قرار دهد.

پس از این برخوردهای اولیه با وزارت آب و برق، مدت چهار ماه کارها جریان عادی خود را طی کرد و مانند گذشته اعتبارات لازم از طرف سازمان برنامه تأمین می‌گردید. ناگهان در اواسط تیرماه، اطلاع یافتیم که در شبی که فردای آن روز پادشاه به مسافرت می‌رفتند، تصویبنامه‌ای بطور محرمانه از هیأت دولت گذشته است که بر طبق آن، سازمان‌های آب و برق خوزستان، آب و برق سفیدرود، آب و برق کرج و آب و برق رضائیه ضمیمه‌ی وزارت آب و برق شده‌اند.

پس از وصول این خبر، فوراً به دفتر نخست‌وزیر رفتم و تقاضای ملاقات کردم. آقای حسنعلی منصور بلافاصله مرا پذیرفت. قبل از اینکه شروع به صحبت  کنم گفت می‌دانم برای چه آمده‌ای ولی ما ترتیبی داده‌ایم که تمام نظرات شما در مورد مجموعه برنامه عمران خوزستان رعایت خواهد شد و اشکالی در کارها پیش نخواهد آمد. به این معنا که یکپارچگی برنامه‌ها و استقلال کامل سازمان آب و برق خوزستان حفظ خواهد گردید. وزارت آب و برق کوچکترین دخالتی در کار سازمان شما نخواهد کرد. شما به عنوان نماینده اعلیحضرت، یعنی استاندار خوزستان، سرپرستی کلیه امور عمرانی خوزستان را به عهده خواهید داشت تا تشکیلات دیگری نتواند مزاحم کارتان شود. فقط بودجه‌ی سازمان آب و برق خوزستان که مورد قبول سازمان برنامه باشد، در زیر فصل مربوط به وزارت آب و برق، به صورت یک رقم، در بودجه کلی کشور منظور و تقدیم مجلس خواهد شد. علاوه بر این، طبق امر شاهنشاه، چنانچه اختلافی بین شما و وزارت آب و برق پیش بیاید، آقای مهندس اصفیا دخالت کرده و رفع اختلاف خواهد نمود (این فرمولی بود که از طرف هویدا پیشنهاد شده بود).

پس از شنیدن صحبت نخست‌وزیر، و با توجه به سوابق دوستی و همکاری که سالیان طولانی با ایشان داشتم، گفتم که من برای تقدیم استعفا آماده بودم ولی اینک شما مرا در موقعیتی قرار دادید که ناچارم این پیشنهاد را قبول کنم و تحت شرایطی که فرمودید به کار ادامه دهم. ضمناً، منصور اضافه کرد که در میان سازمان‌هایی که به نام آب و برق خوانده می‌شوند، تنها سازمان آب و برق خوزستان است که تشکیلات عظیمی برای عمران منطقه دارد و سازمان‌های دیگر تقریباً کارشان محدود به تنظیم و تقسیم آب و توزیع برق می‌باشد که طبعاً باید با ضوابط خاص جزء تشکیلات وزارت آب و برق باشند و از این جهت است که دولت تصویبنامه‌ی مربوطه را گذرانده است.

پس از این جریان، در جلسه‌ای که در دفتر مهندس اصفیا با حضور مهندس روحانی تشکیل شد، اصول و نحوه‌ی رابطه بین سازمان آب و برق خوزستان و وزارت آب و برق مورد توافق قرار گرفت. در این جلسه مجدداً فلسفه‌ی تشکیل سازمان آب و برق خوزستان (که بر پایه‌ی اساسنامه قانونی آن، دولت می‌توانست در صورت لزوم،  در سایر استان‌ها نیز سازمان‌های مشابهی دائر نماید) برای مهندس روحانی تشریح گردید و توضیح داده شد که منظور از تأسیس این سازمان‌ها به وجود آوردن یک تشکیلات قانونی در منطقه‌ی مورد نظر دولت می‌باشد که با اختیارات کامل بتواند بدون محظورات سنتی اداری، برنامه‌های عمرانی مورد احتیاج منطقه را به صورت یک مجموعه برنامه‌های بهم ‌پیوسته‌ی زمان‌بندی‌شده بطور سریع اجرا کرده و به مرحله‌ی بهره‌برداری برساند و در مرحله‌ی نهائی، طبق تصمیم دولت، واحدهای مربوطه را تحت اختیار سازمان‌های تخصصی دولتی یا نیمه‌دولتی و شهرداری‌ها و یا بخش خصوصی قرار دهد. اما شرط اصلی این است که تا رسیدن به مرحله‌ی نهائی، سازمان‌های مختلف دولتی حق دخالت در کارهای جاری طرح‌ها را نداشته باشند. به عنوان مثال، تشکیلات برق شهر تا شروع بهره‌برداری توسط سازمان طرح‌ریزی، تأسیس و اجرا می‌شود. ولی  وقتی این تشکیلات به مرحله‌ی بهره‌برداری رسید و توانست سر پای خود بایستد، تمام  تشکیلات مربوطه در اختیار شهرداری محل قرار می‌گیرد و از آن به بعد رابطه‌ی سازمان با شهرداری، رابطه‌ی یک دستگاه فروشنده‌ی برق در نقطه‌ی شروع محدوده‌ی شهر خواهد بود و دیگر دخالتی در امر اداره برق شهر نخواهد داشت. و همینطور مثلا در مورد طرح‌های کشاورزی تا زمانی که شبکه‌ی آبیاری ایجاد نشده و اراضی اطراف دزفول زیر کشت قرار نگرفته کلیه امور مربوطه توسط سازمان اجرا خواهد شد. ولی زمانی که این طرح به مرحله‌ی بهره‌برداری رسید، بنا به تصمیم دولت ممکن است در اختیار وزارت  کشاورزی قرار گیرد. از این جلسه به بعد، روابط فیمابین بر اساس همکاری و احترام متقابل ادامه پیدا کرد.

پس از مدتی، از مهندس روحانی دعوت کردم برای دیدن طرح‌های عمرانی به خوزستان بیاید و در این مسافرت که چند روز طول کشید، مهندس روحانی با شیوه‌ی کار و نحوه‌ی مدیریت سازمان آب و برق خوزستان از نزدیک آشنا شد.

در سازمان آب و برق خوزستان معمولا از کاغذبازی پرهیز می‌شد. سرپرستان واحدها به یکدیگر اعتماد داشتند. دستورها ابتدا شفاهاً ابلاغ و سپس کتباً تأیید می‌شد و این خود به سرعت عمل می‌افزود. همه مسئولیت قبول می‌کردند و کارها تا مرحله‌ی انجام بر اساس نظام و روش شناخته‌شده‌ای پیگیری می‌شد. مدیران به آسایش و رفاه کارمندانشان توجه کامل داشتند.

بازدید از سازمان، چنان مهندس روحانی را تحت تأثیر قرار داد که خود بلندگوی کارهای سازمان شد. گاهی از من دعوت می‌کرد تا در جلسات ماهانه‌ای که با کلیه مسئولین واحدهای مختلف وزارت آب و برق داشت، شرکت کنم. هرگاه موضوع جدیدی پیش می‌آمد، نحوه‌ی کار را در سازمان جویا می‌شد و از دستورالعمل‌ها و آئین‌نامه‌های سازمان به عنوان یکی از مآخذ اصلی برای تهیه دستورالعمل‌های وزارت آب و برق استفاده می‌کرد. علاوه بر این، در بعضی موارد کارمندان وزارت آب و برق را برای کارآموزی به سازمان آب و برق خوزستان اعزام می‌کرد. این همکاری تا مدت یکسال ادامه داشت. در این مدت، باز  گاه به گاه شنیده می‌شد که بعضی از اطرافیان مهندس روحانی که خواستار افزایش قدرت و گسترش حیطه‌ی عمل وزارت آب و برق بودند، مشغول تحریک و منتظر فرصتی هستند که ضرب شستی به سازمان نشان دهند. البته در ظاهر چیزی نمی‌گفتند ولی اطلاعات موثقی می‌رسید که این عوامل در صددند که اگر بتوانند پرونده‌هایی نیز علیه مدیرعامل و کارکنان سازمان بسازند.

بالاخره  در دوم اردیبهشت ۱۳۴۴ نامه‌ی آمرانه‌ای از وزیر آب و برق به سازمان رسید که دستور می‌داد دفتر نمایندگی سازمان در تهران تعطیل شده و وظایف آن به دفتری که در وزارت آب و برق برای انجام کارهای سازمان‌های آب و برق منطقه‌ای تشکیل شده است، تحویل گردد. به عبارت دیگر، تشکیلات عظیم سازمان آب و برق خوزستان، که در آن زمان بزرگترین سازمان عمرانی ایران بود و برای انجام امور مختلف خود ناچار بود هرروزه به دستگاه‌های دولتی در تهران مراجعه نماید، در ردیف سازمان آب و برق کرمان یا امثالهم قرار می‌گرفت که تمام تشکیلات آنها به اندازه‌ی یک واحد کوچک یکی از طرح‌های عمران خوزستان هم نبود.

لازم است توضیح بدهم که دفتر نمایندگی سازمان در تهران دارای وظایف متعددی بود که انجام هر یک از آنها در امر پیشرفت برنامه‌ها اثر کلی داشت. از جمله این وظایف، دنبال کردن روزانه‌ی مراحل تصویب طرح‌های اجرایی در قسمت‌های مختلف سازمان برنامه بود برای تأمین اعتبار و تسویه‌حساب‌های گذشته و گرفتن پول در سررسیدهای معین؛ گرفتن اجازه‌ی ورود ماشین‌آلات و کالاهایی که بر طبق تصویبنامه‌های مختلف در اختیار وزارت بازرگانی و وزارت گمرکات بودند؛ گرفتن اجازه‌ی ورود بذر و نهال و کود شیمیایی و غیره از وزارت کشاورزی؛ گرفتن اجازه‌ی  اقامت و کار اتباع خارجی از وزارت کار، وزارت کشور و شهربانی کل؛ اخذ ویزاهای مسافرت کارکنان ایرانی و خارجی به ممالک مختلف برای امور مربوط به طرح‌ها؛ و بطور خلاصه جلب همکاری و رفع مزاحمت تشکیلات دولتی که هر کدام به نحوی از انحاء در پیشرفت کار طرح‌های عمرانی مؤثر بودند.

با توجه به وظایف دفتر تهران، کاملا روشن بود که با بسته شدن این دفتر و انتقال وظایف آن به وزارت آب و برق، باید هر روز برای انجام کوچکترین کاری منتظر رسیدن دستور از مقامات عالیه وزارت آب و برق بود و این آسانترین راهی بود که کارکنان وزارت آب و برق می‌توانستند به راحتی پیشرفت کارهای سازمان را به تأخیر اندازند. من، بجای جواب به وزارت آب و برق، گزارش شرف‌عرضی به حضور شاهنشاه تهیه و تقاضا کردم که دستور فرمایند از دخالت‌ها و اظهار نظرهایی که اصول تشکیلات سازمان آب و برق خوزستان را متزلزل می‌کند، خودداری شود. این استدعا مورد قبول قرار گرفت و از آن تاریخ به بعد، دیگر مزاحمتی از طرف  وزارت آب و برق در کار سازمان به عمل نیامد.

مهندس روحانی نیز که متوجه شد اشتباهی انجام گرفته موضوع را دنبال نکرد و جریان کار به حالت سابق باقی ماند و تا وقتی که من به وزارت کشور منصوب شدم، روابط بسیار منطقی و دوستانه‌ای میان مقامات وزارت آب و برق و سازمان آب و برق خوزستان برقرار بود بطوری که بعد از رفتن من از سازمان و انتصاب آقای دکتر ایرج وحیدی، معاون وزارت آب و برق، که فرد بسیار شایسته‌ای بود، به سمت مدیر عامل سازمان آب و برق خوزستان، با اصرار مهندس روحانی و دکتر وحیدی، احمدعلی احمدی معاون فنی سازمان، با عنوان قائم‌مقام مدیر عامل به خدمت خود در سازمان ادامه داد. با  تغییر مدیریت، نه‌ تنها در شیوه‌ی کار سازمان تغییری داده نشد بلکه با پیدا شدن امکانات جدید مالی برای دولت، نسبت به گسترش شبکه‌های آبیاری و دنبال کردن ساختمان سد کارون، که مقدمات آن فراهم شده و کارها آغاز گردیده بود، اقدام گردید و طرح‌های جدیدی نیز برای گسترش تولید نیشکر در سی‌هزار هکتار در نزدیکی شوشتر برای تولید ۲۵۰هزار تن شکر در سال، به مرحله‌ی اجرا درآمد.

مالکین، اصلاحات ارضی و عمران خوزستان

یکی از شرایط اصلی اخذ وام از بانک جهانی این بود که مصرف‌کنندگان آب در منطقه‌ی آبیاری دز تعهد کنند که بهای آبی را که از شبکه‌ی آبیاری دز مصرف می‌کنند، بطور مرتب بپردازند. چنانچه این تعهد صورت نمی‌گرفت، یکی از ارکان اقتصادی طرح که بر اساس آن میزان وام مصوب بانک تعیین شده بود، متزلزل می‌شد و در نتیجه بانک نمی‌توانست پرداخت چنین وامی را توجیه کند.

در سال ۱۳۳۹ قانون اصلاحات ارضی هنوز در مراحل اولیه بود. بعضی از مالکین امیدوار بودند بتوانند اجرای آن را از راه‌های مختلف دچار وقفه سازند و به همین جهت هرروز در نقاط مختلف کشور فعالیت‌هایی از طرف مالکین برای ایجاد مزاحمت در اجرای قانون به عمل می‌آمد. در منطقه‌ی آبیاری سدّ دز نیز که قسمت مهمی از آن به یک خانواده تعلق داشت، وضع مالکین و کشاورزان بحرانی شده و مالکین سعی می‌کردند تا آنجا که بتوانند نگذارند پای مأمور دولت به محوطه‌ی آنها باز شود. در چنین شرایطی، مذاکره با مالکین و کشاورزان مشکل شده بود. با این حال، ما در حد امکان و به شیوه‌های گوناگون کوشش می‌کردیم برای آنها توضیح دهیم که با ساخته شدن سدّ دز و ایجاد کانال‌های آبیاری که از داخل مزارع آنها خواهد گذشت، در آینده خواهند توانست در تمام مدت سال آب مورد نیاز خود را  به هر میزانی که لازم باشد، با پرداخت بهای معقولی در اختیار داشته باشند و دیگر از سیل‌های سالانه و خشکسالی ترسی نداشته باشند و علاوه بر این، در تمام مدت سال از زمین‌های خود استفاده کنند. منتهی می‌بایستی از هم‌اکنون تعهد کنند که اولا در اجرای طرح با سازمان آب و برق خوزستان همکاری کامل داشته باشند تا برنامه‌ی پیشنهادی به سرعت و به نحو احسن پیش برود و ثانیاً بهای آب مصرفی را طبق تعرفه‌ی سازمان بپردازند.

برای مالکین و کشاورزان، همانطور که قبلا ذکر شد، اولا قبول اینکه دولت قولی بدهد و به انجام برساند، مشکل بود؛ دوم اینکه نگران بودند که مقداری از زمین‌های آنها برای جاده‌کشی و کانال‌سازی از بین برود؛ سوم اینکه فکر می‌کردند که در حال حاضر از رودخانه‌ی دز، بر اساس سنت گذشته حق استفاده از آب را دارند، پس چرا برای آب پول بدهند. تعهد سازمان نیز در مورد اینکه حقوق گذشته‌ی آنها کاملا رعایت و تأمین خواهد شد، تأثیری در رفع مخالفت آنها نداشت. از طرف دیگر، گزارشاتی می‌رسید که مالکین و کشاورزان، با هدایت مالک بزرگ منطقه، مرتباً جلساتی دارند و مشغول دسیسه و ایجاد مزاحمت‌هایی برای اجرای طرح آبیاری دز می‌باشند.
[ادامه دارد]

[بخش۱]   [بخش۲]   [بخش۳]   [بخش۴]   [بخش۵]   [بخش۶]   [بخش۷]   [بخش۸]   [بخش۹]   [بخش۱۰]   [بخش۱۱]   [بخش۱۲]   [بخش۱۳]   [بخش۱۴]   [بخش۱۵]   [بخش۱۶]   [بخش۱۷]   [بخش۱۸]   [بخش۱۹]   [بخش۲۰]   [بخش۲۱]   [بخش۲۲]   [بخش۲۳]   [بخش۲۴]   [بخش۲۵]   [بخش۲۶]   [بخش۲۷]   [بخش۲۸]   [بخش۲۹]   [بخش۳۰]   [بخش۳۱]   [بخش۳۲]   [بخش۳۳]   [بخش۳۴]   [بخش۳۵]   [بخش۳۶]   [بخش۳۷]   [بخش۳۸]   [بخش۳۹]   [بخش۴۰]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=216018